اشتیاق ما و طاقچه بالای عربستان
اینکه ما قدری اشتیاق بیشتر نشان دادیم، سبب شد که عربستان هم طاقچه بالا بگذارد و این را به مصلحت ندانسته است. این رویکرد عربستان که میتوان آن را ناز کردن در برابر ایران تعبیر کرد، از سویی میتواند به مسائل داخلی عربستان هم مربوط باشد. به خصوص که الان آقای سلمان در شرایط رو به موت است، رقابتهای جدی بین فرزندان فهد و عبدالله است که فرزندان عبدالعزیز پایهگذار عربستان سعودی هستند.
سیدجلال ساداتیان در روزنامه جهان صنعت نوشت: روابط با عربستان برای کشور ما بسیار اهمیت دارد. ما از قبل از انقلاب هم روابط ویژهای داشتیم به این معنا که امنیت منطقه از نظر قدرت ژئوپلیتیک و نظامی زیر چتر آمریکا با ایران بود و حمایت عربستان به لحاظ درآمدهای نفتی و میزان تولید نفت که میتوانست تا حدود ۱۲ میلیون بشکه نفت باشد. بعد از انقلاب اما با خلاء ایجادشده، عربستان تلاش کرد به عنوان کشوری که خودش را پردهدار کعبه میداند و برای خود حق آبوگلی در دنیا دارد، این محوریت را برعهده بگیرد. جنگ هم که شروع شد، شورای همکاریهای خلیجفارس را درست کردند و در آنجا با محوریت عربستان بیشترین کمک را به عراق و علیه ایران داشته و تلاش کردند که انقلاب ایران به نتیجه نرسد. در دولتهای بعدی- هم در دولت مرحوم هاشمیرفسنجانی و هم در دولت خاتمی- تلاشهایی صورت گرفت تا آن میزان تنشهای بعد از جنگ با عربستان نیز کاهش یابد و تا حدودی هم موفق بودند. بعد از آن اما دوباره روابط تیره شد و درگیریهایی که قبلا در لبنان و سوریه و… داشتند، با درگیریهای مستقیمی که عربستان در یمن شروع کرد، اوج گرفت. این تاریخچه روابط ما با عربستان از قبل انقلاب تا حالا بود. بعد از آن با توجه به رقابتهایی که بین ایران و عربستان وجود داشت، وقتی الکاظمی در عراق نخستوزیر شد به لحاظ سابقه اطلاعاتیای که داشت در پی این برآمد که این مسائل را حل کند. هم از این لحاظ که این رقابتها را از کشور خود دور کند و هم از این جهت که هر دو کشور همسایه عراق هستند و بهتر است بتواند اینها را به هم نزدیک کند.
تاکنون پنج دور مذاکرات امنیتی در خاک عراق بین ایران و عربستان صورت گرفته است. سطح این افرادی که مذاکره کردند را نمیدانیم اما نهایت یک توافق ۱۰ مادهای حاصل شد که بر اساس آن دو طرف بتوانند مذاکرات را در سطح دیپلماتیک ادامه دهند. اینکه در ۹ ماده دیگر این توافق چه مواردی قید شده را نمیدانیم اما میتوان حدس و گمانهایی داشت. واقعیت این است که چیزی از مواد این توافق منتشر نشده و اطلاعی نداریم. صرفا میتوان حدس زد که در موارد اختلافی در یمن، لبنان و… چه توافقاتی شده است.
در ادامه اما در بحث روابط دوجانبه بین دو کشور، قرار بر این شد که در سطح دیپلماتیک رایزنیها ادامه یابد. منظور از سطح دیپلماتیک هم این است که مثلا دو مدیرکل وزارت خارجه دیدار کنند یا دو معاون وزارت خارجه رایزنی کنند، اما به نظر میرسد که از سوی وزیر خارجه فعلی ما قدری تعجیل شد و سطح روابط و مذاکرات آتی را وزارت و وزیر خارجه اعلام کرد. درحالی که لازم است درباره این نوع مسائل اول رایزنی شده باشد و دقیقا توافقات اعلام شود.
اینکه ما قدری اشتیاق بیشتر نشان دادیم، سبب شد که عربستان هم طاقچه بالا بگذارد و این را به مصلحت ندانسته است. این رویکرد عربستان که میتوان آن را ناز کردن در برابر ایران تعبیر کرد، از سویی میتواند به مسائل داخلی عربستان هم مربوط باشد. به خصوص که الان آقای سلمان در شرایط رو به موت است، رقابتهای جدی بین فرزندان فهد و عبدالله است که فرزندان عبدالعزیز پایهگذار عربستان سعودی هستند.
رقابتها ممکن است به فرزندان اینها برسد و بحث این باشد که چرا محمد بن سلمان پادشاه باشد و فرزندان این دو و دیگران پادشاه نشوند. بر این مبنا رقابتهای شدیدی بین جناحهای مختلف در عربستان شکل گرفته، لذا ممکن است وزیر خارجه ما از این باب که فرصتها از دست نرود، تعجیل کرده و خواسته با همین آقای محمد بن سلمان که الان ولیعهد و عملا پادشاه عربستان سعودی است، به نتیجه برسد و بر این اساس صبر نکرده که پشت پرده درباره سطح مذاکرات آتی توافق شود.
نفی سخن آقای امیرعبداللهیان از سوی عربستان قطعا صورت خوشی ندارد و در مسائل فیمابین آثاری دارد اما اینطور هم نیست که بگوییم در روند کلی امور تاثیر منفی داشته باشد. باید دید رایزنیهای بعدی به کجا میانجامد و مذاکرات آتی در چه سطحی انجام خواهد شد.
* تحلیلگر مسائل بینالملل