نظر یک اصلاحطلب درباره ردصلاحیت هاشمی، لاریجانی و جهانگیری
ایلنا/ یک فعال سیاسی درباره دلایل انتقاد از هاشمی گفت: به دلیل اینکه او مشی اعتدالی داشت عدهای این روش او را برنمیتابیدند و به همین دلیل دست به انتقاد میزدند.
غلامعلی دهقان فعال سیاسی اصلاحطلب درباره نقش و تاثیرگذاری مرحوم هاشمی رفسنجانی در طول مسیر زندگی خود در کشور گفت: واقعیت این است که نقشآفرینی برخی شخصیتهای سیاسی در تاریخ کشورشان قابل کتمان نیست و هر چند عدهای تلاش کنند که این نقشآفرینی را کمرنگ کنند اما واقعیتهای تاریخی چیز دیگری میگوید. اکبر هاشمی رفسنجانی به حق یکی از سیاستمداران حکیم این کشور طی تاریخ معاصر ایران است که خدمات او در یک ارزیابی منصفانه بر کسی پوشیده نیست.
وی افزود: شکلگیری چنین شخصیتی یکدفعه و ناگهانی نبوده است؛ چراکه وی از سابقه مبارزات قابل توجه و دلیرانه در دوران پهلوی دوم برخوردار است که نتیجه آن رفتن به زندان برای سالیان متمادی بود. مهمترین ویژگی و از نکات مثبت مرحوم هاشمی این بود که اگرچه فرزند حوزه بود ولی در حصار حوزه نماند، نگاه باز و منصفانهای به اطراف و پیرامون خود داشت و هیچگاه دچار تعصبات فرقهای و اندیشهای نشد.
این فعال سیاسی ادامه داد: در همان اوایل جوانی کتاب «اکرم زعیفر» که با موضوع فلسطین و به زبان عربی نوشته شده بود را به فارسی ترجمه کرد. در سال ۱۳۴۵ کتابی درباره امیرکبیر نوشت و نشان داد که ظرفیت امیرکبیر را برای الگوسازی خود مناسب دیده است. آقای هاشمی با این ظرفیت بالا جزء رهبران پیشتاز انقلاب اسلامی ۵۷ بود و توانست پس از آن با حضور مستمر در انتخاباتهای گوناگون از جمله پنج انتخابات مجلس خبرگان، سه انتخابات ریاستجمهوری و سه انتخابات مجلس شورای اسلامی نقشآفرینی کند و در بیشتر موارد هم با اقبال جامعه ایرانی روبهرو شد.
دهقان تصریح کرد: بر همین اساس شخصیتی از او شکل گرفت که همیشه باید از او به نیکی یاد کرد. البته مخالفانی هم داشت که گاهاً به او کملطفی و حتی بیمهری داشتند. اصول اندیشه هاشمی را میتوان در یک واژه تعریف کرد؛ «اعتدال». او آرمانگرایی واقعبین بود و به همین دلیل توانست با نسلهای زیادی از جامعه ایرانی ارتباط برقرار کند و شاید راز کمتوجهی برخی خودیها هم در همین طرز تفکر اعتدالی وی بود.
این فعال سیاسی همچنین افرود: آقای هاشمی در دوره بعد از جنگ و در مدیریت اجرایی کشور توانست، عصر سازندگی را به خوبی هدایت کند و زمانی که دولت را به رئیس دولت اصلاحات در سال ۷۶ تحویل داد، این کشور دیگر خاموشی نداشت، بسیاری از سدها ساخته شده بود، اتوبانهای زیادی احداث شده و کارخانههای زیادی رونق گرفته بود و به همین دلیل لقب «سردار سازندگی» برازنده وی بود.
وی یادآور شد: مرحوم هاشمی در سال ۸۴ این وظیفه را برعهده خود دید که در برابر بعضی از تندرویها بایستد اما کامیاب نبود. در سال ۹۲ نیز بعد از رد صلاحیت خود ضمن پاسداشت کلیت نظام، سخنی بر خلاف نظام و حاکمیت بیان نکرد. با اینکه او از نظر قدرت حقیقی، مرد شماره ۲ کشور در دهه شصت بود اما منافع کلان کشور را پاس داشت و در نهایت توانست نقشآفرینی مهمی در انتخابات ۱۳۹۲ داشته باشد.
دهقان درباره تخریبهایی که علیه هاشمی بعد از انتخابات سال ۸۸ اتفاق افتاد و اینکه آیا این موج منفی علیه او تاثیرگذار بود گفت: به هرحال شخصیتهای بزرگ همیشه مخالفانی هم داشتهاند و این موضوع منحصر به مرحوم هاشمی رفسنجانی نبود. برخی از این انتقادها هم باید در زمانه خود مورد توجه قرار گیرد. برای مثال برخی منتقدان به این نکته اذعان داشتند که آقای هاشمی در دوره سازندگی بیشتر به دنبال سازندگی یا به تعبیری توسعه اقتصادی بوده و توسعه سیاسی را نادیده گرفته است.
وی افزود: واقعیت آن است که آقای هاشمی در آن دوره اولویت اول را به سازندگی داد. این کار ممدوح و پسندیدهای بود چرا که جامعه ما پس از جنگ دچار خسارتهای زیادی شده بود اما مرحوم هاشمی هیچگاه با توسعه سیاسی مخالفتی نداشت، همانطور که در انتخابات ۱۳۷۶ بهگونهای سخن گفت که اکثریت جامعه این برداشت را داشتند که وی حامی سید محمد خاتمی است و اگر تاریخ خاطرات آقای هاشمی که دو سال بعد از دوره خاتمی تا حالا چاپ شده است را بخوانیم متوجه میشویم که آقای هاشمی در روزهای سختی که آن دولت در برابر مخالفین خود داشت، حامی دولت آقای خاتمی بوده است. بنابراین اگر انتقادهایی هم نسبت به ایشان وجود دارد، باید در یک جامعه همه دیدگاهها مطرح شود و اگر منتقدان با انصاف باشند، میتوان جوابهایی هم به این انتقادها داد. چون آقای هاشمی همیشه روش اعتدال را داشتند، عدهای ایشان را برنمیتابیدند.
وی درباره اینکه آیا رد صلاحیت لاریجانی و جهانگیری و چهرههای شاخص اصلاحطلب در انتخابات را میتوان به ادامه رد صلاحیت آقای هاشمی در سال ۹۲ تعمیم داد گفت: در همین انتخابات آقای همتی یا آقای مهرعلیزاده که از حامیان آقای هاشمی بود، تأیید شدند. به نظرم نباید با نگاه سیاسی و سیاستزده همه پدیدههای جامعه را تعریف کرد. به نظر میرسد مقوله نظارت از دید شورای نگهبان یک تعریف خاص دارد و آن هم این است که از صفر تا ۱۰۰ میتوان در مورد یک گزینه نظر داد و درباره او سخن گفت.