فائزه هاشمی: من برانداز نیستم
فائزه هاشمی در گفتوگویی ضمن پرداختن به رفتار و عملکرد اصلاح طلبان به مرزبندی آنها با جریانات سیاسی اپوزیسیون و پوزیسیون پرداخت.
او نظر خود را درمورد مرزبندی اطلاح طلبان با جریان انقلابی یا به زعم او «انقلابی نما»، جریان برانداز و همچنین درمورد تجزیهطلبان در این گفتوگو به اشتراک گذاشته است.
متن گفتوگوی فائزه هاشمی در پی میآید:
رفتاری که اصلاحطلبان در این سالها داشتهاند را چگونه ارزیابی میکنید؟
فائزه هاشمی: اصلاحطلبی شاخصهایی دارد و اصولی برای آن تعریف شده است. در حزب ما و احتمالا سایر احزاب هم سندی دارند که تبیین کرده اند منظور از اصلاحطلبی چیست، شاخصهای آن کدام است، چه کاری میخواهند بکنند و به چه چیزی قرار است برسند. این سند را که با عملکرد اصلاحطلبان مقایسه میکنیم میبینم که مطابقت ندارد. مطلق نمیتوانم بگویم اما اکثریت اصلاحطلبان از شاخصهایی که خودشان تعریف کردهاند خارج شده اند. اعتقاد دارم که رسیدهاند به فلسفهی بقا. یعنی طوری رفتار کنیم که بمانیم. بمانیم که چه کار کنیم؟ اگر قرار است من بمانم که تاثیرگذار باشم الان وقتش است، چه اتفاق دیگری باید بیفتد که فکر کنم باید عملی انجام دهم.
اگر هدفم ماندن است دیگر چرا اسم اصلاحطلب دارم؟! تکلیف خودم و حزبم را با مردم مشخص کنم که مواضع و باورهایم تغییر کرده به این سمت و دنبال استمرار به جای اصلاح هستم. البته من اعتقاد دارم که این اسم بیشتر یک نام سنتی است. اصلاحطلب و اصولگرا، همانطور که نظام از محتوا (استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی) خارج شده، اصلاحطلبها و اصولگرا ها نیز از محتوا خالی شدهاند. توضیحات من برمی گردد به سالهای پس از ۱۳۹۵، یعنی پس از فوت بابا، البته دوره های دیگری نیز در قبل بوده که اصلاح طلبی بیشتر شوخی بود.
آن محتوا چه بود؟
فائزه هاشمی: در مورد نظام که محتوا را گفتم، در مورد اصلاح طلبان، مصداقی می گویم مثلاً انتخابات یعنی چه؟ حتی اگر اصلاح طلبی پیروز شود اجازه عمل به او داده نمی شود، ولی می گوییم «باید حضور داشته باشیم چرا که انتخابات پدیدهی مهمی است و نهاد انتخابات باید حفظ شود»، انتخاباتی که خود ضد انتخابات است، انتخاباتی که کاریکاتوری از انتخابات واقعی است. یا در موضوع تبعیضها، یکی از معیارهای اصلاحطلبی نبودن خودی و غیر خودی است و نگاه شهروندی است بدون هیچ تبعیض چه نژادی، چه قومی، چه جنسیتی، چه عقیدتی و… . اینکه اصلاحطلبان خودشان هم معیارهای دیگری برای خودی و غیر خودی متفاوت از حکومت داشته باشند و فکر کنند اصلاحطلبند چون آن معیار تنگ حکومت را ندارند این هم ضد اصلاح طلبی و در مقابل اصول حقوق بشری است. یا مثلا می گویند دموکراسی مدیریتشده؛ حکومت هم که دموکراسی را مدیریت می کند، پس فرق اصلاح طلبان با این حکومت چیست؟ و یا در موضوع زنان در حالی که در قرآن عمده این تبعیض های جنسیتی وجود ندارد، نگاه مردانه در اصلاح طلبان نیز کم و بیش شبیه اصولگرایان هست و خیلی موارد دیگر.
مجموعهی همهی اینهاست که به من میگوید اصلاحطلبان درست عمل میکنند یا نه؟ ما هم انتخابی عمل میکنیم، به یک موضوع خیلی می پردازیم اما نسبت به بقیه بی اعتنا هستیم و یا کم توجه. یک حزب یا فعال اصلاحطلب در تمام این موضوعات باید نظر داشته باشد، بیانیه دهد و اعلام موضع کند. گفتمان ها اگر گسترش پیدا کند تاثیرگذارتر است و هزینههایش هم سرشکن میشود. برخی اصلاح طلبان به موضوعات زنان که میرسند می گویند اینقدر مشکل داریم که نمیتوانیم در موضوع زنان هم درگیر شویم. این مغایر با تفکر اصلاحطلبی است که موضوعاتی را بگذاریم کنار و بگوییم اولویت ندارد.
انصاف نیوز – از نظر شما چطور میشود با جریان ارزشی و انقلابی یا هر اسمی که دارد مرزبندی کنید از آن طرف هم با جریان برانداز مرزبندی کرد؟ بهطور مشخص، تفاوت شما یا اصلاحطلبان، با براندازان چیست؟
فائزه هاشمی: گفتم که به نظر من خودی و غیر خودی نگاه اشتباهی است، من اعتقاد به مرزبندی ندارم.
یعنی شما با جریان انقلابی یکی هستید؟
فائزه هاشمی: « انقلابی» نمیبینم و « انقلابینما» میبینم. ارزشی نمیبینم، ارزشینما میبینم.
پس شما با اینها یک مرزی دارید؟
فائره هاشمی: همین الان اگر آقای رئیسی از من دعوت کند برای همکاری میپذیرم.
این یک موضوع دیگر است. منظورم از لحاظ اهداف و روشهاست. شما با جریان انقلابی یک تفاوتی دارید.
فائزه هاشمی: بله، ولی اینکه بگویم من با اینها مرزی دارم و همکاری نمیکنم اینطور نیست. من منتقد عملکردشان هستم.
شما الان عضو حزب کارگزاران سازندگی که یک حزب اصلاحطلب است هستید و در این جریان تعریف میشوید.
فائزه هاشمی: نه سخنگوی کارگزاران هستم و نه آنها حرف های مرا قبول دارند، یک شخص هستم. بارها و بارها حزب خودمان را هم نقد کرده ام.
به هر حال شما عضو این حزب هستید و با جریانهای دیگر یک مرزبندیهایی دارید وگرنه که همه یک جریان و حزب بودید.
فائزه هاشمی: این مرز نیست، تشکیلات است. مثلاً من با حزب اسلامی کار که تضادی ندارم ولی داخل آن حزب نیستم.
انصاف نیوز – اگر تفاوت نداشتید که حزب جداگانهای نبودید.
فائزه هاشمی: این تفاوت با مرز فرق نمی کند.
تفاوت شما با جریان انقلابی چیست؟
فائزه هاشمی: جریان انقلابینما. در عمل دقیقاً بر خلاف شعارهای انقلاب عمل کردند و اصول انقلاب را برای حفظ قدرت قربانی کرده اند، مشکل من با اینها این است.
با براندازها چطور؟
فائزه هاشمی: چون براندازها در حکومت نیستند و عملکردی نداشته اند، فعلا حرف می زنند بنابراین نمیتوانم نقدشان کنم .
تفاوتشان با شما و اصلاحطلبها چیست؟
فائزه هاشمی: شاید تفاوتی در محتوای حرفها نباشد. چون همان چیزهایی را میگویند که ما دنبال میکنیم برای ارزشهایمان، نحوهی ادارهی مملکت، دموکراسی، نبود تبعیض، اصول حقوق بشر و… در حرف شاید تفاوتی با آنها نداشته باشم.
در عمل چطور؟
فائزه هاشمی: جایی نبودند که عمل داشته باشند، در کلابهاوس یک نفر پرسید که اگر [یک برانداز] بیاید و کابینه تشکیل دهد شما در کابینهاش میروید؟ گفتم بله همانطور که در کابینهی رئیسی میروم، در آن کابینه هم اگر بخواهند میروم. مهم ایران است و توسعه کشور، هیچ کدام کارنامه قابل دفاعی نداریم.
این یک موضوع جداست، شما چه تفاوتی با براندازها دارید؟
فائزه هاشمی: از نظر شعار و مطالبات حداقل به ظاهر یکی هستیم، اینکه اگر آنها روزی به قدرت برسند چه کار خواهند کرد را نمیتوانم پیشگویی کنم. البته براندازان را از مجموعه «مجاهدین خلق» جدا میدانم چون آنها روشهایشان متفاوت است و خیلی دیکتاتور میدانمشان، در جاهایی بودند که خودشان را نشان دادند. آنها نمیتوانند مدعی دموکراسی باشند چون در عمل مانند انقلابینماهای ما هستند و حتی خطرناک تر.
ولی اختلاف با براندازان چیست؟ آنها دنبال براندازی و سرنگون کردن حکومت هستند من برانداز نیستم، یک آدم منتقد هستم اما منتقد تند و بی رحم که با صراحت و صداقت کامل حرف می زنم. می گویم شاید حکومت گوش و تغییر رفتار دهد. مثلاً وقتی میگویم آقای رئیسی جراحی اقتصادی راهش یارانه دادن نیست. که اقتصاد یک زنجیره است و حلقههای متعدد دارد و نمیتوانید روشی ضد توسعه را بگیرید و بگویی دارم جراحی سخت میکنم. این حلقهها را باید با هم ببینید از جمله سیاست خارجی، FATF، بخش خصوصی، جدا شدن سپاه از فعالیتهای اقتصادی و… یعنی ایراد را می گویم و راه حل هم ارایه می دهم. دنبال براندازی نیستم.
پس تفاوت شما با براندازان این است که تشکیلات ندارید؟
فائزه هاشمی: من دنبال اصلاحات هستم. حرفهایی میزنم که در سیاست ها و رفتارهای حکومتی تغییری ایجاد کنند. من دنبال این هستم که حکومت سیاستهایش را هم در داخل و هم در خارج تغییر دهد. براندازها هم دنبال این تغییرات هستند اما از طریق تغییر حکومت و نظام. شاید تفاوت ما این باشد. حداقل تا الان من تلاشی برای تغییر نظام نکردم. خیلی بد است که به این برسیم که حکومت غیرقابل اصلاح است.
بعد از بازداشت آقای تاجزاده بخش قابل توجهی از براندازان یا سکوت کردند یا حتی خوشحال شدند. به نظرتان بازداشت آقای تاجزاده به نفع یا ضرر چه کسی تمام شد؟
فائزه هاشمی: بازداشت آقای تاجزاده، بازداشت سینماگران و هنرمندان و مادران دادخواه و بهائی ها و بازداشتهایی که اخیرا خیلی هم زیاد شده همهاش بد بود. این ها به ضرر خود حکومت است. نگاه آنها به آقای تاجزاده و امثال من مثبت نیست چون امثال ما را یک آلترناتیوی در برابر خودشان میدانند.
ضمن اینکه برخی از آنها امثال ما و آقای تاجزاده را «سوپاپ اطمینان» برای نظام میدانند. حتی برخی از آنها معتقدند که ما عامل نظام هستیم .
و حتی معتقدند که با حرفهای اینها ممکن است اصلاحاتی در داخل انجام شود…
فائزه هاشمی: و آنها ضرر کنند. خیلیها میگویند که شما این همه برای آنان، منظورشان آن طرف آب است، برانداز یا غیر برانداز نوشابه باز میکنید ببینید که چه رفتاری با شما دارند. در حالی که من برای اصولی که دارم حرف میزنم. مثلاً من از مسیح [علینژاد] تعریف کردم، مسیح علیه من حرف زد و خیلیها به من طعنه زدند که دیدی این هم جوابت. من که برای خوشامد مسیح حرفی نزدم من طبق اصول خودم گفتم. تا حدودی طبیعی است که برخی از آنها از بازداشت آقای تاجزاده خوشحال شوند.
البته چیز بدی که اتفاق افتاد بیانیه جبهه اصلاحات بود که فقط نسبت به بازداشت آقای تاجزاده و نه هنرمندان و نه مادران دادخواه و نه سایرین اعتراض داشت، به هر حال چنین سیاستی عکس العمل دارد.
میزان حساسیتتان دربارهی تجزیهی ایران چقدر است؟ بعضی ابراز نگرانی میکنند که اگر اتفاقاتی بیفتد و ناامنی شود احتمال تجزیه وجود دارد، به هر حال اطراف کشورمان خیلیها به آن نگاه دارند. شما این خطر را احساس میکنید یا خیر؟ و این موضوع برایتان چقدر اهمیت دارد؟
فائزه هاشمی: اهمیت دارد، ولی احساس خطر نمیکنم و تجزیه طلبی را خیلی جدی نمیدانم، به این نتیجه نرسیدم که یک کار جدی از طرف همسایگان یا سازمانها و گروههایی برای تجزیه در حال انجام است، به شدت هم با تجزیهی ایران مخالفم. ولی از آن طرف هم موضوع را ببینیم. تجزیه معمولاً زمانی دنبال می شود که مشکلاتی حاد وجود داشته باشد و ارادهای هم برای حل آن نبینند. عمدهی دلایلی که تمایل به تجزیه طلبی را به وجود می آورد، موضوعات حقوق بشری و وجود تبعیضات است. وقتی شما را مشابه مرکز یا خیلی از استانها نبینند و مشکلات حقوق بشری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… برای شما پدید بیاید، اگر این روند ادامه پیدا کند ممکن است به تجزیه فکر کنید طبیعتاً چیز خطرناکی هم هست.
در دنیا نهضتهای تجزیهطلبی خیلی کمتر شده، به خصوص در کشورهای توسعه یافته، مثلاً اسکاتلند خیلی سالها دنبال جدایی از انگلستان بود ولی وقتی به اسکاتلند هم مشابه سایر بخشهای انگلستان توجه شد رفراندوم برای جدایی اسکاتلند برگزار شد و علیرغم اینکه این همه مبارزه کرده بودند رأی نیاورد. میخواهم بگویم اگر کسی به دنبال تجزیه میرود به حاکمان بازمیگردد.
اگر ما رفتارمان درست باشد هیچ بخشی دنبال تجزیه نمیرود چون برای همه نام ایران مهمتر از نام کردستان و بلوچستان و ترکستان و… ولی رفتارهای حاکمیتی است که بخشی را به تجزیه میرساند. اگر بخشهایی در حاکمیت واقعاً نگران تجزیه هستند سیاستهایشان را درست کنند. خوزستان را ببینید از لحاظ آب، نفت و … یکی از منابع مهم کشور است که از آنجا ایران ارتزاق میشود، چرا باید چنین وضعیتی داشته باشد؟ من که خودم به استانهای مختلف سفر داشتم خوزستان را محرومترین استان کشور دیدم، از لحاظ فرهنگی، امکانات، جاده ها و هر چیز دیگری. حاکمان و یا مردمی که نگران تجزیه هستند باید تلاش کنند تا سیاستهای تبعیضی را بردارند و همه کشور یکسان دیده شوند. تا کی باید توسعه نیافتگی را تحمل کنند، خودشان را با استان کناری مقایسه کنند که آباد شده و آنها در همان وضعیت ماندهاند.
البته سالهای بسیار زیادی مدیریت دستگاههای اجرایی در اختیار جریان اصلاحی و اعتدالی بوده.
فائزه هاشمی: فرقی نمیکند، موضوع کردها زمان شاه هم بوده. گروه خاصی منظورم نیست، نقدم به اصلاحطلبها یا اصولگراها نیست و کلی دربارهی عملکرد حاکمیتها میگویم.
منبع: انصاف نیوز