کد خبر : 650037

پراجکت سیندیکیت:

شوک درمانی برای نئولیبرال‌ها / وقتی جنگ اوکراین «امنیت اقتصاد» را به چالش کشید

جوزف استیگلیتز در پراجکت سیندیکیت نوشت: مانند اختلالات قبلی اقتصاد جهانی، جنگ روسیه در اوکراین بر تکیه بر بازار‌ها به منظور کاهش خطرات و تقویت انعطاف پذیری کشور‌ها تأکید کرد که این امر اشتباه است. نئولیبرالیسم در آزمون دیگری شکست خورده و باید با یک بینش اقتصادی جدید که مبتنی بر ارزش‌های تازه است، جایگزین شود.

در ادامه این مطلب آمده است: پیامد‌های تهاجم روسیه به اوکراین ما را به یاد اختلالات غیرقابل پیش بینی‌ای می‌اندازد که مرتب در اقتصاد جهانی رخ می‌دهد. هیچ کس نمی‌توانست حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را پیش بینی کند و تعداد کمی بحران مالی سال ۲۰۰۸، همه گیری کووید-۱۹ یا انتخاب دونالد ترامپ را پیش بینی می‌کردند که منجر به گرایش ایالات متحده به سمت حمایت گرایی و ملی گرایی شد. حتی کسانی که این بحران‌ها را پیش‌بینی می‌کردند، نمی‌توانستند به طور دقیق بگویند که این اتفاقات چه زمانی رخ خواهد داد.

هر یک از این رویداد‌ها پیامد‌های کلان اقتصادی به همراه داشته است. همه‌گیری کرونا توجه ما را به عدم انعطاف‌پذیری اقتصاد‌های به ظاهر قویمان جلب کرد. آمریکای ابرقدرت، حتی قادر نبود محصولات ساده‌ای مانند ماسک تولید کند، چه برسد به اقلام پیچیده‌تر مانند کیت‌های آزمایش و ونتیلاتور. بحران کرونا شکنندگی اقتصادی را گوشزد کرد. کرونا همچنین یکی از درس‌های بحران مالی جهانی را تکرار کرد و آن تاثیر ورشکستگی یک نهاد بر کل اقتصاد بود. همگی به چشم دیدیم که ورشکستگی شرکت «لیمن برادرز» (چهارمین بانک سرمایه‌گذاری در ایالات متحده) تقریبا باعث فروپاشی کل سیستم مالی جهان شد.

به طور مشابه، جنگ روسیه در اوکراین، افزایش نگران‌کننده قیمت مواد غذایی و انرژی را تشدید می‌کند و پیامد‌های بالقوه شدیدی برای بسیاری از کشور‌های در حال توسعه و بازار‌های نوظهور، به‌ویژه آن‌هایی که بدهی‌هایشان در طول همه‌گیری جهانی افزایش یافته است، دارد. اروپا نیز به دلیل اتکای خود به گاز روسیه به شدت آسیب پذیر است. بسیاری نگران هستند که وابستگی اروپا به گاز روسیه، اروپا را از پاسخ به اقدامات فاحش این کشور وا دارد.

بیش از ۱۵ سال پیش، در کتاب «کارآمد کردن جهانی‌سازی» پرسیدم: «آیا هر کشوری ریسک‌های [امنیتی]را به‌عنوان بخشی از هزینه اقتصاد جهانی می‌پذیرد؟ آیا اروپا معتقد است که، چون روسیه ارزان‌ترین تامین‌کننده گاز است، ما باید بدون توجه به پیامد‌هایی امنیتی از روسیه خرید کنیم؟» متأسفانه، رویکرد اروپا نادیده گرفتن این خطرات آشکار بود.

زیربنای فقدان انعطاف پذیری کنونی، شکست بنیادی نئولیبرالیسم و چارچوب سیاستی آن است. بازار‌ها به خودی خود خطرات کلیدی را در نظر نمی‌گیرند. علاوه بر این، فعالان بازار می‌دانند که وقتی ریسک‌ها سیستماتیک هستند - همانطور که در تمام بحران‌های ذکر شده در بالا اتفاق افتاد - سیاست‌گذاران نمی‌توانند بایستند و تماشا کنند.

دقیقاً به این دلیل که بازار‌ها به طور کامل چنین ریسک‌هایی را در نظر نمی‌گیرند، سرمایه‌گذاری بسیار کمی روی انعطاف‌پذیری انجام می‌شود و هزینه‌های جامعه در نهایت حتی بیشتر می‌شود. راه حلی که معمولاً پیشنهاد می‌شود، ریسک «قیمت» است، از طریق مجبور کردن شرکت‌ها به تحمل عواقب اقدامات خود. همین منطق حکم می‌کند که اثرات خارجی منفی مانند انتشار گاز‌های گلخانه‌ای را قیمت گذاری کنیم. اگر کربن قیمت گذاری نشود، آلودگی بیش از حد هوا، استفاده بیش از حد از سوخت فسیلی و سرمایه گذاری ضعیف در انرژی پاک به وجود می‌آید.

اما ریسک قیمت گذاری بسیار دشوارتر از قیمت گذاری کربن است. این در حالی است که گزینه‌های دیگر - سیاست‌ها و مقررات صنعتی - می‌توانند اقتصاد را در جهت درست حرکت دهند. «قوانین بازی» نئولیبرال‌ها افزایش انعطاف‌پذیری را دشوار کرده است. نئولیبرالیسم مبتنی بر دیدگاهی خیالی از شرکت‌های منطقی است که به دنبال به حداکثر رساندن سود بلندمدت خود در زمینه بازار‌های کارآمد هستند. تحت رژیم جهانی‌سازی نئولیبرالی، شرکت‌ها قرار است از ارزان‌ترین منبع خرید کنند و اگر شرکت‌های منفرد نتوانند خطر وابستگی به گاز روسیه را به درستی درک کنند، دولت‌ها مداخله نخواهند کرد.

طبق چارچوب سازمان تجارت جهانی، مقامات اروپایی می‌توانستند از یک معافیت امنیت ملی برای محدود کردن وابستگی خود به گاز روسیه استفاده کنند. اما گویی دولت آلمان مروج وابستگی متقابل اقتصادی است. آلمان امیدوار بود تجارت روسیه را رام کند. اما پای فساد گرهارد شرودر، صدراعظم این کشور که برای گازپروم، غول گاز دولتی روسیه کار می‌کرد، در میان بود.

چالش کنونی ایجاد هنجار‌های جهانی مناسب است که به نگرانی‌های وابستگی و امنیتی پاسخ دهد و سیاست‌های داخلی سیستماتیک را توسعه دهد. این امر مستلزم بررسی چندجانبه و طراحی دقیق سیاستی برای جلوگیری از اقدامات مخرب است.

اما نکته صرفاً اصلاح چارچوب تجارت نئولیبرالی نیست. در طول همه‌گیری کرونا، هزاران نفر جان خود را از دست دادند، زیرا قوانین مالکیت معنوی سازمان تجارت جهانی مانع از تولید واکسن در بسیاری از نقاط جهان شد. با ادامه گسترش ویروس، جهش‌های جدیدی به وجود آمد که آن را مسری‌تر و مقاوم‌تر به نسل اول واکسن‌ها می‌کرد.

واضح است که تمرکز بر امنیت اقتصاد بسیار اندک بوده است. ما باید شروع به بازاندیشی در مورد جهانی شدن و قوانین آن کنیم. ما بهای گزافی را برای دکترین فعلی پرداخته کرده ایم. اکنون باید به درس‌هایی که از بحران‌های این قرن گرفته ایم، امیدوار باشیم.

منبع: انتخاب

لینک کوتاه: