کد خبر : 663862

دلایل بی‌اعتمادی عمومی به روایت منتجب‌نیا

رسول منتجب‌نیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیرکل حزب جمهوریت، به سایت «خبرسراسری» گفت: مسئله رانت‌خواری فریاد همه را بلند کرده است به قول یکی از علما برای رفتن به هر اداره اول باید یک رانت پیدا کنید که شما را راه بدهند.

به گزارش نامه‌نیوز، به نقل از سایت خبرسراسری، رسول منتجب‌نیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیرکل حزب جمهوریت، درباره دلایل بی‌اعتمادی عمومی به گفت‌وگو پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

***

ریشه‌های بروز بی اعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی در حوزه‌های مختلف را ناشی از چه زیربناهایی می‌دانید؟

با تشکر از رسانه شما و با عرض تبریک ایام ربیع الاول. نسبت به این مسئله من یک مقدمه ای لازم می دانم عرض کنم که توجه به آن ضروری است. علما و دانشمندان تمامی فعل و انفعالات، عمل و عکس‌العمل انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کنند؛ دسته اول اعمال و رفتار فیزیکی یعنی کارهای خوب و بدی که انسان انجام می‌شود و مشهود است، قسمت دوم اعمال قلبی است یعنی اعمالی که ظاهر نیست و در روح انسان تحقق پیدا می کند مثل ایمان، اعتماد، یقین، خوش‌بینی، بدبینی، ظن و تردید و...که در قلب انسان بروز پیدا می کند و در ظاهر هم چیزی مشهود نیست مگر اینکه طرف عکس العملی نشان دهد و آن را ابراز کند وگرنه کسی از قلب کسی آگاه نیست.نسبت به دسته اول که فیزیکی است با دستور و فرمان و توصیه و رهنمود و حتی فضای تبلیغاتی و فضای سیاسی و اجتماعی می توان آن را ایجاد کرد و یا تغییر داد مثلا کسی کار بدی می کند به او توصیه می کنند که تغییر رفتار دهد،نسبت به اعمالی هم که در مورد خداوند انسان انجام می دهد مثلا عبادت یا گناه هم همینطور است بنابراین دسته اول را می توان با دستور و توصیه ایجاد کرد اما دسته دوم ضمن اینکه پدیده ای هست و دارای علت ها و عواملی هست اما یک سلسله مقدماتی به وجود می آید که این پدیده تحقق پیدا می کند یا ایجاد می شود یا تغییر پیدا می کند، یک نفر کاری می کند که انسان نسبت به آن اعتماد پیدا می کند یا کاری می کند که انسان به او بدبین می شود،مقدماتی دارد اما اینگونه نیست که شما را مجبور کنند که خوش بین یا بدبین باشید.نتیجتا وقتی مقدمات این امر تحقق یابد به دنبال آن اعمال قلبی هم محقق می شود؛مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در تفسیر آیه لا اکره ‌فی‌الدین درباره این مسئله بحث جالبی دارد و می‌گوید این آیه نسبت به اعمال قلبی است که به زور نمی‌توان گفت شما ایمان داشته باش یا نداشته باش. این بحث مقدماتی نسبت به افراد، جوامع و ملت ها صادق است یعنی هر فرد نسبت به فرد دیگر می تواند اعتماد داشته باشد یا نداشته باشد و می‌شود نسبت به علت‌های این بی‌اعتمادی یا اعتماد نیز در جامعه آن را بررسی کرد.یک ملتی نسبت به نظام و مسئولان خود اعتماد پیدا می کند یا چیز هایی می بیند که بی اعتماد می شود بنابراین این اعتماد و عدم اعتماد در اختیار افراد نیست و با اکراه و زور نیز محقق نمی شود.

اعتماد عمومی در سطوح مختلف مورد ضربه قرار گرفته است؛ به‌نظر شما تا چه حد از این بی‌اعتمادی ناشی از رفتار مسئولین است و در مقابل آن چه باید کرد؟

بلاشک اعتماد عمومی جامعه جز سرمایه های بزرگ یک نظام سیاسی است اگر یک نظام حکومتی اعتماد مردمی را به دنبال نداشته باشد پایه های آن سست می شود لذا پشتیبانی و حمایت مردم که نتیجه اعتماد مردم است، جزو سرمایه‌های بزرگ است. در کشور ما مراحل متفاوتی پشت سر گذاشته شده است. قبل از انقلاب مردم نسبت به حکومت شاه اعتماد نداشتند و نسبت به آن بدبین بودند. بعد از انقلاب مردم اعتماد پیدا کردند به دلیل حسن عمل مسئولان و دیدند که مسئولین خدمتگذار مردم‌اند. امام می‌گفت به من، «خدمتگذار» بگویید، بهتر از این است که رهبر بگویید و مردم ولی نعمت مسئولان هستند. وقتی مردم این اظهارات را می‌شنیدند و در عمل هم می‌دیدند و هر عملی که خلاف نظر مردم بود امام با آن مخالفت می‌کرد و چیز هایی که مردم بد می‌دانستند رفته رفته کنار می رفت و به جای آن صداقت جایگزین می شد. متاسفانه در دهه های اخیر این مسئله تغییر پیدا کرد به دلیل اینکه متاسفانه مردم شاهد بودند که برخی از مسئولان آنطور که مردم انتظار داشتند عمل نمی کنند و رفتار و زندگی و برخورد آن ها سلب اعتماد می کند،بی صداقتی و گزارش های غلط نیز تاثیر داشته است.یا فرض کنید که فساد اداری و دزدی و اختلاس که نسبت به آن در انقلاب موضع منفی وجود داشت اما یک مرتبه می بینیم که در نظام اداری ما مفاسدی به وجود می آید که کم نظیر است. مردمی که زندگی خود را به سختی اداره می کنند شاهد هستند که مسئولان هزاران میلیارد اختلاس کرده اند این روز ها میلیارد هم ارزشش کم شده است! این مسیر به مرور افزایش یافت و تیتر روزنامه ها و سایت‌ها به این موضوعات اختصاص یافت از طرف دیگر مسئولانی که باید پیشگیری کنند این کار را نکردند، مسئولانی که باید نظارت کنند، نظارت لازم را نکردند حتی مسئولانی که باید تعقیب و مجازات کنند نیز به هر دلیلی مجازات نکرده اند و هر وقت هم خبرنگاران سوال کردند گفتند پرونده آن ها مفتوح و در حال بررسی است.این حرف ها برای مردم بی اعتمادی می کند یا وابستگان برخی از مسئولان که درگیر قدرت شده‌اند ما انقلاب کردیم که وابستگان اختیار نداشته باشند اما یک مرتبه مردم شاهد هستند که وابستگان مسئولین یا در خارج ساکن‌اند یا در داخل از رانت استفاده می‌کنند. مسئله رانت‌خواری فریاد همه را بلند کرده است به قول یکی از علما برای رفتن به هر اداره اول باید یک رانت پیدا کنید که شما را راه بدهند. بعد هم با زور و توسل به قوه قهریه با مردم برخورد می کنند قرآن کریم می گوید نسبت به کافرین برخورد کنید یعنی کسانی‌که می خواهند با ملت بجنگند اما بین خودتان باید با مهربانی و محبت رفتار کنید؛ما گاهی زورمان به قدرت ها نمی رسد اما به ملت زور می‌گوییم. وقتی اعتماد ضعیف شود اقتدار نظام نیز از بین می رود،اما چه باید کرد؟باید علل و عوامل بی اعتمادی را پیدا کنیم و آن ها را از بین ببریم اگر پنهان کاری بوده شفافیت را جایگزین کنیم اگر بی صداقتی بوده صداقت را جایگزین کنیم اگر به مردم ظلم کردید باید اعتراف کنید و با محبت برخورد کنید تا این عوامل بی اعتمادی از بین برود و به مرور افکار و اندیشه مردم نسبت به نظام برمی گردد و نسبت به مسئولین اعتماد می یابند و آن وقت است که می توانیم در دنیا با اقتدار هر چه بیشتر حرف بزنیم.

لینک کوتاه: