اظهارات علیرضا مرندی؛ از تحلیل حوادث اخیر تا بیماری مهسا امینی
فارس/ رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور با اشاره به بروز اغتشاشات اخیر و موضعگیری برخی خواص، گفت:احتمال اینکه خواص نیز منحرف شوند یا زود قضاوت کنند یا بازی خورند وجود دارد. برخی که میخواهند به خارج از کشور بروند یا رفتند، بالاخره دوست دارند آن کشورها حامیشان باشند و لذا برای دلخوشی آنها خودفروشی میکنند.
چند روزی است که دشمنان قسم خورده این نظام و مرزوبوم با حمایت همه جانبه استکبار جهانی و به بهانههای واهی، سعی در بروز اغتشاش و ناامنی در کشور کردهاند و در این مسیر، تعدادی از هموطنان و نیروهای حافظ امنیت جان خود را از دست دادند و آسیبهای زیادی به اموال مردم و بیت المال وارد شده است. برای واکاوی این اغتشاشات با «دکتر علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور» به گفتوگو نشستیم که آنچه در ادامه از نظرتان میگذرد، مشروح این گفتوگوست.
آقای دکتر!چند روزی است اغتشاشگران به بهانه جان باختن دختر جوانی دست به اغتشاش و آشوب در کشور زده و امنیت جامعه به مخاطره افتاده است؛ به عنوان رئیس فرهنگستان علوم پزشکی شرایط موجود را تحلیل کنید.
بالاخره از اول پیروزی انقلاب اسلامی شاهد فراز و نشیبهایی در این نوع مسائل بودهایم؛ زمانی آرامش و بعضی اوقات نیز توسط جریان منافقین مانند خرداد ۸۸ و زمانهای مختلف مشکلاتی را داشتهایم و پشتسر گذاشتهایم. این حادثه نیز مانند بقیه است؛ یعنی این نیست که کشور ما با آن آشنا نباشد.
تخریب کار آسانی است
البته شیوههای آن تفاوت میکند و آن نیز شاید به خاطر کارهایی است که از خارج انجام میدهند و سرمایهگذاریهایی که آنها میکنند و روشهایی که آنها بلد هستند و ما نیز شاید به آنها احاطه نداشته باشیم. اصولاً تخریب کار آسانی است.
نیروی انتظامی ما که خودشان و مسئولان بالا دستشان افراد متدینی هستند،حتی در مقابل این تخلفات و یا جنایتهایی که افراد میکنند باز هم عکسالعملهای تند نشان نمیدهند.
در نتیجه به دلیل اینکه تدین و دین در وجود رهبر معظم انقلاب و همه مسئولان تا ردههای پایین وجود دارد بالاخره هر کاری را انجام نمیدهیم؛ مگر اینکه واقعاً برای ما روشن باشد و بتوانیم جواب خدا را بدهیم.
اکثریت افرادی که به میدان اغتشاش آمدند اصلا امینی را نمیشناختند
اصل قضیه این است که اگر دین نداشته باشید هر کاری را انجام میدهید؛ مانند دزدی، آتش زدن اموال، غارت بانک و... دولت نیز برای مردم است. اینکه ماشینهای مردم را آتش زده و پشت فرمان فرد را بکشیم و از جسد آنها داستانهایی بسراییم.مطمئن باشید اکثریت عظیم افرادی که در این صحنهها بودند، اصلاً آن خانم محترمهای که جان خود را از دست داد و پزشکی قانونی و کمیته ۱۹ نفره پزشکان به این نتیجه رسیدند که هیچگونه تخطی از جانب نیروی انتظامی صورت نگرفته را نمیشناختند.
غده هیپوفیز فرمانده همه غدد درون ریز بدن است
این فرد به علت اینکه غده هیپوفیزش را برداشتند؛ غده هپیوفیزی که فرماندهی همه غدد درونریز انسان است. وقتی شما آن را برمیدارید دیگر دچار دیابت بیمزه میشوید و مرتب آب از کلیههایتان دفاع میشود و بدن بیآب میشود. املاح را نیز با خودش میبرد.
تیروئید شما دیگر کار نمیکند و مجبور هستید دائم داروی تیروئید بخورید و از همه بدتر غده فوق کلیه از کار میافتد و باید به آن ترکیبات کرتون به طور مرتب داده شود و هر کدام از اینها که مصرف نشود،عوارض خاص خود را دارد. به هر دلیلی بالاخره این افراد به راحتی نمیتوانند استرسشان را حذف کنند.
به هر حال خیلی از این افراد حتی ممکن است اسم این خانم را هم ندادند و اینکه چه شده است؛ اما این را بهانه میکنند.وقتی بچه ۱۵-۱۶ ساله میآید، اینها آدمهای روشن سیاسی نیستند که تصمیم گرفته باشند که مثلا به این دلیل باید این کار را کنیم، بلکه هیجاناتی در آنها ایجاد میکنند. مثلاً بازیای در اینترنت بود که منجر به این میشد که دختر و پسرهایی در انتهای بازی به خودکشی برسند. چندین ماه قبل تلویزیون نیز نشان میداد که افرادی به خاطر آن بازی خودکشی کردند.
مغز شرکت کنندگان در اغتشاشات را شستشو دادند
بالاخره وقتی مغز افراد را بتوان شستشو داد از اینگونه تخلفات بروز میکند؛ مانند گروه داعش؛ همان گروهی که آمریکاییها گفتند و رئیس جمهور سابق آنها نیز گفت که ما داعش را درست کردیم. خب بالاخره این داعش یکسری آدمکش از جوانان ظاهراً مسلمان درست کرد.این داعشیها با مسلمانان به خصوص شیعه برخورد میکردند؛ در نتیجه اگر دین و اعتقادات عمیق مذهبی نباشد، دیگر فرد ترمزی ندارد و ممکن است هر جنایاتی مرتکب شود.
وگرنه تعداد اینها (افراد شرکت کننده در اغتشاشات) زیاد نبود، بلکه اینها به خاطر تحرکی بود که از اینجا به آنجا داشتند و بیشتر با موتورسیکلت در جاهای مختلف دیده میشدند، اما اینطور نیست که عده زیادی بوده باشند. وقتی ماشین آتشنشانی و آمبولانس را از بین میبرند طبیعتاً تعداد شهدا بیشتر میشود؛ اینها اعتقادات مذهبی قوی ندارند، خانوادههایشان این افراد را تربیت نکردند و تحت تأثیر اینترنت قرار میگیرند؛ضمن اینکه شنیدم همه چیز را آموزش میبینند؛مانند ساخت کوکتلمولوتف و ....
البته چیزهای دیگری است که از طریق جاسوسانشان منتقل میکنند. این توطئهها از اول پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. شما در جریان پیروزی انقلاب اسلامی دیدید که تعداد جمعیت مردم ایران و حضورشان خارقالعاده بود.
آنها به سربازان و نیروی مسلح گل میدادند؛ یعنی همان تفنگی که شاید روز قبل کسی را کشته بود در آن گل گذاشته و تقدیم میکردند. در حالی که اینجا ( در اغتشاشات اخیر) فرد را میکشند و آتش میزنند. بنابراین اینها اصلاً نه وجدان دارند و نه دین و اعتقادات، بلکه عامل یک تخریب و هرج و مرجی شده و عدهای از آنها منحرف شدهاند، اما برای ما تجربههای تلخ و فوقالعاده تلخی است؛مانند شنیدن شعارهایی که میدهند برای ما ناخوشایند است.
نگاه متفاوت حقوق بشری در آمریکا و فرانسه
البته به حمدالله این موضوع گسترده نبود، اما در خود آمریکا نیز در در انتخابات ریاست جمهوری قبلی یا در فرانسه و در زمان مکرون یکسال جلیقه زردها در خیابان میآمدند و آنها را میزدند، اما یک نفر نبود به آنها اعتراض کند؛ در صورتی که اگر جمهوری اسلامی هر کاری را انجام دهد این را به حقوق بشر میبرند.
غربیها از غنی سازی انرژی اتمی در ایران دادشان به هوا میرود
آنها دنبال بهانه میگردند. آنها این همه سلاح هستهای دارند اما ما اصلاً نمیخواهیم سلاح هستهای درست کنیم و به دفعات نیز گفتهایم و اصلاً با اعتقاد ما جور در نمیآید، اما از اینکه ما درصد غنی شدن را بالاتر ببریم داد و فریاد آنها به هوا میرود و نمیخواهند ما در هیچ چیزی پیشرفت داشته باشیم.
غرب مخالف پیشرفت ایران است
پهپادهایی که فرزندان سپاه ساختند، موشکهایی که میسازند و حتی ماهوارهای هم که به آسمان میفرستیم با آن مخالفند و اصلاً آنها با پیشرفت ما مخالف هستند و میخواهند ما مانند اول انقلاب مردمی غیر مسلح باشیم.
به دنبال تجزیه ایران هستند
چون میدانند مردم دین دارند میخواهند مانند یک لقمه چرب و نرم کشورمان را تجزیه کنند و یا دوباره حاکمیت را در دست خود گیرند؛ این است که مردم ما هوشیار بودند؛ کما اینکه در جمعه گذشته و روزهای دیگری نیز دیدید که به میدان آمدند و مانند 9 دی که آتش فتنه 88 را خاموش کردند، اقدام کردند.البته مطمئن هستم این دفعه آنقدر طول نمیکشد.
جوانان شرکت کننده در اغتشاشات تحت تاثیر ماهواره و فضای مجازی قرار دارند
به دلیل اینکه این افراد ایمان و دین نداشته و خدا را قبول ندارند به مردم این ظلمها را میکنند و افراد را میکُشند و زخمی میکنند؛ یا چادر از سر خانمی درمیآورند و خیلی کارهای دیگر؛ اینها همه به دلیل نبود اعتقادات در یک عدهای از نوجوانانی است که تحت تأثیر احساسات و عواطف توسط ماهواره و ... قرار میگیرند.
از زمان منافقین که بدتر نیست که چطور تعداد زیادی از افراد را میکشتند و مطمئن هستم خداوند این موضوع را نیز مانند بقیه کید و مکرهایی که بر علیه ما میکنند به سادگی میگذراند.
البته خسارتهای مالی و جانی خیلی زیادی ایجاد شده است؛ خانوادههایی که عزیزانشان را در نیروی انتظامی یا حتی مردم عادی از دست دادند. اینها برای خانوادهها بسیار بسیار سنگین است، اما وقتی انسان دین ندارد؛ مانند داعشیها اگر زورش برسد صدها نفر را میکشد.
بالاخره مأمورین امنیت ما هوشیار بوده و فداکاری خیلی زیادی دارند و با اینکه در معرض خطرات زیادی هستند تلاش میکنند آزارشان به افراد نرسد.
اگر اسلام امریکایی را داشتیم برخورد غرب اینطور نبود
طبیعی است که نه از جمهوری اسلامی و نه به خصوص از ما که شیعه هستیم خوششان نمیآید. اگر اسلام امریکایی را داشتیم این طور نبود و بعضی کشورها نیز این حالت را دارند، آنها هم دولتشان را قبول دارند و کاری به آنها ندارند. وقتی نفت آنها را بدزدند یا دلارهای آنها را ببرند، همان برای آنها کافی است، اما ما با اینها سرشاخ هستیم.
با این حال که ما مظلوم هستیم اما حق خودمان را میخواهیم و کشورهای دیگری هستند که از ما الگو میگیرند؛ در نتیجه اگر آنها بتوانند ما را سرکوب کنند به بقیه کشورها نیز میگویند بالاخره این جمهوری اسلامی که الگوی شما بود ببینید ما چه کارش کردیم!
بنابراین ما دلایل عدیدهای داریم که اینها دشمن ما باشند؛ به خاطر همه ابعادی که به آن اشاره کردم، اما من مطمئن هستم راهی به جایی نمیبرند؛چون مهمتر از همه خداوند خودش همیشه گفته است که طرفدار مظلومان و متدینین و افرادی است که ایمان دارند.
در کشور ما خوشبختانه آنهایی که ایمان بسیار بسیار قوی دارند و خداوند آنها را دوست دارد خیلی زیاد هستند. نمونه خیلی واضح آن واقع طبس بود که اصلاً ما خبر نداشتیم که آمریکاییها به آنجا آمدند و با هواپیما و بالگرد و این همه نیروی مسلح در بیابانهای طبس نشستند و قصد داشتند چه کاری انجام دهند، اما خداوند بدون اینکه ما خبر داشته باشیم شنهای بیابان را به حرکت درآورد و اینها به هم خوردند، سوختند و از بین رفته و فرار کردند.
یعنی وقتی که خبر هم نداریم خداوند حافظ ماست. اما در عین حال باید دین و ایمان خود را حفظ کنیم و مغرور نشویم و خدا را شکرگذار باشیم و از او بخواهیم ما را حفظ کند.از کشورمان نیز با همه جان و دل دفاع کنیم؛مانند شهدایی که در زمان جنگ از جان و مال و همه چیزشان گذشتند و به جبهه رفتند.
نیاز باشد مردم وارد عمل میشوند
ما نیز اگر خدای ناخواسته این اتفاقات بخواهد گسترش پیدا کند این کار را میکنیم و مردم نیز نشان دادهاند اهل عمل هستند، اما از بس این چیز کوچکی بوده، اکنون لزومی به اینکه مردم خودشان وارد صحنه شوند نبوده است وگرنه مردم به حساب آنها میرسیدند.
آقای دکتر! سازمان پزشکی قانونی درباره پرونده مرحومه مهسا امینی گزارشی اعلام کرد، اما برخی شبهاتی ایجاد کردند که شاید آن نتیجه اعلامی از سوی پزشکی قانونی دقیق و قطعی نبوده است؛ شما به عنوان کسی که تخصص پزشکی دارید در این خصوص بیشتر توضیح بدهید.
ببینید از روز اول برای بنده شخصاً روشن بود، اما خب گفتم شاید من اشتباه میکنم. پزشکانی که در پزشک قانونی جسد را دیده بودند و آنها که جسد را ندیده بودند اما پرونده را با دقت مرور کرده بودند؛ اینها هیچ گونه آثاری از ضرب و شتم بر بدن این خانم محترمه ندیده بودند.
اگر غده هپیوفیز فردی برداشته شود این خیلی زمینه پرمخاطرهای برای خیلی از ابتلائات است.کافی است که فرد دارویش را کم مصرف کند، فراموش کند یا تصمیم بگیرد که مصرف نکند و حتی اگر مصرف کند نیز در مقابل برخی مشکلات قرار گیرد؛ بالاخره یک واکنشی نشان میدهد.
یک غده طبیعی نیست که ترشح آن را بالا و پایین ببرد. بدن ما طوری است که وقتی هیپوفیز ما کار میکند در مقابل استرسها و مشکلاتی که پیش میآید این غدد مترشحه خودشان را تنظیم میکنند و معادل آن مشکلات در بدن قدرت دفاعی ایجاد میکند، اما اگر این فقط بخواهد با قرص، اسپری بینی و یا تزریق و ... تنظیم شود اینها دز مشخصی است که برای یک زندگی معمولی است و نه اینکه دچار هیجان یا گرفتاری شود.
بنابراین مثل روز روشن است که این واقع تلخ که اتفاق افتاد به دست انسانها اتفاق نیفتاده است. این واقع تلخ بود اما ما که واقعاً نمیدانیم که این خانم داروهایش را چقدر در آن ایام با دقت مصرف میکرده؛ کما اینکه حتی گزارشهایی هم که از برخی اعضای خانوادهاش میرسید گفتند که غیر از سرماخوردگی اصلاً به هیچ پزشکی مراجعه نکرده؛ در حالی که در آن زمان مدارک را که پیدا کردند نشان داد که این خانم چندین بار به پزشک متخصص و جراح مغز و اعصاب یا چقدر به فوق تخصص غدد مراجعه کرده است.
بنابراین اینها نشان میدهد که این خانم مشکل داشته است. وقتی هیپوفیز را بردارند این مخاطرات وجود دارد، اما اینکه خود این خانم چه نقشی داشته و با تعلل در خوردن دارو یا مصرف نکرده یا هر چیز دیگر را؛ نمیدانم چه اتفاقی افتاده است؟
پیامدهای زیاد برداشتن غده هیپوفیز
اما برداشتن غده هیپوفیز میتواند استعداد بروز مشکلات زیادی را برای آدم فراهم کند و چنین فردی متکی به مصرف منظم این داروها است.اگر یک ذره مثل فردی که بیماری دیابت دارد انسولین خود را مرتب تزریق نکند یا رعایت رژیم غذایی را نکند از بالا رفتن قند خونش حتی بیهوش شده و به کما میرود و می میرد یا اگر از طرفی زیادی انسولین تزریق کند قند خونش میافتد و میمیرد.
بنابراین آنچه به دست انسان درمان میشود اگر انسان مقداری اشتباه کند و دارویی را کم یا زیاد مصرف کند و از پرهیزی که دادهاند تخطی کند، این اتفاقات میافتد.
آن چیزی که خداوند به طور طبیعی در مغز گذاشته و آن غده هپیوفیز که تا وقتی لازم باشد تیروئید را بیشتر تحریک میکند تا بیشتر کار کند یا اگر نیاز باشد غده فوق کلیه را بیشتر تحریک میکند تا بیشتر کار کند و هورمونهایی که برای کنترل ادرار و ...نیز همینطور است؛ وقتی این کنترل نباشد مثل کشوری میشود که حکومتی نباشد و نیروی انتظامی نباشد و اغتشاش ایجاد میشود؛ در اولین ناهماهنگی ممکن است خسارت زیادی ببینیم.
آقای دکتر! در حوادث و اغتشاشات اخیر برخی خواص و نخبگان موضعگیریهایی داشتند؛ درباره اینکه برخی از خواص آمدند و به نوعی شعله اغتشاشات را شعلهورتر کردند توضیح داده و تحلیلی داشته باشید که چرا این افراد این طور برخورد کردند؟
روایتی از نخست وزیر و رئیس مجلس
ببینید، برخی افراد هستند که ظرفیت لازم را ندارند؛ برای اینکه استدلال کنند و حرف خود را با منطق بگویند. اینها از هر فرصتی استفاده میکنند. ما زمانی نخستوزیر در کشور داشتیم که بنده خودم پنج سال با آن به عنوان وزیر کار کردم، اما این فرد درست در 180 درصد مخالف امامی بود که زیردستش کار کرد و عملکردش این شد.
یا رئیس مجلسی داشتیم که منسوب به امام بود و عملکردش در خرداد 88، 180 درجه مخالف نظام شد و نیز افراد دیگری که بودند. بنابراین ممکن است بالاخره آدمهایی که منافق میشوند از ابتدا که منافق نیستند؛ مسعود رجوی و امثالهم شاید متدین بودهاند و بعد کم کم مارکسیسم و کمونیست شدند.
وقتی که آدم از راه خدا منحرف میشود خدا هدایتش نمیکند و خود قرآن نیز میگوید و حتی فرصت بیشتر برای تخریب بیشتر میدهد. بالاخره همین مسعود رجوی قبل از انقلاب جزو مبارزین بوده است و خواص ضد رژیم بوده، اما هرچه میگذرد با چپه شدن مواجه شد و به آنجایی رسید که حتی برای کشته کشتار مردم نیز تانک به میدان آورد یا آدمهای بیگناه بسیاری را کشتند.
یک عده نیز غفلت میکنند و همان چیزی که در رسانهها و از رسانههای بیگانهای مانند بیبیسی میشنوند،بیش از تلویزیون خودمان قبول میکنند؛به طوری که آدم خندهاش میگیرد. آنها همان مطالب شبکه اینترنشنال که برای عربستان سعودی است را باور میکنند و زود احساساتی میشوند و چیزی میگویند و بعد که میفهمند غلط بوده، نمیخواهند عذرخواهی کنند و بگویند اشتباه کردیم.
خب برخی که میخواهند به خارج از کشور بروند یا رفتند، بالاخره دوست دارند آن کشورها حامیشان باشند و لذا برای دلخوشی آنها خودفروشی میکنند؛ مانند همین خانم مسیح علینژاد یا زم که خوشبختانه توانستند او را دستگیر کنند.
بالاخره افرادی هستند که اصلاً جان افراد برایشان مهم نیست. وقتی که اعتقاد مذهبی نباشد هیچ چیز برایشان مهم نیست میکشند، میدزدند و هر کاری بتوانند میکنند. بنابراین آدمهایی نظیر اینها داریم؛شاید اینها یک روزی اینطور نبودند و بالاخره ایدههای متفاوتی داشتند اما ایمان قوی نداشتند و چپه شدند.
در خواص آدم منحرف نیز میتوانیم داشته باشیم
بعضیها نیز شاید گمراه میشوند و برخی نیز ممکن است خدای ناکرده خائن باشند. ما داشتیم افرادی حتی فرمانده نیروی دریاییمان یا قطبزاده که منحرف شدند. در خواص آدم منحرف نیز میتوانیم داشته باشیم. وقتی خدا به او رحم نکند و دینش محکم نباشد شیطان میتواند آن را گول بزند.
احتمال بازی خوردن خواص وجود دارد
بنابراین احتمال اینکه خواص نیز منحرف شوند یا زود قضاوت کنند یا بازی خورند وجود دارد. از آن طرف نیز شما میبینید مانند آقای مهاجرانی که در انگلیس است 2-3 بار دیدهام که راجع به رهبر معظم انقلاب قضاوتهایی کرده است، در مقابل کشوری که به آن پناه برده است. وی قبلاً گفته بود حتی یک نقطه خاکستری نیز در زندگی آقای خامنهای وجود ندارد.
یا ا ینکه چند روز پیش بیبیسی اعلام کرد رهبر انقلاب بیمار است و اصلاً نمیآید صحبت کند، اما ایشان آمدند و به دانشگاه افسری رفتند و به صورت ایستاده سخنرانی کردند. خب بالاخره آدمهایی هستند که حتی آن طرف آب هستند اما در عین حال مقداری منصفتر هستند و قضاوتشان در عین حال نسبت به رهبری منصفانهتر است.