کد خبر : 681834

چرا سیداحمد خمینی از عدم اقدام برای قتل سلمان رشدی ناراحت بود؟

بخش‌هایی از یک سخنرانی سیداحمد خمینی فرزند آیت الله خمینی برای نخستین بار منتشر شده که زوایای مهمی از سیاست خارجی ایران در سال‌های نخست بعد از رحلت امام را آشکار می‌کند. این سخنرانی مربوط به فتوای قتل سلمان رشدی است که می‌گوید «بروید کتابخانه‌ها را آتش بزنید و به سفارتخانه‌ها حمله کنید» نشان می دهد از همان ابتدا جریان‌های با این شیوه مخالف بوده‌اند.

رویداد۲۴ نوشت: سخنرانی منتشر شده از سیداحمد خمینی مربوط به تاریخ اسفند ماه سال ۶۹ در سمیناری به نام «تبیین حکم تاریخی حضرت امام در مورد مولف کتاب آیات شیطانی» از روز گذشته بازتاب بسیار زیادی داشته است. سیداحمد خمینی در مجلسی که ظاهرا عمومی است می‌گوید «برای اجرای حکم امام بچه‌های جهاد چه کار کردند؟ شما می‌دانید اگر سلمان رشدی را بکشید از صد سال کار فرهنگی اثرش بیشتر است. این که دیگر اجازه نمی‌خواهد. امام که گفته، رهبر معظم فعلی هم که گفته‌اند دیگر لازم نیست ببینید دولت اجازه می‌دهد یا نه! شما اگر بحواهید انقلابتان در دنیا مرکز ثقل همه ایمان‌ها و انقلاب‌های دنیا باشد، باید او (سلمان رشدی) را بکشید.»

او در ادامه می‌گوید: «بروید کتابخانه‌ها را منفجر کنید. کتابخانه‌ها را آتش بزنید، سفارتخانه‌ها را آتش بزنید. خودتان هم ممکن است آسیب ببینید. مگر در جنگ که می‌خواستید یک تپه کله قندی را در ایران بگیرید، ۴۰۰-۵۰۰ نفر شهید نمی‌شدید؟ حالا شما ۴۰۰-۵۰۰ نفر شهید بشوید ببینید می‌توانید این را بکشید؟»

خبرگزاری جماران، ارگان اطلاع‌رسانی خانواده امام به انتشار این ویدئو واکنش نشان داده و گفته علت انتشار آن در برهه فعلی «متشنج کردن سیاست تنش‌زدایی بین ایران و اروپا» و «تضعیف بیش از پیش جریان‌های اصلاح‌طلب وفادار به بنیانگذار» بوده است.

جالب اینجاست که امام سه دهه پیش، تحلیل جماران را پیش‌بینی کرده بود. آیت‌الله خمینی در سخنرانی در اسفند سال ۶۷ گفته بود «ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجه‌گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشور‌های غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت‌کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!»

به گزارش رویداد۲۴ فتوای رهبر فقید انقلاب بعد از انتشار کتاب «آیات شیطانی» صریح بود. رهبری در بهمن ماه سال ۶۷ در فتوایی درباره سلمان رشدی اعلام کرد «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانیم مؤلف کتاب «آیات شیطانی»‌که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعا آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کسی در این راه کشته شود شهید است.»

فتوای امام در آن دوره بازتاب گسترده‌ای داشت. دولت در ایران عزای عمومی اعلام کرد و مسلمانان در بسیاری از کشور‌ها دست به تظاهرات زدند. چند کشور اروپایی اعتراضشان را اعلام کردند و در همان زمان وزارت امور خارجه ایران، سفیران و کارداران چند کشور اروپایی را که مخالفت خود را با فتوای آیت‌الله خمینی اعلام کرده بودند، احضار و به موضع‌گیری دولت‌هایشان به شدت اعتراض کرد.

همین امر سبب شد اول اسفند ۱۳۶۷، کشور‌های اروپایی تصمیمی جمعی بگیرند تا سفیران و کارداران خود را از تهران فرابخوانند. جمهوری اسلامی ایران هم روابط دیپلماتیک خود را با بریتانیا به عنوان کشور محل اقامت سلمان رشدی به سطح کاردار تقلیل داد.

روابط ایران با کشور‌های غربی تا مدت‌ها سرد بود. در نهایت کمال خرازی وزیر امور خارجه وقت ایران ده سال بعد در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با همتای بریتانیایی خود دیدار و اعلام کرد که دولت جمهوری اسلامی ایران نه قصد دارد زندگی نویسنده آیات شیطانی را تهدید کند نه هیچوقت فعالیتی برای این کار کرده است.

سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران هم در همان نشست (شهریور ۱۳۷۷) در جمع خبرنگاران اعلام کرد «ماجرای سلمان رشدی از نظر ما کاملا تمام شده است و این مسأله مربوط به عصر جنگ تمدن‌ها بود و امروز عصر گفت‌وگوى تمدن‌هاست.»

واکنش رسمی دولت‌های ایران به فتوای قتل سلمان رشدی

فتوای امام در سال پایانی دولت آیت‌الله خامنه‌ای و میرحسین موسوی اعلام شد و تاریخ سخنرانی احمد خمینی، بعد از از رحلت امام و در زمان دولت هاشمی رفسنجانی است. هاشمی رفسنجانی از ابتدای اعلام فتوا با آن موافق نبود. او در خاطرات بهمن ماه ۱۳۶۷، یعنی چند روز بعد از انتشار فتوای امام نوشته «آقای [محمد حسن] زورق تلفنی گفت که آقای [شیخ حسن] صانعی از طرف بنیاد ۱۵ خرداد اطلاعیه داده که به کشنده سلمان رشدی جایزه نقدی می‌دهد. مشورت کرد، گفتم از بیت امام بپرسند و سر انجام از امام سئوال شد، موافق بودند. خبر منتشر شد.»

هاشمی در ادامه نظر شخصی خود را در قالب یک جمله مبهم بیان کرده و گفته «برای بعضی‌ها این همه عکس العمل در مقابل این حادثه توجیه ندارد.» پیش از آن هم هاشمی در بخش دیگری از خاطرات بهمن همان سال پیش‌بینی کرده بود که عدم پذیرش توبه «سلمان رشدی» و تصمیم امام به فتوای مهدورالدم خواندن او، «راه حل مسئله را می‌بندد و به تعارض شدید بین ایران و غرب می‌انجامد.»

هاشمی به وضوح از وضعیتی که به واسطه ماجرای فتوای سلمان رشدی برای روابط ایران در جهان اتفاق افتاده بود به ستوه آمده است. او مرتبا در خاطراتش تاکید کرده که مساله کتاب آیات شیطانی در صدر اخبار رسانه‌ها و تلکس‌های وزارت خارجه است. ۷ اسفند ۱۳۶۷ یعنی چند روز بعد از اعلام فتوا، هاشمی در خاطراتش از تاثیر مساله کتاب سلمان رشدی بر روابط ایران و غرب و عکس‌العمل موافقان و مخالفان، تحت عنوان «فتنه» یاد کرده و گفته «این فتنه به این زودی نمی‌خوابد. کم‌کم مسلمانان و طرفداران ما حالت تهاجمی به خود می‌گیرند.»

به نظر می‌رسد سیداحمد خمینی از عدم همکاری نیرو‌های اطلاعاتی و وزارت خارجه در اجرای فتوای امام شکایت دارد. سال ۱۳۷۳ علی‌اکبر ناطق نوری رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در صحن علنی گفته بود «ایران قرار نیست برای کشتن سلمان رشدی کسی را اعزام کند.»

در همان تاریخ هم علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران گفته بود این ماجرا تمام شده و به فراموشی سپرده شده است. هاشمی در خاطرات مهرماه سال ۱۳۷۷ با اشاره به موضع‌گیری خاتمی درباره ماجرای سلمان رشدی گفته «دولت بریتانیا و سلمان رشدی علیرغم اینکه ایران گفته نمی‌تواند فتوا را پس بگیرد، اما حرف‌های خرازی و خاتمی را قبول کرده»، چون می‌دانستند «تغییر مهمی در محتوای نظر ایران پیش نیامده و بیشتر تعابیر لفظی» تغییر کرده است.

این عبارت یعنی موضع دولت‌های ایران از ابتدای اعلام فتوا، در قبال مساله سلمان رشدی یکسان بوده است هرچند دست کم برای ده سال از زمان اعلام تا دولت خاتمی، هیچ کس جسارت علنی کردن این موضع مخالف را نداشته است.

هاشمی در دولت خودش نسبت به احتمال بروز اتفاقاتی در ارتباط با سلمان رشدی آگاه بوده است. او در خاطرات خود در تاریخ ۲۷ آذر سال ۱۳۷۰ گفته «آقایان واعظی و خرازی آمدند... پیامى از آمریکایى‌ها آورده بودند که در مورد سفر سلمان رُشدى به آمریکا از خودشان سلب مسئولیت کرده و گفته‌اند دانشگاه کلمبیا بدون جلب موافقت دولت آمریکا اقدام به دعوت او کرده است. ملاحظه آمریکا از ایران در این خصوص جالب است. قرار شد به آن‌ها جواب بدهند خوب شد که خبر دادند وگرنه ممکن بود حوادث ناجورى اتفاق بیفتد.»

با وجود نارضایتی خاتمی از دولت نمونه‌های تاریخی از اجرای فتوای امام در اروپا وجود دارد که چرایی تیرگی روابط ایران و اتحادیه اروپا در طول یک دهه بین سال‌های ۶۷ تا ۷۷ را توضیح می‌دهد. سال ۱۳۷۲، هتلی در ترکیه به آتش کشیده شد و ۳۵ نفر در این حادثه جانشان را از دست دادند. هدف فردی که اقدام به آتش زدن هتل کرده بود، کشتن «عزیز نسین» مترجم کتاب سلمان رشدی به زبان ترکی بود. البته عزیز نسن از این حادثه جان سالم به‌در برد.

به جز عزیز نسین، مترجم‌های ژاپنی و ایتالیایی کتاب سلمان رشدی هم مورد حمله قرار گرفتند. هیتوشی ایگاراشی و اتوره کاپیرولو مترجمان ژاپنی و ایتالیایی «آیات شیطانی» هر دو در جولای سال ۱۹۹۱ در کشورهایشان مورد اصابت چاقو قرار گرفتند. مترجم ایتالیایی جانش را از دست داد و مترجم ژاپنی به شدت آسیب دید. ویلیام نیگارد ناشر کتاب سلمان رشدی هم سال ۱۹۹۳ بیرون از خانه‌اش سه بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت، اما جان سالم بدر برد.

فروردین ۱۳۶۸ امام جماعت عربستانی مسجد بلژیک به همراه معاونش کشته شدند. هاشمی رفسنجانی در خاطراتش به این خبر اشاره کرده و گفته گزارش‌ها را «به ناحق به گونه‌ای نقل کرده‌اند که ایجاد شبهه کنند که از سوی طرفداران ما به خاطر عدم هماهنگی با فتوای امام [درباره سلمان رشدی] کشته شده است.»

کامران دانشجو وزیر علوم دولت احمدی‌نژاد هم یک بار مدعی شده بود که دلیل اخراجش از انگلیس در زمان دانشجویی و ممنوعیت ورود او به حوزه شینگن، آتش زدن یک کتابخانه برای کتاب سلمان رشدی بوده است. او گفته بود «سال ۱۳۶۸ در قضیه سلمان رشدی به همراه هفت دانشجوی دیگر از انگلستان اخراج شده‌اند و در گذرنامه‌شان رسما درج شده که تا زمانی که موضوع سلمان رشدی وجود دارد، حق ورود به انگلستان و کشور‌های عضو پیمان شینگن را ندارد.»

ماجرای سلمان رشدی در دولت خاتمی تمام نشد. بعد از اعلام پایان مساله سلمان رشدی توسط خرازی و خاتمی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل سال ۱۳۷۷، جریان‌های اصولگرا مواضع تندی علیه دولت خاتمی گرفتند.

هاشمی در خاطرات مهرماه ۱۳۷۷ نوشته «با توجه به وضع جدید در مسئله سلمان رشدى، اکنون جناح رقیب، خط امامى‌ها را با دلیل، متهم به عدم صداقت در شعار خط امامى بودن مى‌کنند؛ چون مسأله رشدى، بیش از هرکس به امام برمى‌گردد. محافل بین‌المللى و رسانه‌ها هم تبلیغ سنگینى، مبنى بر میانه‌روى دولت ایران و عقب‌نشینى از افکار امام آغاز کرده و خود [سلمان] رشدى هم اعلان‌رضایت و آرامش‌کرده است؛ ضمن اینکه قبول دارند، تغییر مهمى در محتواى نظر ایران پیش نیامده و بیشتر تعبیرات لفظى، روشن‌تر است.»

او در بخش دیگری از خاطراتش می‌گوید ابطحی رییس دفتر رییس‌جمهور وقت ایران گزارشی از سفر خاتمی به آمریکا ارائه داده و گفته، «در مورد سلمان رشدی، آقای خرازی، [وزیر امورخارجه]، با رهبری هماهنگ کرده بود.» البته سال ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ رهبری دو بار مساله سلمان رشدی را مطرح کرد و یک بار او را «نویسنده مزدور» و بار دیگر «مرتد» خواند.

شهریور ۱۴۰۱ یک بار دیگر ماجرای سلمان رشدی با یک خبر داغ شد. بی‌بی‌سی در گزارشی اختصاصی با ارائه شواهدی مدعی شد که سیدمحمد خاتمی وزیر ارشاد وقت ایران ممکن است در صدور فتوای امام برای قتل سلمان رشدی نقش ایفا کرده باشد. به گفته این خبرگزاری، رهبر فقید انقلاب فتوای خود را بلافاصله پس از دیدار خاتمی با «دو امام بریتانیایی» در تهران و ملاقات متعاقب آن با رهبر وقت صادر کرد.

به ادعای بی‌بی‌سی، خاتمی در گفتگو با این دو رهبر مسلمان بریتانیا مجاب شده باید موضع شدیداللحنی علیه سلمان رشدی گرفت و بعد هم در دیدار شتاب‌زده‌ای با امام، این موضع را منتقل کرده و چند ساعت بعد فتوای سلمان رشدی صادر شده است.

مرداد ۱۴۰۱ حادثه‌ای برای سلمان رشدی اتفاق افتاد و هنگام سخنرانی در نیویورک مورد حمله یک ضارب مسلمان قرار گرفت. سلمان رشدی در اثر ضربه چاقو یک چشم و کنترل یک دستش را از دست داد. ضارب، هادی مطر ۲۴ ساله اهل ایالت نیوجرسی علت حمله خود را علاقه به جمهوری اسلامی اعلام کرد. جمهوری اسلامی البته رسما ارتباط با این فرد را تکذیب کرده است. هیچ مستندی هم از وجود ارتباط وجود ندارد. البته اسفند ۱۴۰۱ نهادی به نام «شبکه مردمی اجرای فتوای روح‌الله خمینی» که مشخص نیست متعلق به کسیت، اعلام کرد هزار متر زمین با ارزش به هادی مطر اهدا می‌کند.

با این که به لحاظ شرعی، فتوای امام درباره مهدورالدم بودن سلمان رشدی تا زمان اجرای حکم پابرجاست و رهبری هم یک بار در پاسخ به سوالی در این باره، به همین مساله اشاره کرده، اما به دلیل وجود یک درک مشترک میان زمامداران حاکمیت نسبت به تاثیر منفی این فتوا بر روابط خارجی ایران، هیچ تحرک سازمان‌یافته‌ای از جانب جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته برای اجرای این حکم صورت نگرفته است. به نظرم می‌رسد سخنرانی سیداحمد خمینی هم اشاره‌ای به این بی‌عملی، حتی از نخستین روز‌های بعد از صدور فتوا دارد.

لینک کوتاه: