فلاحت پیشه: تقسیم کار نخنمای رسانههای حامی دولت
برخی از رسانهها که همواره در ایران داعیه فراقانونی دارند و به راحتی اتهامات و توهینهایی را مطرح میکنند، الان خیلی تند صحبت میکنند و متن جدید را یک ننگ جدید معرفی میکنند. از طرف دیگر برخی از رسانههایی که سخنگوی رسمی دولت هستند مثل روزنامه ایران سعی در دفاع داشته و دستاوردهایی که تاکنون ایران داشته را حد مقدور میخوانند. در مجموع من در پس این تقسیم کار، نوعی تلاش برای فرافکنی میبینم.
حشمتالله فلاحت پیشه، تحلیلگر مسائل بینالمللی در یادداشتی برای «جهان صنعت» نوشت: کمتر از سه روز دیگر ایران و دیگر طرفهای برجام باید پاسخ خود را به آقای بورل درباره متن پیشنویس پیشنهادی برای احیای برجام بدهند.
این متن بدون حضور نمایندگان ایران نهایی شد و در آن میتوان گفت که یکسری وعدههای کلی درباره دو دغدغه اصلی ایران داده شده است. نخست، دغدغه سیاسی ما مبنی بر رفع معنادار تحریمها و استفاده ایران از منافع اقتصادی برجام و دوم دغدغه فنی ما مبنی بر بسته شدن پرونده یافتهها و اسناد ادعایی آژانس که به فعالیتهای ایران قبل از سال ۲۰۰۳ برمیگردد. قبلا هم چنین پروندههایی در PMD و در زمان مذاکرات برجامی سال ۹۴ بسته شده و حالا دوباره از سوی آژانس مطرح شده است.
باید دقت داشت که معمولا در مناسبات ایران با غرب، یک نگاه رفتاری وجود داشته و بخش واقعگرای سیاستمداران آمریکایی و غربی معتقدند که وقتی ایران رفتار خلاف منافع کشورهای غربی ندارد میتوان با ایران توافق کرد. یک نگاه نیتخوانی هم وجود دارد که بین محافظهکاران مخالف ایران، طالب چالش با ایران و صهیونیستها مشترک است. آنها سعی دارند از هر بهانهای به عنوان نیت منفی ایران استفاده کنند. البته به آنها هم میتوان پاسخ داد که وقتی ایران قرار است با احیای بازرسیهای برجام حتی بازرسیهای مبتنی بر پروتکل الحاقی را هم بپذیرد، دیگر دغدغهای باقی نمیماند. گروه دوم اما کسانی هستند که بیشتر دنبال ادامه پیدا کردن چالشها هستند و این روزها هم با برخی مباحث مثل ترور جان بولتون و… این بهانهها را افزایش دادهاند تا مانع احیای برجام شوند.
اینها واقعیاتی است که وجود دارد اما من معتقدم که مهمتر از این مسائل فنی، مساله تحریمها حائز اهمیت است. در زمان احیای برجام ۹۱۵ کد تحریمی از ۱۲۴۸ کد تحریمی علیه ایران، برداشته شد. البته ثمراتی هم داشت اما در برخی موارد تحریمهای ثانوی آمریکا مانع از آن بود که ایران از مزایای تعلیق تحریمها استفاده کند. بعد از آن، بخش اعظم مذاکرات ایران به این اختصاص داشته که ایران بتواند از مزایای اقتصادی برجام استفاده کند و تضمینی هم به ایران داده شود تا اتفاقی شبیه زمان برجام پیش نیاید که بیش از ۷۰ میلیارد یورو قرارداد با کشورهای اروپایی و حتی ۴۰ میلیارد قرارداد با طرفهای چینی و… به خاطر تحریمهایی که فقط با خروج آمریکا از برجام ایجاد شد، به هم خورد. ایران دنبال تضمینی است که این قراردادها مشمول نوسانات احتمالی در رفتار کشورهای غربی به خصوص آمریکا نشود. یعنی اتفاقی شبیه اتفاق دوره ترامپ رخ ندهد. به نظر من این موضوع مهمتر از مباحث فنی است.
اکنون موضوع در شورای عالی امنیت ملی مطرح است و برخی از رسانهها که همواره در ایران داعیه فراقانونی دارند و به راحتی اتهامات و توهینهایی را مطرح میکنند، الان خیلی تند صحبت میکنند و متن جدید را یک ننگ جدید معرفی میکنند. از طرف دیگر برخی از رسانههایی که سخنگوی رسمی دولت هستند مثل روزنامه ایران سعی در دفاع داشته و دستاوردهایی که تاکنون ایران داشته را حد مقدور میخوانند. در مجموع من در پس این تقسیم کار، نوعی تلاش برای فرافکنی میبینم.
دولت آقای رییسی با مجموع طرفدارانی که دارد باید یک تصمیمی بگیرد که در راستای منافع ملی کشور باشد. من شخصا معتقدم که دولت رییسی و البته شورای عالی امنیت ملی باید به خاطر فرصتسوزی که صورت گرفته، پاسخگوی مردم باشند. به هرحال اگر ما ۱۵ ماه قبل توافق را امضا میکردیم چیزی کمتر از الان دستاورد نداشتیم و ما در این مدت فرصتهای بسیاری را در حوزههای مختلف به خصوص بازار انرژی از دست دادهایم. بر این اساس دولت رییسی و شورای عالی امنیت ملی باید پاسخگوی این فرصتسوزی باشند و البته باید توافقی را امضا کنند که نسبت به توافقات گذشته، تفاوت معناداری داشته باشد.
من در گذشته نیز گفتهام که تضمینی در معاهدات بینالمللی وجود ندارد. آنچه که تضمین است، زمان ریشه دواندن این معاهدات است؛ یعنی ایران و آمریکا هرچه زودتر این توافق را امضا میکردند، برجام از گزند نوسانات دولتها باقی در امان میماند. اما این فرصت ۱۵ ماهه سوزانده شد. الان نیز به نظر من آنچه که مهمترین عامل برای پایداری توافق بود، تا حد زیادی تضعیف شده است. به این معنا که ما از سه ماه دیگر شاهدیم که کارشکنیها در احیای هرگونه توافق خارجی آقای بایدن توسط جمهوریخواهان بیشتر میشود. بعد از آن نیز، سال انتخابات در آمریکاست.
با این حال همین حالا نیز معتقدم که دولت رییسی باید در راستای منافع ملی کشور تصمیمگیری کند و این تقسیم کارهای نخنما قابل قبول نیست. به نظر من حتی منتقدان دولت نیز باید همراهی کنند. اگر تصمیمی در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شود باید با همراهی همگان همراه باشد تا ثمرات آن عاید ملت و کشور شود. در واقع به جای این تقسیم کارهای نخنما لازم است که هرکسی مسوولیت کار خود را بپذیرد. کسانی که فرصتهای کشور را طی ۱۵ ماه گذشته کشتند، باید مسوولیت آن را پذیرفته و الان هم هر تصمیم متناسب با منافع کشور را اتخاذ کنند. مسوولیت این تصمیم را نیز باید همگان بپذیرند نه اینکه در دل طرفداران دولت دو گروه شکل بگیرد و یک گروه منتقد شده و دریچهای را برای آینده باز نگه دارند.