سکوت روحانی شکست/ افشاگری جدید در راه است؟
گران شدن بنزین هم از مقاطع مهم ریاست جمهوری حسن روحانی بود که با حواشی زیادی روبرو شد و هنوز هم پس لرزههای آن گاه و بیگاه دامن او را میگیرد، شاید از همین روست که او تن به بیان ناگفتهها از این اتفاق سخت داده است.
قرن نو نوشت: سکوت حسن روحانی مدتیست شکسته شده، یا گاه و بیگاه با وزرا و مدیران دوران ریاست جمهوری اش جلسه میگذارد، یا سری به فضای مجازی زده و توئیتی را منتشر میکند یا با رفقای سیاسی اش از زبان ناطق نوری گرفته تا سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گعدههای شبه انتخاباتی برگزار میکند.
طی روزهای اخیر، اما دو وجهه جدید از ظهور و بروز رئیس جمهور سابق را شاهد بودیم. او از یک سو دست به تلفن برد و در تماسی تلفنی با ابراهیم رئیسی رئیس جمهور مستقر در پاستور هفته دولت را به او تبریک گفت و اینبار مستقیما به او پیشنهاد همکاری و کمک داد، آنهم درست زمانی که ابراهیم رئیسی چند ساعت قبلتر از این تماس تلفنی دولت روحانی و شخص او را در یک نشست خبری مورد نقد و کنایههای خود قرار داده بود.
اما انتشار برخی از ناگفتههای روحانی نیز طی دو روز اخیر خبرساز شده است، ناگفتههایی از حضورش در نیویورک و دلیل عدم دیدارش با ترامپ از یک سو و ناگفتههایی از ماجرای افزایش قیمت بنزین و ناآرامیهای بعد از آن از سوی دیگر.
اما اکتهای رئیس جمهور سابق چه پیامی را میرساند؟
حسن روحانی طی یک سالی که از عمر دولت رئیسی گذشته است چند رویکرد متفاوت در مقابل این دولت داشته است. او روزهای ابتدایی حضور رئیسی در پاستور که با حملات و انتقادات تند و تیز به دولتهای یازدهم و دوازدهم همراه بود مشی سکوت را پیش گرفت و تا چند ماه بر همین سبک و سیاق پیش رفت.
بعد از چند ماه، اما او کم کم در فضای مجازی فعال شد و گاه و بیگاه توئیتیهایی معنادار را منتشر میکند. او در گام بعدی جلساتی را با برخی وزرا و معاونانش برگزار کرد و براساس روایتهایی که منتشر میشد در جلسات مذکور که هنوز هم ادامه دارد مسائل روز کشور خصوصا مسائل اقتصادی و دیپلماسی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
براساس روایتهای درز کرده از همین جلسات هم روحانی به دولت رئیسی پیشنهاد همکاری و کمک داده است. پیشنهادی که با وجود طرح چندین باره آن با واکنش مثبتی از سوی دولتمردان مستقر در پاستور روبرو نشده است.
او در تازهترین اقدام در گفتگویی تلفنی با رئیس جمهور فعلی هفته دولت را به او تبریک گفت و پیشنهاد کمک خود را تکرار کرد تا نشان دهد قرار نیست تندروها علیه خود و دولتش را با زبانی تند پاسخ دهد و فعلا بر مدار مماشات و صبر پیش خواهد رفت.
اما رفتارهای سیاسی حسن روحانی نشان میدهد او تمایلی ندارد مانند روسای جمهور سابق از عرصه سیاسی فاصله بگیرد و در این میان بیشتر نگاهش به بازی کردن نقشی همچون هاشمی رفسنجانی است.
بیرون آمدن او از فاز سکوت و گوشه نشینی و برگزاری جلسات مداوم با مدیران دوره خود و با چهرههای شاخص جریان اصولگرا، اعتدالی و اصلاح طلب این گمانه را تقویت میکند که حسن روحانی برای آینده سیاسی خود برنامههایی دارد.
به نظر میرسد در این مسیر حتی تن به افشای برخی ناگفته بدهد تا برخی ابهامات درباره دوران ریاست جمهوری اش را شفاف سازی کند، آنچنان که طی روزهای اخیر نیز برخی ناگفته از دوران ریاست جمهوری او در قالب کتابی منتشر شد.
بنا به روایت منتشر شده در کتاب «جنگ بدون آتش و دود» که سایت انتخاب منتشر کرده، او در جلسهای محدود که در اواخر دوران ریاست جمهوری اش در ساختمان «همراهان» سعد آباد برگزار شده بود، گفته بود: «واقعیت این است که همیشه یک نفر باید مخالف حرف بزند که من تحریک شوم و حرف بزنم.» و شاید مقطع فعلی با توجه به اوج گرفتن انتقادات از دولت روحانی همان مقطعی باشد که رئیس جمهور سابق سکوت را شکسته و ناگفتهها را بیان کند.
در کتاب منتشر شده، نویسنده روایت میکند که روحانی در آن جلسه به سه مقطعی که پرونده احیای برجام در حال حل شدن بود، اشاره کرده و گفته بود: «ما سه مقطع در میانه جنگ اقتصادی داشتیم که کار به سمت صلح میرفت. مقطع اول اروپاییها با محوریت مکرون واسطه شدند. مقطع دوم میانجیگری ژاپن بود و مقطع سوم مربوط به سفر نیویورک است.»
روحانی در مورد سفر مهرماه ۹۸ به نیویورک و دقایق پایانی سفر را که همه منتظر دیدار او و ترامپ بودند، اینگونه نقل میکند: «اینجا واسطه گری رخ میداد که موضوع میان ایران و امریکا حل شود. همه چیز آماده مذاکرات مستقیم بود. طرف امریکایی ابراز میکرد که ترامپ بی صبرانه علاقهمند به دیدار است. اما احساس کردم که یک جای کار به شدت لنگ میزند. ترامپ تاکید داشت که او باید خبر دیدار را اعلام کند و بعد دیدار انجام شود. برای من روشن بود که ترامپ بازیگر است. او آدم عادی نبود. هر لحظه بازی میکرد. یک هنرپیشه قابل بود. نگران بودم که خبر دیدار را منتشر کند و بعد بازی را به هم بزند.»
بنا به روایت منتشر شده در این کتاب، حسن روحانی حتی حاضر میشود بپذیرید که خبر دیدار در میانه دیدار دو رئیس جمهور پخش شود، اما این اتفاق هم رخ نمیدهد. روحانی میگوید: «ما میگفتیم که اول دیدار انجام شود و بعد خبرش منتشر شود و خلاصه کار به جایی رسید که گفتند دیدار انجام شود و وسط جلسه خبرش هم اعلام شود. اما پیش از جلسه بازهم تیم ما به گفتگو و مشورت مشغول شدند و در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که با ترامپ امکان گفت وگوی برابر و صادقانه وجود ندارد. طرفهای خارجی هم این را میدانستند.»
گران شدن بنزین هم از مقاطع مهم ریاست جمهوری حسن روحانی بود که با حواشی زیادی روبرو شد و هنوز هم پس لرزههای آن گاه و بیگاه دامن او را میگیرد، شاید از همین روست که او تن به بیان ناگفتهها از این اتفاق سخت داده است.
روحانی درباره سختترین چالش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دوران ریاست جمهوری اش روایت میکند که «قصد داشتیم بنزین و گازوئیل را در بازار بفروشیم و برای دولت تأمین مالی کنیم. اما بدون اینکه به مردم فشار مضائف وارد شود. ما سه قوه در مورد اجرای این طرح توافق کردیم، ولی وقتی زمان اجرا رسید، در کاسه ما گذاشتند.»
او میگوید: «برای سفر استانی به کرمانشاه رفته بودم. به من خبر دادند که خبرگزاری فارس اعلام کرده که آخر هفته قرار است بنزین گران شود. مردم به خیابان ریختند، صف تشکیل شد، پمپ بنزین آتش زدند. در حالی که در آن مقطع اصلا قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم که برای چند ماه آینده را هم لغو کنید. هر روز یک داستان جدید پیش میآمد.»
نکته مهم اینجاست که روحانی خبر از دستگیری و بازجویی برخی افراد را میدهد؛ «غروب جمعه عدهای تصمیم گرفتند، دولت را زمین بزنند. بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجوییهای آنها موجود است که میگویند از چه کسانی دستور گرفته بودند.»
روحانی چندین بار گفته است که سینه او مخزن الاسرار است، مخزن الاسراری که بعید به نظر نمیرسد در آستانه انتخاباتی مهم باز شود و برخی ناگفته درباره برخی چهرههای شاخص گفته شود، مانند آنچه در مناظرات انتخاباتی درباره قالیباف فاش شد، همان زمان که رو به سرهنگ کرد و گفت؛ «مجبورم به مردم شریف ایران اعلام کنم که پرونده سال ۸۴ آقای قالیباف در اختیار من بود و نگذاشتم منتشر شود و با برخیها در دبیرخانه دعوا کردم که نباید در آستانه انتخابات هیچکس از این پرونده مطلع شود که اگر من آن مردانگی را نکرده بودم شما آقای قالیباف الان اینجا ننشسته بودید. آقای قالیباف شما که طرحت همیشه لوله کردن بود و هر وقت به دبیرخانه میآمدید میگفتید بگذارید من ظرف دو ساعت دانشجویان را لوله میکنم. ما اگر جلوی شما نایستاده بودیم که الان همه دانشگاههای ما پر از لوله بود.»
منبع: قرن نو