سعید شریعتی: از همپاشیدگی اجتماعی، نتیجه تحمیل سبک خاصی از زندگی
سعید شریعتی به سایت «خبر سراسری» گفت: نیروهای ایدئولوژیک به خودشان این حق را دادهاند که از ابزارهای رسانه و تبلیغ و حتی قوای قهریه استفاده کنند و سبک خاصی از زندگی را به جامعه تحمیل کنند این مسئله باعث شده است اولا جامعه دچار یک آفت به اسم دو رنگی و تظاهر شود.
به گزارش نامهنیوز، به نقل از سایت خبر سراسری، سعید شریعتی، فعال سیاسی و پژوهشگر اجتماعی درباره گسستهای فرهنگی تنشزا در جامعه امروز ایران به سایت «خبر سراسری» گفت: «بنظر من مسئله این است که وضعیت اعتماد اجتماعی یا به معنی گستردهتر سرمایه اجتماعی در جامعه امروز ایران به شدت آسیب دیده است.، سرمایه اجتماعی بر مبنای اعتماد عمومی شکل میگیرد یا حداقل یکی از مبانی تشکیل سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی است. متاسفانه جامعه ی امروز ما از چند دهه گذشته دچار از هم گسستن و فروپاشی تدریجی اعتماد اجتماعی شده است».
به گزارش سایت «خبر سراسری» او ادامه داد: «من بارها متذکر شدم عنصر اعتماد وقتی در حوزه اجتماع مطرح می شود پنجم لایه دارد.اول اعتماد به نفس شهروندان، دوم اعتماد شهروندان به شهروندان، سوم اعتماد مردم به حکومت،چهارم اعتماد حکومت به مردم و پنجم اعتماد حکومت به حکومت؛ یعنی این پنج لایه موضوع اعتماد را طرح می کند. شاخص ها نشان می دهد در هر پنج لایه با گسست ها و فروپاشی های ناخواسته ای مواجه هستیم از جمله گسست اعتماد میان مردم؛ جامعه ایران امروز در معرض این آسیب هست که مردم نسبت به هم بی اعتمادند. مدارا و رفتار مسالمتآمیز و همدلی و همراهی و همبستگی و انسجام اجتماعی ما در معرض تهدید است. این تهدیدها عوامل و ریشههای مختلفی دارد ولی نتیجه آن چیزی است که میبینیم. به اعتقاد من در کنار همه این عوامل که میتوان فهرستی از آنها را برشمرد مهمترین و جدیترین عامل برای اینکه چنین نارضایتی و گسست و بی اعتمادی نسبت به یکدیگر ایجاد شده است تحمیل فرهنگ رسمی و سبک خاصی از زندگی به جامعه از سوی سیستم است».
او در گفتوگو با سایت «خبر سراسری» بیان کرد: «ایدئولوژی حاکم به سبک خاصی از زیستن، پوشیدن، ارتباطات، مصرف تولیدات فرهنگی و اجتماعی، نحوه ی تعاملات اجتماعی و هر شکل و شمایلی که به زندگی روزمره شهروندان و روزمره آنها بر میگردد. نیروهای ایدئولوژیک به خودشان این حق را دادهاند که از ابزارهای رسانه و تبلیغ و حتی قوای قهریه استفاده کنند و سبک خاصی از زندگی را به جامعه تحمیل کنند این مسئله باعث شده است اولا جامعه دچار یک آفت به اسم دو رنگی و تظاهر شود. مخربترین آفت و آسیب برای یک جامعه شیوع دو رنگی و تظاهر بین شهروندان است. شهروندان جامعه امروز ایران برای داشتن یک زندگی کم خطر و کم آسیب در جامعه و در تعامل با دستگاه ها، نهادها و حتی نیرو های و قوای نظامی و انتظامی و اداری و بروکراسی ناگزیر اند علیرغم انتخاب و سیلقه و باورهای خودشان به شکلی زندگی کنند تا دچار مشکلاتی نشوند و این باعث شده که اولا زندگی مردم و تعاملات اجتماعی مردم با نهاد های وابسته به حکومت متظاهرانه و دورنگ شود. این باعث می شود که آسیب های روحی -روانی به جامعه وارد شود و این آسیب ها در روح و روان و حتی جسم جامعه رسوب کند و حاصل این آسیب روحی-روانی در میان مدت خشم است و این خشم هر لحظه که امکان بروز و ظهور پیدا کند به صورت انتقام خودش را نشان می دهد.».
شریعتی در پایان درباره اتفاقات اخیر و برخوردهای تنشزای یک طلبه تحت عنوان امر به معروف با یک شهروند افزود: «متأسفانه در این مثال که یک شهروند در مقابل تعرضی که به او شده به یک طلبه متعرض می شود، و واکنشی که نشان می دهد نشان از خشم فروخورده در این شهروند است و در تمام لایههای این مسئله چنین رفتار هایی وجود دارد. تحمیل موجب تحقیر می شود و تحقیر موجب خشم می شود و اگر اعتراض پاسخ داده نشود موجب تنفر و در نهایت از هم پاشیدگی انسجام و همبستگی و همدلی جامعه با هم می شود. من حتی نمی دانم آن طلبه طرفدار حکومت یا دسته و تفکر خاصی هست یا خیر اما در چشم آن شهروند در نهایت نمادی از تحمیل است. متاسفانه تذکرات ما و توصیههای ما که ناراضیان اجتماعی ایران مهم ترین مسئله شان تحمیل سبک خاص زندگی توسط دستگاه ها بر جامعه است شنیده نمیشود و کماکان ادامه دارد و نتیجه نیز همین خشمی میشود که هر روز پدیدار تر می شود و رشد خشونت های اجتماعی به این شکل خودش را نشان می دهد. خصوصا اینکه جامعه نه فقط از سمت این تهدید تحت فشار است بلکه به دلیل سیاست های غلط داخلی و خارجی و فشار های اقتصادی روح و روان طبقات متوسط و محروم جامعه فرسوده شده است و آستانه ی تحمل جامعه بسیار پایین آمده است و آمادگی هر نوع واکنشی نسبت به تحمیل و تحقیر و تعرض را بین خودشان نیز دارند مثلا شما در یک تاکسی هم که نشسته باشی قیمت کرایه را بپرسی مطمئن نیستی با مشاجره تمام نشود یعنی در این حد آستانه ی تحمل پایین است».