مصاحبه مفصل با نکیسا: من هم حواله خودرو گرفتم!
نیما نکیسا میگوید او هم برای صعود به جام جهانی حواله واردات خودرو گرفته است.
به گزارش "ورزش سه"، نیما نکیسا، دروازهبان تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۹۸، از ابتدای این فصل مدیریت باشگاه ذوبآهن را بر عهده گرفته و در این مدت موفق شده شرایط خوبی را برای این باشگاه اصفهانی فراهم کند. حالا و در شرایطی که تیم فوتبال ذوبآهن بالاتر از تیمهای سپاهان و پرسپولیس در رتبه سوم جدول قرار گرفته است، نکیسا در گفتوگویی با خبرنگار ما در خصوص شرایط این تیم صحبت کرده است.
او همچنین درباره شکایت ذوبآهن از باشگاه استقلال و حواشی این موضوع توضیحاتی ارایه داده و به سوالات ما در خصوص صحبتهای علی دایی و عدم دریافت حواله خودرو توسط اعضای تیم ملی ایران در سال ۹۸ پاسخ داده است.
این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
به نظر میرسد باشگاه ذوبآهن پس از حضور شما به شرایط خوبی رسیده است. فکر میکردید شرایط این تیم به این شکل پیش برود؟
من به سرمربیانی که با آنها کار میکنم، اعتماد کامل داشتهام. به لطف خدا امسال سرمربیانی طرف قرارداد با ذوبآهن شدند که همه آنها بسیار مسئولیتپذیر و کاربلد هستند. آقای ربیعی، آقای دکتر حاتمی، خانم دکتر شمس در بسکتبال خانمها، خانم شعبانیان در والیبال خانمها، سجاد مرادی که در تیم دوومیدانی، بسیار زحمتکش هستند و همچنین پرسنل بسیار خوبی هم در باشگاه دارم. در نهایت لطف و عنایت خداوند بود که باشگاه ذوبآهن پس از سالها، این روزها را تجربه کند. من شاید کمترین سهم را در موفقیتهای باشگاه ذوبآهن داشته باشم و از معاونان خوبم، پرسنلم، مربیان و ورزشکارانی که امسال پیراهن این باشگاه را بر تن کردهاند تا هواداران و پیشکسوتان، نقش زیادی در این موفقیتها داشتهاند. واقعا باشگاه ذوبآهن مثل پاس قدیم، یک مکتب است. جا دارد از پرسنل زحمتکش باشگاه ذوبآهن و شخص مدیریت عامل کارخانه تشکر میکنم.
به طور اختصاصی درباره تیم فوتبالتان صحبت کنیم که نتایج درخشانی کسب کرده است.
این اتفاق به لطف درایت آقای ربیعی و همکارانشان رخ داده است و من فقط تلاش کردم تا جایی که میتوانم، امکانات خوبی را برایشان فراهم کنم که خیلی جاها شرمنده شدم که آن هم نشئت گرفته از وضعیت نابسامان اقتصادی کشور است که ذوبآهن هم مستثنی از این فضا نیست.
شرایط مالی و بودجه ذوبآهن در چه وضعیتی قرار دارد؟
با توجه به اینکه ذوبآهن تحت تاثیر فضای اقتصادی کشور است، ما هم تیم پولداری نیستیم. امروز دیدم آقای استیلی در برنامه ورزشگاه صحبت از این میکردند که ذوبآهن تیم باریشهای است و از ایشان هم خیلی ممنونم اما حمید استیلی، دوست خوبم، از ما جزء تیمهای باامکانات و پولدار لیگ اسم بردند. من یک مصاحبه کردم و گفتم بودجه ما واقعا زیاد نیست و از این حیث جزء تیمهای بالای جدول نیستیم. ما مجموعه خوبی داریم که گرد هم آمدند و فعالیت میکنند و شاید این موضوع نقصان کسریهای بودجه را پوشش داده است. تمام مجموعه ذوبآهن تلاش میکنند تا منابع مالی را تامین کنند و از طرفی هم بچهها و کادرفنی ما در تیمهای مختلف به قدری مسئولیتپذیر ظاهر میشوند که نقصان را از بین برده است.
شکایت ذوبآهن از استقلال به کجا رسیده است؟
اسمش شکایت است، اما در واقع ما تقاضای بررسی مجدد اسناد و مدارک را کردیم. شاید اسمش غلطانداز باشد اما ما خیلی محترمانه از سازمان لیگ، کمیته انضباطی و فدراسیون فوتبال درخواست کردیم که اسناد و مدارک بیشتر بررسی شود. من فکر میکنم اگر دو برادر هم مدیران عامل دو باشگاه باشند، گاهی اوقات برای اینکه حق تیمشان را بگیرند، اعتراضاتی خواهند داشت. آقای خطیر دوست بسیار خوب من است و همبازیان من در آن باشگاه فعالیت دارند اما من در نهایت حافظ منافع ذوبآهن هستم و اگر برادر تنی من هم در آن باشگاه مسئولیت داشت، بهخاطر مسئولیت خودم این کار را میکردم. ما برای اینکه بتوانیم ذوبآهن را به جایگاهی که دوست داریم برسانیم، هیچ کار خلافی انجام ندادیم و فقط گفتیم بررسی بیشتری کنید تا اگر چنین چیزی وجود داشت، حقی از ما ضایع نشود. فکر نمیکنم این کار گناه باشد.
هواداران استقلال میپرسند چرا از پرسپولیس به عنوان تیم سابق خودتان و از سپاهان به عنوان یک تیم اصفهانی شکایت نکردید، اما دست به شکایت از استقلال زدید؟
ما در بازی با پرسپولیس گل آفساید خوردیم و خود کمیته داوران آن داور الیت را محروم کرد. من دیگر چه شکایتی از پرسپولیس میکردم؟ اینجا پرسپولیس و استقلال و تیمهای دیگر فرقی برای من ندارند. در خصوص سپاهان هم من از شما سوال میکنم که من به اصفهان و باشگاه ذوبآهن آمدم که با تلاش و نتایجم چه کسانی را خوشحال کنم؟
طبیعتا هواداران ذوبآهن.
هواداران ذوبآهن برای کدام شهر هستند؟ اصفهان. من دنبال این هستم که اصفهان را خوشحال نگه دارم. اولا که من دیتای موثقی به دستم نرسیده بود که از سپاهان شکایت کنم و از طرفی تنها ۲۴ ساعت هم برای شکایت فرصت هست. اما مسئله دوم این است که من به اینجا آمدهام تا اصفهان را خوشحال نگه دارم. هواداران ذوبآهن و سپاهان کنار یکدیگر هستند؛ درست است در دربیها برای یکدیگر کری میخوانند، اما در نهایت آنها در اصفهان هستند و من هواداران سپاهان و ذوبآهن را اصفهانی میدانم. البته تا جایی که یادم هست، ما از داور بازی با سپاهان به خاطر گل اولی که روی پنالتی خوردیم، شکایت کردیم. ما بیش از ۵-۶ امتیاز در یازده بازی را بهخاطر اشتباهات سهوی داوری از دست دادیم اما هیچوقت معترض نشدیم و گفتیم به هر حال ما هنوز VAR نداریم و در نهایت یک داور و دو کمک داور و یک داور چهارم حضور دارند و اگر ببینید، میگیرند. من فکر نمیکنم برای مجموعه ما رنگ مهم باشد که چرا من یک روز از پرسپولیس یا سپاهان شکایت نکردم و چرا امروز از استقلال شکایت کردم.
در واقع اگر مستندات هم به موقع به دست شما میرسید، از سپاهان شکایت نمیکردید؟
این برداشت درست است. من همیشه آدم واقعنگری بودم و واقعیت را گفتم اما متاسفانه مردم ما زود قاضی دیگران و وکیل خودشان میشوند و صبوری ندارند که بشوند و دلایل را ببینید و خودشان را در جایگاه کسی که مسئولیتی دارد، بگذارند و برای مثال بگویند نیما نکیسا از پرسپولیس شکایت نکرد اما آن داور محروم شد و از لیست الیت هم درآمد. من دیگر چه شکایتی میکردم؟ در خصوص سپاهان هم باید بگویم من زمان آقای ساکت به فدراسیون فوتبال رفتم، اما هیچ مراودهای غیر از مدیریت عامل دو باشگاه هم با یکدیگر نداریم، به جز احترامی که من بر حسب وظیفه کوچکتری برای ایشان به عنوان یک پیشکسوت مدیریتی قائلم. ولی در نهایت هواداران سپاهان، اصفهانی هستند و من آمدم که اصفهان را خوشحال نگه دارم. اینکه ۴ امتیاز از سپاهان کم میشد یا ۵ امتیاز تفاوتی نداشت و میارزید که من هواداران سپاهان و اصفهانیها را خوشحال نگه میداشتم. البته تنها دو هفته بود که من به اصفهان آمده بودم و هیچ دیتایی نداشتم.
آقای ربیعی امروز در گفتوگویی اعلام کردند از شکایت باشگاه از استقلال اطلاعی نداشتهاند.
هیچکس در باشگاه از تقاضای بررسی مجدد اسناد من خبر نداشت. حتی آقای ربیعی هم در جریان این موضوع نبودند و من روی این نکته تاکید میکنم تا آقای ربیعی را مبرا کنم. آقای ربیعی دوست من و مربی بسیار بادانشی هستند، اما من چه به درست و چه به اشتباه هیچکس را در این زمینه در جریان نگذاشتم و مسئولیتش را هم میپذیرم. من ساعت ۴ بعدازظهر روز بعد از بازی با استقلال صحبتهایی را شنیدم و در جایگاه مدیرعاملی احساس کردم باید خیلی سریع به این مسئله واکنش نشان بدهم و تنها با یکی دو نفر مشورت کردم. خواهش میکنم هواداران استقلال و دوست خوبم، آقای خطیر، از من ناراحت نباشند. من فقط خواستم تقاضای بررسی مجدد مدارک را انجام بدهم.
با توجه به شرایط فعلی ذوبآهن، فکر میکنید این تیم بتواند به کسب عنوان قهرمانی هم فکر کند؟
ما بچههای متعهد و مسئولیتپذیر و کادرفنی خوبی داریم که اگر حمایت بیشتری شویم، اصفهان، ذوبآهن را در شرایط خوبی خواهد دید. انشاءالله خداوند قسمتمان کند و بتوانیم سهمیهای شویم اما در نظر داشته باشید ما رقبایی داریم که روی نیمکتشان پر از بازیکنان باکیفیت و رده بالا است، چه برسد داخل زمین. شاید دست آقای ربیعی آنقدر از بازیکنانی پر نباشد که چند ده میلیارد تومان قرارداد دارند. قرارداد بازیکنان ما شرف و تعهدی است که به باشگاه دارند و بازیکنان خیلی گرانقیمتی نداریم.
میخواستم درباره موضوعی که این روزها درباره پاداشهای بازیکنان در جام جهانی ۹۸ مطرح شده هم صحبت کنیم. آقای علی دایی در گفتوگویی اعلام کردند بازیکنان ۹۸ پاداشی دریافت نکردند.
آقای دایی و تمام نسل ۹۸ هنوز که هنوز است در بالاترین جایگاه بین مردم جا دارند؛ دلیل این موضوع هم فقط و فقط این است که ما در قلب مردم زندگی میکردیم. من که کمترین هستم و خودم را مثال نمیزنم، چون تمام افتخارات ۹۸ روی دوش همبازیان من بوده و من واقعا چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتم و فقط ای کاش در سن پایین به تیم ملی نمیرسیدم؛ شاید اگر پختهتر بودم، دوام بیشتری پیدا میکردم و سیاست گفتمان بهتری را پیدا میکردم. من همیشه درباره خودم واقعبینانه صحبت کردهام و مخاطب را ناآگاه تصور نکردهام، چون میدانم مردم ما در فضای ورزش آنالیزورهای بسیار خوبی هستند؛ پس یا نباید با آنها حرف زد و یا باید با واقعیت حرف زد. این نهایت احترامی است که من برای مردم قائلم. بله، آقای دایی درست گفتهاند. آن نسل، نسلی نبود که پول زیادی در قراردادهایش جاری باشد و عشق بیشتری در فوتبالش جاری بود.
اما داریوش مصطفوی امروز اعلام کرد بازیکنان ۹۸ هم حواله خودرو دریافت کردهاند.
خاطرم هست که صحبت بر این بود که حوالهای اهدا شود و بعضی از دوستان هم در مقاطعی حواله را گرفتند و بسیاری هم آن حواله را به قیمت ناچیزی فروختند. آن زمان صحبتی از میلیارد نبود و حوالهها با قیمت ۲۰-۱۵ میلیون فروخته شد. البته تاکید میکنم به هیچ وجه اینطور نبود که بازی بچههای آن نسل برای حواله یا سکه طلا باشد.
ود شما هم حواله خودرو را گرفتید؟
من هم آن حواله را بعد از دیدار با رئیس جمهور وقت گرفتم. من آن زمان آن حواله را ۱۶-۱۷ میلیون فروختم، چون خودم استطاعت این را نداشتم که یک ماشین از آن طرف بیاورم و اینجا سوار شوم.
همیشه انتقادات زیادی به پاداش فوتبالیستها مطرح میشود.
ورزشکار حرفهای هر چیزی میگیرد، نوش جانش. ورزشکاران پول میانسالی و پیری سختشان را میگیرند. من همین الان وقتی میخواهم بنشینم و بلند شوم، باید زانویم را با دست بگیرم. هر بار که پاهایم خم میشود و میخواهم صاف کنم، باید با دستم این کار را کنم. خودم مشکلات جسمانی بسیاری زیادی دارم، در پای راستم پر از پلاتین است و پای چپم مشکل دارد. خیلی از ورزشکاران حرفهای ما دوران میانسالی و پیری خوبی ندارند.
البته نسل شما نسبت به نسل جدید پاداشهای کمتری دریافت میکردند.
فکر میکنم این قیاس، قیاس معالفارق است و من به عنوان کسی که در ورزش بودهام، اگر ورزشکاران در تمام رشتهها به یک تمکن مالی خوبی برسند و امکانات خوبی داشته باشند، بسیار خوشحال میشوم. این مقایسه، نسلها را در تقابل با یکدیگر قرار میدهد اما به نظر من، ورزشکار، ورزشکار است و تنها اینکه شما چطور با مردم برخورد کنید، مهم است. هیچکدام از مردم ما اعتراضی به اینکه یک ورزشکار به زندگی خوبی برسد ندارند و فقط احترام میخواهند. پیشکسوتان ما احترام میخواهند و میگویند کرامت و جایگاه ما حفظ شود؛ همین. شاید منظور آقای دایی هم به عنوان یک پیشکسوت و نابغه فوتبال ایران در جهان هم همین بوده است.
چرا نیما نکیسا مدیریت را انتخاب کرد و وارد مربیگری نشد؟
من سالها در مربیگری فعالیت کردم اما احساس کردم شاید وجود بچههایی که تحصیلات عالیه دانشگاهی و تجربه فوتبال در ردههای بالا را دارند، در فوتبال خالی است. امروزه ورزشکارانی هستند که سمتهای مدیریتی رشتههای خودشان را گرفتهاند. خاطرم هست که یک روزی مردم با رادیو تماس میگرفتند و میگفتند چرا از ورزشکاران یک رشته برای مدیریت آن رشته استفاده نمیکنید؟ حالا امروز که کشتی و وزنهبرداری و کشتی و جودو و... صاحب مدیرانی از جنس همان رشته هستند و فوتبال به سمتی میرود که بچههای خودش را برای مدیریت آینده پرورش میدهد، چه مشکلی وجود دارد؟ مگر بد است که یک فوتبالیست که تجربه داشته، دروس مختلف را پاس کرده، آسیب دیده، بازی کرده، هیجانات فوتبال را تجربه کرده و میداند مربی و بازیکن به چه چیزی نیاز دارد، وارد فضای مدیریت شود؟ آقای ماجدی و آقای دکتر شکوری، آقای دقیقی و آقای اکبر محمدی آدمهای بسیار موفقی هستند و من هم صدقه سر دعای خیر مردم و لطف خدا امسال شرایط خوبی دارم و الا من در اندازهای نبودم و نیستم. همه اینها لطف خداست و میدانم اگر مغرور شوم، این روزها از بین خواهد رفت.
در واقع حوزه مدیریت در فوتبال را بیشتر از مربیگری دوست داشتید؟
بله، من این حوزه را بیشتر دوست داشتم. من مربیگری را هم تجربه کردم اما این حوزه را با روحیاتم مناسبتر دیدم و وارد این فضا شدم. هدف من، خدمت است. نوشته بودند نکیسا ماهی ۴۰۰ میلیون تومان از ذوبآهن میگیرد، اما ذوبآهن از این پولها ندارد که به کسی بدهد. حقوق من با تمام مزایا، به یک دهم آن عدد میرسد.
دیدگاه تان را بنویسید