همزمان با سالروز پایان یک جنگ بزرگ؛
خونینترین نبرد؛ استالینگراد و 2 میلیون کشته/ استالین چگونه مچ هیتلر را خواباند؟
نتیجه جنگ استالینگراد فاجعه بار بود. این جنگِ چند ماهه باعث مرگ و آسیب دیدن جدی بیش از یک میلیون روس و 800 هزار آلمانی شد. از نزدیک به 100 هزار اسیر آلمانی فقط 6 هزار نفر سالم مانده و بعد از پایان جنگ به آلمان بازگشتند. مابقی یا از سرما تلف شدند یا در اردوگاه های کار اجباری از پای افتادند.
خبر فوری نوشت: دوم و سوم فوریه سالروز پایان بزرگترین و خونینترین نبرد تاریخ است. نبرد استالینگراد که در سال 1942، در شهری به همین نام (ولگوگراد فعلی) و بین قوای آلمان نازی و شوروی استالین به وقوع پیوست نزدیک به یک میلیون و 800 هزار کشته و زخمی به جای گذاشت و از این حیث در بین جنگ های قرن 20 رکورددار است. این نبرد از وجهی دیگر نیز قابل توجه و اعتناست. نیروهای آلمان نازی تا پیش از نبرد استالینگراد شکست نخورده بودند و این اولین و مهم ترین شکست جدی نظامی آنان بود. نبرد استالینگراد باعث باز شدن جبهه شرقی به سوی آلمان، افزایش عملیات نظامی متفقین و شکست های پیاپی هیتلر شد. تنها دو سال بعد از این نبرد تاریخی، نیروهای روس به برلین پای گذاشتند و هیتلر که صدای آنها را بیرون قرارگاه خود می شنید، دست به خودکشی زد.
در این گزارش قصد داریم مروری بر ابعاد این نبرد بزرگ تاریخی داشته باشیم.
چرا نبرد استالینگراد آغاز شد؟
هیتلر بعد از اشغال لهستان، با شوروی و شخص استالین پیمان دوستی بست. تا سال 1942 میان آلمان و شوروی هیچ اختلافی وجود نداشت. هیتلر در حال نبرد سنگین با جبهه بریتانیا – فرانسه بود. زمانی که هیتلر از اشغال جزیره بریتانیا ناامید شد، در یک عملیات غافلگیرانه به مرزهای شوروی حمله کرد. استالین آنقدر مطمئن بود که هیتلر در بحبوحه جنگ با انگلستان به شوروی حمله نمی کند که نیروهای مرزی خود را کم کرده و حتی گزارش های مربوط به جاسوسان خود در آلمان را که همگی وقوع جنگ را قطعی می دانستند، ابلهانه دانست و در آتش شومینه سوزاند.
با این حال، هیتلر به شوروی حمله کرد. حملات برقآسای نازی ها آنچنان شوکه کننده بود که روس ها فلج شدند. هیتلر به راحتی توانست نیمی از شوروی را اشغال کند. استالین به سرعت سیاست خود را تغییر داد. او در مساجد و کلیساها را باز کرد، از سخت گیری های خود کاست، دست از اشتراکی کردن املاک برداشت و با میهنی اعلام کردن جنگ، مردم را بسیج کرد.
در این اوضاع و احوال ارتش هیتلر به نزدیکی رود ولگا رسید. نیروهای آلمان اکنون دو امکان داشتند. آنها می توانستند به سمت جنوب حرکت کرده و بعد از اشغال قفقاز، به سمت ایران بروند و بدین ترتیب، مسیر اتصال متفقین و روس ها را قطع کنند و یا به شرق حرکت کرده و از رود ولگا عبور کنند و بدین طریق، مسیر آذوقه رسانی نیروهای شوروی را قطع نمایند. شرط تحقق امکان دوم تصرف شهر استالینگراد بود که در جوار رود ولگا قرار داشت. هیتلر با تمام قوا به استالینگراد حمله کرد. از آن سو، استالین تمام قوای دفاعی خود را در این شهر جمع کرده بود. نتیجۀ این برخورد بزرگترین نبرد تاریخ بود.
استالین چگونه یک قدم مانده به شکست، مچ هیتلر را خواباند؟
هیتلر یگان های زرهی 4 و 6 ارتش نازی و چند گردان را به فرماندهی فیلدمارشال فردریش پائولوس به سمت استالینگراد گسیل داشت. همزمان با تهاجم همه جانبه پائولوس، نیروهای لوفتوافه (نیروی هوایی ارتش نازی) به قرارگاه های ارتش شوروی در شهر حمله کردند. این حمله عظیم هوایی باعث پیشروی نیروهای آلمان به داخل شهر شد اما نیروهای روس داخل خانه ها و کوچه ها منتظر آلمان ها بودند. طبق روایت ها، جنگ شهری استالینگراد چنان نزدیک بود که گاه در طبقه ای از یک ساختمان، نیروهای نازی مستقر بودند و در طبقه ای دیگر، ارتش شوروی حضور داشتند.
با افزایش حملات هوایی لوفتوافه و رسیدن تجهیزات کمکی به پائولوس، آلمان ها آرام آرام توانستند شهر را به تصرف خود درآورند. آنها 90 درصد از استالینگراد را اشغال کردند. در این زمان نیروهای شوروی دست به یک ضد حمله زدند. آنها می دانستند سه تیپ غالبا غیر آلمانی و ضعیف پشت نیروهای پائولوس و بیرون شهر قرار دارند که مسئول حمایت از نیروهای اصلی هستند. نیروهای روس از دو جناح، شهر را دور زده و به این تیپ ها حمله کردند. ضعف تیپ ها باعث شکست سریع این قوا شد. نیروهای روس بعد از شکست قوای پشتیبانی، از پشت به نیروهای آلمانی داخل شهر حمله کرده و آنها را محاصره کردند.
همزمان با محاصره نیروهای آلمانی، سرما و یخبندان زمستانی هم به سراغ آلمان ها آمد. همزمان، قطع راه ارتباطی با قوای پشتیبانی باعث قحطی و بیماری شد و نیروهای آلمانی را به لحاظ جسمی و روحی از پای انداخت. فیلدمارشال پائولوس چند بار به هیتلر تلگراف زد و از او خواست که دستور تسلیم نیروهای آلمانی را بدهد. هیتلر که غرورش اجازه نمی داد شکست را بپذیرد، قاطعانه دستور داد که قوای آلمانی تا اخرین قطره خون از استالینگراد دفاع کنند. با افزایش فشار نیروهای روس، ژنرال پائولوس بر خلاف دستور هیتلر خود را تسلیم قوای شوروی کرد. بعد از این اتفاق، 94 هزار نیروی آلمانی دیگر هم تسلیم روس ها شدند. در بین این سربازان، بیش از 30 ژنرال یا مسئول ارشد نظامی وجود داشت. هیتلر بعد از شنیدن تسلیم شدن پائولوس از شدت عصبانیت دیوانه شد. او پائولوس را یک خائن نامید و گفت: «او باید خود را می کشت... همه سربازان باید فدای ملت می شدند.»
نتایج فاجعه بار یک جنگ خونین
نتیجه جنگ استالینگراد فاجعه بار بود. این جنگِ چند ماهه باعث مرگ و آسیب دیدن جدی بیش از یک میلیون روس و 800 هزار آلمانی شد. از نزدیک به 100 هزار اسیر آلمانی فقط 6 هزار نفر سالم مانده و بعد از پایان جنگ به آلمان بازگشتند. مابقی یا از سرما تلف شدند یا در اردوگاه های کار اجباری از پای افتادند.
داخل شهر بوی گند تعفن می آمد. در جای جای شهر کوهی از جنازه دیده می شد. خون در رود ولگا جاری بود. حتی یک ساختمان سالم هم در شهر نمانده بود. همه چیز، مطلقا همه چیز نابود شده بود.
همانطور که بیان شد، نتیجه جنگ برای هیتلر یک فاجعه بود. بعد از این نبرد، انگیزه و روحیه سربازان آلمانی به شدت پایین آمد. آنها دیگر نتوانستند هیچ جنگ بزرگی را در جبهه شرقی پیروز شوند. نزدیک به یک ششم نیروهای آلمانی در استالینگراد کشته یا اسیر شدند. اعتبار هیتلر از بین رفت و حباب ارتش شکست ناپذیر نازی ترکید. سرانجام این اتفاقات باعث اضمحلال ارتش آلمان و شکست قطعی آنان در اوت 1945 شدند.