کد خبر : 668976

هاشمی: وعده‌های مدیران به سران نظام خبال‌بافی است

، فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

مدیران به سران نظام، ی بدهند که قابل تحقق باشد؛ اینها که می‌گویید خبال‌بافی است

گزارش‌ها و وعده‌هایی که بعضی از مدیران اجرایی کشور به سران نظام می‌دهند آن‌قدر با وضع موجود کشور فاصله دارد که حتی اگر بخشی از آن هم محقق شود شاهکار است، اما در عمل شاهد هستیم به‌ جای پیشرفت در شاخص‌ها، پسرفت اتفاق می‌افتد.

مدیران به سران نظام، وعده‌هایی بدهند که قابل تحقق باشد؛ اینها که می‌گویید خبال‌بافی است

اعتمادآنلاین |

محسن هاشمی، فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در روز حمل و نقل، مسوولان وزارت راه و شهرسازی در وعده‌ای جدید گفته‌اند قصد دارند سهم سامانه ریلی از ظرفیت حمل بار در کشور را براساس برنامه‌ ششم از 10درصد به 30درصد برسانند. البته مزیت‌های حمل و نقل ریلی آن‌قدر بالاست، ازجمله صرفه‌جویی در مصرف سوخت و کاهش آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایمنی و هزینه نگهداری که هر شنونده‌ای را خوشحال می‌کند.

این قول، یعنی ناوگان باری ریلی کشور که از سال 1310 و پس از انقلاب در دولت‌های مختلف به حدود 11 هزار کیلومتر خطوط اصلی گسترش یافته و با وجود همه سرمایه‌گذاری‌ها طی حدود 90 سال، هم‌اکنون توان جابه‌جایی 10درصد از حجم بار کشور را دارد، به ‌یک‌باره ظرفیت آن سه برابر شود کاری دشوار خواهد بود.

ضمنا باید درنظر گرفت که در جهان معمولا حمل و نقل ریلی معمولا 50درصد ارزان‌تر از حمل و نقل کامیونی است که در کشور ما چنین نیست. می‌دانیم که صنعت حمل و نقل ریلی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی کشورها محسوب می‌شود.

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس علاوه بر لزوم بازسازی و اصلاح خطوط، متوسط عمر حدود 30 هزار واگن باری در ایران حدود 30 سال است که البته به نظر 70درصد آن از رده خارج نیز فرض می‌شوند. 40درصد از 95 لکوموتیو موجود بیش از 40 سال عمر دارند و لذا مشکل اصلی منابع مالی و تامین تجهیزات متحرک است.

البته این هدف در چشم‌انداز 20 ساله در افق 1404 پیش‌بینی شده بود، اما شرط تحقق آن رشد 8درصدی اقتصاد کشور طی این 20 سال بود که اقتصاد ایران طی 17 سال گذشته باید حداقل 300درصد رشد می‌کرد، اما براساس آمار‌های رسمی در رشد و توسعه کشور علی‌رغم پیشرفت فرضی، مثبت نبوده است. به عبارتی دیگر تحقق این وعده هم با فرض اینکه 30درصد از بهره‌وری تجهیزات و ریل و مسیر موجود استفاده شود.

نیازمند سرمایه‌گذاری حداقل 10 میلیارد دلاری در صنعت ریلی است که طبیعتا به دلایل گفته شده در مقاله قبل در مورد صنعت هوایی، تحقق آن در کوتاه‌مدت در حد آرزوی نزدیک به محال است. مگر اینکه کشتیبان را سیاسی دگر بیاید.

نکته جالب در این میان، حساب کردن روی درآمد ترانزیتی از صنعت ریلی است که بخش عمده آن با یارانه انرژی تامین می‌شود و کل ترانزیت بار، در سال‌های اخیر برای کمتر از 10 میلیون تن، حدود 200 میلیون دلار برآورد شده که بخش ریلی آن در سال 1400 حداکثر به 2 میلیون تن می‌رسد.

بعضی وعده تحقق یک تا 5 میلیارد دلاری یعنی تا 30 برابر شدن آن را می‌دهند که بسیار بعید است حتی چند برابر شود چه رسد به 30 برابر؟ و در همین حال درآمد ترانزیت هوایی از کشور را که نیاز به سرمایه‌گذاری و زیرساختی ندارد و صرفا هواپیماهای بین‌المللی برای عبور از آسمان ایران حق ترانزیت پرداخت می‌کنند، به خاطر سانحه تلخ پرواز اوکراین در سال 98، کاهش یافته و اگر سیاست صحیحی بر این حوزه حاکم شود، درآمدی معادل یک میلیارد دلار برای کشور به ‌دلیل موقعیت جغرافیایی خاص ایران با کمترین هزینه‌ای می‌تواند ایجاد کند که همین مبلغ می‌تواند در نوسازی صنعت هوایی کشور کمک بزرگی باشد اما متاسفانه اکنون درآمد ایجاد شده کمتر از ظرفیت موجود است که باید به ترانزیت هوایی بار و مسافر و عبوری آن توجه ویژه شود.

در مجموع می‌توان گفت که گزارش‌ها و وعده‌هایی که بعضی از مدیران اجرایی کشور به سران نظام می‌دهند آن‌قدر با وضع موجود کشور فاصله دارد که حتی اگر بخشی از آن هم محقق شود شاهکار است، اما در عمل شاهد هستیم به‌ جای پیشرفت در شاخص‌ها، پسرفت اتفاق می‌افتد و ریشه نارضایتی و مشکلات اجتماعی، معیشتی و اقتصادی کشور هم تفاوت فضا وزمین، وعده وعمل و واقع‌گرایی با خیالبافی است که فقط می‌توان به آن، پیشرفت‌نمایی یا فعال‌نمایی به جای واقع‌گرایی و عمل‌گرایی اطلاق کرد. حداقل به تأسّی از رهبر معظم انقلاب در مورد پیشرفت از مواردی بگویند که انجام شده است نه مواردی که امید به انجام با شرایط فعلی نزدیک به محال است. یا به دقت به قول خود عمل نمایند.

 

لینک کوتاه: