فاجعه آتن: بارسلونای رؤیایی نابود شد
30 سال پیش در چنین روزی بارسلونای رویایی با شکست سنگین از میلان در فینال لیگ قهرمانان، یکی از تلخترین شبهای تاریخش را تجربه کرد.
به گزارش "ورزش سه"، تیم رویایی؛ در بسیاری از فرهنگها، این اصطلاح نماد موفقیت، شادی، تاریخ و بسیاری از تعابیر دیگر است. بارسا یوهان کرویف، که استادش رینوس میشلز را در دوران بازی خود به عنوان الگو داشت، یک قبل و بعد را در دنیای فوتبال به نمایش گذاشت.
آن نسل منحصربهفرد از ستارگانی مانند استویچکوف، لادروپ، کومان، روماریو و دیگران، مورد حسادت و در عین حال تحسین تمام اروپا بود. با این حال، هر چیزی پایانی دارد و هیچ چیز برای همیشه دوام نمیآورد، و آن تیم که قرار بود سالها سلطنت کند (که چنین شد)، به شکلی فاجعهبار از هم پاشید.
زمانی که بارسا دوران طلایی خود را متوقف کرد
بهترین بارسا تا آن زمان، سه لالیگای متوالی و اولین جام قهرمانی اروپا در تاریخ خود را در 1992 برده بود. بارسلونا تیمی غیرقابل توقف بود. در سال 1994 بارسا دوباره به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید: بارسا یک عنوان لیگ دیگر را به دست آورد (حالا چهار عنوان قهرمانی متوالی داشت). خرید جدید یعنی روماریو، یک فصل عالی را با زدن بیش از 30 گل تکمیل کرد. و زمانی که آنها به فینال راه یافتند، یک بار دیگر شانس قهرمانی در رقابتهای باشگاهی اروپا را داشتند اما حریف، میلان فابیو کاپلو بود.
در 18 می1994، 30 سال پیش در چنین روزی، بارسلونا یکی از تاریکترین شبهای تاریخ ورزشی خود را تجربه کرد. بارساییها به فینال لیگ قهرمانان رسیده بودند، سرخوشانه و آماده تاریخسازی با کسب یک عنوان اروپایی دیگر. با این حال، آن روز فوتبال عادلانه بود و میلان، با یک بازی بسیار جنگندهتر، در ورزشگاه المپیک آتن بر آبی و اناریها غلبه کرد. تمام دنیا شاهد بودند که چگونه تیم ایتالیایی بارسا را 4-0 شکست داد.
آن چهارشنبه، باشگاه کاتالان نه تنها ضربه سختی دریافت کرد، بلکه همان ناکامی مقدمهای شد بر فروپاشی تیم رویایی.
لیگ، کلیدی برای اتفاقات خوب و بد
فصل 94-1993 بدون شک از نظر ورزشی برای بارسا بسیار خوب پیش رفت ولی در نهایت تعادل برقرار نشد. بارسا موفق شد جام قهرمانی لالیگا را بالای سر ببرد ولی نایب قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد. فصل با طعم بسیار بد در دهان به پایان رسید. چند روز قبل از انجام بازی مقابل میلان، مردان کرویف به شکلی حماسی قهرمان لالیگا شدند و آنها فکر میکردند که شکست دادن روسونری گیلاس روی کیک است.
در آخرین روز لیگ، در 14 می1994، دپورتیوو دلاکرونیا برای قهرمانی به خودش وابسته بود و بارسا باید تحت هر شرایطی میبرد. دپور در خانه به مصاف والنسیا رفت و کاتالانها در نوکمپ پذیرای سویا بودند. به گفته منابع مختلف باشگاهی، هر دو تیم (دپور و بارسا) میخواستند به والنسیا رشوه بدهند. دپور از والنسیاییها میخواست که بازی را شل بگیرند، در حالی که بارسلونا از آنها درخواست داشت تا تمام تلاش خود را بکنند. باشگاه "والنسیا" نپذیرفت و بازی خود را انجام داد.
بارسا کار را با دریافت گل در رویارویی با سویا شروع کرد. این مهمترین بازی فصل بود و آنها چند دقیقه عقب بودند. از سوی دیگر، در گالیسیا، اتفاق خاصی رخ نمیداد. آبی و اناریها با نتیجه 5-2 پیش افتادند (بازی به این ترتیب تمام شد) و دپور در آخرین دقیقه با تساوی 0-0 به یک پنالتی دست یافت. جوکیچ که مسئول زدن پنالتی بود، لالیگا را در مشت خود داشت. با این حال، گونزالس، دروازهبان والنسیا، توپ را مهار کرد و نوکمپ صدها کیلومتر دورتر به لرزه درآمد.
بازیکنان بارسلونا، همانطور که غیر از این نمیشد تصور کرد، در آن شب برای جشن گرفتن قهرمانی لیگ، چهار روز مانده به فینال لیگ قهرمانان، به جشن و مهمانی رفتند. این چهارمین قهرمانی متوالی لیگ بود، چیزی که در تاریخ بارسا تکرار نشده است.
روزی که کرویف اشتباه کرد
یوهان که آرام بود و متقاعد شده بود که بارسا به راحتی توانایی قهرمانی در دومین لیگ قهرمانان در تاریخ خود را دارد، روز قبل از فینال گفت: «بارسلونا شانس اول است. ما تیمی کاملتر، رقابتیتر و با تجربهتر هستیم. میلان هیچ چیز خاصی ندارد، آنها بازی خود را بر پایه دفاع قرار میدهند، ما بازی را بر اساس حمله.»
کاپلو از این اظهارات کرویف برای ایجاد انگیزه در بازیکنانش استفاده کرد و برنامه او عملی شد.
میلان در نیمه اول با گلهای ماسارو 2-0 پیش افتاد. کادر مربیگری بارسا که گیج شده بود، تا نیمه دوم، پس از گل سوم ساویچویچ، هیچ تغییری انجام نداد. در آن زمان تیمها میتوانستند چهار بازیکن خارجی داشته باشند و در رقابتهای اروپایی فقط سه نفر میتوانستند بازی کنند. لادروپ، یکی از ستارهها، از فینال کنار گذاشته شد. دسایی گل چهارم میلان را پیش از دقیقه 60 به ثمر رساند. مسابقهای که خود کاپلو آن را "نمونه کمال در فوتبال" توصیف کرد.
پایان تیم رویایی
بعد از آن مسابقه که از همه جهات فراموش نشدنی بود، رختکن بارسا فرو پاشید. آن شکست عواقبی سخت داشت و تکان دهندهترین آن خروج زوبیزارتا، دروازهبان تاریخی بارسا، بود. کرویف در همان هواپیمای بازگشت به بارسلونا به زوبی گفت که باید برود. ولی اکثر بازیکنان آن تیم همچنان ادامه دادند. در تابستان سال بعد، پس از فصلی که بارسا فقط قهرمان سوپرجام اسپانیا شد، لادروپ (به رئال رفت) کومان، استویچکوف و روماریو، ستونهای آن تیم، بارسا را ترک کردند.
پس از چندین خرید ناموفق و یک خرید باشکوه، لوئیز فیگو، که باشگاه کاتالان میخواست شرایط را با او تغییر دهد، کرویف دیگر نتوانست شرایط بد را تحمل کند. در تابستان 1996، اسطوره هلندی به دوران حضور خود در بارسلونا پایان داد. او قصد داشت بارسا را مثل سال 1988 بازسازی کند ولی با دو فصل ضعیف چارهای جز کنارهگیری نبود. و آن پایانی قطعی بود برای دوراه فراموش نشدنی "دریم تیم".
دیدگاه تان را بنویسید