کد خبر : 670000

شیعیان عراقی هم طرفدار نام جعلی خلیج فارس هستند؟

امروزه در عراق کاربرانی وجود دارند که عکس پروفایل‌شان گنبد طلایی حرمین کربلا است و در عین حال هشتگ خلیج ع ر ب ی را ترویج می‌کنند.

مناقشه اخیر بر سر نام خلیج فارس میان ایران و عراق پرده از تحولی عمیق در جامعه شیعیان عرب عراق برداشت که محافل علمی و سیاسی در ایران معمولا آن را نادیده می‌گیرند یا شاید هم از آن آگاه نیستند.

به گزارش فرارو، اختلافات بر سر خلیج فارس این بار دو ویژگی متمایز داشت: نخست؛ آغازگر آن سیاستمداران شیعه عراق بودند و دوم اینکه نخست وزیری به این اختلافات دامن زد که درست یا غلط به عنوان متحد ایران شناخته می‌شود. کسانی که از این دو نکته غافلگیر شدند احتمالا شناخت کمی از روند تحولات سیاسی و خصوصا فرهنگی در عراقِ پسا داعش دارند.

قبل از ورود به این تحولات ابتدا لازم است این نکته یادآوری شود که عموما شیعیان عراق - در دو سطح دولتی و مردمی- هنوز خواهان روابط خوب با ایران هستند؛ هر چند که مختصات این روابط ممکن است با آنچه تاکنون در جریان بوده، تفاوت‌هایی داشته باشد.

اگر از مقتدی صدر و جریان ملی‌گرای وی بگذریم، این پرسش همچنان حائز اهمیت است: چه شد که محمد السودانی، نخست وزیر جدید عراق که از بطن نیرو‌های متحد ایران به نخست وزیری رسید، این چنین با حرارت از نامگذاری خلیج فارس به خلیج ع ر ب ی دفاع می‌کند و مسابقات ورزشی با کشور‌های عربی در بصره را رویدادی «فراتر از فوتبال» می‌بیند؟

مواضع اخیر برخی سیاستمداران متنفذ شیعه عراق خصوصا در زمینه نزدیکی با کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس از بسیاری جهات قابل تأمل هستند. معنای این مواضع زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم روزگاری نه چندان دور شیعیان عرب عراق این کشور‌ها را علت بدبختی خود و عراق می‌دانستند.

برای واکاوی این موضوع بد نیست نگاهی به انواع ناسیونالیسم در عراق و تحولات این کشور در چند دهه اخیر بیندازیم. عراق در کنار مصر و سوریه یکی از سه پایگاه تاریخی ناسیونالیسم عربی - یا به تعبیر دیگر پان‌عربیسم- است. از لحاظ علمی، پان‌عربیسم به ناسیونالیسمی گفته می‌شود که داعیه همگرایی همه جهان عرب از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس را دارد. رژیم بعث عراق خود را نماینده این نوع ناسیونالیسم می‌دانست.

اما رژیم بعث به رغم داشتن چنین داعیه‌ای، نتوانست شیعیان عرب عراق را جذب کند. صدام حسین در حالی دنبال یافتن اشتراکات با – مثلا عرب‌های موریتانی- رفت که میلیون‌ها عرب شیعه عراق را از ناسیونالیسم پان‌عربیستی متنفر ساخت. نتیجه این شد که شیعیان پان‌عربیسم صدام را علت بدبختی خود دیدند. از دیدگاه آنان، صدام کسی بود که ثروت‌ها و دارایی‌های عراق را به خاطر ملی گرایی پان‌عربیستی‌اش در جهان عرب بذل و بخشش کرد و عراق را فقیر نگه داشت. در یک کلام، صدام عراق را فدای جهان عرب کرد.

این احساسات فروخورده در سال ۲۰۰۳ فوران کرد و سیلی از دشنام از سوی شاعران، روشنفکران و سیاستمداران شیعه عرب - حتی بعضا از جریان صدر- روانه جهان عرب شد. در این فضا، تاکید بر هویت شیعی عامل تمایز با جهان عرب بود که عمدتاً سنی مذهب است. شیعیان عرب عراق با صدای بلند هویت شیعی خود را فریاد زدند و بدون اینکه نگران باشند جهان عرب چگونه به آنان بنگرد با افتخار اعلام کردند که شیعه هستند. در این سیاق بود که محبوبیت ایران، به عنوان نماینده تشیع در جهان، به اوج خود رسید.

تشیع، اما یک عنصر در هویت شیعیان عراق است. عنصر دیگر عرب بودن است که اگرچه زمانی تحت الشعاع تشیع قرار گرفت، اما هرگز کاملا از بین نرفت. شیعیان عرب از همان ابتدا آرام آرام نسخه متفاوتی از عربیت برای خود صورت بندی کردند که در عین تفاوت با جهان عرب، اشتراکاتی با آن دارد. به عبارت دیگر، عربیت شیعیان عراق «بومی» شده و هرگز داعیه پان‌عربیستی ندارد. اما در بطن خود این پتانسیل را دارد که در شرایطی به جهان عرب نزدیک یا دور شود.

تحقق این پتانسیل به عوامل متعددی نیاز دارد. آیا جهان عرب هویت شیعی عرب‌های عراق را به رسمیت می‌شناسد؟ آیا جهان عرب به عربیت بومی شده عراق احترام می‌گذارد؟ تلقی شیعیان عرب عراق از رابطه‌شان با ایران چیست؟ رابطه ایران و عراق چه مختصاتی دارد؟

همه این پرسش‌ها در فهم شرایط کنونی عراق اهمیت دارند. در سال‌های اخیر، سیاسمتداران شیعه عراق به سمتی حرکت کرده اند که روابط خود با ایران و جهان عرب را «متوازن» کنند. اینکه این سیاستمداران مدام تاکید می‌کنند که عراق وارد صف بندی‌های منطقه‌ای نمی‌شود در همین راستاست. تلاش برای وساطت میان ایران و عربستان شاهد دیگری در این زمینه است. به عبارتی، سیاستمداران عراق «وسط بازی» را ضامن منافع عراق می‌بینند. نکته مهم اینکه تصور می‌شد که این وسط بازی با رفتن مصطفی الکاظمی تمام خواهد شد. اما محمد السودانی، در اقدامی قابل تامل، دقیقا همان مسیر را دنبال می‌کند. به همین دلیل است که السودانی جام بصره را فراتر از فوتبال و یک «عروسی عربی» می‌بیند.

در بحبوحه این تحولات سیاسی، فرهنگی و دیپلماتیک ناگهان موضوع خلیج فارس مطرح می‌شود و شوکی به افکار عمومی ایران وارد می‌کند. دلیل این شوک این است که تحولات زیرپوستی در جامعه شیعیان عراق عموما نادیده گرفته می‌شود. اینکه سیاستمداران شیعه عراق بر امتناع از به کار گیری اسم خلیج فارس اصرار می‌کنند، نکته‌ها دارد.

در ماجرای مناقشه خلیج فارس، این کاربران شیعه بودند که هشتگ زدند و اسم خلیج ع ر ب ی را در شبکه‌‎های اجتماعی مطرح کردند. امروزه در عراق کاربرانی وجود دارند که عکس پروفایل‌شان گنبد طلایی حرمین کربلا است و در عین حال هشتگ خلیج ع ر ب ی را ترویج می‌کنند. این دگوگونی چند لایه مستلزم شناخت علمی و دقیق است و صرفا نمی‌توان با نگاهی تک بعدی با آن مواجه شد. فضای کلی شیعیان عراق، ضد ایرانی نیست، اما گاه و بی گاه اختلافاتی بوجود می‌آیند که اگر عقبه آن‌ها شناخته نشود، ممکن است عمیق‌تر شوند.

لینک کوتاه: