کد خبر: 702367
تاریخ انتشار :

جامی که امیر به عشق حشمت خان می‌گیرد

در روزهایی که آفیسرهای ترمینال خروجی فرودگاه دوحه، مهر خروج از قطر را روی پاسپورت ملی‌پوشان تیم‌های مختلف ثبت می‌کنند، ایرانی‌ها در اوج سرمستی، تازه ماجراجویی بزرگ خود را در قطر آغاز کرده‌اند.

جامی که امیر به عشق حشمت خان می‌گیرد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش "ورزش سه"، سفر یک‌ماهه تیم‌ملی، دیروز و بعد از یک نمایش خیره‌کنند، حداقل چهار روز دیگر تمدید شد تا ایران موفق شود برای دومین بار پیاپی راهی مرحله نیمه‌نهایی جام‌ملت‌های آسیا شود، با این تفاوت که این‌بار ایرانی‌ها با همدلی مثال‌زدنی به دنبال شکستن طلسم رسیدن به فینال و لمس جام ملت‌ها پس از ۴۸ سال هستند.

دیروز در ورزشگاه اجوکیشن‌سیتی، ایران و ژاپن در حالی پس از چهار سال دوباره مقابل یک‌دیگر صف‌آرایی کردند که خیلی‌ها ژاپن را برنده احتمالی این دیدار می‌دانستند. اگر این تیم ملی ژاپن را بهترین اسکواد تاریخ قاره آسیا بنامیم، انتخاب اشتباهی نداشته‌ایم. بیست لژیونر که ۱۹ نفر آنها را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، از آرسنال و لیورپول و برایتون گرفته تا اسپورتینگ لیسبون و موناکو، همه راهی قطر شدند تا ژاپن پنجمین قهرمانی خود را جشن بگیرد. روی کاغذ ژاپن سزاوار قهرمانی در آسیا بود، اما فوتبال درون زمین تفاوت بزرگی با تصورات ذهنی ما دارد. 

پرافتخارترین تیم آسیا با اتکا به بیست لژیونر، در حالی که پیش از جام ملت‌های آسیا بزرگان فوتبال دنیا را یکی پس از دیگری از پای درآورده بود، در حالی برای پنجمین‌بار در جام ملت‌های آسیا مقابل ایران قرار می‌گرفت که حاصل چهار دیدار قبل، دو پیروزی برای ژاپن و دو تساوی بود. ژاپن نه‌تنها در مقابل ایران در جام ملت‌ها شکست نخورده بود که در تاریخ این رقابت‌ها ایران حتی موفق به گلزنی برابر سامورایی‌ها هم نشده بود. ژاپنی‌ها در مجموع ۱۸ بار مقابل ایران قرار گرفته بودند که سهم هر تیم شش پیروزی، شش شکست و شش تساوی بود. آنها با در هم کوبیدن آلمان و ترکیه و اخراج سرمربیان آنها به دوحه آمده بودند، با قامتی که به‌نظر می‌رسید از آسیا بلندتر باشد.

در طرف مقابل ایران با تدارکی نه‌چندان مناسب راهی قطر شد، تنها گزینه‌های امیر قلعه‌نویی برای تدارکات پیش از این جام، حضور در دو تورنمنت معمولی کافا و اردن بود، بازی‌هایی که در ایران کسی آنها را جدی نمی‌گرفت. در حالی که ژاپن با آلمان، ترکیه، اروگوئه و تونس بازی کرده بود و کره‌جنوبی با عربستان، کلمبیا، ولز و اروگوئه دیدارهای تدارکاتی برگزار می‌کردند، امیر قلعه‌نویی بین غر زدن و بازی کردن با قرقیزستان، ازبکستان و اردن، دومی را انتخاب کرد. کاچی برای قلعه‌نویی به از هیچی بود، او تصمیم گرفت با همین داشته‌های معمولی تیم ملی را محک بزند و گزینه‌های دیگری که برای بازی‌های دوستانه برایش تدارک دیده بودند، چیزی فراتر از آنگولا و بورکینافاسو نبود. دلیلش تحریم بود یا ضعف مدیریت، حالا دیگر بازگو کردنش چیزی جز باز کردن یک زخم قدیمی نیست، مهم این است ایران با تدارکاتی به‌مراتب پایین‌تر از رقبایش راهی قطر شد. 

اگر به ماه‌ها قبل و روزهای بعد از پایان همکاری کی‌روش و تیم‌ملی برگردیم، در شرایطی که بیشتر مردم و کارشناسان فوتبال ایران انتظار انتخاب یک سرمربی بزرگ خارجی را می‌کشیدند، خروجی روزها جلسه در فدراسیون فوتبال، در نهایت به انتخاب امیر قلعه‌نویی منجر شد. پرافتخارترین سرمربی لیگ‌برتر فوتبال ایران اما انتخابی نبود که بتواند رضایت اکثریت جامعه فوتبالی را کسب کند. انتقادها از همان روزها شروع شد، خیلی‌ها سعی کردند کارنامه قلعه‌نویی را زیر سوال ببرند. فدراسیون فوتبال با انتخاب کیروش و حمایت هشت ساله از او، انتخاب ویلموتس و اسکوچیچ و بازگشت دوباره کی‌روش مسیری را طی کرده بود که کمتر کسی در ایران علاقه‌ای به انتخاب دوباره یک ایرانی به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی داشت. 

در تمام سال‌های مربیگری قلعه‌نویی، او یک کلیدواژه را از کنفرانسی به کنفرانس دیگر و از مصاحبه‌ای به مصاحبه‌ی دیگر با خود تکرار می‌کرد، او همیشه بر اعتماد به ایرانی‌ها اصرار داشت؛‌ «ایرانی را باور کنید» حاصل باور به ایرانی، در نهایت منجر به انتخاب مجدد او به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی شد. قلعه‌نویی در سال‌های بازیگری و مربیگری، روزهای پرفراز و نشیب و پرتنشی را پشت سرگذاشته، اما پختگی میان‌سالی باعث شد تا قلعه‌نویی سرمربی تیم‌ملی، با کنارگذاشتن تمامی مسائل گذشته، آغوش خود را به روی مربیان ایرانی باز کند. بدون درنظر گرفتن اختلافات قدیمی، او دوباره شاگردان خود را برای کمک به تیم‌ملی فراخواند، خداداد عزیزی، رحمان رضایی، آندو، هومن افاضلی و سعید الهویی پشت سر امیر به‌خط شدند تا رؤیای ایرانی را تعبیر کنند. اما نه انتخاب امیر و نه انتخاب‌های امیر هیچ‌کدام نتوانستند جامعه فوتبالی را راضی کنند و انتقادات دوباره به‌راه افتاد.

اگر مروری اجمالی به دهه و نود داشته باشیم، چه خاطره‌هایی را از امیر به یاد می‌آوریم؟ خلقی تند، واکنش‌های عصبی به انتقادات و شاید رفتار نامناسب در رختکن مهم‌ترین خصوصیت‌های منفی رفتاری قلعه‌نویی در آن سال‌ها باشد، سال‌هایی که اگرچه در با کسب جام‌های مختلف او را موفق‌ترین سرمربی ایرانی لیگ‌برتر کرد. اما موی سپید و گرد پیری، این روزها امیری دیگر را به فوتبال ایران معرفی کرده است. آنهایی که در کنفرانس‌های قلعه‌نویی در دهه هشتاد و نود حاضر بودند و حالا هم دوباره او را در نشست‌های خبری می‌بینند، بهتر از هر کس دیگری می‌توانند گواهی بدهند که قلعه‌نویی در همه زمینه‌ها پخته‌تر از قبل عمل می‌کند، حرفش را می‌زند، اما در بسته‌بندی بهتر و کارش را هم با کیفیتی بالاتر انجام می‌دهد. قلعه‌نویی ثابت کرده هرگز در گفتن حرفش لکنت ندارد، او حرفی را که به آن اعتقاد دارد را به زبان می‌آورد بدون محاسبه خوشایند دیگران، امروز هم او همان منش را دارد، اما تمرین بهتر بودن، توانسته او را در روزهای دهه ششم زندگی، به اوج بلوغ و پختگی برساند.

بازی‌های نسبتا ساده ایران در دور گروهی جام ملت‌ها نمی‌توانست سنگ محک مناسبی برای ارزیابی کیفیت تیم قلعه‌نویی باشد، برای همین روزهای دور گروهی به آرامی سپری شد. اما اتفاقاتی که دیدار برابر سوریه، باعث شد تا پرده‌ها کنار برود و تیغ تیز انتقادات تیم‌ملی را نشانه بگیرد. اگر در دیدار مقابل سوریه کمی شانس با ایران همراه بود، کار در همان دقایق ابتدایی نیمه دوم برای ما تمام می‌شد، اما فوتبال بی‌رحمی خود را به ایران نشان داد و اگر درخشش بیرانوند نبود، شاید قلعه‌نویی امروز در تهران متحمل سنگین‌ترین انتقادات بود. سرمربی تیم‌ملی اما با انتقاد از برخی بزرگان تیم، از شاکله تیم دفاع کرد و در روزهای بعد از دیدار با سوریه هم سعی کرد تا روحیه ملی‌پوشانش را بالا ببرد.

دیروز ایران با ترکیبی دگرگون شده راهی میدان شد، قائدی از ترکیب اصلی خارج شد، نبود طارمی منجر به حضور فیکس ابراهیمی شد و محبی هم از ابتدا در ترکیب تیم‌ملی قرار گرفت. میلاد محمدی به‌جای حاج‌صفی در سمت چپ خط دفاعی بازی کرد و با پایان محرومیت کنعانی‌زادگان و بازگشت او به ترکیب، روزبه چشمی به نیمکت بازگشت. ترکیب اصلی تیم‌ملی برای ژاپن از یک سو و بازی نامطمئن ایران مقابل سوریه از سوی دیگر باعث شد تا انتقادها بالا بگیرد. اگر سری به آرشیو مطالب منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی بزند، از حجم بالای انتقادات حیرت‌زده می‌شوید. بیشتر دقایق نیمه اول دیدار مقابل ژاپن هم موید انتقادات وسیعی بود که به تیم ملی می‌شد.

ایران دیروز دو نیمه کاملا متفاوت را ارائه داد، بی‌برنامه، پراشتباه و ناامیدکننده در نیمه اول، منظم، دقیق و بی‌نقص در نیمه دوم! مهم‌ترین سوال در پایان بازی این بود که در بین دو نیمه در رختکن تیم‌ملی چه گذشت؟ این سوال را دیروز در میکسدوزن از چند نفر از بازیکنان و کادرفنی پرسیدم: «قلعه‌نویی بین دو نیمه چه کار کرد؟» امیر دیروز در حالی که بیشتر فوتبال‌دوستان ایرانی پس از تماشای یک نمایش ناامیدکننده، امیدی به پیروزی نداشتند، در حالی وارد رختکن می‌شود که در ابتدا برای لحظاتی بازیکنانش را تشویق می‌کند. او سپس صحبت‌هایش را با تمجید از عملکرد شاگردانش آغاز می‌کند. مسئله‌ای که نشان می‌دهد او به چه بلوغی رسیده است.

این تمجیدهای قلعه‌نویی حتی موجب حیرت برخی از بازیکنان هم شده بود، بیرانوند می‌گفت وقتی قلعه‌نویی در رختکن گفت به شما افتخار می‌کنم و این یکی از بهترین بازی‌های شما بود، تلنگری جدی خوردیم و انگیزه‌ بالایی برای نیمه دوم پیدا کردیم. قلعه‌نویی در ادامه نکات فنی نیمه اول را برای بازیکنانش تشریح می‌کند و البته یک تشر جدی هم به یکی از مدافعان تیم‌ملی که در صحنه گل دچار بی‌دقتی شده بود، وارد می‌کند. 

قلعه‌نویی در کنفرانس بعد از این مصاحبه، کمترین سهم از پیروزی را برای خودش برداشت و سعی کرد تا دوباره بر همان کلیدواژه‌ی قدیمی اعتماد به ایرانی تاکید کند. او دستاورد بزرگ شکست ژاپن را حاصل باور  به ایرانی‌ها دانست و بار دیگر از همه خواست تا در تصمیمات خود به فرزندان ایران اعتماد کنند. ژنرال در حالی که دیروز رکوردهای منفی ایران در مقابل ژاپن از بین برد، توانست نهمین صعود ایران به نیمه‌نهایی جام ملت‌های آسیا را رقم بزند تا از این حیث ایران دوباره شاهد یک رکورد منحصر به‌فرد باشد. 

حالا امیر، شاگردانش و کادرفنی‌اش در تدارکند تا با شکست قطر، طلسم عدم حضور ایران در فینال را هم بشکنند و فینال احتمالی مقابل کره‌جنوبی را برگزار کنند.

او در این جام همه رکوردهای منفی را شکسته است و حالا مانده بزرگترین قدمی که قبلا در ایران فقط مربیان داخلی برداشته‌اند. آقا محمود بیاتی، حشمت خان مهاجرانی و محمد رنجبر، مردی با لقب رییس. سه قهرمان پیشین که قلعه‌نویی خود را وامدار آنها می‌داند. از این جمع تنها مهاجرانی باقی مانده و شاید امیر، به عشق آخرین دیدار او در برج بلند و زیبای مشرف به دبی مال جام را به او تقدیم کند.

عجب پایان‌بندی محشری برای فوتبال ایران که پنجاه سال است در تب این جام می‌سوزد. چه صحنه‌ای که حتی اگر خواب و رؤیا هم باشد زیباست!

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها