سیگنال حذف یارانه پردرآمدها
افشای اطلاعات مربوط به دهکبندی خانوارهای درآمدی گمانهزنیها در خصوص ساماندهی سیاست پرداخت یارانه را تقویت کرده است.
جهان صنعت نوشت: براساس گزارشی که پایگاه رفاه ایرانیان منتشر کرده، ۹۳ درصد جمعیت ایران، یعنی ۴/۷۷ میلیون ایرانی یارانه نقدی دریافت میکنند که از این تعداد ۲۷ میلیون نفر در طبقه فقیر، ۴۴ میلیون نفر در طبقه متوسط و ۸/۵ میلیون نفر در طبقه برخوردار جای گرفتهاند. در این حالت میتوان گفت که بخش عمده یارانهبگیران طبقه متوسط درآمدی قرار دارند. معیار دهکبندی گروههای درآمدی در این گزارش درصد برخورداری از خودرو، ارزش خودرو، میانگینهای واریز به حساب و خرید از کارت اعلام شده است. عضویت در پنج دهک اول، تحت پوشش نهاد حمایتی و فاقد درآمد ثابت بودن نیز سه شرط اصلی برای طبقهبندی خانوارهای فقیر عنوان شده است که با اتکا به این سه شرط ۳/۹ میلیون خانوار ایرانی در دسته فقیران جای گرفتهاند. نکته اصلی این است که طبق این گزارش کارمندان دولت از امنیت شغلی بالایی برخوردار هستند و کمتر از سایرین در معرض شوکهای اقتصادی قرار میگیرند و همین مساله نیز این گروه را در دسته خانوارهای برخوردار قرار داده است. در صورتی که دستهبندیهای انجام شده بر اساس این گزارش معیار اصلاح سیاست اعطای یارانه قرار گیرد، حذف حدود شش میلیون نفر یارانهبگیر که جزو سه دهک بالای درآمدی هستند و اولویت قرار دادن آنها برای پرداخت مالیات بر مجموع درآمد کلید خواهد خورد.
یکی از سیاستهای مهمی که دولتها در سالهای گذشته دنبال کردهاند حذف یارانه دهکهای برخوردار است. هرچند تلاشهایی نیز در این راستا طی چند سال اخیر صورت گرفته، با این وجود بخش عمده خانوارهای ایرانی کماکان یارانه نقدی دریافت میکنند. طبق محاسبات، جمعیت ایران در حال حاضر به ۸۵ میلیون نفر رسیده که ۴/۷۷ میلیون از این تعداد یارانه نقدی میگیرند. این مساله نشان میدهد که هنوز آمار و اطلاعات دقیقی برای دستهبندی درست خانوارهای ایرانی و چارچوب حذف یارانه این خانوارها در دست نیست. نکته جالب توجه آنکه در چند سال اخیر اطلاعاتی در این خصوص جمعآوری و حتی سیاست حذف یارانه برخی گروههای درآمدی به مرحله اجرا رسید با این حال به دلیل پایین بودن دقت آماری دولت، یارانه بخشی از کمبرخوردارها نیز حذف شد. دولت سیزدهم نیز سال گذشته و همچون دولتهای گذشته اعلام کرد که به دنبال حذف یارانه پردرآمدهاست. طبق محاسبات دولت، سه دهک بالای درآمدی جزو گروههایی هستند که نیاز به یارانه نقدی ندارند و باید از سبد یارانهای دولت حذف شوند. با توجه به آنکه بودجه ۱۴۰۱ نیز وزارت رفاه را مکلف به شناسایی این سه دهک و حذف یارانه آنها کرده، به نظر میرسد که در سال جاری تحولات جدیدی در حوزه یارانهها اتفاق میافتد.
دستهبندی معیشتی خانوارها
هرچند هنوز وزارت رفاه اطلاعات دقیقی در این خصوص ارائه نکرده با این حال پایگاه رفاه ایرانیان در گزارش اخیر خود دست به دهکبندی خانوارهای ایرانی زده و معیارهای لازم برای طبقهبندی خانوارها در دسته فقیر، متوسط و برخوردار را منتشر کرده است. معیارهای این گزارش برای دستهبندی معیشتی خانوارها نیز درصد برخورداری از خودرو، ارزش خودرو، میانگینهای واریز به حساب و خرید از کارت اعلام شده است. بر اساس اطلاعاتی که این گزارش ارائه داده، ۳۸ درصد از خانوارهای ایرانی یارانهبگیر فقیر هستند، ۵۵ درصد آنها متوسط و هفت درصد نیز برخوردار هستند. به این ترتیب تعداد خانوارهای فقیری که یارانه دریافت میکنند ۳/۹ میلیون نفر، تعداد خانوارهای متوسط ۹/۱۳ میلیون نفر و تعداد خانوارهای برخوردار نیز ۶/۱ میلیون نفر هستند. از آنجا که بر اساس این گزارش ۴/۷۷ میلیون نفر در ایران یارانه میگیرند، جمعیت فقیران یارانهبگیر حدود ۲۷ میلیون نفر محاسبه میشود. وزارت رفاه پیشتر نیز گزارشی تحت عنوان پایش فقر در سال ۹۹ اطلاعاتی در خصوص وضعیت فقر در اقتصاد ایران منتشر کرده بود که مطابق آن حدود ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند. یکی از نکاتی که گزارش جدید وزارت رفاه نشان میدهد این است که همه گروههای طبقاتی یعنی فقیر، متوسط و برخوردار یارانه نقدی دریافت میکنند.
۳۸ درصد یارانهبگیران در طبقه فقیر
نگاهی جزئیتر به گزارش ارائهشده نشان میدهد که خانوارهای فقیر به دو دسته تحت پوشش و فاقد پوشش نهاد حمایتی تقسیم شدهاند به طوری که ۸/۲ میلیون خانوار که سی درصد از کل خانوارهای فقیر را تشکیل میدهند، تحت پوشش قرار دارند و ۶/۶ میلیون خانوار که هفتاد درصد از کل خانوارهای فقیر هستند نیز تحت پوشش نهاد حمایتی قرار ندارند. در عین حال ۹/۱۳ میلیون خانوار در طبقه متوسط جای میگیرند که براساس نوع شغل آنها به پنج دسته تقسیم شدهاند. به این ترتیب ۲/۲ میلیون خانوار یعنی ۸/۱۵ از کل خانوارهای متوسط را کارکنان و مستمریبگیران دولت تشکیل میدهند؛ شش میلیون خانوار یعنی ۳/۴۳ درصد از کل خانوارهای متوسط را کارگران و مشاغل خصوصی، ۴/۲ میلیون خانوار یعنی ۳/۱۷درصد از کل خانوارهای متوسط را بازنشستگان، سه میلیون خانوار طبقه متوسط یعنی نزدیک به ۷/۲۱ درصد از جمعیت این طبقه فاقد درآمد ثابت هستند و ۲۷۷ هزار خانوار یعنی دو درصد از کل خانوارهای متوسط تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند. در مجموع ۶/۱ میلیون خانوار نیز که در دو دسته کارمندان دولت و غیرکارمندان دولت طبقهبندی شدهاند جزو گروههای برخوردار هستند. اما هدف اصلی وزارت رفاه از انتشار چنین گزارشی چیست؟ همانطور که گفته شد یکی از برنامههای دولت سیزدهم ساماندهی به وضعیت پرداخت یارانههاست. در حال حاضر رقم یارانه نقدی که هر ماه به خانوارها پرداخت میشود ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان است که طبق برآوردها ۹۳ درصد از ایرانیها، یعنی ۴/۷۷ میلیون نفر این یارانه را دریافت میکنند. هدف اصلی دولت این است که سه دهک بالای درآمدی را از لیست یارانهبگیران حذف کند و به حمایت بیشتر از کمبرخوردارها بپردازد. با استناد به گزارش پایگاه رفاه ایرانیان، تنها حدود شش میلیون ایرانی جزو گروههای برخوردار هستند که حتی اگر یارانه آنها حذف شود منابعی که آزاد میشود بسیار اندک و ناچیز خواهد بود. با این حال دولت دو هدف اصلی دارد؛ نخست حذف یارانه این گروه و دوم اولویت قرار دادن آنها برای دریافت مالیات بر مجموع درآمد. سوالی که در این بین به وجود میآید این است که آیا اساسا معیار دولت برای طبقهبندی گروههای درآمدی درست است؟ به عبارتی دیگر کارمندان دولت با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی میتوانند جزو گروههای برخوردار باشند؟ در عین حال باید این پرسش را مطرح کرد که آیا مبارزه با فقر و حمایت از معیشت کمدرآمدها از مسیر حذف گروههای برخوردار از فهرست یارانهبگیران ممکن میشود؟
حذف یارانه برخوردارها، درست یا غلط؟
آنطور که وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت اصلاحات میگوید، دولت فهم درستی از مساله پرداخت یارانه ندارد و رویکرد دولت برای حذف یارانه پردرآمدها از اساس نادرست است. یارانه درحقیقت حقی است که دولت از محل منابع طبیعی کشور میپردازد و نمیتوان بخشی از جامعه را از دریافت چنین حقی محروم کرد.محمدحسین شریفزاده در گفتوگو با «جهانصنعت» اظهار کرد: به طور کلی مباحث مربوط به پرداخت یارانهها و حمایتهای معیشتی دولت از خانوارهای کمدرآمد را میتوان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. جنبه اول موضوع رویکردی است که دولت در طبقهبندی خانوارها در سه دسته فقیر، متوسط و برخوردار دارد. در این خصوص باید گفت که تعریف صحیحی از طبقات مختلف درآمدی وجود ندارد. به عبارتی برخورداری به درستی در اقتصاد ایران معنا نشده است و در صورتی که برخورداری به درستی معنا شود متوجه میشویم که درصد بالایی از ایرانیها جزو طبقه محروم هستند. بدیهی است در صورتی که فهم درستی از مساله برخورداری وجود داشته باشد نمیتوان این گونه نتیجهگیری کرد که کارمندان دولت جزو قشر برخوردار هستند. حتی دستهبندی آنها در طبقه متوسط نیز در این حالت معنا نخواهد داشت. تعریف صحیح از برخوردار این است که خانوارها از همه ابعاد زندگی تامین باشند. این مساله ما را به این نتیجه میرساند که نه فقط کارگران، بلکه کارمندان دولت نیز جزو قشر ضعیف و محروم جامعه هستند.وی ادامه داد: جنبه دوم مساله این است که بسیاری از مسوولان کشوری تلقی و برداشت نادرستی از ماهیت یارانه دارند و همین برداشت نادرست است که ما را به سمت تفکیک مردم در دریافت یارانه میرساند. ما باید بپذیریم که یارانه صدقه و کمک دولت نیست که تنها شامل حال محرومان شود. با این حال تلقی بسیاری از مسوولان این است که یارانه در واقع صدقه است که به مردم جامعه پرداخت میشود و بنابراین نباید به قشر متوسط و برخوردار تعلق بگیرد. اینجاست که پی میبریم مسوولان فهم درستی از مساله یارانه ندارند.به گفته شریفزاده، یارانه بخش کوچکی از سهم یکسان و مشترک همه مردم از منابع طبیعی کشور است. مردم به یک اندازه در منابع طبیعی این کشور سهیم هستند و هیچ فرقی بین فقیران، طبقه متوسط و برخوردار در دریافت آن نیز وجود ندارد. بنابراین همه اقشار از نفت، گاز، برق و دیگر منابع طبیعی کشور سهم دارند. اما موضوع هدفمندی یارانهها که سالهاست شکل گرفته برای این بود که این سهم به صورت یکسان تقسیم شود. واقعیت این است که گروههای برخوردار چند ده برابر از یارانه سوخت استفاده میکند و یا کسی که برخوردار است به دلیل آنکه داراییهای از قبیل کارخانه و کارگاه تولیدی دارد چند ده و یا چند صد برابر کسی که تنها داراییاش یک منزل مسکونی است از یارانه برق و آب برخوردار است.وزیر اسبق رفاه و تامین اجتماعی تصریح کرد: بنابراین هدف اصلی هدفمندی یارانهها برای این بود که سهم یکسان مردم به صورت یکسان بین مردم تقسیم شود و همه مردم سهمبری یکسانی از منابع طبیعی کشور داشته باشند. برای این منظور نیز در فاز اول مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان برای همه خانوارها یارانه نقدی در نظر گرفته شد. در ادامه نیز اعلام شد که هرکس به دنبال سهمخواهی بیشتر از منابع طبیعی است باید قیمت تمام شده آن را بپردازد. در این شرایط طبقهبندی گروههای درآمدی برای اصلاح سیاست پرداخت یارانههای نقدی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ دولت چگونه میتواند قشر برخوردار را از سهم و حق طبیعی خود دریغ کند؟ آیا جز این است که باید به همه اقشار حق قانونی آنها پرداخت شود؟ وقتی حرف از حق میزنیم فقیر، متوسط و برخوردار معنایی ندارد و دولت مکلف است که این حق را به همه اقشار بپردازد.به باور شریفزاده، سیاستی که دولت دنبال میکند این است که یارانه دهکهای بالا را حذف کند و به دهکهای پایین بپردازد با این حال این نقشه و طرح سیاست درستی برای اجرای سیاستهای معیشتی نیست. اگر دولت به دنبال کمک به فقیران است نمیتواند یارانه را مساوی با آن کمک تعریف نکند. ضمن آنکه به دلیل اندک بودن تعداد گروههای برخوردار حذف یارانه این طبقه و اعطای آن به گروههای کمبرخوردار نمیتواند راهی برای حمایت از معیشت این افراد باشد و اینجاست که پی میبریم تعریف دولت از طبقات درآمدی نادرست است.