یادداشت سردبیر؛
آیا همه ما در مورد نتیجه انتخابات اشتباه می کنیم؟
در سال 1392 نیز انتظار میرفت که یک نفر از میان ائتلاف سهنفره قالیباف، ولایتی و حدادعادل رئیسجمهور منتخب باشد اما ناگهان با ورود سعید جلیلی به انتخابات که غیرمنتظره و حسابنشده بود، حسن روحانی از این موقعیت بهره جست و با قطبکردن سعید جلیلی، یارگیری از ائتلاف سهنفره(علیاکبر ولایتی) و تهاجم همهجانبه به او و تولید «ترس» پیروز انتخابات شد.
مصطفی صادقی: تحلیل غالب این است که با توجه به ترکیب موجود نامزدها به احتمال بسیار بالا آقای سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور منتخب خواهد بود.
این تحلیل از آنجا حاصل شده است که:
1-از میان اصلاحطلبان چهره شاخصی به عنوان نامزد تأییدصلاحیتشده در جمع نامزدها حضور ندارد.(اسحاق جهانگیری)
2-از میان افرادی که میتوانستند فرمول ائتلاف سالهای 92 و 96 را تکرار کنند، کسی در فهرست موجود حاضر نیست.(علی لاریجانی)
3-درصد بالا و با فاصله آقای ابراهیم رئیسی با سایر نامزدها در نظرسنجیهای فعلی.
4-اجماع گروه تصمیمساز طیف اصولگرا بر نامزدی آقای ابراهیم رئیسی.
5-روشننشدن موتور انتخاباتی گروه نخبگانی اصلاحطلبان که معمولا تولیدکننده موجهای انتخاباتی بودند.
اما آیا موارد فوق میتواند تضمینکننده درستی تحلیل کسانی باشد که نتیجه انتخابات را از اکنون قابل پیشبینی میدانند؟ پاسخ میتواند منفی باشد. چرا؟ نگارنده دلایلی دارد که تغییرات احتمالی در نتایج پیش بینی شده فعلی متصور میداند.
1- نتایج نظرسنجیهای جدید از تغییراتی هرچند محدود در میزان آراء احتمالی حمایت دارد. بر اساس این نظرسنجیها آراء برخی نامزدها رشد داشته است. به بیان روشن تر بعد از ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری که طبیعتا خاموششدن موتور موجسازی اصلاحطلبان را در پی داشت اندکی از آراء مشارکتکنندگان ریخته است که میتوان گفت آنها فعلا فکر میکنند نامزدشان را در انتخابات از دست دادهاند. لکن این بدنه با طبقه نخبگانی خود فاصلههایی دارد که در نهایت ممکن است به تصمیمهایی غیر از آنچه گروه نخبگانیاش به آن رسیده، برسد.به یک معنا ممکن است با آغاز مناظرهها این بدنه نامزد خود را از میان نامزدهای موجود بیابد و آنگاه هم بر درصد مشارکتکنندگان افزوده میشود و هم آرایش آراء دچار تغییراتی میشود.
2- اگرچه توصیه می شود نامزدهای اصولگرا به نفع یک نفر کنار بروند اما برخلاف خبرهای موجود به نظر میرسد با جدیشدن رقابتها و آغاز مناظرهها و طبیعتا بالارفتن آمار آراء این نامزدها در نظرسنجیها کنارهگیری اندکی سخت و حتی بعید شود؛ چه اینکه حتی ممکن است از میان آن پنجنفر یک نفر آمادهتر از بقیه باشد و حتی خود را پدیده انتخابات بداند.
3- تولید قطب؛ این مسئله بسیار مهمی است که در سال84 آن را تجربه کردهایم و البته در سال92 نیز همچنین. به چه معنا؟ در سال۸۴ محمدباقر قالیباف در اکثر نظرسنجیها رأی بسیار بالا داشت اما آنچه رخ داد این بود که محمود احمدینژاد از مناظرهها بهره جست و ناگهان با انتخاب مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان قطب و تهاجم همهجانبه به او خود را آن قطب دیگر ساخت و در نهایت ناباوری پیروز انتخابات شد و اینگونه شد که ناگهان قالیباف قطب سوم انتخابات شد.
در سال 1392 نیز انتظار میرفت که یک نفر از میان ائتلاف سهنفره قالیباف، ولایتی و حدادعادل رئیسجمهور منتخب باشد اما ناگهان با ورود سعید جلیلی به انتخابات که غیرمنتظره و حسابنشده بود، حسن روحانی از این موقعیت بهره جست و با قطبکردن سعید جلیلی، یارگیری از ائتلاف سهنفره(علیاکبر ولایتی) و تهاجم همهجانبه به او و تولید «ترس» پیروز انتخابات شد.
4- هیچ بعید نیست اصلاحطلبان بعد از مناظره اول و دیدن تغییرات آراء برای سهیمشدن در قدرت از تصمیم خود صرف نظر کنند؛ این همان چیزی است که حسین مرعشی زیرکانه با دانستن آن میگوید که برای خروج از انتخابات عجله نکنید. ممکن است این انتخاب از بین نامزد منحصر به همتی و یا مهرعلیزاده هم نشود.
5- درصد مشارکت در انتخابات بدون هیچ تردیدی خیلی بیشتر از چیزی است که اکنون در نظرسنجیها میبینیم. افزودهشدن بر تعداد آمار مشارکتکنندگان وقتی با شناختهشدن افراد در مناظرات همراه شود، ممکن است هر پدیدهای را رقم بزند.
در این انتخابات از دوقطبی سازش-مقاوت خبری نیست و این در عین ناباوریِ طبقه نخبه یک مبارزه نفسگیر و البته غیرمنتظره خواهد بود.
انتخابات امسال آنقدرها هم که برخی فکر میکنند ساده و پیشبینیپذیر نیست سطور فوق را به خاطر داشته باشید.
#توضیح درباره علت درج فیلم بخشی از مناظره سال 92 ، یادآوری چگونگی چرخش سیاسی در آن برهه است.
دیدگاه تان را بنویسید