افشاگری ضرغامی: معماری ایران پس از انقلاب نابود شده است
ضرغامی گفت: در طول تاریخ چند هزار ساله ایران، هر گروه و سلسلهای روی کار آمده با تکیه بر سرپنجه هنرمندان ایرانی یک معماری مشخص را رقم زده است، حتی در دوره پهلوی با یک معماری روشن مواجه هستیم، اما بعد از انقلاب معماری ما به کلی نابود شد. من متوجه این خطر هستم.
اعتماد نوشت: در آستانه یک سالگی دولت، عزتالله ضرغامی مقابل دوربین شبکه خبر نشست تا از اقدامات خود در وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بگوید. در صحبتهای یک ساعته وزیر درخصوص کارنامه کاری یک سال گذشته دولت در این سه حوزه، سهم گردشگری بیشتر از دو حوزه دیگر بود. البته در این برنامه نه مجری سوالی درخصوص صنایع دستی پرسید و نه وزیر اشارهای به این حوزه کرد.
ضرغامی در بخشهای مختلف سخنان خود بر مزیتهای نسبی ایران در حوزه گردشگری تاکید داشت و خبری از اتفاقات جنجالی در حوزه میراث فرهنگی در نشست یک ساعته او در مقابل دوربین رسانه ملی نبود. تاکید ضرغامی در سخنانش بر این بود که از ابتدای مسوولیت خود در این وزارتخانه تلاش او بر حرکت مسالهمحور بوده و برای تمامی تصمیمات در این وزارتخانه نظر صاحبنظران بخشهای مختلف را جویا شده و تمرکز و تلاش ویژهای در وزارت میراث فرهنگی برای برقراری ارتباط با سایر دستگاهها در جهت رفع مسائل میان بخشی سه حوزه تحت مدیریتش داشته است.
او همچنین نقدهایی را به نگاه کلان به سه حوزه تحت مدیریتش مطرح کرد و گفت: «در سالهای قبل این وزارتخانه به عنوان یک دستگاه درجه دو شناخته شده بود، گاهی بر اهمیت گردشگری تاکید میشد که با رونق آن درآمد ایجاد میشود، اما در عمل توجه لازم به این حوزه صورت نمیگرفت و اعتبارات کافی تخصیص داده نمیشد.» ضرغامی در ابتدای سخنانش آماری از گردشگران ورودی در یک سال گذشته ارایه کرد و گفت: «۲ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در مدت کمتر از یک سال وارد ایران شدهاند که بخش قابل توجهی از آنان با هدف درمان و سلامت به ایران آمدهاند.»
به گفته ضرغامی براساس پیشبینیهای سازمان جهانی گردشگری تا پایان سال ۲۰۲۴ به حالت عادی پیش از کرونا بر میگردد. این درحالی است که ما زودتر از پیشبینیهای سازمانهای جهانی به حالت عادی برگشتیم. در گردشگری داخلی نیز ۴۰درصد افزایش گردشگر داخلی نسبت به قبل از شیوع کرونا داشتیم.» وزیر میراث فرهنگی به پروژه ایران هراسی اشاره کرد و در ادامه سخنانش گفت: «با همکاریهای صورت گرفته از سوی وزارت امور خارجه رایزنهای فرهنگی سفارتخانههای ایران قرار است اقداماتی را در رابطه با این موضوع و در تعامل با وزارت میراث فرهنگی انجام دهند.»
ضرغامی بهطور ضمنی به مشکلاتی که برای برخی اتباع خارجی در ماههای اخیر به وجود آمده نیز اشاره کرد و از هشدارهایی که چند کشور اروپایی به شهروندان خود درخصوص سفر به ایران منتشر کردهاند گفت و تاکید کرد: «نباید به علت ترس از یک مساله خاص درهای گردشگری را ببندیم.»
وزیر میراث فرهنگی دولت سیزدهم در بخشی از سخنانش که مربوط به حوزه میراث فرهنگی بود بر موضوعی که در ماههای اخیر بارها در سخنانش به آن تاکید داشته، اشاره کرد و گفت: «ما در موزهها یک پدیده نامیمون به نام مخزن داریم. اشیای ارزشمندی داریم که در مخزن موزهها نگهداری میشود. برای نمایش این تعداد اشیا نیازمند ساخت موزههای متعدد هستیم.»
شاید پس از چند بار تاکید بر نامبارک بودن مفهوم مخزن در موزه لازم باشد که صاحبنظران حوزه میراث فرهنگی این موضوع را به وزیر یادآوری کنند که مخزن در یک موزه پدیده نامبارکی نیست، بلکه ضعف موزه در اجرای وظایف خود و ارایه خدمات بهروز است که نامیمون و نامبارک است.
مخزن، بخشی از ساختار یک موزه است، همانگونه که نمایش اشیا بخشی از اهداف و وظایف یک موزه محسوب میشود. شاید بهتر باشد وزیر میراث فرهنگی به جای بالا بردن تعداد موزههای کشور، فکری برای ارتقای کیفی سطح خدمات موزهها کنند. موزههایی که نه برای بازدیدکنندگان با شرایط خاص -معلولان و سالمندان- مناسبسازی شده و نه از تجهیزات و تکنولوژی روز دنیا برای برقراری ارتباط با مخاطب برخوردار هستند و نه حتی زیرساختهای آنلاین مناسب برای ارایه خدمات به پژوهشگران برخوردارند، نیازمند تجهیز بیشتر هستند نه ایجاد فضای فیزیکی برای نمایش آثار فاخر و ارزشمند در محیطی نامناسب و در موارد بسیاری غیر استاندارد.
او در ادامه سخنانش از خیرین داخل و خارج کشور برای مشارکت در امر حفاظت و مرمت آثار فرهنگی و تاریخی کشور دعوت کرد و گفت: «بالغ بر ۳۵ هزار اثر ثبت ملی داریم و بودجه مرمت و نگهداری ما برای این حجم از آثار و محوطهها تقریبا صفر است.»
او به نیروهای ماهر و متخصص در حوزه مرمت اشاره کرد و از برنامههایی که برای دانشجویان این رشته در دانشگاه درنظر گرفته شده، گفت و در ادامه تاکید کرد: «دو کشور از ما خواستهاند که پروژههای مرمتی آنها را انجام دهیم. ازبکستان یکی از این کشورهاست که به جد پیگیر موضوع است.» البته ضرغامی به این موضوع اشاره نکرد که این درخواست پیش از اتمام پروژه مرمت گنبد مسجد عباسی در اصفهان مطرح شده یا بعد از آن. مرمت غیر اصولی این گنبد در ماههای اخیر موجب نگرانی بسیاری از فعالان و علاقهمندان به میراث فرهنگی شده است.
واکنشهای عمومی تا جایی پیش رفته که هیاتی برای رسیدگی به این امر در وزارت میراث تشکیل و درنهایت کاشیهایی که در جریان مرمت ۱۲ ساله این گنبد روی آن نصب شده بود در روزهای اخیر جدا شدند تا مرمت مجدد زیرنظر گروه کارشناسی دیگری آغاز شود.
ضرغامی در پایان سخنانش درخصوص هویت معماری شهرها نیز به نکاتی اشاره داشت و بعد از تاکید بر اینکه بعد از چهل سالگی انقلاب باید در مورد معماری پس از انقلاب آسیبشناسی صورت گیرد، گفت: «در طول تاریخ چند هزار ساله ایران، هر گروه و سلسلهای روی کار آمده با تکیه بر سرپنجه هنرمندان ایرانی یک معماری مشخص را رقم زده است، حتی در دوره پهلوی با یک معماری روشن مواجه هستیم، اما بعد از انقلاب معماری ما به کلی نابود شد. من متوجه این خطر هستم و در معاونت میراث فرهنگی وزارتخانه برنامههایی برای این موضوع در نظر گرفته شده است. در حال تهیه طرحهایی در حوزه معماری شهری هستیم و تلاش بر این است که این آسیب را جبران کنیم.»
شاید چکیده مشکلات و مسائل وزارت میراث فرهنگی را در این جمله ضرغامی بتوان خلاصه کرد که نگاه درجه دو به وزارتخانهای با اهمیت میراث فرهنگی در طول سالیان، آسیبهایی جبرانناپذیر به این حوزه وارد کرده است. آسیبهایی که رفع آنها به این سادگی امکانپذیر نیست و شاید مهمترین اقدام در این زمینه توجه و تاکید بر نگاه تخصصی به مسائل این حوزه است. نگاهی که از منافع مدیریتی فاصله داشته باشد و با رویکردی بلندمدت درخصوص میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تصمیمگیری کند. نگاهی که هویت اجتماعی و تاریخی یک سرزمین را به عنوان امری درجه دو ارزیابی نکند.