بخشایش اردستانی: شرایط مثل آبان 98 نخواهد شد
احمد بخشایش اردستانی در گفتوگو با سایت «خبرسراسری» گفت: نسخه دولت های قبل نئولیبرالیسم بود نسخه دولت رئیسی نیز همان است اما فقط آدم ها عوض شدهاند.
به گزارش نامهنیوز، به نقل از سایت خبرسراسری، احمد بخشایش اردستانی، فعال و تحلیلگر سیاسی، درباره تأثیر گرانیها بر ایجاد طغیان اجتماعی گفت: «فکر نمیکنم طغیان اجتماعی به مثابه واکنشها به افزایش قیمت بنزین و آنچه در آبان98 رخ داد، باشد چون در قصه بنزین بخشی از جامعه دو قطبی شده بود و معمولا وقتیکه مسئولان یک حرکتی را شروع کنند شاید از کنترلشان خارج شود وقتی در زمینه بنزین آن طغیان به وجود آمد بخشی از اصولگراها چراغ سبز نشان دادند حتی در مشهد که تظاهراتی انجام بگیرد اما این تظاهرات سراسری شد. با توجه به اینکه این گرانیها مربوط به گرانیهای جهانی هم هست و همه جهان دچار این موضوع شده است و جمهوری اسلامی هم امور فقرا را از طریق کمیته امداد و کمک های دیگر سعی می کند آرام کند و از آن طرف هم گروه های اصلاح طلب هم خودشان می دانند مشکلات فعلی مربوط به دوره خودشان بوده تلاش نمی کنند که خیلی تحریکی صحبت کنند البته عده زیادی از آن در حال انتقام گیری هستند اما روی هم رفته فکر نمی کنم یک طغیان عظیم به وجود بیاید چون رهبران دو گروه مشکل را می فهمند که طغیان سراسری خواهد شد».
او در ادامه درباره راهکارهای دولت برای خروج از بحران فعلی ادامه داد: «دولت باید با مردم صحبت کند و مشکلات را بیان کند و مشکلات را از مردم بخواهد.در این 40سال اقتصاد در دست یک سری افراد خاص بود و آن افراد هم بیشتر نسخههای جهانی را دنبال میکردند و به نحوی نهادهای بینالمللی با وضعیتی که در اقتصاد ایران بود رضایت داشتند و آن هم آزادسازی قیمت و گرانی و توسعه به معنای قربانی عدالت بود و در دولت آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی وجود داشت ولی در دولت احمدی نژاد و رئیسی افرادی که متولی اقتصاد بودند عوض شدند اما نسخهها عوض نشد یعنی نسخه دولت های قبل نئولیبرالیسم بود نسخه دولت رئیسی نیز همان است اما فقط آدم ها عوض شده اند و برای عوض شدن نسخه اقتصادی دولت باید فراخوان دهد که ریل قطار اقتصاد را تغییر دهد و از آن طرف هم با مردم صحبت کند چون امور در جهان تدریجی است و یک شبه نمی تواند نتیجه را دید».
این فعال سیاسی سپس درباره تاثیرات روانی تضاد طبقاتی بر طبقات فرودست افزود: «بالاخره سیاستهای گذشته مخصوصا از لحاظ اقتصادی و فرهنگی نتیجهاش وضعیت امروز است یعنی ما نمیتوانیم کسی را مقصر بدانیم. تمام دولت مردان و مجلسیها و کسانی که کار دستشان بوده وضعیت را به اینجا کشاندهاند؛ البته ایران یک مبارزه دائم و جنگ هشتساله را پشت سر گذاشته و رهبر جبهه مقاومت بوده است و مجبور بوده است اقتدار خود را حفظ کند اقتداری که ایران در بیرون دارد خیلی اهمیت دارد اما در داخل مقداری تعارض به وجود آمده است و معنی این نیست که این شکاف خیلی عمیق شده باشد و گذرا نباشد همانطور که در جهان تورم های 1929 و 1966 در کشورهای مختلف حتی در آمریکا و انگلیس به وجود آمد و گذرا بود ایران هم همینطور است و اینطور نیست که وضعیت به بن بست رسیده باشد.مخصوصا با توجه به اینکه نهاد های حمایتی در ایران خیلی زیاد است از موسسات خیریه تا آستان ها و کمیته امداد و.. آنچه بیش از این تعارضات جامعه را اذیت می کند تبعیض و برخورد با اختلاس گران است».
بخشایش اردستانی در پایان درباره کارکرد صحبت رئیسی مبنی بر گره نزدن اقتصاد به برجام گفت: «آن یک شعار است برای اینکه آن زمان در مذاکره بودند و عاقلانه هم بود و این صحبت برای این زده شد که امتیازات بیشتری گرفته شود اما با توجه به فضای فعلی جهان که آمریکا در اوکراین درگیر است و اسراییل هم درگیر فلسطین است و از آن طرف قیمت انرژی افزایش پیدا کرده است و گندم و ذرت نیز به علت جنگ اوکراین گران شده است نفت ایران ارزش بیشتری پیدا می کند خود به خود کاریکه برجام می خواست انجام دهد وضعیت فعلی همان را دنبال می کند یعنی اگر ما برجام را امضا کرده بودیم با الان که برجام را نبستیم فرقی نمی کند ولی اگر برجام بسته شود حداقل ما 30درصد مشکلاتمان بهتر حل می شود ولی بیشترین کالا ما نفت و گاز است و می توانیم آن را بفروشیم ولی آن شعار صرفا در آن مقطع سازنده بود ما که در زمان مذاکره نباید بگوییم دست ما زیر ساطور شماست».