«محمد حاتمی» از چهرههای شناخته شده عرصه تئاتر و تلویزیون است که در مجموعههایی چون ترانه مادری، دلنوازان و خانه بیپرنده حضور داشته است. حاتمی کارشناسی رشته بازیگری، کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد و علاوه بر هنر بازیگری، در موسیقی نیز تواناست که البته برای خودش مینوازد تا آنکه بخواهد به صورت حرفهای وارد این وادی شود. گفتوگوی نوروزی خبرنگار «نامه» را با محمد حاتمی در ادامه بخوانید:
با توجه به اینکه قرار است «سه گانه اورنگ» بعد از عید بر صحنه بیاید، برنامه امسال عیدتان چگونه رقم میخورد؟ برای آماده کردن این پروژه هر روز عید را تمرین میکنیم. قرار است این نمایش از 18 فروردین در سالن سمندریان به روی صحنه برود و باید کل ایام عید، خودمان را برای اجرا آماده کنیم. کارگردانی کار با من است و آقای پیام دهکردی در کنار خانمها مریم سعادت و گلاب آدینه در این سه اپیژود حضور دارند. اگر فراغت داشته باشید چه کاری انجام میدهید؟ وقتهای من تعریفشده است وفکر نمیکنم زمانی برای بیکاری داشته باشم. در رابطه با کارم، کتاب میخوانم و چون گاهی تدریس میکنم، شیوه تدریسم را به روز میکنم. به هر حال خیلی اعتقادی به وقت فراغت ندارم. در واقع هیچ گاه از مسائل کاریام فارغ نمیشوم که بخواهم اوقات فراغت داشته باشم. اهل سفر هستید؟ بسیار زیاد. اما سفرهایم هم بیشتر کاری است. مثلا نمایشی را برای کارگردانی یا بازی به خارج کشور بردم. به هر حال سفر را دوست دارم. با این تفاسیر، درباره این هنر که مظلوم هم واقع میشود چه نظری دارید؟ همیشه با ناملایمات ساختم و چون فرد خوشبینی هستم همواره در حال
کار کردنم. شاید «سه گانه اورنگ» را که بعد از 4 سال به صحنه میبرم و از توجه دوستانی چون دکتر مجید سرسنگی بهره برده، ناشی از همین امیدی است که به این هنر دارم. بهترین و بدترین عیدی که گرفتید؟ قبل از آنکه به حرفه بازیگری بپردازم، موسیقی کار میکردم. اولین ساز زندگیام را از برادر بزرگترم گرفتم و این بهترین عیدی من بود. یکی دیگر از عیدیها که شاید باز هم به نوعی بهترین عیدی من است، هشداری بود که سال گذشته دریافت کردم. پارسال در مکانی بچههای بیسرپرست را دیدم. من آن لحظه هیچ چیزی برای عیدی دادن به این بچهها نداشتم. پس از دیدن آن صحنه همیشه یادم هست که که آدمهایی هستند که هیچ پشتوانهای ندارند. این هشداری است که به عنوان عیدی سال گذشته دریافت کردم. شیرین ترین و تلخ ترین حادثه سال 91؟ برای من همانند دیگر سال بسیار سختی بود. یاد گرفتم مشکلات خودم را بزرگتر از دیگران نبینم و هم پای دیگران این مشکلات را که گاه اجتماعی و گاه اقتصادی و حرفهای بود، تحمل کردم. برای امسال چه آرزویی دارید؟ امیدوارم در کنار یک فضای شاد و پر از تعقل و عشق به همه چیزهایی که میخواهیم برسیم.
دیدگاه تان را بنویسید