ناروی روسها
«جهانصنعت» در گفتو گو با کارشناسان سیاست اخیر روسیه و چین در قبال ایران را تحلیل کرد
هرچقدر که تا حالا از بدعهدی روسها و منفعتجویی چینیها گفته و نوشتهایم در توجه دولتمردان به «نگاه به شرق» و تمرکز برای ایجاد روابط راهبردی و البته بلندمدت با این دو کشور تاثیری نداشته است. این بیتوجهیها و حساب باز کردنهای ویژه روی کمک و یاری روسیه و چین در حلوفصل پرونده هستهای یا دور زدن تحریم و ترمیم اوضاع و احوال اقتصادی کشور سبب نمیشود که چشم به روی واقعیت ببندیم و اقدامات معنادار و قابل توجه آنها را نبینیم. مثلا همین تعاملات تجاری اخیر چین و روسیه در حوزه نفت.
همانطور که از ابتدای جنگ اوکراین و تحریم روسیه توسط غربیها گفته میشد، آنها از تجربیات ایران برای دور زدن تحریم استفاده کردهاند. البته به همین هم اکتفا نکرده و رسما مشتریدزدی کردهاند. اینطور که معلوم شده روسیه با در نظر گرفتن تخفیفهای ویژه توانسته کشوری که قرارداد همکاری ۲۵ساله با ایران امضا کرده را به سوی خود جذب کند و باعث کاهش صادرات نفت ایران به چین شود! این را هم ما نمیگوییم، بلکه رویترز میگوید. این خبرگزاری در گزارشی نوشته که «از آغاز جنگ اوکراین، روسیه با تحریمهای فزاینده آمریکا و اروپا روبهرو شد. به همین دلیل مسکو تلاش کرد با پیشنهاد کردن تخفیفهای بزرگ، مشتریهای تازهای برای نفت خود در شرق پیدا کند.» چنانکه خبرگزاری رویترز نوشته است، چین از این «فرصت» حداکثر بهره را برده و به یکی از خریداران مهم نفت با تخفیف روسیه تبدیل شده است.
حال سوال اینجاست که با وجود این رویکرد روسیه، مسوولان و تصمیمگیرندگان در ایران به همکاریهای راهبردی خود با روسیه ادامه میدهند یا نگاهی واقعبینانهتر را در دستور کار قرار میدهند و هرجا که حرف از منافع ملی باشد بین روسیه و سایر کشور تفاوتی قائل نمیشوند؟ پاسخ به این سوال البته در توان ما یا حتی تحلیلگران نیست و آنچه که از دستمان ساخته است صرفا توصیه است و تحلیل.
سوابق روسها
سیدجلال ساداتیان تحلیلگر مسائل بینالمللی نیز در همین راستا به مسبوق به سابقه بودن این رویکرد روسها اشاره کرده و از سیاست تمرکز ویژه بر روابط راهبردی با این کشور انتقاد میکند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» در این رابطه گفت: «تا اینجایی که میبینیم ایران ملاحظه روسیه را میکند اما روسیه بنا ندارد که ملاحظه ایران را کند. نشانهاش هم این است که اولا در مساله سوریه وقتی به ما نیاز داشتند، آقای پوتین به اینجا آمد و قرآن هم آورد و اذن گرفت که هواپیماهایش از پایگاه نوژه همدان سوختگیری کنند و علیه داعش در سوریه و عراق عملیات کنند اما بعد که شرایط تغییر کرد دیدیم که نیروهای ایران را حائل با مرز رژیم صهیونیستی کرد و به نحوی در برابر حملات رژیم صهیونیستی به نیروهای ایران سکوت کرد و نهایتا هم اظهاراتی کردند مبنی بر اینکه ایران نیروهای خود را از سوریه خارج کند. این هم موضوعی نیست که قابل انکار باشد. هم اسناد و مدارک آن وجود دارد و بیان شد و هم تحلیلها نشانگر آن است.»وی افزود: «نشانه دوم هم اینکه به محض اینکه ما تحریم شدیم روسیه توانست بازار نفت و گاز اروپا را بگیرد. این کشور از طریق خط لوله به آلمان برخی کشورهای اروپایی را تامین میکرد و بعد هم خط لوله دو را راهاندازی کرد و اگر حمله به اوکراین صورت نگرفته بود، از آن بهرهبرداری هم شده بود.»
ساداتیان ادامه داد: «نشانه سوم هم اظهارات آقای لاوروف در قضیه برجام است که گفته بود (نقل به مضمون) اگر قرار است تحریم ایران برداشته شود، حوزهای که ما ورود کردیم نباید شامل شود. این یعنی بازارهایی که از ایران گرفتهاند را خواستند حفظ کنند. معنای تحلیلی حرف او این است که ما موافق ادامه تحریم ایران هستیم. برخی که قدری تندتر اظهارنظر میکنند شاید باید با این تحلیل موافق نباشند اما در این موضوع هم به اندازه کافی سروصدا شد و تحلیلگران مختلفی نظر دادند و اظهارات آقای لاوروف و اولیانوف نیز مشاهده شد.»
این تحلیلگر مسائل بینالمللی ادامه داد: «نکته قابل توجه دیگر این است که چطور آقای اولیانوف یعنی نماینده روسها در اتریش به سخنگوی هیات ایرانی در جریان مذاکرات هستهای تبدیل شد و با نمایندگان رژیم صهیونیستی و عربستان گفتوگو کرد؛ گویی که ایران خود سخنگو یا ارادهای ندارد! ما همه اینها را شاهد بودیم و حالا هم این اقدام جدید آنها را میبینیم.»
همپیمان یا رقیب
ساداتیان در تحلیل آثار فروش نفت روسیه به چین و تاثیرش بر مسائل سیاسی و اقتصادی ایران گفت: «دقت داشته باشید که همواره قیمت روسیه به دلیل کیفیتی که داشتهاند از ایران کمتر بوده است اما اینکه بخواهند بازار چین را از ما بگیرند اقدام بدیع و جدیدی است که انجام میشود. آن هم در حالی که تنها بازار یا از معدود بازارهای بهدرد بخور برای ایران همین چین است. اگرچه ما هم نفتخام و فرآوردههای خود را با تخفیفهای ویژهای میفروشیم اما روسیه روی دست ما زده است.»
وی در پاسخ به این سوال که «با این حساب باید پرسید ما چرا نباید تلاش کنیم که بازار اروپا که تاکنون در اختیار روسیه بوده را به دست آوریم؟» گفت: «آیا فقط ما باید به اخلاق توجه کرده و ملاحظه همپیمان خود را کنیم؟ آیا روسیه همپیمان ما نیست؟! اگر همپیمان است که او هم نباید وارد بازار نفت ما شود و بگوید که چون ایران میفروشد، من نمیفروشم. اگر هم همپیمان نیست و صرفا برمبنای منافع و رقابتهای بازار عمل میکند، ما چرا نباید با همین رویکرد عمل کنیم؟ الان که روسیه با مشکل مواجه شده ما چرا نباید نفت و گاز خود را به اروپا بدهیم. به ما چه ربطی دارد که روسیه تحت فشار است، مگر ما گفتیم که به اوکراین حمله کند.
بنابراین اگر همپیمان است که باید ملاحظه ما را کند اما اگر همپیمان نیست لزومی ندارد که ما هم ملاحظه روسیه را کنیم.»
وی در پاسخ به اینکه «آیا سیاست اخیر روسیه و چین سبب تردید مجموعه تصمیمگیرنده در ایران نسبت به «نگاه به شرق» خواهد شد؟» گفت: «ما الان در شرایطی هستیم که منافع ملی ما از طریق موازنه مثبت یعنی داشتن روابط با شرق و غرب- شرق به معنی چین، روسیه، هند و… غرب به معنی اروپا و آمریکا- تامین میشود. گرایش به یک سمت تاکنون موجب تامین منافع ایران نشده است. اینکه چرا با توجه به تجارت گذشته همچنان بر این سیاست تاکید میشود، نیز موضوعی است که تصمیمگیرندگان در این زمینه باید نسبت به آن پاسخگو باشند.»
طبیعی و قابل پیشبینی
محمدجواد جمالینوبندگانی تحلیلگر مسائل سیاست خارجی اما خیلی از روسیه و چین به خاطر سیاست اخیر دلخور نیست و تعاملات تجاری آنان را طبیعی میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» در اینباره گفت: «بالاخره باید به این نکته اذعان کرد که درگیریهای فعلی در اروپا به خصوص حمله نظامی روسیه به اوکراین تاثیری فراتر از آنچه ابتدا تصور میشد، در مسائل سیاسی و اقتصادی دنیا داشته است.
از موضوع غلات و روغن گرفته تا بحث انرژی که در اروپا مطرح است و در اخبار دیدیم که مثلا بنزین در نروژ به گالنی ۹ دلار و بالاتر رسیده است. بحثهای دیگری هم ممکن است که در آینده پیش آید و هرچه که زمان میگذرد شاهد گسترش اثرات این جنگ در سایر قارهها نیز خواهیم بود.»
وی افزود: «مثلا تحریمی که علیه روسیه اتفاق افتاد و سبب شد آنها هم از اهرم کم کردن قیمت نفت استفاده کنند. این قضیه شاید دوجانبه باشد اما باید توجه کنیم که بالاخره کشور روابط خود را بر اساس منافع خود تنظیم میکند. اینکه کشوری مثل روسیه برای کاهش آثار تحریمی قیمت نفت خود را کاهش دهد موضوع قابل پیشبینیای بود. در عین حال اینکه چینیها از هرجا که ارزانتر بود، بخرند هم یک موضوع طبیعی است.»
این نماینده پیشین مجلس ادامه داد: «نکته دیگر اینکه بر اساس گزارشاتی که داریم ما هم منابع فروش متنوعی داریم و خریدار نفت ما صرفا چینیها نیستند. خریداران ما صرفا دولتها نبوده و شرکتهای واسطهای هستند. به خاطر این تنوع فروش و عدم تمرکز بر دولتها اگرچه این موضوع اخیر بر میزان فروش نفت ما بیتاثیر نیست اما این طور هم نیست که خیلی در روابط ما و مسائل مالی ما اختلال ایجاد کند. این بحثها کاملا قابل پیشبینی بود و متنوعسازی فروش هم توانسته تا حدی این مشکل را حل کند.»
نیاز و ناگزیر
جمالی نوبندگانی در پاسخ به این سوال که «جدای از اینکه ایران در پی این رویکرد روسیه و چین چقدر آسیب میبیند، چقدر اهمیت دارد که ما هم سیاست متوازن را در پیش گرفته و از تمرکز بر سیاست نگاه به شرق دست برداریم و مثلا ما هم سراغ بازار گاز اروپا که در اختیار روسیه بوده است، برویم؟» گفت: «این حرف درستی است و حتما باید در روابط اصل را بر توازن گذاشت اما مساله این است که اروپاییها دست در تحریمهای ثانویه آمریکا دارند. دقت کنید که مایل به فروش گاز به اروپاییها هستیم اما آنها نمیخرند. ما تمایل به صادرات گاز داریم اما طبیعتا خریدار هم باید مایل باشد و پول را برگرداند اما اروپاییها چنین آمادگیای ندارند. بر این اساس ما به خاطر تحریمها ناگزیر به سیاست فعلی هستیم. باید دید که میتوانیم هم فشار آمریکا را تحمل کنیم، هم عدم خرید نفت از سوی اروپا را داشته باشیم و هم بگوییم که به روسیه و چین نفت نمیفروشیم.
البته قطعا سادهاندیشی است که فکر کنیم روسیه و چین یا هر کشور دیگری به خاطر ما تب میکنند و حتما به منافع خود نظر دارند. اما مساله این است که اروپا الان از ما خرید ندارد و اگر هم بخواهد بخرد، هم تحریم آمریکا شامل حالش میشود و هم نمیتواند پولی را به ما منتقل کند.»این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید کرد: «به نظر من اینکه بخواهیم کشور را با خود همراه کنیم بدون اینکه همه تخممرغهایمان را در سبد آن کشور گذاشته باشیم، بهترین راه است. نگاه به یک سو را هم الزاما نباید وابستگی تلقی کرد. وابستگی قطعا بد است اما اینکه با نگاه به یک سمت بخواهیم به سمت دیگری فشار وار کنیم، سیاستی است که خیلی از کشورها استفاده میکنند تا طرف مقابل را به سمت و سوی مورد نظر خود بکشانند و این سیاستی زیرکانه است.»
اهمیت توازن مثبت
اینکه واقعا آنطور که جمالی نوبندگانی میگوید ما به نادیده گرفتن بیمعرفتی روسها و چینیها و تاکید بر روابط راهبردی با آنها نیاز داریم یا خیر را قطعا مسوولان دیپلماسی و تصمیمگیرندگان این حوزه بیشتر و بهتر میدانند اما آنطور که تحلیلگرانی همچون ساداتیان میگویند و تاکید میکنند، لازم است که در تعامل و همکاری با روسیه قدری واقعبینی را چاشنی کار کرده و از چیدن همه تخممرغها در سبد آنها پرهیز کنیم تا وقتی به هر دلیلی منافع خودشان را در اولویت قرار میدهند، کمتر آسیب ببینیم، اگرچه فروش نفت تخفیفدار به چند مشتری دیگر به غیر از چین و تاکید بر آمار فروش چنانچه دولتیها در دستور کار دارند، کافی نیست و لازم است که در حوزه سیاست خارجی نیز تغییر رویه داده و توجه بیشتری به توازن مثبت به عنوان اصل تامینکننده منافع ملی داشته باشیم.