اولین وزیر سپاه: محسن رضایی باید رئیسجمهور میشد
اولین وزیر سپاه گفت: به عنوان کسی که معتقد است محسن رضایی باید رئیسجمهور میشد به او مشاوره می دهم.
به گزارش گسترش نیوز؛ محسن رفیق دوست اولین وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ از جمله کسانی است که نام او همیشه در میان نظریهپردازان اقتصادی مطرح بوده است. رفیق دوست معتقد است محسن رضایی باید رییس جمهور می شد و بر همین اساس هم هنوز جلسات اقتصادی را با او برگزار می کند. آنطور که وی می گوید برای بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز؛ به کابینه راهکار داده است. آنطور که پیداست رفیقدوست، مخالف سرسخت بدنه دولت به شکل و شمایل امروزی است و اتفاقا این بدنه را بیخاصیت هم میداند.
دیدگاه شما درباره شرایط اقتصادی تجربه شده در یک سال گذشته و نیز تحریمها و تغییر دولت چیست؟
خواسته من از دولت سیزدهم این بود که سریعتر به شعارهای خود و خواستههای مقام معظم رهبری عمل کند. مشکل اقتصادی کشور ما و همه کشورهای دنیا در یک نقطه حل میشود و آنهایی که مشکل اقتصادی ندارند از این مانع گذر کردند. اگر امریکا و ژاپن و کانادا و بسیاری از کشورهای اروپایی مشکل اقتصادی ندارند به این دلیل است که دولتها دستاندرکار اجرای اقتصاد نیستند. اقتصاد در دست مردم است و دولت برنامهریزی و حمایت و هدایت میکند و کنترل دارد. در انتخابات اخیر میخواستیم دولتی روی کار بیاید که این کار را انجام بدهد. خوشبختانه میبینم اقداماتی در حال وقوع است اما ظاهرا با این بدنه بزرگ دولت یک شبه نمیتوان انقلاب کرد؛ یعنی بدنه دولت به نوعی است که کار مردم راه نمیافتد. تا اقتصاد و تجارت و صنعت و معدن و کشاورزی و خدمات از نظر اجرایی، در دست مردم قرار نگیرد گشایشی در کار نخواهد بود.
به نظر شما این خواسته در سالی که گذشت چقدر محقق شد؟
ده تا پانزده درصد. در دولتهای قبلی که اصلا محقق نشد و حتی وضعیت بدتر هم شد. در دولت آقای روحانی وضعیت بدتر شد. در دولت آقای رئیسی در مواردی که امروز به عنوان برداشتن موانع کسب و کار اعلام میکنند و ما میبینیم و اگر قرار است کسی مجوز بگیرد باید یکجا برود و بگیرد نه اینکه از چند جا استعلام بگیرند. اگر این اتفاق بیفتد ۵۰ درصد کار جلو خواهد افتاد.
در وعدههای قبل و بعد انتخابات بر یارانهها تاکید شد و بیشتر کسانی که در کابینه ایشان هستند از توزیع یارانهها صحبت کرده و میکنند. چقدر با یارانه موافق هستید؟
اصل یارانه، دادن ماهی به مردم است اما درواقع باید ماهیگیری یاد داد. در سال ۸۳ که یارانه شروع شد مثال زدم و گفتم یک خانواده ده نفری در ایلخچی آذربایجان که مصرف سوخت و... ندارد ۴۵۵ تومان ماهانه گرفته و به جای اینکه به کشاورزیاش ادامه بدهد به تهران آمد. اگر به جای این یارانه به او یک کمباین میدادند بهتر بود. باید با یارانه کار ایجاد کرد نه اینکه تقاضا ایجاد کرد. اگر یارانه هدایت شود عرضه ایجاد میشود و یارانه نقدی، تقاضا ایجاد میکند.
بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم چندین بار وعدههای یارانه ای شنیدیم. مرتبا وعده داد شد که این مبلغ از دی از بهمن و از اسفند افزایش پیدا میکند. همین مسئله به اعتماد عمومی آسیب زد. مردم منتظر افزایش این پول بودند و قصه ارز ترجیحی هم اضافه شد. دیدگاه شما چیست؟
این کارها مسکن است و گاها لازم است اما اگر قرار باشد در طول سال به طبقات آسیب پذیر آذوقه بدهیم یارانه محسوب می شود. باید برای طبقات آسیب پذیر کار ایجاد کنیم تا تولید کنند. نباید به جای تولید، تقاضا را زیاد کنیم. باید عرضه را بالا ببریم. اگر مشکل، شب عید است پرداخت یارانه در یک مقطع اشکالی ندارد اما تامین زندگی مردم بر مبنای یارانه درست نیست.
و در مقطعی هم قصه کوپن دوباره مطرح شد.
صددرصد مخالفم. اختیار را از مردم گرفتند و کوپن میدهند. در این میان عدهای کوپنخر و شماری کوپنفروش میشوند و این معنی ندارد. باید برای کسی که مجبور خواهد شد کوپن را بخرد یا بفروشد منابع درآمدی ایجاد کرد و آن کسی که دارد باید برود و از بازار بخرد. این نوع سیستمها در دنیا موفق نبوده است. هیچ کشوری که اقتصاد موفقی دارد سیستم کوپنی ندارد. در عمل هم بسیاری، اسم این مرحله یارانهها را صدقه گذاشتند.
آقا هم اصرار دارند که دو شعار امسال که پشتیبانی از تولید و موانع زدایی است عملی و اجرایی شود. باید موانع را برداشت. دانشگاهیها میگویند آب و زمین موجود در کشور ، کفاف تولید غذا برای ۲۵۰ میلیون نفر را میدهد. موانع باید برداشته شود و سیستم را عوض کنیم. به جای نهر آبی آبیاری قطرهای را همگانی کنیم و همه در این زمینه سرمایهگذاری کنند. باید به جای سیستم کشاورزی کنونی که باعث فرسایش خاک میشود سیستمهای گلخانهای را بیاوریم. باید تغییر روش بدهیم و تولید را بالا ببریم و هزینه تولید را کم کنیم تا از این مرحله عبور کرد.
کدام مانع باعث میشود هماکنون نتوانیم غذای ۲۵۰ میلیون نفر را تامین کنیم؟
بدنه بیخاصیت و بزرگ دولت.
بحث توافقات در حال جدی شدن است. این گمانه وجود دارد که توافق شده یا نزدیک است و بخش عظیمی از پولهای بلوکه شده به سمت ایران بر میگردد. این پولها چگونه باید هزینه شود؟ در مورد توافق چه دیدگاهی دارید؟
غرب به این توافق احتیاج دارد و ما اصلا نباید اقتصاد مردم را به تحریم گره بزنیم. عقیده دارم تحریم از الطاف خفیه خدا بود. بسیاری از چیزهایی را که به ما نمیدادند ساختیم. این استعداد و این مردم آیا نمیتوانند در مورد غذای خود این کار را بکنند؟! میتوانند. باید موانع را بردارید. در صورت برداشتن تحریمها، دولت باید از امکان آزاد شده برای تولید استفاده کند نه اینکه به مردم پول بدهند ومردم کالا بخرند. باید امکانات دهند تا مردم کالا تولید کنند. ۴۰ سال است که یک شعار میدهم: مشکل مملکت را یک کلمه پنج حرفی حل میکند. ت و ل ی د. باید ببینند مملکت به چه چیزی نیاز دارد که در شرایط تحریم مردم ما اذیت شدند. باید بروند و ابزار لازم را بیاورند؛ کاری که در حوزه دفاع انجام شد. همین بیماری کرونا چقدر کشور ما را جلو برد؟ کشوری که در روز اول برای واکسن لهله میزد امروز یکی از بزرگترین صادرکنندگان واکسن شده است. امروز میگوییم که یک درصد دارو وارد میکنیم. آن یک درصد را هم میتوانیم بسازیم. ۹۹ درصد را ساختهایم. همه گشایشهای تحریم را باید به تولید اختصاص دهند. نباید آن را به ریال تبدیل و به مردم پرداخت کرد.
فکر میکنید این توافق انجام میشود؟
انجام میشود چون غرب به آن نیاز دارد و ما هم طرفدارش هستیم.
از نظر نظامی چه تفاوتی ایجاد شده است؟
خوشبختانه هزینه هایی شده و نیاز نظامی ما در حداقل است. نظامیان ما میتوانند با صادرات کسری بودجه خود را جبران کنند. لذا برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است! اگر ما بعد از قضیه ترور شهید سلیمانی، عینالاسد را با موشک نمیزدیم و اگر آن پهباد فوق مدرن امریکایی را ساقط نمیکردیم قطعا ما را نابود کرده بودند. در جایگاهی از قدرت هستیم که برای امریکا مقرون به صرفه نیست که به اقدام نظامی علیه ما فکر کند. گوشتاش زیر دندان ماست و در کمتر از نیم ساعت همه را نابود میکنیم؛ لذا آن کار خوب بود و هر چه سرمایه گذاشتیم بازده داشته و از این به بعد هم بازده بیشتری دارد.
با این حساب سال بعد وضعیت چطور خواهد بود؟
هر چه که پیش برود وضعیت ما بهتر خواهد بود. هر چه مانع زدایی و پشتیبانی بیشتری انجام شود به همان نسبت به جلو خواهیم رفت.
دولت برای محقق کردن شعارهای رهبری چه کاری باید انجام دهد؟
باید گروهی را اختصاص دهد و ببیند با اقتصاد صددرصد مردمی چقدر فاصله دارد؟ باید از همه عقلا و اندیشمندان دعوت کند و یک برنامه سریع یکی دو ساله در پیش بگیرد. من ۳۷ سال پیش به خدمت امام رسیدم. امام فرمودند باید کار دست مردم باشد. دو مطلب دیگر فرمودند؛ یکی اینکه کارهایی را که مردم نمیتوانند بکنند دولت انجام دهد. بلافاصله فرمودند در همین کارها هم وظیفه دولت این است که به بخش خصوصی برود و توانی ایجاد کند تا همان کارها را هم مردم انجام بدهند. امام حرفی زدند و گفتند زندگی مردم را دست کارمند ندهید. این جمله را هم من اضافه میکنم: زندگی مردم دست قانون باشد نه دست کارمند. لذا دولت باید حضور داشته باشد و همه کارها در کنترل آن باشد. اجرا باید در دست مردم باشد؛ آن هم دستان باز. طرف میخواهد یک کار صنعتی یا کشاورزی یا خدماتی انجام دهد. برود و قانون را کنار خود بگذارد و بداند که اگر از این مسیر برود تا انتها میرود و در فلان مسیر، دولت جلوی او را میگیرد. نه اینکه به قول استاندار تهران که میگفت کاری که در ۲۶ ماه کرده است دیگران در ۶۰ ماه نمیتوانستند انجام دهند. گرفتن یک مجوز ۲۶ ماه طول کشید و این به درد من نمیخورد. چیزی که به من دادند اصلا آن چیزی نبود که من میخواستم نبود. امکانی که فراهم کردم از بین رفت. کسی دیگری باید شش سال بدود. این سیستم باید اصلاح شود.
اگر بخواهید چند مولفه برای اولویت بندی اقتصاد در سال آینده در نظر بگیرید چه مواردی را ذکر میکنید؟
اول کشاورزی بعدا صنایع موردنیاز برای گرفتن بازارهای جهانی و در ورهله بعدی مسکنسازی و خدمات بازرگانی، بازرگانی و تجارت.
آیا جلساتی را که قبلا با کابینه داشتنید هنوز ادامه میدهید؟
بله.
با خود آقای رئیسی؟
نه با آقای رضایی جلسه دارم چون ایشان معاون اقتصادی آقای رئیسجمهوری است.ایشان مرتبا وزارتخانههای اقتصادی را در جریان نقطهنظرات من قرار میدهد.
شما به ایشان مشاوره میدهید؟
به عنوان کسی که معتقد است محسن رضایی باید رئیسجمهور میشد به او مشاوره می دهم.
_ مجلس چقدر دولت را همراهی میکند؟
امروز همراهی میکند. شاکله مجلس به سمتی است که همراهی کند. من با آقای قالیباف که صحبت میکردم همه اینها را گفت و گفت که همه اینها جزء برنامههای من است.
طرح صیانت را چطور میبینید؟
وقت این کارها گذشته است. وقت گذاشتن روی این کارها عقب ماندن از کارهای دیگر است.
شما به عنوان شخص که سابقه سیاسی دارد موافق هستید؟
با رها شدنش موافق نیستم. با قطع آن هم موافق نیستم ولی با کنترل شدهاش موافقم. همانطور که در امریکا هم این کار را میکنند و مثل اینجا همه چیز ول نیست.
ایده آل شما چیست؟
ایده آل من این است که بتوانیم با دنیا در ارتباط باشیم. خوبها را بگیریم و بدها را کنار بزنیم. البته بسیاری از کسب و کارها اینترنتی شده اند. همه آنها باید باشند؛ منهای کسب و کارهای حرام و شرط بندی و آنچه که کسب و کار نیست. وقتی بحث تولید است چه اشکالی دارد؟
پیشرفت کسب و کار ها در فضایی مثل اینستاگرام را چقدر مصداق رشد و پیشرفت میدانید؟
اینستاگرام تقریبا پیشرفتی نکرد و مدتی دیگر به سرنوشت تلگرام دچار می شود.
یعنی فیلتر شدن اینستاگرام را چندان بد نمیدانید؟
چنین بخش هایش را بله ولی در مجموع موافق آن هستم.
نظر شما درباره منتقدانی که میگویند چرا صرفا از نظر اقتصادی با شرق ارتباط داریم چیست؟ آیا شرق آنطور که توقع و انتظار داریم به حال ما مفید است؟
ما نمیخواهیم با غرب کار نکنیم. آنها مانع ایجاد میکنند. موانع آنها بیشتر جنبه استعماری دارد و از نوع دخالت در سیستم حکومت ماست. ما معتقدیم استقلال و آزادی که در ایران داریم در امریکا هم وجود ندارد. امروز امریکا مستعمره اسرائیل است. آنها فقط روش خود را قبول دارند و به دنبال دخالت هستند. اروپا و غرب هم باید دست از بازی های خود بردارند. فرانسه اسماش مهد تمدن است؛ درحالیکه دین دوم فرانسه اسلام است پس چرا فرانسه روسری را تحمل نمیکند؟! اسم این آزادی است؟! و میگویند شما هم در ایران همین کار را بکنید. آنها در روابط اقتصادی کاری با ما نداشته باشند و بیایند معامله کنیم. دو طرف مساوی هستند ما با غرب هم موافقیم.
هیجانی که قصه تحریم به بازار ما تحمیل میکند چه منشایی دارد؟
من آن را ناشی از هیجان نمیدانم. مردم ما بیش از ۸۵% زندگی هیچ وابستگی به دلار و ارز ندارند. هیجان در میدان فردوسی و منوچهری و این جور جاهاست. خود من در مورد برجام هیچ هیجانی ندارم چون زندگی من هیچ ربطی به دلار ندارد. من دامداری دارم. اینکه دولت حالا حالاها نهادههای دامی را با ارز ترجیحی میدهد یا نمیدهد ربطی به برجام ندارد. این موضوع به توان دولت و سیاستهای داخلی ربط دارد. بحث این است که مبادلات ما با دنیا بیشتر دولت است یا سه طبقه ای که با دنیا کار میکنند. ۹۰ درصد کشاورزی و دامداری کاری با وضعیت جهان ندارد. لذا هیجانی نیست و مقطعی است. اگر برجام این موانع را بردارد سریعتر میتوانیم با دنیا ارتباط برقرار کنیم و هزینه ما کمتر میشود. امروز هم نفت را صادر میکنیم ولی برای ما گران تمام میشود و آن زمان بهتر تمام میشود و به نفع مردم خواهد بود.
چرا به دنبال بیربطترین اخبار هم نرخها در بازار کشور جابهجا میشود؟
آن مشکلی داخلی است و به کشور ما مربوط میشود. باید عموم مردم ما آدمهای باانصافی باشند. پرتقالی که در شهر ری ۱۰ هزار و ۹۰۰ تومان قمیت خورده است در اقدسیه ۳۰ هزار و ۵۰۰ تومان فروخته میشود. این دیگر ربطی به دولت و برجام ندارد و به بیرحمی ربط دارد.
پس به مردم ربط دارد؟!
مردم خودشان باید رعایت کنند. زمانی با یک انگلیسی حرف میزدم. میگفت وقتی در انگلستان سیب از قیمتی بالاتر برود مردم نمیخورند. لذا هیچ وقت از آن نرخ بالاتر نمیرود. کشور ما هم باید همانطور باشد.
نظرتان در مورد قصه ارز ترجیحی چیست؟
اگر همین را هم بهدست مردم بدهند خودشان نهاده دامی بیاورند و کار دولت این باشد که بگوید این مقدار ارز ترجیحی که میدهم برای تولید این مقدار محصولات مرغ و تخممرغ و گوشت و هر چیزی که هست و اگر کار در بخش خصوصی باشد سامان پیدا میکند و برای زندگی مردم خوب است.
یکی از موضوعات اقتصادی کشور ما قصه خودروسازی است. ایراد کار کجاست که ما در این بخش پیشرفتی نداریم ؟ آیا توان ما به حدی است که بتوانیم صادرات خودرو داشته باشیم؟
اگر اختاپوسی که روی خودرو سوار است کنار برود و بشود بازار را رقابتی کرد قوطی کبریت معیوب نمیسازیم که بهدست مردم بدهیم. بهترین ماشین خارجی ارزان تر از این ماشین هایی است که ما میسازیم. باید بگذارند تا خودروسازی ما در کنار خودروسازی دنیا رشد کند. سهام را به مردم دادهاند ولی مدیر دولتی میآورند و مدیر دولتی به درد خودروسازی نمیخورد.
کیفیت خودروهای ما به گونهای هست که بتواند رقابت کند؟
الان که نه هیچ خودروی با کیفیتی در این ابعاد وجود ندارد. حال بازار خودروی ما خراب است. در تصادف اخیر دیدیم که یکی از ایر بگها باز نشده بود اما مردم نیاز دارند و هر قوطی کبریتی را میخرند و به یکباره نرخ سه چهار برابر میشود؛ این یعنی چه؟!
و چرا اجازه واردات داده نمیشود؟
چون درآمد خوبی برای دولت دارد.
_ پس در این قصه دولت خود مقصر است؟!
بله دقیقا این گونه است.