کد خبر : 650030

طرح بسیار خطرناک آمریکا درباره افغانستان و ایران

سفیر پیشین ایران در افغانستان معتقد است که آمریکا طرح بسیار خطرناکی را دنبال می‌کند و در نظر دارد با ادامه فشارها روی افغانستان مثل بلوکه کردن ۱۰ میلیارد دلار پول بانک مرکزی افغانستان در آمریکا، موجی از «بی‌جا شدگان» را به سوی ایران سوق دهد که این موضوع خطرناکی است.

چندی است شاهد ایجاد تنش های مشکوک میان دو کشور ایران و افغانستان هستیم. از انتشار ویدئوها، تولید کلیپ، عکس نوشته های جعلی و خبرهای نادرست در مورد روابط دو کشور تا به آتش کشیدن سر کنسولگری ایران در هرات و مصاحبه ها و حتی وادار کردن افراد غیر مسئول برای انجام مصاحبه علیه ایران. موضوعی که با واکنش های دو کشور همراه شد و شاهد گلباران کنسولگری ایران از سوی مردم و مقامات در کابل بودیم. آنچه هست به نظر می رسد برخی سرویس‌های اطلاعاتی خارجی تلاش خود را معطوف کرده‌اند تا میان دو ملت ایران و افغانستان اختلاف ایجاد کنند. 

مشروح گفت‌وگو با «ابوالفضل ظهره‌وند» سفیر پیشین ایران در افغانستان و ایتالیا در این باره را بخوانید.

تنش‌های اخیر ایران و افغانستان ناشی از چیست؟ آیا این تحرکات را جریانی ساماندهی می‌کند؟

امروزه در محیط بین الملل شاهد تغیراتی هستیم که می‌شود این را به نفع کشورهای طیف مقاومت از جمله جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد. از سویی دیگر شرایط منفی و به ضرر آمریکایی‌ها و متعهدانش در منطقه و اروپا است. تحولات اوکراین نیز موجب ایجاد خسارت در مرز اوکراین با اروپا شده است و این قطعا بازی آمریکایی‌ها بوده است. در منطقه نیز وقتی روند اتفاقات در یمن را در نظر می‌گیریم، معادلات کاملا به نفع انصارالله و به ضرر آمریکا و عربستان رقم خورده است. از طرف دیگر نیز در افغانستان، آمریکایی‎ها بعد از ۲۰ سال حضور با آن وضعیت خاک آن کشور را ترک کردند. خروج آمریکا از افغانستان تاکتیکی بود که ۸۰ میلیارد دلار سلاح انفرادی را دست نخورده در اختیار طالبان گذاشت و مابقی را یا از بین برد یا منتقل کرد. 

در پاکستان نیر مواضع آقای عمران خان، موید این بود که بیش از پیش پاکستان از کشور سرسپرده آمریکا، به کشوری که پرچم عزت بلند کرده است تبدیل شده است. این تحولات اساسی در مناسبات آمریکا با منطقه سابقه نداشته است. همین مسائل باعث شده که آمریکایی‌ها متقابلا در همین چهارچوب جنگ روانی راه بیاندازند و مترصد این هستند که آخرین تلاش خود را برای تغییر نقشه ‍ژئوپلوتیک منطقه یعنی تجزیه کشورهایی که به نوعی در مقابل آمریکا می ایستند، انجام دهند.

در این چهارچوب اتفاقاتی که تا کنون در پاکستان و افغانستان افتاده است را با هم مرتبط می دانم. این اتفاق در راستای تلاش‌های مزبوحانه‌ای است که آمریکایی‌ها و در راس آن آقای ویلیام برنز رئیس سی.آی. ای در منطقه در حال کلید زدن است. همچنین مشخص شده که ایران به برجام وابسته نیست و به همین دلیل آمریکا خود را در بن بست می‌بینند. بنابراین آمریکا در آخرین تلاش‌های خود سعی می‌کند از هر طریقی به ایران ضربه وارد کند.

آیا رابطه ۴ دهه‌ای ایران و افغانستان را می‌توانند با این اقدامات از بین ببرند؟

ایران و افغانستان یک روح در دو جسمند. افغانستان و ایران متحد طبیعی هم هستند. در هیچ کشوری در دنیا اتفاق نیفتاده که طی ۴ دهه میزبان بیش از ۱۵ میلیون افغان باشد و آب از آب تکان نخورد. همچنین ایران میزبان حدود ۴، ۵ میلیون پناه‌جو بوده است که با معادلاتی که در دنیا سراغ دارم هم‌خوانی ندارد. چرا که در اتحادیه اروپا یک موج پناهجویی چند صد هزار نفری که راه افتاد اتحادیه اروپا نتوانست آن را تحمل کند. با پناهجویانی که از شمال آفریقا خواستند خود را به سوی ایتالیا و اسپانیا برسانند، برخورد کردند برخی نیز قایق آنها را غرق کردند و بسیاری کشته شدند و به بسیاری از آنها پول دادند تا به کشورهای خود برگردند. درصد کمی در حد ۲،۳ هزار نفر توانستند وارد ایتالیا شوند. در صورتی که در شبانه روز چندین هزار نفر وارد ایران می‌شوند.

این مسائل باعث شده که افغان‌ها، ایران را خانه دوم خود و حتی برخی هم خانه اول خود ببینند. حتی گروه‌های فاطمیون، زینبیون، پاکستانی‌ها و  افغانستانی‌ها به ایران می آیند و برای تامین امنیت منطقه جان می‌دهند. بنابراین چون آمریکا مولفه طبیعی ژئوپولیتیکی ندارد، کماکان به گروه‌های تکفیری مترصد است و در تلاش است که با عملیات روانی و رسانه‌ای ضد ایران در محیط داخل تنش ایجاد کند و برخی افغان‌ها را به شورش وادارد.

آمریکایی‌ها حتی طرح بسیار خطرناکی را دنبال می‌کنند و در نظر دارند با ادامه فشار روی افغانستان مثل بلوکه کردن ۱۰ میلیارد دلار پول بانک مرکزی افغانستان در آمریکا،  موجی از «بی‌جا شدگان» را به سوی ایران سوق دهند که این موضوع خطرناکی است. همچنین  اگر در کنار این، بتوانند بین ایران و افغانستان تنش و بدبینی ایجاد کنند و راهی برای ورود عناصر سازماندهی شده تکفیری باز کنند، به حساب خود در داخل ایران بحران ایجاد کرده اند اما همه اینها خوابی است که هیچ وقت تعبیر نخواهد شد البته ما هم باید هوشیار باشیم و بتوانیم با این مسئله برخورد درست داشته باشیم.

با توجه به اینکه افکار عمومی در جریان تنش‌های اخیر حساس شده است چگونه می‌توان نظر مردمی را تغیر داد؟

باید به این مسئله وسعت زیادی بدهیم. باید دید حضور افغان‌ها در ایران چه مزایایی برای ما داشته در کنار اینکه ما هم به آنها کمک کرده‌ایم. ضمن اینکه اگر در گام اول ایران و افغانستان و کشورهای منطقه با هم متحد شوند و بتوانند همکاری‌های گسترده‌تری داشته باشند، تاثیر زیادی در سفره مردم خواهد داشت. از سویی باید به این نگریست که خطرات احتمالی ناشی از همین تبلیغات می‌تواند ایران و منطقه را دچار تنش و بحران کند و موجب تجزیه ژئوپلوتیکی شود. باید برای بیرون رفت از بحران‌های این چنینی از مباحث کارشناسی استفاده کرد. افرادی که با مسائل افغانستان آشنا هستند می‌توانند کمک موثری باشند. اینها اگر بیایند واضح و روشن در رسانه‎ ها صحبت کنند، در افکار عمومی تاثیرگذار خواهند بود.

تاثیر حضور افغان‌ها در ایران چه بوده است؟ روابط ایران و افغانستان چه ظرفیتی را ایجاد می‌کند؟ آیا می‌توان افغان‌ها را به عنوان سرمایه‎ های اقتصادی در نظر داشت؟

حضور ۲ تا ۳ میلیون افغان در ایران که نیروی کار را در سطوح مختلف را تامین کرده‌اند، اثر ضد تورمی داشته است. در این سالها با وجود افغان‌ها در ایران آب از آب تکان نخورده است، هیچ زمان، صدای افغان‌ها در نیامده است وقتی ما داریم اینها را می بینیم یعنی جنبه مثبت کار. ظرفیت‌های ایران و افغانستان اگر با هم ادغام شود تحول اساسی می‌آورد برای‌ نمونه افغانستان یک کریدور ترانزیتی برای انر‍ژی و برای رسیدن به چین است. همچنین ذخائر عظیم افغانستان مثل لیتیوم، اورانیوم، طلا، الماس، مس، آهن و منابع آبی قوی نشان می‎‌دهد که اگر افغانستان از ایران ثروتمندتر نباشد، ضعیف‌تر هم نیست. دیدن این جنبه‌ها هم برای اقتصاد ما بسیار موثر است هم برای افغانستان. چینی‌ها از هزاران کیلومتر دورتر برای رسیدن به منابع افغانستان خیز برداشته‎ اند. به این مسئله باید توجه داشته باشیم که ثمره ۴ دهه میزبانی افغان‌ها قطعا باید در سفره آتی مردم دیده شود.

افغان‌ها به نوعی ایرانیزه شده‌اند. آنها وقتی به کشور خود برمی‌گردند، با تجار و بخش‌های اقتصادی ایران همکاری می‌کنند. این سرمایه‌ای است که ما دهه‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌ایم و نباید بگذاریم که اتفاق و سناریوی از پیش طراحی شده به راحتی آتش بگیرد و بین ایران و افغانستان دیوار کشیده شود. 

بی‌جا شدگان تا چه اندازه برای ایران تهدید محسوب می‌شوند؟

باید حساب پناهجویان و مهاجران افغان را که برای ما امنیت ساز هم هستند، با پرو‍ژه آمریکا و استفاده از سونامی و موج بی‌جا شدگان و قحطی‌زده‌های داخل افغانستان جدا کرد. کسانی که از دیوارهای مرزی رد می‎‌شوند، از نظر ما دیگر پناه جو نیستند و نباید اجازه داد وارد کشور شوند. نیروهای امنیتی و نظامی ما باید به طور قاطع از ورود غیر قانونی هر افغان به داخل کشور جلوگیری کنند. لازمه آن این است که روی ۹۲۰ کیلومتر مرزی که با افغانستان داریم و حتی مرزهای پاکستان سرمایه‌گذاری بیشتر و تمرکز بیشتری داشته باشیم. من حتی پیش‌بینی می‌کنم که احتمال وقوع بحران در پاکستان هم وجود دارد. 

در جنگ روانی و رسانه‌ای چه اقداماتی اهمیت دارد؟ آمریکا چه نقشی در این چنگ روانی دارد؟

شکست سکوت اهمیت دارد. اکنون در جنگ روانی و رسانه‌ای ما ساکتیم، در رسانه ملی بحث جدی و قشنگ نمی‌بینم یا خیلی دم دستی است یا انکار می کنند. با انکار و غفلت از تهدید نمی‌‍‌شود کاری از پیش برد. باید این سکوت را بشکنیم. این تهدید معتبری است؛ آمریکایی‌ها بی‌حساب و کتاب ۸۰ میلیارد دلار سلاح انفرادی را باقی نگذاشته اند. جریانات تکفیری تنها مولفه دست‌ساز پولیتیکی آمریکا است. مثل داعش و جریانات تکفیری که متاسفانه در افغانستان و در داخل پاکستان خیلی قوی هستند و تا زمانی که اخراج نشده‌اند ما باید همیشه این را به عنوان تهدید بدانیم. این چند میلیون مهاجر و پناهجوی افغان بخاطر اینکه سرزمینشان ویران شده‌ است، نفرت عمیقی نسبت به آمریکا دارند.

این خود در واقع سپر دفاعی است که ما باید آن را در کنار مولفه ژئوپولیتیکی به عنوان یک سازه و مولفه امنیتی در نظر بگیریم. در واقع مردم افغان می‌توانند در کنار مردم ایران و نیروهای امنیتی و نظامی ما برای خنثی کردن توطئه آمریکایی ها در منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران کمک موثری باشند.

منبع: همشهری آنلاین

لینک کوتاه: