پایان ماه عسل دولت و مجلس/ راه وزرای رئیسی از مجلس همسو جدا شده است؟
جلسه رای اعتماد وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش یک خروجی بسیار مهم داشت؛ آن اینکه نوع انتقادات نمایندگان از ابراهیم رئیسی نشان داد که روزهای خوش ماه عسل دولت با مجلس به پایان رسیده است. این گزارش را بخوانید تا بدانید چرا.
روز گذشته جلسه رای اعتماد مسعود فیاضی وزیر پیشنهادی ابراهیم رئیسی برای وزارت آموزش و پرورش برگزار شد و با همه لابی و تلاشی که دولت رئیسی در خفا و آشکار کرد، باز هم نتوانست گزینه مورد نظر خود را به وزارتخانه بفرستد و حالا یک هفته دیگر مهلت دارد تا وزیر جدید را معرفی کند.
جلسه رای اعتماد مسعود فیاضی اما یک نکته مهم را روشن کرد و آن اینکه ظاهرا روی مجلس و دولت به یکدیگر باز شد؛ این گزاره را از نوع انتقادات نمایندگان به دولت میتوان فهمید. رحیمی جهان آبادی درباره انتخاب فیاضی گفته بود به مردم ایران توهین شده است: «انتخاب چنین فردی برای وزارت به نظر من بیاحترامی به معلمان، خانوادههای دانشآموزان و هم بیاحترامی به عظمت نام ایران است بنابراین انتخاب فیاضی اجحاف در حق کشور، نظام و مردم است.»
کاظم دلخوش اباتری البته نقد خود را بسیار تندتر از رحیمی مطرح کرد و گفته بود: «اگر میخواهید ما خفه میشویم اما این ره که تو میروی به ترکستان است و مشکلات کشور افزایش پیدا میکند. این شأن آموزش و پرورش نیست که مسعود فیاضی برای آن انتخاب شود البته خانواده آموزش و پرورش هم در اولویت رئیس جمهور نیست.»
حسن آصفری دیگر نماینده مجلس هم به نکته مهمی اشاره کرد و آن اینکه دولت خودش را از مجلس جدا کرده است: «یکی از دلایلی که منجر به عدمرایاعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش شد این بود که برخی وزرایی که در مردادماه از مجلس رای بالایی گرفتند به مرور رابطهشان با مجلس کمرنگ شد و از اینرو، بسیاری از نمایندگان به آقای فیاضی رای لازم را ندادند.»
قسمت مهم جلسه رای اعتماد فیاضی این بود که خود ابراهیم رئیسی در جلسه حضور داشت. معمولا رئیسان جمهور برای حفظ شأن و اعتبار خود وقتی در این جلسات حاضر میشوند که خیالشان راحت باشد که وزیر از جلسه رای اعتماد پیروز خواهد شد؛ چنانچه وقتی روحانی از وضعیت آخوندی باخبر بود، جهانگیری را به جای خود فرستاد. در جلسه استیضاح علی اصغر فانی که نه روحانی، که علی لاریجانی هم حاضر نبود! همین اتفاق در جلسه استیضاح فرجی دانا هم رخ داد و روحانی در آن جلسه هم حاضر نبود اما ظاهرا یا رئیسی به این مناسبات اعتقاد ندارد یا تیم مشاوره پارلمانی او شناخت چندانی از موقعیت دولت در مجلس ندارد.
حقیقت آن است که حضور یا عدم حضور رئیس جمهور مسئله اصلی نیست، بلکه یک نماد است؛ نمادی که نشاندهنده مناسبات مجلس و دولت است. این نماد با معرفی مسعود فیاضی آشفته شد و احتمالا از این به بعد با افزایش مشکلات جامعه، این وضعیت نیز آشفتهتر خواهد شد. با این وصف در ماههای آینده باید منتظر اخبار جدیتری از بررسی عملکرد دولت توسط مجلس باشیم؛ چه آنکه درست در همان روز جلسه رای اعتماد وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، نمایندگان به ۶ وزیر دولت رئیسی تذکر دادند که اتفاقا تمام آنها به مسائل معیشتی مردم مربوط بود؛ از جمله احسان خاندوزی وزیر اقتصاد که به خاطر عملکرد بانکها تذکر گرفت یا سیدجواد ساداتی نژاد وزیر جهاد کشاورزی که به علت عدم رسیدگی به کشاورزان و حجت عبدالملکی وزیر کار که به خاطر بیتوجهی به مشاغل سنتی تذکر گرفتند.
البته خود رئیسی هم همان روز مصون نماند و سمیه محمودی نماینده شهرضا به خود رئیسی تذکر داد که چرا اینقدر سفر میرود! او خطاب به رئیسی گفته بود: «بسیاری از پروژهها پیشرفتی نداشته و کسی هم پاسخگو نیست، چراکه هنوز تغییر و تحولی رخ نداده و همه سردرگم هستند. به همین علت باید ابتدا سردرگمیها حل شوند.»
صبح امروز نیز عباس مقتدایی نماینده اصفهان از شکایت جمعی از نمایندگان مجلس از سازمان برنامه و بودجه و مسعود میرکاظمی خبر داده که ظاهرا به زعم آنها توجهی به مکاتبات و تذکرات نمایندگان نداشته است.
با چنین شرایطی منطقی است که نخستین گزارهای که به ذهن برسد، این باشد که ماه عسل دولت و مجلس تمام شده و از این به بعد نمایندگان بیشتر بر عملکرد دولت نظارت خواهند کرد. آنها که ابتدا معتقد بودند باید در هر شرایطی از رئیسی حمایت کرد، حالا تغییر تاکتیک دادهاند؛ تا آنجا که حتی با وجود ارتباطات گسترده علیرضا زاکانی در مجلس، کمیسیون آموزش و تحقیقات، مسعود فیاضی برادر داماد او را فاقد صلاحیت خواند.
رئیس جمهور در جلسه رای اعتماد گفته بود مناسبات خویشاوندی تاثیری در انتخاب او نداشته است و بین خودش و خدا حجت بر او تمام شده که فیاضی گزینه مناسبی است. این جمله از آن جهت اهمیت داشت که ۱۴۰ نماینده این «حجت» را فاقد اهمیت خواندند. روزنامه جمهوری اسلامی صبح امروز در یادداشتی به همین نکته توجه کرد و نوشت: «نوع حجت موردنظر ایشان که بین خود و خدا برای معرفی وزیر پیدا کرده چگونه بوده است. اینکه ١۴٠ نفر از نمایندگان مجلسی که با دولت همسو هستند به این وزیر پیشنهادی رأی ندادهاند، بهترین نشانه بر این است که وی برای این مسئولیت مناسب نبوده است.»
اما این همه ماجرا نیست، اگرچه بخشی از ماجرا به ابراهیم رئیسی بازمیگردد ولی بخش دیگر آن را در رابطه محمدباقر قالیباف و علیرضا زاکانی باید جستجو کرد. چه آنکه زاکانی فعلا در حال فتح به سنگر دولت است و خودش تا شهرداری تهران پیش رفته است (این نکته از آن جهت اهمیت دارد که چند گزینه قالیبافی مهمترین شانسهای تصدی شهرداری بودند) و این موضوعی نیست که چندان خوشایند رئیس مجلس باشد؛ کما آنکه این قالیباف بود که نقش اساسی را در ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی بازی کرد؛ چه در سال ۹۶ که کنار کشید و چه در سال ۱۴۰۰ که نامزد نشد. با چنین وضعیتی طبیعی است نمیتوان انتظار داشت قالیباف خارج از گود بنشیند و تماشاچی نفوذ زاکانی بر دولت رئیسی باشد.