شقاقی، اقتصاددان تحلیل کرد:
پشت پرده رکوردشکنی مداوم قیمت دلار در بازار
شقاقی استاد دانشگاه با بیان اینکه تورم یک آتش زیر خاکستر است که وزیدن باد، این آتش را شعلهور میکند، گفت: «عواملی دخیل هستند که این آتش زیر خاکستر به وجود میآید. این عوامل در داخل اقتصاد ایران عبارتند از پنج ناترازی؛ ناترازیهای بودجهای، بانکی، تجاری، حساب سرمایه و ناترازیهای شکاف عرضه و تقاضای کل اقتصاد. اینها ریشههای تورم در اقتصاد ایران هستند و آن نااطمینانیها و انتظارات تورمی مثل همان باد هستند که وقتی به وزش در میآید، آتش زیر خاکستر را شعلهورتر میکند.»
یک کارشناس مسائل اقتصادی درخصوص مهمترین ماموریت دولت در زمینه اقتصاد میگوید که دولت باید کنترل تورم را در اولویت قرار دهد. چراکه اگر نتوانیم تورم را کنترل کنیم، به افزایش قیمت ارز منتهی میشود. وقتی قیمت دلار افزایش پیدا میکند، هم داراییها و هم قیمت کالاها و خدمات بالا میرود و قدرت خرید مردم را کاهش میدهد. حتی کنترل تورم به مراتب از مقابله با رکود اقتصادی اولویت دارد. چون اگر تورم بالا باشد، تولیدی شکل نمیگیرد. تورم ۴۰، ۵۰ درصد یک حالت بیثبات اقتصاد کلان است و برای تولید مضر است. بر این اساس تورم بالا خود محرک رکود اقتصادی است، چون دلالی و سوداگری را بیشتر میکند و عملا بازارهای غیر مولد را رشد میدهد.
وحید شقاقی شهری، در گفتگو با «انتخاب» درخصوص علل ثبت رکوردهای جدید در بازار ارز، بیان کرد: «عوامل سیاسی، اقتصادی و بینالمللی در این موضوع دخیل هستند. تورم بلند مدت ایران حدود ۲۰ درصد بوده است، یعنی از سال ۱۳۱۶ تا ۱۴۰۰. ولی از سال ۱۳۹۷ به بعد میانگین تورم پنج ساله اخیر، حدود ۴۰ درصد شده است. امسال هم آماری که برای آبان ماه اعلام شد، میزان حدود ۴۳ درصد بوده و پیشبینی میشود که در محدوده بین ۴۳ تا ۴۸ درصد تورم سال ۱۴۰۱ باشد.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه تورم یک آتش زیر خاکستر است که وزیدن باد، این آتش را شعلهور میکند، گفت: «عواملی دخیل هستند که این آتش زیر خاکستر به وجود میآید. این عوامل در داخل اقتصاد ایران عبارتند از پنج ناترازی؛ ناترازیهای بودجهای، بانکی، تجاری، حساب سرمایه و ناترازیهای شکاف عرضه و تقاضای کل اقتصاد. اینها ریشههای تورم در اقتصاد ایران هستند و آن نااطمینانیها و انتظارات تورمی مثل همان باد هستند که وقتی به وزش در میآید، آتش زیر خاکستر را شعلهورتر میکند.»
شقاقی افزود: «در سالهای اخیر ریشههای تورم تشدید شده است. یعنی ناترازیهای بودجهای و بانکی تشدید شدهاند و به دلیل تحریمها هم کسریهای تجاری ما شدت پیدا کرده است. همچنین مجدد به دلیل تحریمها و ضعف هماهنگیهای داخلی، شکاف بین عرضه و تقاضا هم بیشتر شده است. همه اینها دست به دست هم دادهاند تا ناترازیها بیشتر شود. با تشدید ناترازیها هر زمان انتظارات تورمی یا نااطمینانیها روشن شود، آتش هم شعلهور میشود. در هفتههای اخیر شاهد هستیم که این باد شروع به وزش کرده است یعنی نااطمینانیها و انتظارات تورمی بیشتر شده است.»
وی ادامه داد: «با تشدید ناترازیها عوامل بنیادین تارم عملا شعلهور شدهاند و ماحصلش روشن شدن موتور تورم بوده است. وقتی تورم افزایش پیدا میکند، خود موجب افزایش نرخ دلار میشود و به دنبال آن با یک وقفه زمانی، خود افزایش قیمت دلار در تورم هم اثر میگذارد. در واقع عملا یک چرخهای شکل میگیرد و این شرایطی است که ما در تورم اقتصاد ایران مشاهده میکنیم.»
این اقتصاددان ضمن تاکید بر اینکه تورم اقتصاد ایران هم مثل تورم جهانی یک پدیده کاملا اقتصادی است، اظهار کرد: «تا زمانی که به اصول اقتصاد پایبند نباشیم، همچنان معضل تورم را داریم. آمارها هم نشان میدهد که از سال ۱۳۱۶ به بعد میانگین تورم ۲۰ درصد بوده است. یعنی ما یک تورم بلندمدت داریم که نشان میدهد ریشههای تورم در اقتصاد ایران همیشه بوده و به تدریج هم وضعیت بدتر شده است. بدین معنا، چون ناترازیها، اصلاح و جراحی نشدهاند، شدت هم پیدا کردهاند.»
شقاقی در پاسخ به این پرسش که چرا سیاستهایی که بانک مرکزی برای کنترل بازار اتخاذ کرد، همچون انتشار اوراق ارزی و سکه، نتوانست موثر واقع شود، گفت: «اینها راهکارهای کوتاه مدت است. چیزی مثل انتشار اوراق ارزی یک ابزار موقتی است و در کنارش اعتماد هم به این ابزار لازم است. وقتی این ابزار با پشتوانه اعتماد مردم همراه نباشد، اثربخش نیست. در گذشته هم یکبار از ابزار انتشار اوراق ارزی یا حساب ارزی استفاده کردیم. بدین صورت که حساب ارزی را مردم باز کرده بودند، ولی در سررسید وقتی مراجعه کرده بودند، معادلش ریال تحویل داده شد نه دلار که در اینجا یک خلف وعده صورت گرفته بود. اما مسئله اصلی این است که این ابزار موقتی است و تا زمانی که نتوانیم ریشهها را اصلاح کنیم، به ویژه در شرایط کنونی که انتظارات تورمی بالاست، جواب نمیدهد.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه بیان کرد: «وقتی بانک مرکزی این ابزار را شروع کرد، من دو دل بودم و به قطعیت نمیتوانستم بگویم که آیا استقبال میشود یا نه؛ لذا الان که نااطمینانیها خیلی بیشتر شده است، مردم از اوراق ارزی عملا استقبالی نکردند. البته دولت شرایط سختی دارد و باید دست به حل ریشههای تورم بزند. یک زمانی من حساب کرده بودم که دستکم ۱۲ جراحی نیاز است تا پنج ریشه تورم را به تدریج کنترل یا حل کنیم. اگر این پنج ریشه اصلی، متناسب با ۱۲ جراحی انجام نشود، آتش زیر خاکستر همچنان باقی خواهد ماند و با هر نااطمینانی و تشدید انتظارات تورمی شعلهور خواهد شد.»
وی در پاسخ به اینکه این ۱۲ جراحی اقتصادی شامل چه مواردی میشود، گفت: «برای ناترازی بودجهای دستکم نیاز به سه جراحی در زمینه اصلاح نظام مالیاتی، حل ناترازی صندوقهای بازنشستگی و اصلاح ساختار کلان بودجه، داریم. همچنین برای ناترازی بانکی هم نیاز به اصلاح ساختار بانکی کشور داریم تا درگیر بنگاهداری نشوند و بتوانند جلوی خرید نقدینگی سیستم بانکی را بگیرند.»
شقاقی درخصوص جراحی اقتصادی در زمینه ناترازی کسریهای تجاری، افزود: «حداقل دو جراحی نیاز داریم؛ یکی بحث اصلاح نظام واردات کشور است که جلوی واردات بی رویه، کالاهای لوکس و غیر ضروری و حتی در حوزه واردات غیررسمی، مانع ایجاد شود. بحث دیگر اصلاح ساختار برای تدوام صادرات غیر نفتی است. چراکه هر چه صادرات غیرنفتی با مشکل مواجه شود، ناترازی ارزی ما را تشدید میکند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «ناترازی حساب سرمایه هم حداقل دو جراحی میخواهد؛ یعنی اصلاح ساختارهای اقتصاد کلان و بهبود محیط اقتصاد کلان ایران برای ورود سرمایه و اصلاحاتی در محیط اقتصاد کلان برای جلوگیری از خروج سرمایه. همچنین برای کاهش شکاف عرضه و تقاضای کل اقتصاد هم دستکم سه چهار جراحی لازم است. از جمله اصلاح ساختار نظام توزیع یا بهبود محیط کسب و کار، اصلاحاتی در جهت رقابتپذیری اقتصاد کلان و کنترل انحصارات و اصلاح ساختارها در جهت توسعه بخش خصوصی. موارد یاد شده برای این است که عرضه کل اقتصاد را افزایش دهیم، چون در غیر اینصورت این مازاد تقاضا همچنان تورمساز خواهد شد. این ۱۲ جراحی برای حل پنج ریشه ناترازیهاست که میتوان باز هم مواردی را اضافه کرد.»
شقاقی در پایان خاطرنشان کرد: «ماموریت مهم دولت باید کنترل تورم باشد. چراکه اگر نتوانیم تورم را کنترل کنیم، به افزایش قیمت ارز منتهی میشود. وقتی قیمت ارز افزایش پیدا میکند، هم داراییها و هم قیمت کالاها و خدمات بالا میرود و قدرت خرید مردم را کاهش میدهد؛ بنابراین مهمترین ماموریت هر دولتی در دنیا کنترل تورم است. حتی کنترل تورم به مراتب از مقابله با رکود اقتصادی اولویت دارد. چون اگر تورم بالا باشد، تولیدی شکل نمیگیرد. تورم ۴۰، ۵۰ درصد یک حالت بیثبات اقتصاد کلان است و برای تولید مضر است. بر این اساس تورم بالا خود محرک رکود اقتصادی است، چون دلالی و سوداگری را بیشتر میکند و عملا بازارهای غیر مولد را رشد میدهد.»