کد خبر : 664131

محمود نیلی: خیزش‌های ناگهانی به دلیل صورت نگرفتن گفت‌وگو است

رئیس سابق دانشگاه تهران با اشاره به ضرورت ترویج فرهنگ گفت‌وگو در کشور گفت: خیزش‌هایی که به صورت ناگهانی شکل می‌گیرد به دلیل صورت نگرفتن گفت‌وگو است.

محمود نیلی، رئیس سابق دانشگاه تهران درباره به چالش کشیده شدن اعتراضات دانشجویی گفت: موضوع ورود نیروهای بیرونی به دانشگاه‌ها از بدو انقلاب مطرح بود. ورود نیروهای امنیتی به خوابگاه‌ دانشگاه تهران را می‌توان اوج مشکلات در قبال این موضوع دانست. سال‌ها پیش که ورود نیروهای امنیتی به خوابگاه با مشکلات عدیده‌ای همراه شد؛ شورای امنیت ملی موضوع ممنوعیت ورود نیروهای انتظامی و نظامی به دانشگاه‌ها را تصویب کرد. این مصوبه به این دلیل ابلاغ شد که به اعتراضات دانشجویی رسیدگی کند تا دانشجویان با بیان احساسات، خودشان را تخلیه کنند. اگرچه این گفتمان تند است اما گفتمانی شکل می‌گیرد و در نهایت به یک مفاهمه می‌انجامد.

به گزارش ایسنا، بخش هایی از گفت و گوی محمود نیلی را در ادامه می خوانید:

*ممکن است نیروهایی با کمک حراست به دانشگاه‌ها وارد شده باشند، اما نیروهای امنیتی و انتظامی وارد نشده‌اند.

*وقتی دانشجو محلی برای بیان نظریاتش پیدا نمی‌کند، هیجان‌زده می‌شود که در قالب اعتراض دانشجویی نظر خود را بیان می‌کند. اگر مدیریت دانشگاه با این مسئله کنار بیاید و از قبل با دانشجویان رابطه خوبی برقرار کرده باشد، در نهایت دو طرف به گفتگو و مفاهمه‌ می‌رسند.

*هنگامی که مفاهمه شکل بگیرد، اگر دانشگاه در کارش دچار اشکال باشد، آن را اصلاح می‌کند و دانشجویان هم ببینند که اعتراض آنها تند شده است، در عملکردشان تجدید نظر می‌کنند.

*معمولا مشکل زمانی پیش می‌آید که اعتراضات متاثر از حوادث بیرون باشد؛ در این شرایط مدیریت اوضاع سخت می‌شود.

*تجربه تاریخی در دانشگاه‌ها چه پیش و چه پس از انقلاب نشان می‌دهد که ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه‌ها هیچ‌گاه نتوانسته است اعتراضات را کنترل کند. زیرا ورود نیروهای بیرونی به دانشگاه‌ها اثربخشی نداشته است و چاشنی تداوم اعتراضات بعدی می‌شود. گروهی که باید خیلی خویشتن‌داری کنند، بیشتر نیروهای امنیتی هستند.

*انتظار می‌رود که این نیروها و فرماندهی آنها برای مدیرت بحران به خوبی آموزش دیده باشند. آنها بدانند که فضا را در شرایط بحرانی باید آرام کنند نه اینکه کاری کنند که بحران تشدید شود.

*برای حل مسائل چاره‌ای جز گفت‌وگو نداریم، مسئله گفت‌وگو در سطح ملی هم مطرح می‌شود. دولت‌های مدرن، مجلس، رئیس‌جمهور منتخب؛ هرکدام از این سازوکارها برای این است که مردم، مسیری برای خود پیداکنند و نظریاتشان را بگویند تا مسئولان و مدیران از انتظارات و دیدگاه‌های مردم مطلع شوند و سعی کنند بر مَدار مُدارا در جهت رضایت مردم حرکت کنند.

*چنین فرآیندی با گفتگو حاصل می‌شود. بعضی اوقات، ممکن است انتظارات و اعتراض مردم دقیق نباشد؛ در این شرایط، گفت‌وگو به کمک می‌آید. حوزه اجرا، دردسر خودش را دارد اما شنیدن نظرات مردم در قالب گفت‌وگو بهترین شیوه مشورت‌دادن به مسئولان است.

*در جریان شکل‌گیری اعتراضات و بعضا بحران‌های ناشی از آن، مؤلفه‌های "قبل از بحران"، "حین بحران"،  و "بعد از بحران" وجود دارد، اما همه افراد به ارائه راهکار به حین بحران ورود می‌کنند. در حالی که پیش از وقوع بحران باید به مسائل ورود و چاره‌اندیشی کنیم.  

*به امید خدا، این بحران‌ها با حداقل ضایعات و تلفات کنترل می‌شود ولی نکته اینجاست که بعد از بحران، مسائل به دست فراموشی سپرده می‌شود.در حالی که بهترین شیوه مدیریت بحران، این است که قبل از بحران حوادث را شناسایی کنیم.

*شناخت حوادث در سایه گفت‌وگو و بیان نظرت در چارچوب منطقی رخ می‌دهد. اگر گفت‌وگو کنیم و سپس برای اصلاح سعی کنیم، معمولا به بحران نمی‌رسیم. اگر یک بحران در این شرایط شکل بگیرد، کوچک است و به راحتی حل می‌شود.

*دنیا عدم تشکیل کلاس‌ها را با شرط رعایت چارچوب‌ها به رسمیت شناخته است،  گاهی دانشجویان برای بیان نظریات، نارضایتی و اعتراض سعی می‌کنند که اعتراض خود را با نرفتن به کلاس‌های درس نشان دهند. من به عنوان یک عضو هیئت‌علمی دوست دارم که موضوع به کلاس نرفتن، کمتر رخ دهد. زیرا دانشجویان از موضوع تعطیلی کلاس‌های دانشجویان متضرر می‌شوند؛ همچنین نهاد علم در این شرایط نمی‌تواند مسئولیت‌هایش را به خوبی انجام دهد. آموزش‌و پژوهش، نیاز کشور است.

*اگرچه دوست نداریم که کلاس‌ها تعطیل شوند اما به عنوان یک حرکت سمبلیک، لازم است آن را بپذیریم.  هنگامی که دانشجویان احساس می‌کنند به نظریات شان توجه نمی‌شود از این ابزار استفاده می‌کنند.

*البته من ندیده‌ام که دانشگاه تهران با این اعتراضات برخورد کند. اگر مدیران دانشگاه‌ها با دانشجویان صحبت کنند و این مسئله به دانشجویان بگویند که پیام آنها را شنیده‌اند و سعی می‌کنند که پیامشان به مسئولان را منتقل کنند.

*به طور قطع دانشجویان که برای تحصیل به دانشگاه آمده‌اند به کلاس‌ها باز می‌گردند؛ آنها می‌خواهند درس بخوانند و موفق بشوند اما گاهی عرصه تنگ می‌شود و دانشجویان از حقی که در دنیا پذیرفته شده یعنی تعطیلی کلاس‌ها استفاده می‌کنند. ما باید تا جایی که می‌توانیم از این حق‌ها استفاده نکنیم و سعی کنیم که آن را به شکل سمبلیک برگزار کنیم.

*آموزش مهارت‌های نرم برای دانشجویان لازم است،  اگرچه این موضوع ضروری است اما از محدود بودن این آموزش‌ها در کشور رنج می‌بریم.

*حوزه آموزش نرم بسیار وسیع است و شامل مواردی مانند خلاقیت، نقادی، خود مدیریتی، کار گروهی و کارآقرینی می‌شود. این موارد به دانشجویان باید آموزش داده شود. اگر این مسائل به دانشجویان آموزش داده شود، طبیعا کنش‌گری که یکی از اجزای آن است، شکل می‌گیرد. آموزش‌های نرم فقط برای دوران تحصیل کاربرد ندارد بلکه برای دوران دانش‌آموختگی هم نیاز است.

*دانشجویان دانشگاه تهران، مهارت‌های نرم را به صورت ضمنی در قالب تشکل‌ها، کارگروه‌های فرهنگی و دانشجویی و زندگی خوابگاهی آموزش می‌بینند، اما هنگامی که به آموزش نرم در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی ورود می‌کنیم با خط قرمزهایی مواجهه می‌شویم که یک مشکل است.

*تمام دانشجویان در قالب تشکل‌های رسمی دارای یک نهاد برای بیان نظریات خود نیستند، تشکل‌های حوزه سیاسی در دانشگاه‌ها حضور دارند اما محدود هستند و همه دانشگاه را دربرنمی‌گیرند. به نظر می‌رسد، اگر فرصت ایجاد این تشکل‌ها را به دانشجویان دهیم، به طور طبیعی آموزش هم شکل می‌گیرد.

*دانشجویان در تشکل‌های علمی، فرهنگی، ورزشی، هنری و سیاسی به خوبی کار می‌کنند. اگر به دانشجویان اجازه داده شود که تشکل های سیاسی خود را داشته باشند، به راحتی با یکدیگر کار می‌کنند ولو اینکه با یکدیگر رقابت کنند.

* بخش اعظمی از دانشجویان برای بیان دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی خود دارای محدودیت هستند و کسی آنها را نمایندگی نمی‌کند به همین دلیل، ممکن است حرکت‌های تند اعتراضی شکل بگیرد.

*دانشگاه، چارچوب و برآیند دارد و دانشجویان به اندازه قابل قبولی دارای دانش و پختگی لازم هستند، لذا باید مقداری مسیرها را بازتر کنیم و نهادهای محدودیت‌زا، محدودیت‌ها را بردارند. در این شرایط می‌توان امیدوار بود که کنشگری شکل می‌گیرد.

لینک کوتاه: