کد خبر : 659279

روزنامه خراسان: صداوسیما، مخاطب را عصبانی می کند

روزنامه خراسان با نگاهی به تحولات مرجعیت خبری 3 منبع عمده کسب خبر نزد مردم کشورمان طی 2 دهه اخیر به این نکته اشاره کرد که در ماه‌های اخیر، گزارش‌هایی در بخش‌های خبری تلویزیون روی آنتن رفته که گاه جز عصبانی کردن مخاطب، آورده دیگری نداشته است.

به تازگی نموداری از منابع کسب خبر مردم در شبکه‌های اجتماعی منتشر و بسیار پربازدید شده است که در آن، با تجمیع 9 نظرسنجی از مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) روند تحولات منابع کسب خبر ایرانیان مرور شده است. در این نمودار که توسط وب سایت «کیو آنالتیکز» منتشر شده، سه منبع عمده صداوسیما، شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شوند و تحولات میزان مراجعه به آن‌ها از سال 1383 تا سال 1400 بررسی شده است. درگزارش کیو از نظر سنجی های  ایسپا به این سه منبع پرداخته شده و مطبوعات به عنوان یکی دیگر از منابع خبری مردم مورد بررسی نبوده است .

صداوسیما افت کرد

آن چه در این نمودار بیش از هرچیز مورد توجه قرار گرفت، نزول مرجعیت خبری صداوسیما نزد مردم بود. در حالی که در سال 1383، سازمان صداوسیما با بیش از 70 درصد، انتخاب نخست مردم برای کسب اخبار بود، اما این اعتماد در یک بازه زمانی 17 ساله و طی یک روند نزولی، به کمتر از 45 درصد رسیده است. اتفاقی که البته با نگاهی به وقایع پیرامونی هم می‌توان آن را متوجه شد. شاید به همین دلیل است که در ماه‌های اخیر تحرکاتی برای تغییر وضعیت «خبر» در رسانه ملی به چشم می‌خورد.

تحلیل جزئیات منحنی صداوسیما در این نمودار، اطلاعات  نگران کننده ای را نشان می‌دهد.  بیشترین شیب افت مرجعیت خبری صداوسیما، متعلق به بازه زمانی یک ساله 1388 تا 1389 است. جالب آن که این افت شدید، حتی از سال 94 به این سو نیز دیده نمی‌شود؛ زمانی که اینترنت پرسرعت تلفن همراه و به تبع آن شبکه‌های اجتماعی محبوب مثل تلگرام در ایران گسترش فراوانی یافت و مرجعیت خبری صداوسیما به نحوی سینوسی بالا و پایین رفت.

ماهواره مثل صداوسیما

اگرچه در روزهای اخیر متأثر از پربازدید شدن این نمودار، تیتر «نزول مرجعیت خبری صداوسیما» در شبکه‌های اجتماعی بسیار دیده می‌شود، اما واقعیت این جاست که وضعیت پیش‌آمده برای صداوسیما، منحصر به این رسانه نیست. نمودار متعلق به مرجعیت خبری شبکه‌های ماهواره‌ای نیز که در سال 1388 اوج خود را با نزدیک به 25 درصد تجربه کرده است، در سال‌های اخیر دست کمی از صداوسیما نداشته و اغلب در حال کاهش بوده است. به نظر می‌رسد بخشی از نزول مرجعیت خبری تلویزیون ، مربوط به مدیوم تلویزیون است و تفاوتی میان داخل و خارج ایران در آن نیست یعنی اساسا با ظهور و پرمخاطب شدن شبکه‌های اجتماعی میان مخاطب ایرانی، شبکه‌های تلویزیونی -اعم از داخلی و خارجی- در بحث مرجعیت خبری ضعف پیدا کرده است و به تدریج قافیه را به سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌بازند. نکته قابل توجه درباره شبکه‌های ماهواره‌ای، آن است که روند کم وبیش سینوسی و نزولی افت مرجعیت خبری این شبکه‌ها، در هیچ نقطه‌ای (مثل پس از 88 صداوسیما) صعود یا سقوط چشمگیری را تجربه نکرده است.

فیلترینگ اثربخش است؟

در مقابل آن چه که درباره شبکه‌های تلویزیونی داخلی و خارجی گفته شد، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی قرار دارند که یکسره در حال پیشرفت بوده‌اند. حتی از سال 97 به این سو که تلگرام به عنوان مهم ترین پیام‌رسان مورد استفاده ایرانیان دچار فیلترینگ شد، نمودار متعلق به سایت‌های و شبکه‌های اجتماعی صعود قابل توجهی را نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد ناشی از کم‌اثر بودن فیلترینگ است. جالب آن که در فاصله سال‌های 1388 تا 1389 نیز که بعضی شبکه‌های اجتماعی مثل توئیتر و فیس‌بوک فیلتر شد، باز هم نمودار افزایش اقبال به کسب خبر از طریق سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، شیب قابل توجهی دارد که نکته‌ای قابل تأمل است.

باخت رسانه ملی به شبکه‌های اجتماعی

نگاهی به تغییرات مرجعیت خبری این سه منبع عمده خبری در سال‌های 1397 تا 1400 که دو نقطه آخر نمودار (دو نظرسنجی اخیر ایسپا) به آن اختصاص دارد، نشان دهنده ثابت ماندن شبکه‌های ماهواره‌ای در مرجعیت خبری حدود 5 درصد است، در حالی که رسانه ملی و در مقابل سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، سقوط و صعودی متقابل و قابل توجه را تجربه کرده‌اند. این همان سه سالی است که پیشتر نیز گفته شد پیام‌رسان تلگرام در آن فیلتر شد و شماری از رسانه‌های رسمی از جمله سازمان صداوسیما، مدتی در آن غایب بودند و به تدریج به آن بازگشتند.

چه باید کرد؟

به نظر می‌رسد رسانه ملی برای بازگشت به دوران  مرجعیت خبری، نیازمند تحولاتی در عرصه خبر است؛ تحولاتی که با شروع دوره جدید مدیریت در سازمان صداوسیما آغاز شد و در بزنگاه‌هایی چون هک بنزینی، اعتراضات اصفهان و حتی خرده‌اتفاقاتی مثل بعضی انتصاب‌های فامیلی در برخی نهادها و سازمان ها و... خود را نشان داد، اما از گوشه و کنار خبر می‌رسد نه‌تنها روند تحولات کند و به بعضی تحولات فرمی-شکلی منحصر شده، بلکه برخی از تغییرات اولیه نیز در حال خنثی شدن و بازگشت به دوران پیش از تحول در رسانه ملی است.

در ماه‌های اخیر، گزارش‌هایی در بخش‌های خبری تلویزیون روی آنتن رفته که گاه جز عصبانی کردن مخاطب، آورده دیگری نداشته است. این در حالی است که این قبیل گزارش‌ها، در ظاهر  ممکن است توقع نهادهای خارج از صداوسیما را از رسانه ملی برآورده ‌کند ، اما سوگیری‌های غلیظ درمحتوا ،بدون رعایت اصول خبری ،مخاطب را که دسترسی فراوانی به انواع و اقسام رسانه‌های مجازی دارد، پس می‌زند.به طور مشخص اگر صدا و سیما به دنبال بازگشت به مرجعیت خبری  خود است باید دو نکته مهم را مدنظر قرار دهد .بدیهی است مهم ترین نکته در بازگشت مرجعیت خبری صدا و سیما منوط به بازگشت اعتماد  مردم به این رسانه است .برای دستیابی به این هدف رسانه ملی بایددر بخش خبر  روی ارائه روایت اول  از مسائل و تحولات  حساس باشد واین مسئله را به عنوان اولویت خود قرار دهد .

وقتی اتفاق مهمی مانند ترور یا انفجار در بخشی از کشور می افتد مخاطب باید اولین خبر را از رسانه ملی دریافت کند نه از رسانه های خارجی مثل بی بی سی و...شاهد پخش و گاه تحلیل این خبرها  باشد، چون دراین صورت شکل دادن بعدی به افکار عمومی بسیار سخت ترخواهد شد . بنابراین چابکی در ارائه روایت اول یک ضرورت است که البته  الزاماتی مانند  کاستن از حساسیت ها و ملاحظات  بی مورد و اولویت دادن  بی جا به خوشامد یا  تایید یک  وزارتخانه و مسئول  باید درنظر گرفته شود تا این چابکی حاصل شود . در گام  بعدی نیز  مسلم  است هر چقدر مخاطب تلویزیون به واسطه   تولیدات فاخر دیگران مانند سریال ها و برنامه های جذاب بیشتر باشد، دریافت خبر از رسانه ملی به همین واسطه افزایش پیدا خواهد کرد . بنابراین رسانه ملی اگر چه بخشی از جایگاه خود را به واسطه  شرایط اجتناب ناپذیر رقابت با شبکه های اجتماعی که امکاناتی مانند سرعت و ملاحظات کمتر  را دارند از دست داده است اما  بخش مهم تر این عرصه در اختیار مدیران این سازمان است تا هر چه زودتر جلوی این روند نزولی را بگیرند.

منبع: خراسان

لینک کوتاه: