ائتلاف جرج تاون و یک سوال مهم
اهمیت اپوزیسیون خارجنشین برای مردم ایران چقدر است؟
چهار چهره مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور در دانشگاه جرج تاون واشنگتن دور هم جمع شدند و درباره آنچه «آینده جنبش دموکراسی ایران» خواندند، صحبت کردند. اما اهمیت اپوزیسیون خارجنشین برای مردم ایران چقدر است؟
رویداد۲۴ نوشت: رضا پهلوی فرزند محمدرضاشاه پهلوی، حامد اسماعیلیون نویسنده و سخنگوی انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس۷۵۲، مسیح علینژاد خبرنگار رسانه دولت آمریکا و نازنین بنیادی بازیگر هالیوود در نشستی به میزبانی مشترک «دانشکده روابط بینالملل و انجمن فرهنگ ایرانی دانشگاه جورج تاون» با مجریگری کریم سجادپور پژوهشگر «بنیاد کارنگی» حاضر شدند.
بر اساس برنامه از پیش اعلامشده دانشگاه جرج تاون، قرار بود شیرین عبادی حقوقدان، عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله، علی کریمی فوتبالیست و گلشیفته فراهانی بازیگر هم جزو مهمانان این برنامه باشدند اما خبری از این چهار نفر نبود و تنها اظهارات آنها به صورت آنلاین منتشر شد. با این حال رسانههایی از جمله ایران اینترنشنال که خبرنگار به این نشست فرستادهاند، برای پوشش اخبار آن همچنان از عنوان «نشست هشت چهره برجسته مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا» استفاده میکنند.
هدف از این گردهمایی بررسی جنبههای مختلف «ائتلاف اپوزیسیون» بود؛ مسالهای که از ابتدای اعتراضات در ایران مساله محوری بوده است، از همین رو، هشت مهمان برنامه واشنگتن، خبر برگزاری نشست را با یک توییت واحد اعلام کردند و از عبارات «ایران متحد» و «همبستگی» استفاده کردند.
چه کسانی در نشست ائتلاف جرج تاون حضور داشتند؟
موسسه «زنان، آزادی و امنیت» دانشگاه جرج تاون که یکی از میزبانان برنامه اپوزیسیون جمهوری اسلامی بود، موسسه معتبری در آمریکاست. هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا جزو موسسان این موسسه است. ملانی ورویر مدیر این موسسه اولین سفیر آمریکا در امور جهانی زنان است. او در زمان باراک اوباما به عنوان نماینده آمریکا در کمیسیون جایگاه زن سازمان ملل فعال بود؛ همان کمیسیونی که به تازگی ایران را از آن اخراج کردهاند. در این نشست نمایندگان برخی رسانهها از جمله رسانههای فارسی ایندیپندنت، ایران اینترنشنال، بی.بی.سی، منوتو و کیهان لندن حضور داشتند و از مهمانان سوال کردند.
اولین نکته درباره این نشست این است که اساسا هیچ حرف تازهای در آن زده نشده و دقیقا به همین دلیل بازتاب آن در رسانهها هم بسیار کمرنگ بود. رویترز جزو معدود رسانهای معیار جهان است که این نشست را پوشش داده و از آن به عنوان نشست چهرههای مخالف خارج از کشور ایران برای بحث درباره «راههای اتحاد اپوزیسیون پراکنده» در آستانه سالگرد انقلاب ۱۹۷۹ در ایران یاد کرده است.
این رسانه نوشت: «اپوزیسیون ایران مدتهاست به جناحهای بیشماری در داخل و خارج از کشور نظیر سلطنتطلبها، جمهوریخواهان، چپها و سازمانهای گروهی و قوی اقلیت از جمله کُردها، بلوچها و اعراب تقسیم شدهاند.»
سایت خبری یاهونیوز هم جزو معدود رسانههای مهم بود که این نشست را پوشش داد. این سایت خبری نوشت «گروهی از چهرههای اپوزیسیون سرشناس ایرانی تبعیدی روز جمعه برای کمک به اعتراضات سراسری ماههای اخیر برای جایگزینی حکومت اسلامی ایران با دموکراسی سکولار، خواستار اتحاد و پایان دادن به درگیریهای داخلی شدند.»
این رسانه به سالگرد انقلاب اسلامی در ایران هم اشاره کرده و نوشت «نشست مذکور یک روز قبل از چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران برگزار شده است.» یاهو به وجود اختلافات در بین مخالفان جمهوری اسلامی اشاره کرده و نوشت «اپوزیسیون مهاجر مدتهاست که به دلیل درگیریهای درونی بین جناحهای مختلف خود، بدنام شدهاند.»
این رسانه در گزارش خود گفته «اکثر تحلیلگران معتقدند اعتراضات در ایران، در ماههایی که صدها کشته، هزاران بازداشتی و چهار اعدام به همراه داشته، شتاب خود را از دست داده است. اما شرکتکنندگان در این نشست اصرار داشتند که رژیم همچنان در معرض تهدید است!»
رسانههای اصولگرا هم توجه چندانی به نشست جرج تاون نشان ندادند. روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد در یک جمله به همه حاضران در نشست اینگونه تاخته است: «وقتی کمی آنسوتر از ایران، در اوکراین همسو با غرب، یک دلقک به مقام رئیسجمهوری میرسد، منطقا یک فوتبالیست با مدرک تحصیلی دیپلم یا بازیگر تقریبا بیکار یا آقازادهای که ۴۰ سالی است خرجیاش را مادرش میدهد هم میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.»
این رسانه سخنرانان این نشست را بدون «وزن و اثر اجتماعی در اپوزیسیون و در داخل ایران» خوانده و با اشاره به وجود اختلافات در بین مخالفان جمهوری اسلامی گفته بهترین اصطلاح برای تئاتری که قرار است روز جمعه روی پرده برود، «جمع نقیضین» است.
جالب اینجاست که روزنامه فرهیختگان از غایبان بزرگ یاد کرده و فهرست عجیبی از مخالفان جمهوری اسلامی را ردیف کرده که به زعم این رسانه، چهرههای موثری بودهاند که جایشان در نشست جرج تاون خالی بوده است. در این فهرست اسامی امیرعباس فخرآور، سام رجبی، حمید فرخنژاد، شهناز تهرانی، سیدمحمد حسینی، حسن شماعیزاده، ابی، سوشا مکانی، محمد عمرانی، برزو ارجمند و احسان کرمی دیده میشود!
احتمالا مقصود فرهیختگان از غایبان بزرگ، کنایهای به اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده است؛ اگرنه بعید است تصور کنیم این رسانه چهرههایی همچون سام رجبی و امیرعباس فخرآور و سوشا مکانی و احسان کرمی و ... را آنقدر صاحبوزن بداند که برای نقد نشست، از جای خالی آنها بگوید!
دانشگاه جرج تاون در وبسایت خود برگزاری این نشست را «اولین نشست پس از آغاز خیزش مردمی ایران» بعد از مرگ مهسا امینی خوانده و نوشت «از چهرههای کلیدی و مطرح جنبش دموکراسیخواهی ایرانیان در یک نشست حاضر میشوند تا درباره تداوم و پویایی جنبش، دیدگاههای مشترکشان درباره آینده ایران، و تاثیرات جهانی تغییر دموکراتیک در ایران صحبت کنند.»
تلاش اپوزیسیون برای ائتلاف
چند نکته کلیدی در جریان نشست مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. موضوع محوری این نشست، نمایش ائتلاف بین اپوزیسیون جمهوری اسلامی بود. یکی از مهمترین بخشهای این نشست اظهارات شیرین عبادی در بیانیه آنلاین خود درباره اختلافات میان مخالفان جمهوری اسلامی بود. او گفت «جمهوری اسلامی تا الان به این دلیل نجات پیدا کرده که ما با هم اختلاف داشتیم. ما باید اختلافات را کنار بگذاریم.»
عبادی گفته در حال کار روی منشوری تحت عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی برای ایران»، برای گذار به یک نظام متکثر در پی یک انتخابات آزاد است. بخشهایی از اصول این منشور را مسیح علینژاد خواند و حامد اسماعیلیون هم گفت که راهنمایی و متن از داخل ایران آمده است.
مسیح علینژاد گفت «ما باید روی یک اصول حداقلی بر اساس اعلامیه حقوق بشر و از بین رفتن تبعیضها، و اصولی که همه مردم در ایران میتوانند خودشان را در آن ببینند و پایان سرکوبها توافق کنیم.»
تصویر پایانی نشست در حالی که مهمانان هم دیگر را در آغوش گرفتهاند مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. البته این تصویر بیش از آنکه برای ایرانیان مقیم کشور اهمیت داشته باشد، برای ایرانیان خارج از کشور اهمیت داشت و آنها این تصویر را نماد رسیدن به ائتلاف در بین مخالفان متکثر خواندهاند، اما در ایران این نشست نه بازتاب خاصی داشت نه آنچنان جدی گرفته شد.
چرا نشست جرج تاون دیده نشد؟/ از اختلاف بر سر بیانیه میرحسین تا منشور همبستگی
مساله کنار گذاشتن اختلافات در بین مخالفان خارج از کشور دستمایه طنز برخی کاربران توییتر شده است. یکی از انتقادات به این ائتلاف نمادین این است که اساسا این ائتلاف بین چه کسانی صورت گرفته است؟ آیا این چهار نفر (یا حتی هشت نفر) جمعیت مخالفان جمهوری اسلامی را نمایندگی میکنند؟ این نشست با برد رسانهای اندکی که داشته چقدر برای مردمی که در ایران زندگی میکنند، اهمیت دارد؟
اختلاف بر سر بیانیه میرحسین
یکی از بخشهای مورد توجه این نشست، اظهار نظرهای شرکتکنندگان درباره بیانیه میرحسین موسوی و همزمان تلاش برای ایجاد یک فاصله محافظهکارانه با میرحسین موسوی بود.
رضا پهلوی گفت «از همه کسانی که به این نتیجه برسند که اصلاحات راه خروج از این بنبست نیست مسلما استقبال خواهیم کرد.» مسیح علینژاد میرحسین موسوی را شخصیتی خواند که شاید «بتواند در ریزش نیروهای داخل نظام کمک کند»، اما گفت «در مورد میرحسین بعدا برای مجازات باید کمیته حقیقتیاب تشکیل شود.»
حامد اسماعیلیون، اما بیدرنگ گفت باید از بیانیه میرحسین موسوی استقبال کرد. بسیاری از کاربران توییتر مسیح علینژاد را بابت اظهاراتش علیه میرحسین مورد انتقاد قرار دادهاند و همزمان حمایت رضا پهلوی از بیانیه موسوی را هوشمندانه خواندند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که همزمان که در خارج از کشور به دنبال تشکیل کمیته حقیقتیاب برای محاکمه میرحسین موسوی هستند، در داخل نیز رسانههای اصولگرا بیانیه میرحسین را بیانیه تنظیمشده توسط سازمان مجاهدین خلق توصیف کردهاند!
پذیرش تمامیت ارضی توسط عبدالله مهتدی
عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله کردستان ایران به صورت آنلاین در جلسه حضور داشت. او در این جلسه حرفی از مساله حزب کومله با تمامیت ارضی ایران و مساله جداییطلبی نزد، اما پیش از این در مصاحبهای که با شبکه بی.بی.سی فارسی درباره این نشست داشت گفت «آنچه شما اقلیتها مینامید در ادبیات ما به عنوان ملیتها به کار میرود و باید بیشتر به رسمیت شناخته شود.»
مهتدی البته در توضیح رویکرد احزاب کُرد درباره تمامیت ارضی ایران گفته «مساله تمامیت ارضی بسیار حساسیتزا و نامناسب است و به جای آن باید فرمولهای دیگری به کار ببریم. احزاب کُرد خواهان جدایی نیستند، بلکه هویتطلبند و میخواهند سهمی در تصمیمگیریهای ایران داشته باشند و میخواهند مناطق خودشان را از طریق ارگانهای منتخب خودشان هدایت کنند. کردها یکپارچگی سرزمینی ایران را قبول دارند و هر سندی را که حقوق ملیتها و اقلیتها را در بر داشته باشد قبول میکنند.»
این اظهار نظر اگرچه در نشست تکرار نشده، اما به معنای عدم توافق حزب کومله کردستان ایران با دیگر اعضای حاضر در نشست جرج تاون بر سر قبول تمامیت ارضی ایران بدون قید و شرط است. مساله یکپارچی ارضی ایران فصل مشترک بسیاری از جریانهای مخالف است. رضا پهلوی بارها بر این اصل به عنوان اصل کلیدی تاکید کرده است. ظاهرا در نهایت گروههای مخالف خارج از کشور در نگارش متن منشور مورد نظرشان باید تکلیفشان را در مورد این اصل روشن کنند.
جایگاه اپوزیسیون خارج نشین میان مردم ایران کجاست؟
حقیقت آن است که مسئله اصلی نشست جرجتاون و نشستهای مشابه، نه «ایدههای مورد نظر کومله» یا «عدم دسترسی به ائتلاف» و «نظرات متشتت» و موارد مشابه است، مشکل اصلی آنجاست که آنها یکبار باید از خود بپرسند که وزنی در میان مردم ایران دارند؟ واقعیت این است آنقدر که مقامات جمهوری اسلامی به گروههای اپوزیسیون بها میدهند و تمام دستگیرشدگان را فریبخورده فلان گروهک و سازمان و نهاد و ... میدانند، خود مردم چنین اعتقادی ندارند.
کافی است مصاحبههای مسئولان درباره بازداشتشدگان را مرور کنیم؛ از نظر مقامات امنیتی جمهوری اسلامی تمام معترضان در خیابان عضو یا دستکم فریبخورده سازمان مجاهدین خلق هستند، این در حالی است که در خوشبینانهترین حالت بعید است کل اعضای این سازمان در دنیا به هزار نفر هم برسد، با این حال وزنی که نهادهای امنیتی به چنین سازمانهایی میدهند، آنقدر زیاد و غیرمنطقی است که دور از تصور است؛ تا آنجا که بیانیه میرحسین موسوی را هم دستپخت مجاهدین میدانند!
یعنی باید از نهادهای امنیتی پرسید که چگونه میشود فردی بیش از ۱۲ سال در حصر و نظارت شدید نیروهای امنیتی باشد، اما سازمان مجاهدین توانسته برای او بیانیه بنویسید و به دستش برساند!
در موارد دیگر هم ماجرا مشابه همین است. افراد بسیاری مقابل دوربین نشانده شدند تا اعتراف کنند که فریب شبکه ایران اینترنشنال را خوردهاند! این یعنی ظاهرا خود جمهوری اسلامی هم بدش نمیآید چنین گروهها و افرادی مسمترا به عنوان اپوزیسیون معرفی شوند، چراکه بعید است غیرحرفهایتر از آنها را بشود تصور کرد.
به عبارت دیگر چهرههای اپوزیسیون هرچقدر هم که کارکشته باشند، اما در ایران اثرگذاری جمعی ندارند و کسانی که داخل ایران زندگی میکنند عمدتا نگاه خوشبینانهای نسبت به کسانی که از خارج مردم را تشویق به حضور در اعتراضات میکنند، ندارند. شبکههای اجتماعی مملو از کنایههایی است که در آن خطاب به خارجنشینان گفته میشود «شما بیایید ایران، ما قول میدهیم خودمان صف اول اعتراضات بایستیم!»
اگر این موضوع را بپذیریم، آنگاه میتوان اینگونه تحلیل کرد که نشست جرجتاون اگرچه مهمترین نشست ائتلاف علیه جمهوری اسلامی بود، اما در واقعیت تاثیر چندانی روی مردم ایران ندارد.