فلاحت پیشه: تا حرف میزنیم میگویند اینها غربگرا هستند
یک عضو سابق کمیسیون امنیت ملی گفت: از زمانی که بحث احیای برجام مطرح شده است منافع ملی ما قربانی کشورهای دیگر شده است، تا سخن بگویید فریاد میزنند اینها غربگرا هستند.
حشمت الله فلاحت پیشه عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: در سند چشمانداز بیست ساله در افق ۱۴۰۴ ایران کشوری است که در بین بیست و شش کشور منطقه، با تعامل سازنده با دنیا قدرت اول به شمار می رود.
به گزارش خبرآنلاین، بخش هایی از گفت و گوی فلاحت پیشه را در ادامه می خوانید:
من معتقدم در زمینه سیاست خارجی در برخی جاها صورت گرفته و متاسفانه در برخی جاها صورت نگرفته است و به همین دلیل اکنون دشمنی های کاذب بر علیه ایران در حال افزایش هست و مصادیق آن را در مصاحبه های خودم گفتم و ایران را به عنوان یک تهدید برای حوزه های مختلف معرفی میکنند ولی واقعیت این نیست. ولی چرا این نگاه تهدید کاذب و تهدید نمایی ایران بزرگ شده؟
این نشان دهنده ضعف سیاست خارجی ایران هست، ما مثلا میبینیم در عراق برخی کشورها نقشه عمده را در ناآرامی های این کشور داشتند ولی الان همین کشورها با مسئولان همین کشورها رابطه دارند و عباراتی را به کار میبرند که عباراتی هست که خط قرمز ایران هست ولی ایرانی که اگر نبود کیان عراق زیر سوال بود، اینها نشان دهنده ضعف سیاست خارجه است.
شما به عنوان یک سیاستمدار که سیاست خارجه را در دستور کار قرار میدهید وقتی یک سیاستی را برای کشور اعمال میکنید و بودجه میگیرید هزینه میکنید و این هزینه از خون سرباز شما هست تا هزینه های دیگری که صورت میگیرد باید پیش بینی کنید که اگر ده سال از این سیاست گذشت حتما باید منافع کشور ما در آنجا بیشتر از عربستان باشد، اصل تعامل سازنده با جهان در ایران به خوبی انجام نشده است و اگر میشد اکنون ما اینهمه دشمن در جهان نداشتیم.
یک شخصی در انتخابات ریاست جمهوری می آید میگوید مشکلات ما ده تا پانزده درصد به سیاست خارجی ربط دارد و بقیه ضعف مدیریت هست و همان شخص و مجموعه او در جایگاه مدیریت قرار میگیرند مشاهده میکنید نه تنها در سیاست خارجی محاسبات اشتباه دارند بلکه ضعف مدیریتی هم دارند، در دنیای امروز تجارت مهمترین رابطه اقتصادی بین دولت ها هست.
ایران چهارمین کشور جهان هست که شاخصه های لازم توسعه را دارد، یعنی با یک مدیریت متوسط مردم ایران باید چهارمین کشور جهان از لحاظ شاخص های رفاه زندگی و معیشت باشند، آیا در این مرحله هستیم؟ نه و نتیجه آن ضعف هست و به عبارت کسانی که مسئولیت در این کشور داشتند این ظرفیت ها را از بین بردند یا خوب استفاده نکردند و ضعف مدیریت داشتند. در دنیای امروز بخش اعظم آن اقتصاد خارجی هست و این سوال شما هست.
من سخن پوپر را زیاد تکرار میکنم که در عرصه سیاست کلی گویی بخشی از شارلاتانیزم هست، وقتی حرف کلی گفته میشود به این معنی هست که در جزئیات گرفتار شدند و نمیتوانند پاسخ بدهند، طرف میگوید همین حالا بودجه را ارائه میکنیم ولی میدانید همان روزی که بودجه به مجلس رفت یکی از آقایان گفت ما انشالله در این بودجه به رشد چهار درصد میرسیم؟ یعنی صد در صد تخلف از قانون برنامه.
قانون برنامه رشد اقتصادی را هشت درصد اعلام کرده است و کسی به این موضوع توجه نکرد، این یعنی اولین تخلف. حالا برخی مدعی هستند منافع ما را در کشور به شکل دیگری دنبال میکنند، بنده بر اساس قانون برنامه صحبت میکنم، چشم انداز بیست ساله میگوید ایران باید در حوزه اقتصادی علمی فن آوری و دفاعی باید اول باشد و حرف توسعه ای هست و قانون توسعه ای هست و در این برنامه عدد و رقم آورده شده است مثلا بیکاری را هفت درصد باید باشد.
مسئولین در کشور ما تبدیل به آش کشک خاله میشوند و یعنی هر کسی رای بیاورد تا چهار سال حتما باید بماند. چرا من معتقدم ایران نیازمند نظام پارلمانی هست چون شما در نظام پارلمانی زمانی که حزب شما پیروز شد حزب مقابل یک دولت در سایه تشکیل میدهد، وزیر خارجه دولت هست وزیر خارجه دولت در سایه هم هست که هر تخلفاتی که وزیر امور خارجه دارد او همه ی این تخلفات را میگوید و اگر در یک مقطعی طاقت مردم تمام میشود و نماینده های آنها هم به مجلس می آیند به آن اهداف خود نرسد حزب یکی دوبار خانه تکانی میکند، رئیس دولت را عوض میکند وزرا را عوض میکند و وقتی تبدیل به بحران شد انتخابات جدید شکل میگیرد.
من اوایل سال فریاد زدم گلیم برجام را از جنگ اوکراین بیرون بیاورید و منافع ملی ایران را از جنگ روسیه بیرون بیاورید ولی نشد و اکنون مشاهده میکنیم همان آقایانی که ژست مقابله میگرفتند اکنون درخواست های دائم برای احیای برجام میدهند و فرصت ها سوخت و اکنون ممکن هست چالش های بعدی در راه باشد.
از زمانی که بحث احیای برجام مطرح شده است منافع ملی ما قربانی کشورهای دیگر شده است، تا سخن بگویید فریاد میزنند اینها غربگرا هستند، خود من معتقدم خیلی از کشورهای غربی خبیث هستند و شکی در آن ندارم و اگر ایران قدرت نظامی نداشت حتما از گزینه نظامی علیه ایران استفاده میکردند. حمله ما به پایگاه عین الاسد ساقط کردن پهپاد پیشرفته آمریکایی باعث شد گزینه نظامی را از میز بردارند.
یک زمانی آقایان باید پاسخ بدهند که چرا به روسیه رفتند که آن را در افکار عمومی تطهیر کنند و با صدای بلند گفتند روسیه در این جنگ مقصر نیست و ما اختلافاتی دیگری داریم و بحث تحریم های سپاه را مطرح کردند ولی این مسائل به گونه ای نبود که مانع توافق با غرب شود ولی وقتی قرار نیست توافق صورت بگیرد اختلاف زایی ایجاد کردند و بعد آن چه اتفاقی افتاد؟
در بازار انرژی روس ها رقیب ما شدند و تخفیف هایی دادند و قبل از اینکه روس ها بیایند ایران روزانه هزاران میلیارد تومان تخفیف در بازار انرژی میدادیم اما الان چه اتفاق بدتری در شرف وقوع است؟ برای اولین بار اجماع در اتحادیه اروپا بر علیه ایران شکل گرفته است.
اگر موضوع پهپاد های ایرانی در جنگ روسیه و اکراین مطرح نبود آیا این اجماع شکل میگرفت؟ خیر، چون روسیه در جنگ با اوکراین با پهپادها کثیف ترین استفاده ها را انجام دادند از پهپادهایی که ادعا میشد برای ایران هست. نیروگاه ها را در زمستان زدند و لرز به دل اروپا انداختند، مناطق مسکونی اکراین را زدند که ترس به دل مردم بندازند،
مجموعه مبادلات چین با کشورهای جنوب خلیج فارس چندین برابر مبادلات آنها با ایران هست فقط در زمینه انرژی و برخی از همین کشورهای خلیج فارس بزرگترین سرمایه گذاران دنیا هستند و سهم ایران در بازار انرژی دنیا از نیم درصد هم کاهش پیدا کرده است.
برای اولین بار رئیس جمهور چین بحث جزایر سهگانه را مطرح میکند و بعد یک نیروی دست چندم از ایرانی ها دلجویی میکند و چین روابط خود با ایران را در همین سطح تعریف کرده است. عمر مناسبات راهبردی سالها هست تمام شده است و متاسفانه سواد برخی مسئولان ما یک سواد کهنه و قدیمی هست.
راهبرد دیگر تمام شد عربستان حتی دیگر خودش را پایبند به آمریکا نمیکند و با چین و روسیه کار میکند حتی ترکیه هم اینکار را دیگر انجام نمیدهد بعد شما میگویید چیزی که اسم مناسبات برابر ندارد را میگویید مناسبات راهبردی و با چین و روسیه مناسبات راهبردی داریم. چین و روسیه در سطح مناسبات عادی هم کشورهای دیگر را به ایران ارجح میدانند. یک زمان در دوران ترامپ به روسیه التماس میکردیم روزی صدهزار بشکه نفت از نفت ما را بفروشد. روس ها با قاطعیت گفتند ما سیستم خود را آلوده به کشور دیگری نمیکنیم.
من اهل در لفافه صحبت کردن نیستم ولی من یک آدم بدون قدرت هستم. به هر حال خودتان هم میدانید مغضوب هر دو جناج هم بودم و در هیچ جناح و دولتی پست و مقام نگرفتم و بخاطر همین حرفهایی که فکر میکنم در راستای منافع ملی هست به حد زیادی به من ظلم شد و یک نفر هم نمی آید از شما دفاع کند و یکی نمی آید بگوید فلاحتپیشه درست میگوید و یا اصلا به سوال فلاحتپیشه جواب بدهید.
یک شخصی در همین مجلس دهم مصاحبه کرده که این مجلس دهم برجام را امضا کرده است. برجام را کدام مجلس امضا کرده است در حالی که مجلس نهم برجام را امضا کرد که ما نبودیم و بعد میگوید اینها یک لیست سی چهل نفری درست کرده بودند که مثلا سر شهید قاسم سلیمانی را باید تحویل آمریکا بدهیم و بعد با این سخنان رای می آورد و به مجلس میرود و اتفاقا دیدم یکی از کسانی که در مخالفت با برجام در مجلس همین ایشان بود.
با دروغ یک فرد به مجلس میرود انهم در نظامی که اعتقاد و ادعای اخلاق سیاسی دارد، در مورد یکی از بزرگترین مسائل سیاست خارجی ایران که برجام هست دروغ گفته میشود، آیا برجام این بود؟ برجام را ما که امضا نکردیم ما در مجلس دهم بودیم و مجلس نهم امضا کرد. آیا در برجام نوشته بود سر سرداران نظامی ما را تحویل غرب بدهند؟ مگر در برجام نبود که نهصد و پانزده تحریم از هزار و دویست و چهل و هشت تحریم برداشته بشود؟
مگر در برجام قراداد با شرکت نفتی توتال نبود که در پنج سال صد و سی و هفت میلیارد دلار به ایران بدهد و دوازده میلیارد هم برای شرکت توتال باشد برای استخراج از همین منابع مشترک گاز و نفتی بود و جالب این هست که عراق و قطر این را دو قرارداد را امضا کردند و با توتال قراداد بستند.
خب ما داریم اعداد و رقم میگوییم، بعد دائم اتهامات غربگرا و واهی وارد میکنند. در این مملکت من نمیدانم چرا عده ای میتوانند گیوتین با خودشان حمل کنند و نخبه سوزی و نخبه کشی انجام بدهند، نخبگی نه به قدرت بلکه طرف نقد میکند با او برخورد میکنند.
من معتقدم باید دست کسانی را بوسید که هنوز هم معتقد هستند که میشود اصلاح انجام داد، هنوز هم در این مملکت عده ای هستند که ظلم به آنها شده بی مهری به آنها شده توهین و اتهام به آنها زده شده است ولی هنوز معتقد هستند میشود اصلاحات صورت داد و نظر میدهند و باز تلاش میکنند.
اما یک ستون نویسی همین افراد را میخواهد براند و من میگویم یک ستون نویس قطعا جزو یک جریان هست که تا این حد قدرتمند هست و یا یک سری افراد تا حد خیلی زیاد قدرت دارند و دستگاه تبلیغاتی و همه چیز را در دست دارند. اگر روزی در ایران نخبه سوزی جرم انگاری شد ایران راه درست را در پیش خواهد گرفت یعنی فلان مسئول اداره نیاید به کسی که زیرآب زنی میکند پاداش بدهد بلکه کسی که نخبه هست حتی اگر مخالف نظر ما هست برویم حرف او را گوش بدهیم. بروید سراغ کسانی که آینده های بد را برای ایران پیش بینی میکردند .
به طور مثال در همین قضایای اخیر فریاد کشیده شد که روسیه در حال بازی دادن ایران هست و بویژه در قضیه اوکراین و هشدار دادند که سیاست خارجی ایران در حال اتصال به جنگ اکراین هست، چقدر به این افراد توهین شد؟
نمیخواهیم از این افراد حلالیت بطلبید فقط بدانیم چه خبر هست و کسانی که در معرض توهین و اتهام و فحش و غیره هستند حرفهای آنها را بعد از مدتی دیدیم حرف درستی بوده است ولی آنهایی که توهین میکردند و اتهام میزدند هنوز به کار خودشان ادامه میدهند و با تیغ تیزتر مشغول ادامه دادن هستند.
به هر حال خیلی ها خسته میشوند و نگران آبروی خودشان میشوند و دست از نقد میکشند. من با برخی از دوستان صحبت میکنم که چرا سکوت میکنید؟ میگوید از آبروی خودم دیگر میترسم. آمریکا و اروپا خیرخواه ایران نیستند و تنها هدف آنها این هست ایران را از موضع ضعف پای میز مذاکره بکشاند و هدف این هست و غرب سوار بر امواجی میشوند که بخش عمده آن ناشی از اشتباهات سیاستمداران داخلی ما هست.
اکنون هم من فقط نقد نکردم و سه راهکار دادم میگویم ما سه راهکار داریم که از موضع ضعف پای میز مذاکره نرویم، اول تنش زدایی در خارج از ایران، وزیر خارجه به وظیفه ذاتی خودش یعنی تنش زدایی عمل کند نه اینکه تنش ایحاد بکند چگونه ممکن هست وزیر امور خارجه بیاید بگوید ما از ان پی تی خارج میشویم؟ بی سابقه هست.
ان پی تی پرونده ای هست که ما بارها هزینه دادیم اما پای آن ماندیم و پرونده پاک ما هست. دوم رسیدن به یک ساز و کار داخلی برای حل مشکلات، چرا اجازه میدهیم کسانی که عامل اختلاف هستند بنزین روی آتش اختلافات بریزند و به کسانی که نگاه مصلحانه دارند دوباره مورد توهین قرار بگیرند و اگر در داخل به سمت اجماع برویم خارجی ها هم به سمت مذاکره می آیند و سوم ثبات اقتصادی هست، این پوپولیسم اقتصادی کنار برود و به سمت کار اقتصادی در کشور برویم. دوستان جوری آمار میدهند که اگر اطراف خودت را نگاه نکنی فکر میکنید در سوئیس هستید ولی به عملکرد که میرسیم متوجه میشویم شعارهایی که داده شده به هیچ عنوان عمل نشده است.
اقتصاد. دولت برنامه اقتصادی ندارد و دولت پوپولیسم اقتصادی دارد. سیاست دولت برای بخش حمایتی کشور هست و حتی این حمایت را هم درست انجام نمیدهد.
در دنیا با اشتغال افراد را توانمند میکنند و به این یک نظام عدالت نهادمند میگویند ولی اینجا عدالت اعانه ای وجود دارد و با افتخار میگویند امشب بخاط فلان قضیه این میزان پول به حساب فلان افراد واریز کردیم و این ملت سازی هست و اگر اقتصاد در خدمت ملت سازی قرار بگیرد بدترین نوع برنامه نویسی هست یعنی پولی که باید صرف توسعه شود صرف ملت سازی میکنید در صورتی که باید همان قسمت سیاست های اقتصادی حمایتی را به سمت کار مولد پیش ببرید نه اینکه با سیاست های مالیاتی کاری کنید که حتی همان طبقه متوسط هم رها کنند و جاهای مختلف دنیا کوچ کنند که کار اقتصادی برای آنها صرفه دارد و اکنون هم دولت خودش را شریک تمام دارایی های مردم کرده است مثلا در مسکن دولا میگوید هر کسی دوتا خانه داشته باشد دومی را باید تا هفتاد درصد اجاره آن را مالیات بدهد و ساخت و ساز عملا در ایران به خطر افتاده است و کسانی که در کار مسکن هستند به ترکیه کوچ میکنند یا دولت در مالیات بر درآمد ورود میکند. در دنیا مالیات بر درآمد نباید بیش از چهار درصد کل مالیات باشد. شما از کسانی که خدمتی به آنها نکردید مالیات میگیرید و مالیات بر درآمد عامل فرار طبقات مولد هست و یا حوزه های دیگر.
دولت با خیلی از سیاست های یارانه ای مردم را خانه نشین کرد.
کمیسیون امنیت ملی سه شاخه دارد، سیاست خارجی سیاست دفاعی و یک قسمت هم حوزه امنیت داخلی هست. در سیاست خارجی صحبت شد، در حوزه دفاع من تنها بخش چشم انداز بیست ساله را که خوب پیش رفت در حوزه دفاعی بود و آن را بشدت نیاز میدانم و من خیلی سعی کردم سهم پنج درصدی حوزه دفاع تامین شود و اعتقاد دارم اگر بنیه دفاعی کشور قوی باشد همیشه در همه حوزه ها میتواند سیاست های خود را پیش ببرد ولی به اسم دفاع و امنیت کار اقتصادی کردن که یک ضعف و افت هست که حوزه نظامی کشور باید از این آفت پرهیز کند وقتی یک قلمرو امنیتی مشخص میکنیم و کسی مسئول امنیتی هست حق وتو دارد، مثلا مثل فوتبال، همه میگویند مشکلی نیست اما مسئول امنیتی میتواند بیاید همه را وتو کند و بگوید مشکل وجود دارد و نباید تماشاگران به ورزشگاه بروند من ببست و هشت سفر داشتم به ویژه در مرزهای کشور یا در همین اطراف تهران. به اسم امنیت نباید کار اقتصادی کرد و به اسم امنیت نباید جلوی کار اقتصادی مردم را گرفت و خیلی به مسئولان نامه نوشتم و کسی گوش نداد.
همین مرزهای کشور ما دید امنیت را از آن تعدیل کنیم و امنیت در اختیار سوءاستفاده کنندگان امنیت قرار نگیرد، یعنی امنیت کشور حفظ شود ولی سواستفاده اقتصادی نشود من معتقدم که حتما کشور پیشرفت خواهد کرد. در بخش سوم و امنیت داخلی اکنون قوه قضاییه نقش اساسی را دارد و به هر حال چالشی شکل گرفت و ناآرامی هایی بوجود آمد و از این محل احکام قوه قضاییه میتواند نقش عمده ای در پیشبرد مسائل آینده داشته باشد.