ابوالفضل بازرگان: بازرگان میگفت بنیصدر و قطبزاده تجربه مدیریتی ندارند
ابوالفضل بازرگان در گفتوگو با سایت «خبر سراسری» گفت: آقایان صادق قطبزاده و ابوالحسن بنیصدر انتظار داشتند که وزیر شوند، اما آقای بازرگان گفته بود که آنان سابقه و تجربه کافی در مدیریت نداشته و از شرایط موجود ایران هم چندان مطلع نیستند. بنابراین، انتخاب نکردن برخی چهرهها توجیه خاص خودش را داشته است.
به گزارش نامهنیوز، به نقل از سایت خبر سراسری: ابوالفضل بازرگان، برادرزاده مهدی بازرگان و عضو نهضت آزادی، درباره ادعای انحصارطلبی در دولت موقت در چینش کابینه گفت: «در حکم انتصاب مهندس بازرگان از سوی رهبر انقلاب آمده بود که مأموریت تشکیل دولت موقت بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص بوده و خواسته شده بود که اعضای دولت موقت هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص شده بود تشکیل و معرفی شوند».
مهندس بازرگان در سخنرانی مورخ 22 بهمن 1360 به مناسبت سالگرد انقلاب، در دفتر نهضت آزادی ایران، در باره شورای انقلاب و دولت موقت گفته بود که چهار شرط برای گزینش وزیران به شورای انقلاب اعلام شده بود:
اول، مسلمان و عامل به فرایض بودن، دوم، سابقه مبارزاتی مشخص و عدم همکاری سیاسی و تبلیغاتی با نظام شاهنشاهی، سوم، حسن شهرت و شایستگی اخلاقی و اجتماعی و پذیرش شخصی و اداری در وزارتخانه مربوط،
چهارم، سابقه و آشنایی و صلاحیت اداری و فنی در وظیفه ارجاعی. همچنین، آقای بازرگان گفته بود که در انتخاب وزیران از مشورت افراد صاحب نظر، مانند آقایان دکتر سحابی، صدر حاج سید جوادی، مهندس کتیرایی و نیز راهنمایی شورای انقلاب و رهبر انقلاب استفاده میشد، یعنی انتخاب وزرا بر پایه تصمیم شخصی نبوده است، ضمن آن که سعی میشد که ترکیب مناسبی از اعضای احزاب و انجمن اسلامی مهندسین در نظر گرفته شود. نهایتا، اعضای نخستین کابینه به شورای انقلاب و سپس به رهبر انقلاب معرفی شدند. طبق فهرستی که از اعضای دولت اول تهیه شده است، در 17 وزارتخانه تنها 3 وزیر از اعضای نهضت آزادی بودهاند: رضا صدر وزیر بازرگانی، دکتر محمود احمدزاده وزیر صنایع و معادن و احمد صدر حاج سید جوادی وزیر کشور، که اگر درصد بگیریم، کمتر از 18 درصد اعضای کابینه عضو نهضت آزادی بودهاند و از انجمن اسلامی مهندسین 4 نفر یعنی 5/23 درصد حضور داشتهاند. البته، در میان معاونان نخست وزیر و وزرای مشاور اکثریت با اعضای نهضت آزادی بود. همچنین، با استعفا یا تغییر سمت چند وزیر، درصد حضور نهضت آزادی در دولت بالا رفت. به جای دکتر کریم سنجابی دکتر ابراهیم یزدی، و به جای تیمسار تقی ریاحی دکتر مصطفی چمران وارد کابینه شدند».
به گزارش سایت «خبر سراسری» بازرگان در ادامه درباره علت عدم استفاده از دیگر گروههای سیاسی در دولت موقت افزود: «یکی از شرایط مهم در گزینش وزیران اعتقاد آنان به دین اسلام بود و اگر کسی این شرط را نداشت، شورای انقلاب و رهبر انقلاب قبول نمیکردند. مثلاً نیروهای چپ چون اعتقاد دینی نداشتند مورد قبول واقع نمیشدند. ضمناً ایراد گرفته میشد که چرا از انقلابیون زندان دیده کسی وزیر نشد؟ آقای بازرگان میگفت که مبارزان شایسته احترام و تکریم هستند، اما دلیل نمیشود که وزیر شوند. نامزدهای وزارت باید در کار تجربه داشته باشند. به همین دلیل، تعدادی از وزیران از افراد شاخص همان وزارتخانهها یا دارای تجربههای مرتبط برگزیده شدند. مثلا تیمسار ریاحی افسر بازنشسته ارتش بود یا مهندس یوسف طاهری که وزیر راه شد، قبلا نیز در وزارت راه سابقه طولانی داشت، یا مهندس کتیرانی در مسکن و شهرسازی دارای منصب بالا بود. آنان در عین دارا بودن تخصص متعهد نیز بودند».
او در پایان درباره برخی افراد موجه که برای حضور در کابینه دعوت نشدند به «خبر سراسری» گفت: «ایراد گرفته میشد که چرا مثلا آقای محمدعلی رجایی وزیر نشد؟ آقای رجایی فردی بسیار شریف و قبل از پیروزی انقلاب عضو نهضت آزادی بود، اما گفته میشد که سابقه مدیریتی ایشان از نظامت مدرسه فراتر نرفته است و به نظر نمیرسد که بتواند یک وزارتخانه را به خوبی اداره کند. حتی زمانی که او را برای احراز سمت نخست وزیری نامزد کرده بودند و از آقای مهندس محمد توسلی نظر مشورتی خواسته بود، مهندس توسلی با اشاره به گفتار ارزشمند حضرت علی(ع) به ایشان گفته بود که اگر با علم به این که فرد یا افراد شایستهتری از او برای آن سمت وجود دارند قبول مسئولیت کند، عمل او دور از تقوا خواهد بود، آقای رجایی گفته بود به این علت قصد پذیرش سمت نخست وزیری را دارد که در بین کسانی که پیشنهاد شدهاند خود را شایستهتر از دیگران میداند. از سوی دیگر، اشخاصی مانند آقایان صادق قطبزاده و ابوالحسن بنیصدر انتظار داشتند که وزیر شوند، اما آقای بازرگان گفته بود که آنان سابقه و تجربه کافی در مدیریت نداشته و از شرایط موجود ایران هم چندان مطلع نیستند. بنابراین، انتخاب نکردن برخی چهرهها توجیه خاص خودش را داشته است. در باره برخی از وزیران نیز مخالفتهایی وجود داشت. از جمله، برای برکناری یا استعفای دکتر کاظم سامی به مهندس بازرگان فشار میآوردند. مهندس بازرگان در این مورد مقاومت میکرد. ولی سرانجام، دکتر سامی تصمیم به استعفا گرفت ولی در کمال ناباوری، استعفا نامهاش را نه به رئیس دولت بلکه مستقیما به رهبر فقید انقلاب تسلیم کرد».