کد خبر: 719064
تاریخ انتشار :

حضور زنان در سپاه بهداشت در دوران پهلوی دوم | چگونه سیستم درمان مدرن شد؟

تاسیس سپاه بهداشت یکی از برنامه‌های موفق ایرانیان برای تحول نظام بهداشت و درمان کشور بود. پیش از آن، اغلب شهروندان ایرانی به خدمات پزشکی دسترسی نداشتند و برای درمان به اطبای سنتی مراجعه می‌کردند.

حضور زنان در سپاه بهداشت در دوران پهلوی دوم | چگونه سیستم درمان مدرن شد؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

علم پزشکی با تاخیر فراوان وارد ایران شد و از این منظر، ایران حتی نسبت به کشورهایی، چون عراق و پاکستان وضعیت بدتری داشت. حتی تا سال‌ها پس از انقلاب مشروطه و مدرن شدن ساختار سیاسی کشور مشکلات مربوط به فقدان پزشکی مدرن پابرجا بود و این مسئله دلایل فراوانی داشت که اعتقاد عمیق مردم به طب سنتی از جمله آن‌ها بود.

نبود بهداشت و پزشکی مدرن تبعات بسیار سنگینی داشت و هرساله بسیاری از ایرانیان به همین دلیل بیمار می‌شدند و فوت می‌کردند. از جمله دلایل مرگ و میر بالا نیز نبود آب لوله‌کشی و عدم پیشگیری رعایت بهداشت فردی بود. فوربث لیث، پزشک بریتانیایی که در سال ۱۳۰۰ شمسی، یعنی پانزده سال پس از انقلاب مشروطه، در نواحی مرکزی و جنوب ایران فعالیت می‌کرد؛ در سفرنامه خود وضعیت بهداشت ایرانیان را چنین توصیف کرده است: «مردم کاملا درباره اصول ابتدایی بهداشت، بی‌اطلاع هستند و تقریبا همه آن‌ها تمام زندگی خود را در محاصره کثافت‌های غیر قابل توصیفی سپری می‌کنند. عقاید نادرست و نهفته در دیرینه آنها، درباره مسائل سلامت و بیماری، بسیار سخت و دشوار است که زدوده شوند و ثابت شده است هر تلاشی برای بهبودی شرایط شان امری دشوار است.»

آنتوان اولیویه نیز که در زمان فتحعلی شاه به ایران سفر کرده در سفرنامه خود می‌نویسد: «فن طبابت را در بلوکات و دهات اشخاصی متصدی هستند که همواره در مکان‌های گوناگون گشت می‌زنند و اجرت را پیش از مداوا می‌گیرند. اگرچه فن و مهارت و علم درستی ندارند، اما به لاف و گزاف چنان سخن را به استادی و خاطر جمعی می‌گویند که عوام را فریب دهند و معتقد خود سازند و بعدا اظهار یاس نکنند و هرگز خطایی را به خود نگیرند. خورجین و کیسه‌ای دارند که در آن بعضی نباتات و اسباب باشد و به محض دیدن، بدون هیچ تشخیصی، بیمار شربتی یا معجونی به وی دهند و حجامت کنند و داغ و مرهمی گذارند.».

اما این قطعه از خاطرات اعتمادالسلطنه، بیش از متون دیگر بیانگر ماجراست: «امروز شنیدم وبا در مشهد مقدس روزی هفتاد و هشتاد نفر تلف میکند. ده روز دیگر یقین در اردو خواهد بود. ممکن بود با مبلغ کمی مخارج «قرانتین» بگذارند شاید این مرض بجای دیگر سرایت نکند. اما کی حکم کند و کی بشنود. «انا لله و انا الیه راجعون... مگر ملک‌های آسمان یک رحمی و فکری به حال ایران بکنند. حالا هیچ کس در فکر این مخلوق ایران نیست.»

ایجاد سیستم پزشکی مدرن

این وضعیت ابدا قابل تحمل نبود و در نهایت نه «ملک‌های آسمان»، که اصلاح‌گران و نوگرایان فکری به حال ایران کردند. نخستین مرکز نوین آموزش پزشکی در سال ۱۲۳۰ به همت میرزا تقی خان امیرکبیر به عنوان بخشی از مدرسه دارالفنون تاسیس شد و دو روز پس از برکناری امیرکبیر افتتاح شد. یاکوب ادوارد پولاک اتریشی به عنوان معلم حکمت، طب و جراحی و یک معلم ایتالیایی به عنوان معلم علوم طبیعی و دواسازی در دارالفنون به استخدام درآمدند. پولاک نخستین کتاب پزشکی مدرن در زبان فارسی را تالیف کرد و در سال‌های بعد تعداد بیشتری از پزشکان اروپایی به ایران آمدند. با این وجود بحران فقدان پزشک برطرف نشد و همچنان اکثریت مردم با شیوه‌های سنتی درمان می‌شدند. به همین دلیل یکی از نقاط تاکید نواندیشان انقلاب مشروطه، به‌ویژه میرزا فتحعلی آخوندزاده، بر لزوم ایجاد نظام پزشکی مدرن و تربیت پزشک بود. در زمان مظفرالدین شاه نیز تلاش‌هایی برای رفع این مشکلات انجام گرفت که به دلیل نبود پزشک به جایی نرسید. در اواخر حکومت احمدشاه قاجار دولت شروع به فرستادن محصلان ایرانی به اروپا کرد و نخستین پزشکان ایرانی از این نسل بودند. چند سال پس از آن نیز در سال ۱۳۱۳ «دانشکده علوم پزشکی» دانشگاه تهران تاسیس شد که تاثیر زیادی در تحول نظام درمانی و پزشکی کشور داشت.

اما آنچه حتی بیش از این‌ها باعث تحول نظام پزشکی و سلامت در ایران شد عبارت بود از تاسیس سپاه بهداشت.

تاسیس سپاه بهداشت

اصل هفتم انقلاب سفید، ایجاد سپاه بهداشت در کشور بود و در دوران نخست‌وزیری اسدالله علم اجرا شد. تاسیس دانشکده علوم پزشکی و دیگر مراکز بهداشتی، مختص شهر‌ها بود و روستا‌ها از آن بی‌بهره بودند. در سیستم ارباب رعیتی نیز کشاورزان و روستاییان نه تنها از دیدگاه انسانی اقتصادی بلکه از جهت سواد بهداشت محروم بودند. روستاییان به سبب کمبود ابتدایی‌ترین تجهیزات بهداشتی با بسیاری بیماری‌ها دست به گریبان بودند. شمار مرگ و میر‌ها به سبب بدی تغذیه، مسکن، کار و بهداشت بسیار بالا بود. این مشکل تنها از راه ایجاد سپاه بهداشت قابل حل بود و در چهار چوب انقلاب شاه و مردم و اعلام اصل هفتم ان که در آن از همه پزشکان دندانپزشکان و دامپزشکان (برای تکمیل کادر درمانی) داروسازان و متخصصان علوم آزمایشگاهی (برای تکمیل کادر دارویی و آزمایشگاهی) لیسانسیه‌ها (جهت ایجاد کادر اموزش بهداشت در روستاها) و دیپلمه‌ها (جهت ایجاد کادر کمک پزشکی و خدمات پزشکی و بهسازی روستاها) در ارتش استخدام شدند تا خدمات پزشکی و بهداشتی روستا‌ها را بر عهده بگیرند.

آن‌ها پس از یک دوره کار آموزی چهار ماهه، در بین سه سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی تقسیم می‌شدند و هزینه دوره آموزشی و هزینه حقوق و مزایای کادر آموزشی نیز از بودجه وزارت جنگ وهزینه وسایل پزشکی و آزمایشگاهی از بودجه عمرانی کشور تامین می‌شد. مراکز آموزشی نظامی هر دو از کار این سپاه با ۶۰ گروه پزشکی در سال ۱۳۴۴ آغاز شد و تا ۱۳۵۵ خورشیدی در حدود ۱۲۰۰۰ پسر بیش از ۱۰۰۰۰ دختر دکتر و لیسانسیه و دیپلمه برای انجام دوره سربازی خود در سپاه بهداشت آموزش یافتند.

سپاه بهداشت دستاورد موفقی داشت. پس از هشت سال که از آغاز خدمت سپاه بهداشت گذشته بود، شمار روستاییانی که از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده می‌کردند از یک میلیون نفر به هشت میلیون نفر رسید.

در سال ۱۳۵۲ نیز دولت بر آن شد که سازمان سپاه بهداشت و مراکز بهداشتی و درمانی روستا‌ها را ایجاد گردد. در سال ۱۳۵۶ سازمان سپاه بهداشت و مراکز بهداشتی و درمانی روستا‌ها ۱۴۲۲ مرکز در روستا‌های ایران داشت که در آن بیش از ۱۲۹۰ پزشک در دور دست‌ترین روستا‌های کشور به طبابت مشغول بودند.

منبع: رویداد 24

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندی ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها