تحلیل مهم القدس العربی درباره روابط ایران و آمریکا
انتخاب/ دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در توئیتی نوشت: مأموریت مذاکره کننده ایرانی، رفع تحریمهاست؛ و این مسالهای است که از زبان چند مسئول ایرانی هم بیان شده و به نظر میرسد پیام واضحی است مبنی بر اینکه یافتن راه حلی برای این پرونده اهمیت زیادی دارد.
در ادامه این مطلب آمده است: مذاکرات به مدت یک هفته متوقف شد تا در جریان آن، هیئتها برای مشورت به کشورهای خود بروند و به نظر میرسد هیئت ایرانی قصد دارد به همان توافق اولیه سال ۲۰۱۵ باز گردد.
این مساله باعث میشود در بیانیهها و اظهارات دیپلماتیک مبنی بر اینکه طرفها به توافق نهایی نزدیک شده اند، تردید کنیم. این دوره در فضای نگرانی بین المللی از موضوع بحران اوکراین اغاز شد. از سوی دیگر، تل آویو خوانشهای متناقضی را از موضوع مذاکرات ارائه داد که دیدگاه غالب در آن، مخالفت با احیای توافق است.
مشکل در رفع تحریمها، تنها به آزادی اموال بلوکه شده ایران منحصر نمیشود، بلکه به رفع تمام موانع مشارکت این کشور در حرکت تجارت جهانی از جمله در زمینه صنعت و تجارت سلاح نیز مربوط است. به همین دلیل، دولتهای زیادی در منطقه نگرانند که ایران از این توافق برای افزایش ساخت سلاح و صادرات آن استفاده کند.
علاوه بر این، بار دیگر سعید جلیلی به صحنه آمده، شخصیتی که از مذاکره کنندگان سابق ایران و از دوستان نزدیک علی باقری کنی، رئیس هیئت فعلی مذاکره کننده ایرانی است. براساس خبری که در رسانهها منتشر شد، جلیلی، اصولگرای نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در ایران، به روند فعلی مذاکرات اعتراض کرده و خواستار صلابت بیشتری در موضع مذاکره کنندگان ایرانی شده است.
البته دفتر جلیلی به سرعت این خبر و انتساب آن به جلیلی را تکذیب کرد. اما واضح است که این دیدگاه اصولگرایان مخالف با شکل فعلی مذاکرات است، همانطور که خواستار خروج فوری از مذاکرات و ادامه غنی سازی اورانیوم شدند.
طبق این دیدگاه، ایران مادامی که با روسیه و چین دوستی دارد، نباید از ایالات متحده بترسد. منطق اصولگرایان مبتنی بر قدرت نمایی بیشتر است، به شکلی که ایالات متحده مجبور به بازگشت به مذاکره مستقیم شود، این شیوه با سیاست «لبه پرتگاه» که از سالها پیش بین تهران و واشنگتن حکفرماست، همخوانی دارد.
در دوران قدرت جریان اصولگرا در ایران، زمانی که در دوره احمدی نژاد، فشارهای بین المللی علیه ایران به شدت افزایش یافته و اوج آن، صدور قطعنامه ۱۹۲۹ در سال ۲۰۱۰ بود که تاثیرات آن در عزلت اقتصادی ایران و رسیدن آن به شرایط کنونی اش نمود یافت.
فشارهای داخلی تنها متوجه مذاکره کننده ایرانی نیست، بلکه مذاکره کنندگان آمریکایی نیز روی عامل زمان تاکید نموده و تصریح میکنند که در صورت گذشت زمان، مذاکره بی معنی است. در همین رابطه، شبکه سی ان ان در گزارشی به فشار مسئولان اجرایی در دولت بایدن، به مذاکره کنندگان اشاره کرد، که طبق این گزارش، مسئولان آمریکایی از استفاده از گزینه نظامی در صورت عدم احیای توافق تا زمان مشخص، صحبت میکنند.
خوش بینی در مورد نتیجه مذاکرات فعلی، دشوار است، نه فقط به دلیل این فشارهای داخلی بر مذاکره کنندگان آمریکایی و تاکید مذاکره کنندگان ایرانی بر رفع کامل تحریمها، بلکه به دلیل خواسته دیگر ایران در مورد تعهد و ضمانت آمریکا در مورد ادامه توافق، حتی در صورت تغییر دولت در آمریکا.
دشواری دادن چنین ضمانتی، ربطی به ارتباط با ایران ندارد، بلکه مساله در طبیعت نظامی امریکاست که براساس آن، هر دولت جدیدی روی کار بیاید، میتواند توافقهای دولت قبلی را نقض کند. طرف ایرانی تا کنون علاقهای به درک این مطلب نداشته و اصرار دارد تا بر آمریکا در جهت دست یابی به چک تضمینی در این باره فشار وارد کند، چیزی که از توان دولت بایدن خارج است.