اقبال انتخاباتی به کدام سمت میرود؛ جوانان یا چهرههای سرشناس؟
ورود جوانان به دلیل داشتن ایدههای نو هم میتواند باعث انگیزه عمومی برای شرکت در انتخابات شود.
فردا نوشت: هرچه به انتخابات مجلس نزدیک میشویم، آرایش جناحهای سیاسی بیشتر شکل واقعی به خود میگیرد و گروههای سیاسی خط و مشی انتخاباتی خود را روشن میکنند. در پیش ثبت نام انتخابات هم شاهد بودیم شخصیتهای سرشناس متعددی از اصلاحطلب تا اصولگرا و مستقل به میدان آمدند که نشان میدهد فضای انتخابات دستِکم در میان سیاسیون داغ است.
اصلاحطلبان برخلاف ادعاهایشان با نیروهای زیادی وارد صحنه شدند و با بررسی نامهای موجود میتوان دریافت که تقریبا همه چهرههای آنها عزم بهارستان کردهاند. اصولگرایان هم همین وضعیت را دارند و با دستی پر وارد صحنه شدهاند. علاوه بر آن گروههای اصولگرایی هم تشکیل شدهاند و در حال سنجش اقبال عمومی به خود هستند. مستقلین که عمدتا نزدیک به علی لاریجانی فرض میشوند هم همه آمدهاند تا ردپایی از لاریجانی را در انتخابات شاهد باشیم. افزون بر این زمزمههای ائتلافهای درون جناحی یا بین جناحی هم دیده میشود. افزون بر ورود چهرههای سرشناس در این دوره از انتخابات شاهد ورود جوانانِ کمتر شناختهشده به انتخابات هم هستیم. با حضور تؤامان چهرههای سرشناس و جوانان این پرسش به وجود میآید که جامعه نسبت به کدام یک اقبال بیشتری نشان میدهد؟
این پرسش را باید از دو جنبه بررسی کرد؛ نخست آنکه بیتردید چهرهها باعث افزایش مشارکت انتخاباتی میشوند؛ چه آنکه اگر لیستی دارای چهرهای باتجربه و شناختهشده نباشد، نمیتواند توجه عمومی را به خود جلب کند. حتی در گذشته دیدهایم که یک نفر در چند لیست انتخاباتی حضور دارد. این شرایط به دلیل آن است که آن گروهی که لیست را ارائه داده سعی کرده از نام آن چهره به نفع خود استفاده کند؛ حال آنکه شاید اصلا آن شخصیت مطرح از آن گروهها درخواستی مبنی بر واردکردن نامش در لیستها نکرده باشد. از سوی دیگر مجلس نیز نیاز به تجربیات چنین افرادی دارد و خالیبودن مجلس از افراد باتجربه حتما آسیبزاست.
اما در آن سو ورود جوانان به دلیل داشتن ایدههای نو هم میتواند باعث انگیزه عمومی برای شرکت در انتخابات شود زیرا نیروهای جوان هم تفکراتی تازه دارند و هم آنکه مورد قضاوت عمومی قرار ندارند. یعنی اگرچه یک شخصیت سرشناس میتواند طیفهایی را همراه خود کند اما از آن سو طیفهایی دیگر هم منتقد او خواهند بود اما نیروهای جوان صرفا به دلیل برنامههایی که ارائه میدهند و نه عملکرد گذشتهشان مورد قضاوت قرار میگیرند. از طرفی آنها میتوانند با مطرحکردن برنامههایی راهبردی و واقعگرایانه نظر جامعه را نسبت به خود جلب کنند.
جوانگرایی یکی از دغدغههای همه دلسوزان نظام در تمام چهاردهه انقلاب اسلامی بوده است اما همه هم تأکید دارند که جوانگرایی نباید منجر به آزمون و خطا شود؛ به ویژه در جایگاه مهمی چون نمایندگی مجلس. به نظر میرسد مردم هم همین را میخواهند و بیتردید اگر جوانانی کارآزموده با برنامههایی عینی برای رفع مشکلات به میدان آیند در کنار شخصیتهای باتجربه و شناختهشده میتوانند هم به توفیق انتخاباتی برسند و هم گرهی از گرههای کشور را باز کنند.