کد خبر : 633022

تاثیر پیمان شانگهای بر آینده اقتصاد ایران ؛ رستگاری یا سقوط

ارتباط اقتصادی با کشورهای آسیای میانه و شرق آسیا به اضافه روسیه می‌ تواند اقتصاد رو به زوال ایران را تا حد زیادی از این وضعیت نجات دهد. اما به نظر می رسد پیمان شانگهای برنامه طولانی مدت تری داشته باشد.

نشست سران کشورهای عضو پیمان شانگهای به پایان رسید و ایران عضو رسمی این پیمان گردید. حالا بسیاری منتظرند که ثمرات این اتفاق خود را در وضعیت اقتصاد ایران نشان دهد.

ارتباط اقتصادی با کشورهای آسیای میانه و شرق آسیا به اضافه روسیه می‌ تواند اقتصاد رو به زوال ایران را تا حد زیادی از این وضعیت نجات دهد. اما به نظر می رسد پیمان شانگهای برنامه طولانی مدت تری داشته باشد.

چندی پیش بود که رویترز از افزایش ارتباط اقتصادی کشورهای نزدیک به روسیه و چین خبر داد. طبق ادعای رویترز قرار است  13کشور با هم پیمان محکم اقتصادی ببندند تا بتوانند اقتصاد خود را از تاثیر غرب نجات داده و آن را به وضعیتی باثبات برسانند.

خبرگزاری رویترز مدعی بود به محتوای نامه ‌ای دست یافته که می‌ گوید ایران، چین، روسیه و 13 کشور دیگر در تلاشند تا یک ائتلاف بین المللی ضد تحریم‌های یکجانبه تشکیل دهند.

 این ائتلاف می ‌گوید اساسنامه سازمان ملل مورد هجمه بی ‌سابقه یکجانبه ‌گرایی و تحریم قرار گرفته و این تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است.

طبق ادعای این وبسایت قرار است دلار نیز از تعاملات اقتصادی این کشورها حذف شود. این نظریه در اجلاس شانگهای نیز مطرح شد و به نظر می رسد چین و روسیه به شدت دنبال این اتفاق هستند. کشورهای عضو شانگهای غالبا رویکرد ضد غرب گرایانه دارند و دوست دارند اقتصاد خود را  از تحولات دلار و یورو نجات دهند چرا که گمان دارند مادام که اقتصادشان به دلار وابسته باشد، استقلال واقعی و همه جانبه آنها از غرب توهمی بیش نیست.

اقتصادی خودبسنده، طرحی که شاید عملی شود

به نظر می رسد در سر مقامات مهم سران شانگهای این موضوع می گذرد که نوعی اقتصاد خودبسنده و دوری ایجاد کنند؛ همانطور که در دوران جنگ سرد در بلوک شرق دیدیم. به این صورت که کشورهای عضو، معاملات اصلی اقتصادی خود را تنها با یکدیگر و با نرخی غیر از دلار انجام دهند و درهای صادرات و واردات خود را به روی کشورهای دیگر ببندند.

البته اگر این طرح هم اجرایی شود، باز بیشتر، کشورهای میانی عضو آن را دنبال خواهند کرد و بعید است خود چین یا روسیه این طرح را دنبال کنند و اقتصادشان را محدود به تجارت با چند کشور نمایند. با این حال، به نظر می‌رسد اجرای همین طرح هم بتواند اقتصاد بسیاری از کشورهای عضو را از وضعیت حیات نباتی نجات دهد.

ایران کشوری است که در این سالها از تحریم اقتصادی غرب، بالا و پایین شدن نرخ دلار و نقش تعیین کننده این واحد پولی آسیب فراوان دیده است. حال، تصور کنید ایران بتواند کالاهای خود را با واحدی غیر از دلار بفروشد و با کشورهای عضو شانگهای هم آزادانه تجارت کند. مسلم است که ایران با این ارتباط می تواند تا حدی اقتصاد خود را از بحران خارج کند و حداقل پاشنه آشیل خود را به مخالفانش نشان ندهد.

دو خطری که اقتصاد خودبسنده را تهدید می کند

با وجود این، نباید فراموش کرد که ایجاد نوعی اقتصاد منطقه ای خودبسنده یا بسته می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. حداقل دو مساله در رابطه با این وضعیت وجود دارد که بد نیست به آن اشاره کنیم:

الف. اقتصاد بسته شاید بتواند یک کشور را از وضعیت مرگ اقتصادی نجات دهد اما توان رشد حداکثری یا توسعه را از آن می گیرد. علت این مساله هم مشخص است. تجارت و صادرات و واردات برای چنین اقتصادهایی محدود است و کشورهای عضو نمی توانند آزادانه با هر کشوری ارتباط برقرار کنند. تاریخ هم این نظریه را تایید می کند. عموما کشورهایی که دچار انحصار بوده و یا اقتصادی بسته داشته اند نتوانسته اند اقتصاد خود را از سطح خاصی بالاتر برده و همیشه در یک مرحله ی به قول معروف بخور و نمیر درجا زده اند.

ب. اقتصاد بسته در صورت شکسته شدن انحصارش می تواند به سرعت فروبپاشد. از ابتدای تاسیس شهر و ارتباط جوامع با هم تا کنون، موارد بسیاری وجود داشته اند که این سخن را تایید می کنند. یک نمونه مشخص اخیرش شوروی و بلوک شرق است. تا زمان گورباچف، اقتصاد بلوک شرق هرچند مریض احوال، رنجور و ضعیف بود اما توانسته بود به حیات حداقلی خودش ادامه دهد. به محض باز شدن درب شرق به روی غرب در زمان آخرین رهبر جماهیر شوروی اقتصاد بسته شوروی دچار شوکی بزرگ شد و فروپاشید. مواجه شدن مردم حریص و مشتاق شرقی با کالاهای غربی باعث شد آنها به سرعت از کالاهای انحصاری خود روی برگردانده و کارخانه های بومی نیز دچار بحران شوند. ایجاد یک صف بسیار طولانی برای خرید مک دونالد آمریکایی در مسکو به خوبی این جو را نشان می دهد.

مراقب چاه باشیم

بنابراین، به نظر می رسد که ایران باید مواظب فرورفتن بیش از حد در عمق اتحاد با شرق باشد. پیمان های اقتصادی با شرق (همانند پیمان با غرب) مانند چاهی عمیق است که اگر مراقب باشیم می توانیم با دلوی از آن آب بکشیم و  رفع عطش کنیم اما اگر بیش از حد به آن نزدیک شویم و احتیاط را کنار بگذاریم می توانیم به راحتی در آن غرق شویم.

منبع: خبر فوری

 

لینک کوتاه: