کد خبر : 635921

نگرانی قالیباف از حذف مردم و استقبال اصلاح طلبان

«جهان‌صنعت» سخنان اخیر رییس مجلس و تبعات حذف مردم را بررسی می‌کند

روزنامه جهان صنعت نوشت: «مشکلاتی که امروز در حوزه اجرایی داریم ناشی از حذف مردم است.» احتمالا تعجب می‌کنید اما این را محمدباقر قالیباف رییس مجلس می‌گوید. او دیروز در پنجمین اجلاسیه سراسری اساتید شبکه تربیتی بسیج صالحین گفته «وقتی از اول اسلام تا امروز هر جا اسلام آسیب دیده؛ همه مشکلات از این بود که مردم نبودند. نباید مردم را از هم جدا کنیم و وقتی تشکیل حکومت دادیم مردم از هر مذهب، قوم، دین و طایفه‌ای مهمند، مخصوصا وقتی در سایه نظامی مانند نظام جمهوری اسلامی قرار دارند.» او همچنین گفته «ما در اداره کشور مردم را از عرصه‌های مختلف یا حذف کرده‌ایم یا دسته‌بندی و گروه‌بندی کرده‌ایم و مشکلاتی که امروز در حوزه اجرایی داریم ناشی از حذف مردم است.»

در درستی سخن او هیچ تردیدی نیست و کسی را نمی‌توان پیدا کرد که نقش مردم را نادیده بگیرد و یا اهمیت تفکر و اندیشه و قضاوت مردم را منکر شود. منتها شنیدن این حرف از قالیباف آن هم در شرایط موجود که هر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه در دست جناح سیاسی موردنظر او است، تعجب‌آور است. چرا؟ احتمالا به این خاطر که اصولگرایان تاکنون پرچمدار نگاه حذفی و رویکرد گروه‌بندی مردم بوده‌اند. اتفاقا حاصل همین نگاهشان کاهش میزان مشارکت و ریزش سرمایه اجتماعی بوده و در کمال ناباوری دیدیم که برخی از آنها حتی به صراحت از کاهش مشارکت مردم در انتخابات‌ها استقبال کردند!

در عمل نیز شاهد بودیم که چطور گروه‌بندی و حذف برخی از گروه‌ها سبب دلزدگی بخشی از جامعه از مسوولان و سیاسیون شد و رسیدیم به اینجایی که بحران سرمایه اجتماعی جدی است. در این شرایط است که قالیباف از حذف مردم انتقاد می‌کند. سوال اینجا است که آیا واقعا او با مشاهده آفات و مضرات این رویکرد به نتیجه آن پی برده و این سخن را باید نوعی اعتراف به اشتباه به حساب آورد؟

پاسخ اما به احتمال قوی منفی است. چرا؟ چون او در ادامه سخن خود از مشکلات حوزه اجرا سخن گفته و توپ را در زمین قوه مجریه می‌اندازد. از آنجایی هم که دولت مستقر اصلاح‌طلب یا مورد حمایت اصلاح‌طلبان نیست، این گمانه مطرح می‌شود که منظور او از گروه‌بندی مردم همان گروه‌بندی‌های درون‌جریانی است و در پس حرف‌های دیروز در واقع به نحوی نسبت به آن سهمی که می‌خواسته از قدرت داشته باشد و به دست نیاورده است، گلایه می‌کند.

دعوای درون‌جریانی

این گمانه‎ای است که جلال میرزایی، نماینده پیشین مجلس هم به نحوی تایید می‌کند. او در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» این سخنان قالیباف را ناظر بر مناسبات درون‌جریان اصولگرایی می‌داند و با اشاره به اینکه «بحث گروه‌بندی و حذف مردم را خود اصولگراها شروع کردند و واقعه دوم خرداد ۷۶ هم پاسخی به همین بحث خودی و غیرخودی بود» گفت: «اینها خودشان همیشه بخشی از جامعه را نادیده گرفته و می‌گیرند. الان هم به نظرم حرف‌های آقای قالیباف درباره مشکلات حوزه اجرایی نمی‌تواند چندان به دولت سابق و دولت‌های قبل مربوط باشد. به نظر می‌رسد که بحث او بیشتر ناظر به تحولات چند ماه اخیر است.»

وی افزود: «به هرحال برخلاف برنامه‌ریزی‌هایی که کرده بودند، گزینه آقای قالیباف برای شهرداری تهران رای نیاورد و زاکانی آمد. در دولت هم آقای رییسی تا حد زیادی استقلال خود را از گروه‌های مختلف اصولگرایی حفظ کرده است بنابراین گلایه رییس مجلس بیش از آنکه ناظر بر دولت قبل و اصلاح‌طلبان باشد، ناظر بر مسائل درون‌جریانی است. به خصوص که اکنون دیگر مساله گروه‌بندی بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نیست. مساله گروه‌بندی‌های درون‌جریان اصولگرایی است که ملاک عمل شده و در انتصابات اخیر و… احتمالا دلخوری‌هایی ایجاد کرده است.»

میرزایی همچنین از ورود به این مباحث توسط دولتمردان انتقاد کرد و گفت: «در هیچ کشوری در دنیا و حتی جهان سوم مرسوم نیست که مسوولان درباره این موضوعات صحبت کنند. دولتمردان معمولا به این موضوعات ورود نمی‌کنند. تمرکز آنها عمدتا روی مسائلی است که کشور با آن مواجه است و تمام اهتمام‌شان بر این است که چطور از فرصت‌ها استفاده کرده یا فرصت خلق کنند و مشکلات مردم را کاهش دهند.»

چرخه حذف

نگاه خوش‌بینانه‌تر را اما اسماعیلی گرامی‌مقدم قائم‌مقام حزب اعتماد ملی دارد. او امیدوار است که قالیباف این حرف‌ها را از آن رو زده باشد که اهمیت نقش مردم را درک کرده و از این پس هم برای کاهش نگاه حذفی کاری کند!

گرامی‌مقدم در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» در پاسخ به اینکه منظور قالیباف گروه‌بندی‌های درون‌جریانی است و یا نگاه کلان‌تری دارد؟ گفت: «فرقی ندارد که منظور او چیست. اصل حذف، عملی ناشایست، ناپسند و غیر دموکراتیک است. اینکه آقای قالیباف می‌گوید چیزی است که خودمان ایجاد کرده‌ایم. از اول انقلاب هنر ما این بوده که نخبگان جامعه را یکی یکی و هر کدام را با یک برچسب از قطار انقلاب پیاده کنیم. الان دیگر سه تا قوه یک دست شده‌اند اما تفکر حذفی از بین نرفته است.»

وی افزود: «درست است که آقای قالیباف، رییسی و اژه‌ای از یک جریان سیاسی هستند و قدرت یک‌دست شده‌ است، این یکدستی به معنی آن نیست که همه اختلافات از بین می‌رود و کشور گل و بلبل می‌شود. تجربه دولت احمدی‌نژاد حداقل نشان داده که این‌طور نخواهد شد. به این خاطر که اندیشه حذفی که متاسفانه در سیستم و نظام جمهوری اسلامی به دست خودمان نهادینه شده، از بین نرفته است. یعنی به محض اینکه قدرت را در دست می‌گیریم سعی داریم منتقدان را حذف کنیم و این چرخه ادامه می‌یابد مگر آنکه بزرگان فکری کرده و جلوی حذف را بگیرند.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: «بالاخره رقبای این آقایان را حذف کردند تا اینها به مجلس بروند و آقای قالیباف رییس مجلس بشود. اگر آن حذف بد بود که چرا حرفی نزدند، اگر هم خوب بود که باید بدانند در آینده خودشان هم حذف می‌شوند. چون تفکر حذفی در نهادی به اسم شورای نگهبان نهادینه شده، به همه جا سرایت می‌کند و هر کسی که در قدرت باشد، تحمل نقد را ندارد و به جای اینکه طرف مقابل را قانع کند یا حداقل در مقابل نقدهای او سکوت کند؛ اقدام به حذف او می‌کند، احمدی‌نژاد یک نمونه بود که به دست او اصلاح‌طلبان حذف شدند و بعد خودش هم حذف شد. این طبیعت کار است.»

گرامی‌مقدم ابراز امیدواری کرد که تغییری در رویه موجود ایجاد شود و گفت: «امیدوار هستیم که اگر واقعا آقای قالیباف بر این باور است، اقداماتی کرده و در مجلس قوانینی را تصویب کند تا مانع تداوم این نگاه حذفی شود. الان او در قدرت است و توان این را دارد که کاری انجام دهد. مثلا الان فردی را که قبلا خطا کرده حتی اگر زندان رفته و حبس و مجازات خود را تحمل کرده است، همچنان از کار و فعالیت سیاسی و… محروم می‌کنیم. همه اینها ناشی از تفکر حذفی است که باید با آن مقابله کنیم.»

او با اشاره به اینکه «اصلاح‌طلبان همیشه همین حرف را زده و تاکید کرده‌اند باید در جامعه چندصدایی وجود داشته باشد» گفت: «اساس تئوری حقوق شهروندی توسط آقای خاتمی مطرح شد. این مسائل بارها گفته شد اما گوش شنوایی نبود و نتیجه همین وضعیت شد.»

وی درباره تبعات نگاه حذف و گروه‌بندی‌ مردم نیز گفت: «وقتی ما برای اینکه نمایندگان ملت را انتخاب کنیم یک جریان سیاسی ریشه‌دار که از اول انقلاب بوده، فعالیت کرده و رای آورده را حذف می‌کنیم، همچنین وقتی افراد با سابقه درخشان که در حوزه چپ و راست هم تعریف نمی‌شوند را رد کرده یا به قول آقای قالیباف دسته‌بندی می‌کنیم، اتفاقی که می‌افتد این است که شاهد نارضایتی و بی‌اعتمادی مردم خواهیم بود. تا جایی که اگر یک مسوولی اشتباه لفظی کند یا اینکه یکی به دیگری سیلی بزند، مردم این همه استقبال می‌کنند. همه اینها نشانه ایجاد بی‌اعتمادی است.»

عضو حزب اعتماد ملی تاکید کرد: «وقتی که بی‌اعتمادی ایجاد شد، دیگر مشکلات به این سادگی حل نمی‌شود. امیدواریم آقای قالیباف که حالا به این نتیجه رسیده از خود و از مجلس شروع کرده و اقدامی کند.»

خلاء نیروهای توانمند

علی محمد نمازی دیگر فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو حزب کارگزاران نیز اظهارات اخیر قالیباف را ناظر بر قوه مجریه می‌داند. به گمان او مقصود وی از گروه‌بندی مردم و مشکلی که در حوزه اجرا ایجاد شده، آن است که برخی از نیروهای توانمند به کار گرفته نشده‌اند.

نمازی در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» با بیان اینکه «این سخن آقای قالیباف یک پیام درست و حسابی در خود ندارد» گفت: «قوه مجریه درصد کمی از نیروها را جذب می‌کند. من نمی‌دانم مگر گنجایش قوه مجریه از نظر نیروی انسانی چقدر است و چند درصد نیروی انسانی ماهر و کارآمد را می‌تواند به کار بگیرد که بگوییم با گروه‌گرایی و حذف مردم، نیروها بیرون مانده‌اند و افراد آماده برای احراز مسوولیت کم شده و ما با مشکل مواجه شده‌ایم؟!»

وی افزود: «علاوه براین چه کسی اجازه نداده که احزاب فعال باشند و نظام حزبی در کشور حاکم باشد و به انتخابات شور وهیجان دهند و نتیجه این بشود که الان شاهدیم. همچنین آقای قالیباف که خودش از کره دیگری نیامده است. او در همین کشور و نظام سال‌ها مسوول بوده‌ و اتفاقا در جایگاه‌های مهمی مثل شهرداری پایتخت و… قرار داشته است. بنابراین این طور با ایما و اشاره صحبت کردن مشکلی را حل نمی‌کند.»

نمازی همچنین گفت: «جناح اصولگرا همه این سال‌ها مدعی بوده که نیروهای انقلابی و ماهر ما بیرون مانده‌اند و اگر کار دست ما باشد شق القمر می‌کنیم. اما تا حالا با وجود اینکه غیر از دو مجلس، همه مجالس را در اختیار داشته و در دولت هم فقط هشت سال دولت را در اختیار نداشته و سایر نهادها هم دست آنها بوده، نتوانسته نیروسازی کند. آن هم در صورتی که در این حوزه مدعی بوده‌اند. شاهدیم حالا که یکپارچه قدرت را در اختیار گرفته‌اند، باز هم نمی‌توانند کار کنند. درحالی که خلاء نیروی انسانی نیست و اگر تمامیت‌خواهانه برخورد نکنند و درها را باز کنند، نیروی انسانی بسیاری داریم.»

وی در تشریح علت طرح این مساله در موقعیت کنونی گفت: «حداقل در چهار سال دوم روحانی حواسشان نبود که اداره کشور فقط با یک قوه نقش‌آفرین نیست و نهادهای دیگر هم نقش دارند. حواسشان به نابه‌سامانی‌ها و نواقص نبود و حتی با بزرگنمایی مسائل، همه مشکلات را به گردن دولت و روحانی می‌انداختند. الان مردم می‌گویند که با وجود تغییر دولت، نواقص رفع نشده و بعضا بیشتر هم شده است. مردم می‌گویند اگر روحانی مسوول بوده الان هم جایگزین او مسوول است. از آنجا که جواب مشخص ندارند و نمی‌توانند پاسخ قانع‌کننده‌ای بدهند، این حرف‌ها را می‌زنند.»

فرصت مغتنم

مساله آن‌طور که نمازی می‌گوید فرافکنی باشد، یا آن‌طور که جلال میرزایی معتقد است، گلایه از گروه‌بندی‌های درون‌جریانی که مانع به نتیجه رسیدن سهم‌خواهی شده، فرقی ندارد. آنچه امروز قالیباف می‌گوید حرفی کاملا درست و دقیق است که باید به آن پرداخت. شاید مقصود رییس مجلس از حذف مردم و گروه‌بندی آنها دقیقا همان چیزی که در ذهن افکارعمومی یا اصلاح‌طلبان وجود دارد، نباشد اما قطعا فرصت خوبی است که با انتقاد از نگاه حذفی، زمینه رفع آن را فراهم کنیم. بر این اساس هم باید اظهارات گرامی‌مقدم درباره بی‌اعتمادی‌ای که این رویه می‌آفریند را جدی گرفت و به فکر راه چاره‌ای بود.

 

لینک کوتاه: