داماد روحانی: لاریجانی در انتخابات میتواند مرد ائتلاف برای کنترل بحران باشد
آرمان ملی/ کامبیز مهدی زاده گفت: آقای لاریجانی برحسب واقعیتهای موجود همواره تصمیم گرفته و در صورت حضوردرانتخابات میتواند مرد ائتلاف برای کنترل بحران باشد.
قرار بود افسار تورم را مهار کنند و سالانه یک میلیون واحد مسکن بسازند. دولتی که حسن روحانی را بارها مورد انتقاد تند و تیز خود قرار داده! حالا که یکسال و نیم از عمر آن میگذرد قیمت دلار به ۴۴ هزارتومان و نرخ سکه به ۲۰میلیون تومان رسیده، میزان تورم به ۴۰ درصد و در برخی از کالاها نیز بنا به گفته اقتصاددانان به بیش از ۱۰۰ درصد رسیده و برجام امروز جنازهای است که به زعم کامبیز مهدیزاده، فعال سیاسی تنها مراسم خاکسپاری برای او برگزار نشده است. او همچنین جای عقلایی نظیر روحانی، ناطق و لاریجانی را در صحنه سیاسی کشور با توجه به بحرانهای موجود خالی میداند و درباره امکان حضور لاریجانی در انتخابات مجلس دوازدهم میگوید: «آقای لاریجانی برحسب واقعیتهای موجود همواره تصمیم گرفته و در صورت حضوردرانتخابات میتواند مرد ائتلاف برای کنترل بحران باشد.» در ادامه گفتوگوی «آرمان ملی» با این فعال سیاسی را میخوانید:
اولویت در مقطع کنونی، حاکم شدن و پایدار شدن فضای اعتدال و آرامش در کشور است؛ راهکار حصول این شرایط از دیدگاه جنابعالی چیست؟
متأسفانه فرهنگ عذرخواهی در کشور کمرنگ شده است. مسئولین، معاونین، وزرا باید اگر خطایی یا اشتباهی در دولت رخ میدهد از مردم عذرخواهی کنند. اخیراً آقای قالیباف در یک برنامه تلویزیونی گفت: «اگر نیروی انتظامی در ماجرای اخیر عذرخواهی میکرد اتفاقات تلخ اخیر به وقوع نمیپیوست.» طی روزهای اخیر مقام معظم رهبری سخنانی درباره تأثیر وسوسه بر جوانان را مطرح کردند به این مضمون که «باتوم نمیتواند آن وسوسه را برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند» فردای آن روز، روزنامه جوان تیتری مبنی بر لزوم باتوم برای برقراری امنیت منتشر کرد. ما دو نوع جریان نفوذ در کشور داریم نخست؛ افرادی که خود را تئوریسین و نظریهپرداز میدانند و با سخنان تحریکآمیز احساسات مردم را برمیانگیزند. هنرمند، فوتبالیست، بازیگر حرفی را به اشتباه مطرح کرده است و انتقادی کرده که شاید نباید در آن مقطع مطرح میشد؛ آیا باید او را از کشتی پیاده کرد؟ امروز کسانی مانند مزدک میرزاییها که از کشور رفتند آیا موافق ما هستند؟ ما باید هر روز از تعداد مخالفانمان کم کنیم. مساله نفوذ دوم اینجاست؛ عدهای هستند که میخواهند صاحبنظران ونخبگان را به حاشیه برانند.
تفکر اعتدالی را چگونه میتوان در کشور جاری کرد؟
عقلا افرادی هستند که قبل از انقلاب در طول مبارزات، بعد از انقلاب و سپس در جنگ همواره در این سیستم حضور داشتهاند. ما باید جلوی افراط و تفریط را بگیریم. ما افرادی نظیر دکتر روحانی، باهنر، لاریجانی و ناطق را داریم اما امروز این افراد کجا هستند و تا چه اندازه از ظرفیت این افراد در پیشبرد اهداف کشور استفاده میشود به خصوص آقای رئیسی که گفته بود من ازهمه تفکرها استفاده خواهم کرد؛ در حالی که تفکری جز اصولگرایان در دولت حضور ندارند. نه میانهروها و نه اعتدالیون و نه اصلاحطلبان در دولت حضور ندارند. اخیراً مقام معظم رهبری اشارهای کردند مبنی بر اینکه شما وعدههایی را در انتخابات دادهاید اما تا به امروز آنطور که باید و شاید، شاهد عملی شدن این وعدهها نبودیم.
آقای روحانی از شخصیتهایی است که همواره در مقاطع مختلف کشور اثرگذار بودند؛ چرا چندی است شاهد نقشآفرینی ایشان نیستیم، آیا گلایههایی دارند؟
دکتر روحانی یک دیپلمات برجسته است. در سال ۹۵ طی گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا از او به عنوان شیخ تحریمشکن یاد کردم. او سایه جنگ را از ایران دور کرد اگر یک کار انجام داده باشد، همین کار بوده است. اگر روحانی همزمان با آغاز کار دولت از دولت انتقاد میکرد؛ میگفتند که دولت قبل اجازه نمیدهد ما کار کنیم و اجازه نمیدهد این دولت موفق شود. بنابراین با اتخاذ صبر راهبردی دکتر روحانی، همه چیز عیان شد. عملکرد آقایان امروز مشخص است که در چه حوزههایی فعالیت کردهاند و چه نتیجهای حاصل شده است. دکتر روحانی در جریان انقلاب، مبارزات و جنگ در جرگه افراد تاثیرگذار این کشور بوده است اما برخی از افراد که نه سابقه انقلابی دارند و نه در جنگ بودند همواره درصدد حذف تفکر وی بودند که موفق نشدند. مخالفان وقتی نتوانستند روحانی را حذف کنند دست به تهمت علیه او زدند. امروز نزدیک به دو سال از عمر دولت میگذرد و مردم متوجه شدند که وی چه کارهایی را از سرعت اینترنت، فضای مجازی، پهنای باند، روابط بینالملل و… انجام داده است. امروز ما تنها چند پلتفرم پخش فیلم در کشورداریم و برخی میگویند که باید فیلترش کنیم. چنین نگاهی باید اصلاح شود.
اشاره کردید؛ تفاوتها میان عملکردها آشکار است؛ این تفاوتها را در چه میدانید؟
پس از گذشت نزدیک به دو سال از عملکرد دولت در بسیاری از حوزهها مشخص شده است؛ اکنون در روابط بینالملل میبینیم که برجام در چه وضعیتی قرار گرفته است و در حوزه اقتصادی وضع تورم و قیمت سکه و دلار هم مشخص است. آقای رئیسی، شخصی بود که در دولت روحانی گفته بود چه خوب که ما رئیسجمهور نشدیم تا نرخ دلار ۵ هزار تومان شود اما امروز، قیمت دلار به ۴۴ هزارتومان و سکه به ۲۵ هزار تومان افزایش یافته است. تورم در نقطهای قرار گرفته که معیشت مردم دچارمشکل شده است. در ۴ سال از عمر دولت اول روحانی و یک سال و نیم از عمر دولت دوم او، کشور از منظراقتصادی وضعیت مطلوبی داشت، تورم کنترل شده بود، قیمتها بیمحابا بالا نمیرفت. دکتر روحانی و تیمش برجام را به سرانجام رساند اما دیوانهای به نام ترامپ آمد و زیر میز زد و کشور را دچار سختی و بحران کرد. با این وجود در پی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بایدن بر سر کار آمد و فرصت احیای برجام توسط دولت تدبیر و امید مهیا شد. در حالی که هر روز تیم مذاکره کننده برای احیای برجام اصرار میکردند با ادبیات بسیار بدی با این افراد برخورد میشد تا جایی که دیگر انگیزهای جهت احیای برجام برای تیم مذاکره کننده باقی نمانده بود. امروز برجام یک مرده متحرک است و آن دیوانه دارد برمیگردد. در زمان دکتر روحانی زمانی که به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نزدیک میشدیم؛ سراسرجهان نظاره گر نتیجه انتخابات آمریکا بودند، هیچ کشوری نمیخواست در ایران سرمایهگذاری کند و خارج از چارچوب اقدام به کاری کند. اکنون یکسال ونیم تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا زمان باقی است؛ بنابراین اگر بازهم برجام امضا شود دیگر کارآیی لازم را نخواهد داشت. زیرا تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم، زمان طلایی برای احیای برجام را از دست داد. امروز با توجه به نزدیک شدن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و نیزاحتمال بازگشت مجدد ترامپ و در نتیجه تغییرات پیشرو در معادلات سیاسی ایالات متحده برجام در اولویت نیست.
با این اوصاف، برجام را تمام شده تلقی میکنید؟
به عقیده من، برجام شخص زندهای بود که دولت قبل به دولت فعلی تحویل داد، اما امروز این فرد مرده و فقط مراسم خاکسپاریاش برگزار نشده است در غیر اینصورت برجام امروز مانند ماری است که زهر ندارد.
کابینه آقای رئیسی که به تعبیر خود او برخاسته از نیروهای جوان انقلابی هستند چه تفاوتی با کابینه حسن روحانی دارند؟
با نگاه اجمالی به ترکیب اعضای کابینه دو دولت ما میتوانیم این دو کابینه را از منظر تجربه کاری، مسئولیتهای دولتمردان در دولت تدبیر و امید و سطح تحصیلات با یکدیگر مورد قیاس قرار دهیم. دولت روحانی، افرادی را انتخاب کرده بود که از منظر سطح تحصیلات و دانش، افراد کارکشته و با تجربهای بودند و در مسئولیتهای دولتی حضور داشتند. مسائلی نظیر جابهجایی اعضای کابینه دیده شد که تعجب برانگیزبود. وزیری که در عرض یک شبانه و روز، معاون رئیسجمهور میشود. چراکه این ابهام به وجود میآید؛ اگر آن وزیر، عملکردش مطلوب بود چرا اساسا عزل شد؟ اگر از عملکرد او راضی نبودید، چطور به او سمت بالاتر میدهید و معاون رئیسجمهور میشود؟! یا مساله اخیر در بانک مرکزی، مشکل این است که تصور میکنیم با جابهجایی مهرهها و نشاندن آنها از این طرف میز به آنسوی میز، تغییرات اساسی بهوجود میآید! در حالی که این تفکر افراد است منجر به تغییر میشود نه جابهجایی صندلیها.
در مناظرههای ریاستجمهوری شاهد بودیم که رئیسی اعلام کرده بود برجام را به سفرههای مردم گره نخواهیم زد، معیشت مردم بهبود پیدا خواهد کرد اما بعد خودش دست به جراحی اقتصادی زد و دلار به نرخ ۴۴ هزار تومان رسید، چه شد ابراهیم رئیسی که قلبا تمایل به بهبود وضعیت کشور داشت؛ امروز وضعیت این گونه شده است؟
اگر فکر میکنیم که با پشت میز نشستن میتوان قیمت مرغ، گوشت و دلار را پایین آورد در اشتباه هستیم با دستور که قیمت پایین نمیآید. درهمین مساله اخیر، شرکای راهبردیمان چگونه رفتار کردند؟ چین امروز کجاست؟ عراقی که قرار بود در دور زدن تحریمها به ما کمک کند امروز ماهیت تاریخی خلیج فارس را کتمان میکند. در زمان فوت مرحوم دعایی، برخی همه توانشان را به کار بردند تا فردی مدیریت روزنامه اطلاعات را به عهده بگیرد که تندرو باشد و آنها همچنان بر طبل تندروی بکوبند اما با درایت مقام معظم رهبری، فردی برصندلی مدیریت روزنامه تکیه زد که توانست تعادل را در روزنامه ایجاد کند. سفره مردم امروز کوچک شده است درحالی کشور ما منابع نفتی و گازی و معادن بزرگی دارد، اما وضعیت به همین منوال است. اکنون صحبتهایی میشود مبنی بر اینکه مردم اگر گوشت ندارند، مرغ بخورند و اگر مرغ ندارند، اشکنه بخورند در حالی که امروز دیگر اشکنه هم غذای لاکچری شده است. در دیداری که مسئولین دولت با مراجع داشتند مراجع بهشدت از گرانیها انتقاد کردند.
ائمه جمعهای که در دولت روحانی به هر دلیلی همواره انتقاد میکردند حالا چرا با وجود افزایش نقطه به نقطه تورم، رکود و تشدید فشارهای معیشتی برخی سکوت پیشه کردهاند؟
به خوبی به یاد دارم که ائمه جمعه بعضاً انتقاداتی را به دولت روحانی مطرح میکردند یکی از این عزیزان آقای موحدی کرمانی در نماز جمعهای که خود نیز حضور داشتم در پاسخ شعار عدهای که شعار تورم و گرانی سر میدادند حرف این عده را تأیید میکردند و میگفتند دولتمردان پاسخگو باشند. در حالی که امروز باید بیشتر نسبت به وضع معیشت موجود منتقد باشند!
عملکرد مجلس کنونی را چگونه میبینید؟
برخی تعاریف نظیر مجلس انقلابی ایجاد شده که کمکی به بهبود شرایط نکرده است. اساساً مجلس انقلابی چه مفهومی دارد آیا سایر مردم انقلابی نیستند؟ امروز میبینیم که منتقد اصلی دولت همین مجلس است. امروز ماه عسل دولت و مجلس تمام شده است، چراکه نزدیک به انتخابات مجلس میشویم و از آنجا که مردم نسبت به عملکرد اقتصادی دولت رضایت خاطر ندارند؛ نمایندهها باید در قبال مردم پاسخگو باشند به همین دلیل هم ژست انتقادی نسبت به دولت اتخاذ کردهاند و درمقابل دولت قرار گرفتند تا بتوانند عقبه رأی خود را داشته باشند.
با وجود چهرههای اعتدالی مانند لاریجانی، انتخابات مجلس پیشرو را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا مردم با توجه به رویکرد کنونیشان به افرادی نظیر لاریجانی اقبال نشان خواهند داد؟
انتخابات مجلس باید از چند جنبه مورد بررسی قرار بگیرد، نخست آنکه جمهوریت رکن نظام است و بدون انتخابات حاصل نخواهد شد. دوم اینکه برای برگزاری انتخابات پرشور باید چند فاکتور داشته باشیم اول اینکه؛ شورای نگهبان فضای انتخابات را بازتر کنند. ما باید به سمت نوسازی و شیوههای جدید حکمرانی پیش برویم و مهمتر از هر چیز، باید درعمل نوع نگاهمان به نوسازی و حمکرانی تغییر کند. باید عقلای به حاشیه رفته را به صحنه سیاست بازگردانیم و به سمت اعتلاطلبی پیش برویم. مدیریت کشور باید علمی باشد. زمانی میزان و ملاک ترقی و پیشرفت کشورها؛ وجود کارخانه سیمان و ذوبآهن بود، تعداد دودکشهای یک کشور نشان میداد که کدام کشور مترقی و صنعتی است، اما امروز فناوری تعیین میکند که کدام کشور پیشرفته است. بنابراین باید از افکار تاریخ مصرف گذشته فاصله بگیریم. در رابطه با دکترلاریجانی باید گفت که او یک شخصیت مستقل و میانه روست. او مردی است که در صورت حضور در انتخابات میتواند بخشی از این پازل گمشدهای باشد که این یکدست سازی را بهم بزند. این پازل ویژگی متفاوتی دارد و از یک وزن خاصی برخوردار است و در صورت حمایت اصلاحطلبان و اعتدالیون از او بیشک نگرانی رقیب را به دنبال خواهد داشت. دکتر لاریجانی به زعم بنده، جاماندهای است که درصورت حضور درعرصه انتخابات میتواند قطعات این پازل را بههم بزند و این مهم را در مجلس ثابت کرده است. شخصیت دکترلاریجانی واقع بین است و برحسب واقعیتهای موجود همواره تصمیم گرفته و در صورت حضور در انتخابات میتواند مرد ائتلاف برای کنترل بحران باشد.
روحانی بارها در دوران مبارزه و جنگ تحمیلی و نیز در برجام همواره تاثیرگذار بوده است؛ جایگاه روحانی را در معادلات آینده قدرت چگونه میبینید؟
روحانی مانند یک درخت تنومند است و یک درخت تنومند را نمیتوان از ریشه کند. آقای روحانی همواره جز نفرات تأثیرگذار بوده است. مخالفان حتی به اندازه یک وب سایت و درگاه نسبت به وی هراس دارند تا دو کلمه ایشان سخن میگوید بر آشفته شده و علیه او جبهه میگیرند و این نیز بدین مفهوم است که او همچنان در صحنه قدرت حضور دارد و همچنین هراس مخالفان نسبت به او، نشان از وزن سیاسی دکتر روحانی درصحنه قدرت است. اثرگذاریاش تا جایی است که همچنان پس از اتمام دوران ریاستجمهوریاش نه تنها رسانههای داخلی بلکه حتی رسانههای خارجی سخنرانیاش را پوشش میدهند. روحانی همچنان در صحنه سیاست اثرگذاراست عضو مجلس خبرگان رهبری است.
اگر کشور ناگزیر به تجربه شرایط ناگوار دوران احمدینژاد و قطعنامه سازمان ملل شود؛ ممکن است یکبار دیگر از ظرفیت دکتر روحانی و ظریف استفاده شود؟
آقای روحانی همواره گفتهاند که من آماده کمک کردن هستم یکی از دلایل سکوتش هم این بود تا دولت اگر به راستی میخواهد کاری کند در این مسیر بتواند گام بردارد. ظریف، تختروانچی و عراقچی و صالحی ظرفیتهایی برای کشورند که نباید آنها را کنار گذاشت.
توجه به کشورهای شرق مانند چین و روسیه تا چه اندازه به گره گشایی از مشکلات اقتصادی کشور میانجامد؟
چینیها بر اساس خرد جمعی تصمیم میگیرند. در سال ۱۹۶۰ تولید ناخالص چین ۶۰ میلیارد دلار بوده است و این رقم امروز چیزی در حدود ۱۴ هزار و سیصد میلیارد دلار است و از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ اقتصادچین ۷ برابر افزایش یافته است و این یک پیام دارد و آنکه چین میخواهد خود را به آمریکا نزدیک کند. عدهای بر این تصورند که آمریکا از لحاظ اقتصادی افول پیدا کرده در حالی که چنین نیست و در واقع چین رشد پیداکرده است. امروز تولید ناخالص ملی آمریکا ۲۱ تریلیون دلار است درصورتی که تولید ناخالص چین ۱۵ تریلیون دلار است و آمریکا همچنان قدرت اول اقتصادی دنیا است. اروپاییها میخواهند اکنون از نقشه آمریکا در قبال ایران استفاده کنند تا چین را از تهران دور کنند؛ همانطور که آمریکا چین را از روسیه دور کرد. در وقایع اخیر دیدیم که مقامات چینی علیه جزایر سه گانه و کشورمان صحبت کردند و چه سرمایهگذاری عظیمی را طی این سالها در کشورهای عربی انجام دادهاند و امروز چین مدیریت چهل و اندی از بنادر جهان را برعهده دارد و از آنها برای رشد اقتصادی خود بهره میبرد. به همین دلیل به اعراب نزدیک شده است درحالی روسیه در جنگ اوکراین گرفتار شده و ارزش پول ملیاش کاهش یافته است. به نظر شما آیا چین همکاری اقتصادی خود باآمریکا را رها میکند تا در جبهه ایران قرار بگیرد؟ پاسخ مشخص است خیر. آیا چین این ریسک را میپذیرد تا این حجم معاملات را رها کند وتحریمها را به جان بخرد؟ خیر چنین نیست. روسیه هم کشور بزرگ وبرخوردار از منابع عمده است اما دو تفاوت عمده میان چین و روسیه وجود دارد. حاکمیتی که امروز در چین مدیریت میکند یک نگاه دو سویه دارد اما حاکمیت موجود در روسیه نگاهش امنیتی است بنابراین باید به سمت کشورهایی رفت که موقعیت اقتصادی قویای دارند اما چون برجام به سرانجام نرسیده این کشورها از ما فاصه میگیرند. امروز ما عضو پیمان شانگهای هستیم این امر چه تاثیری بر روی سفره مردم گذاشته است و چه زمانی قرار است اثرگذارباشد؟
اخیرا مصوبهای تحت عنوان مولدسازی داراییها در دستور کار مجلس قرار گرفت؛ با توجه به انتقادهای موجود، اجرایی شدن این طرح چه وضعیتی را پیش روی ایران قرار میدهد؟
رشد اقتصادی باید درست انجام شود. فرض بر اینکه به عنوان مثال پسرخانواده ازدواج میکند و پدر این خانواده سه سکه به او میدهد ومیگوید پسرم مایحتاج خود را رفع کن. پسر با فروش یک سکه اقساط عقب مانده خود را پرداخت میکند با فروش سکه دوم مایحتاج زندگی خود را تأمین میکند با فروش سکه سوم قسط شهریه مدرسه فرزندش را پرداخت میکند اما پس از آن باید چه کار کند؟ آیا مشکلات او حل شده است؟ پاسخ خیر است، امروز نه برجام به سرانجام رسیده که بتوان با کشورهای دیگر وارد مراوده شویم و نه ایران میتواند قرض کند و یا به دلیل تحریمها طلبهایش را پس بگیرد؛ بنابراین ناگزیراست فرش زیر پایش رابفروشد. و این در حالی است که همچنان ارزش پول ملی پایینتر میآید، جنگ اقتصادی علیه کشور حاکم شده و منابع ارزی هنوز آزاد نشده است. حال اگر قرار به اجرایی شدن این طرح باتوجه به شرایط خاص کشور است باید این طرح با شفافیت کامل اجرا شود.
به عنوان پرسش پایانی، طی ماههای اخیر همزمان با آغاز اعتراضات در ایران، مولانا عبدالحمید اظهاراتی را در نماز جمعه زاهدان مطرح کرد، این اظهارات را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما باید از بیان اظهاراتی که باعث ایجاد نفاق و تفرقه در کشور میشود، پرهیز کنیم. مولوی عبدالحمید از روحانی در انتخابات سال ۹۲ به رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ رسید. او طی مصاحبهای گفته بود دولت روحانی کاری برای اهل تسنن انجام نداد این کم لطفی است. دولت روحانی تنها دولتی بود که سفیر اهل تسنن، معاون سیاسی اهل تسنن، فرماندار و معاون وزیر اهل تسنن برگزیده بود اگر نسبت به دولتهای قبل مقایسه کنیم به خوبی به درستی این مهم پی میبیریم که دولت روحانی چه کار کرده است. ما باید اظهاراتی را مطرح کنیم که باعث ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی نشود. کشور ما در یک شرایط بسیار حساس به سر میبرد باید از بیان صحبتهایی که باعث تحریک افکار عمومی میشود، پرهیز کنیم.