بزرگترین رسالت دولت
دولت سیزدهم با شعارهای بزرگی سکان اجرایی کشور را به دست گرفت که تحقق آن شعارها میتواند جامعه را به آینده امیدوار و سرمایه اجتماعی تضعیف شده در زمان دولت روحانی را احیا کند.
فردا نوشت: شهریورماه سال 1400 دولت سیزدهم با کابینه جدید آغاز به کار کرد، کابینه ای که قرار بود شعار انتخاباتی سیدابراهیم رئیسی یعنی «دولت مردمی ایران قوی» را محقق کند. از جلسه رأی اعتماد وزرای پیشنهادی تا پایان سال نخست دولت، همه اعضای کابینه در یادآوری شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور و اعلام پایبندی به آن شعارها از یکدیگر سبقت می گرفتند اما به مرور صداها آرام و آرام تر شد، سپس ترجیح دادند سکوت کنند و نهایتا شعارها طوری تفسیر شدند که گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته.
تغییرات کابینه
از همان سال نخست تغییرات کابینه استارت خورد، اولین خروجی عبدالملکی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی بود. چند ماه بعد مرحوم قاسمی آنقدر قافیه را بر خود تنگ دید که از کابینه استعفا و جای خود را به مهرداد بذرپاش داد. پاییز 1401 به پایان نرسیده بود که دو عضو دیگر کابینه نیز از قطار دولت پیاده شدند، سورنا ستاری از معاونت علمی رئیس جمهور استعفا کرد و علی صالح آبادی سکان ریاست بانک مرکزی را به فرزین سپرد. بماند که سعید محمد نیز ترجیح داد بر همکاری خود با دولت سیزدهم نقطه پایان بگذارد؛ او از کاندیداهای جدی برای ریاست جمهوری سال 1400 بود که بعد از آغاز کار دولت مسئولیت سازمان مناطق آزاد کشور را برعهده گرفت اما در تنهایت با دلخوری از مسئولیت خود کنار رفت و عبدالملکی جای او را گرفت.
تغییرات کابینه به اینجا ختم نشد موج دوم تغییرات از ابتدای سال 1402 بالا گرفت، بعد از علنی شدن اختلافات میرکاظمی با یوسف نوری وزیر وقت آموزش و پرورش در پرداخت حقوق و عیدی فرهنگیان که به ورود رئیس جمهور برای حل مسئله منجر شد؛ در همان فروردین ماه دولت با یوسف نوری و میرکاظمی خداحافظی کرد و در ادامه نیز ساداتیان از وزارت جهادکشاورزی مجبور به استعفا شد. هر چند دولت در نظر داشت درباره تغییرات به همین دو مورد کابینه اکتفا کند اما اوضاع طبق نظرش پیش نرفت و مجلس فاطمی امین را استیضاح کرد. کمتر از یک ماه بعد علی شمخانی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را تحویل احمدیان داد و در همان خردادماه نیز استعفای محسن رضایی از معاونت اقتصادی رئیس جمهور نیز مورد قبول قرار گرفت و او به دبیرخانه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا رفت. موج تغییرات کابینه در همین نقطه فروکش نکرد و سجادی وزیر ورزش و جوانان نیز ابتدای مردادماه بود که به دلیل شرایط جسمی خود تصمیم به خروج از پاستور گرفت.
تغییرات احتمالی آینده
هر چند 10 عضو کابینه طی دو سال گذشته تغییر کردند اما شواهد و قرائن از پایان تغییرات حکایت نمی کند. حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور، زلفی گل وزیر علوم، وحیدی وزیر کشور، خاندوزی وزیر اقتصاد و عین اللهی وزیر بهداشت از جمله گزینه هایی هستند که خروج آنها از پاستور به دلیل استعفا، عزل یا استیضاح محتمل است.
محوریترین انتظار از دولت سیزدهم
شعار انتخاباتی «دولت مردمی ایران قوی» این انتظار را در افکارعمومی و اهل سیاست ایجاد کرد که سرمایه اجتماعی تضعیف شده با عملکرد این دولت احیا شود، به همین خاطر نظرسنجی ها در 6 ماه نخست دولت سیدابراهیم رئیسی حکایت از افزایش محبوبیت او حتی نسبت به دوران انتخابات داشت اما اوضاع این طور نماند.
جراحی اقتصادی دولت با هزینه های فراوان به اجرا درآمد اما جز تشدید تورم و گرانی حاصل دیگری در پی نداشت. عملا در رفتن فنر قیمت ارز، کل رشته های تیم اقتصادی دولت را پنبه کرد. از 4 میلیون واحد مسکونی وعده داده شد حتی از ساخت و تحویل یک واحد نیز خبری منتشر نشد و اساسا مقامات دولت از رئیس جمهور و معاون اول گرفته تا وزیر راه و شهرسازی زاویه نگاه شان را به این وعده انتخاباتی 180 درجه تغییر دادند. در سال حمایت از تولید و مهار تورم اوضاع تعریف چندانی ندارد و حتی قیمت کالاهای اساسی همچون مرغ و نان نیز فنرشان در حال دررفتن است. دولت بعد از ماه رمضان افزایش قیمت مرغ را از 60 هزار تومان به 73 هزار تومان را تأیید کرد اما گویا این افزایش کافی نبود و امروز قیمت ها در بازار حول و حوش 100 هزار تومان می چرخد. قیمت نان نیز به رغم تکذیب های چندباره مسئولان چراغ خاموش افزایش پیدا کرده است. شایعه افزایش قیمت بنزین ضرب المثل معروف «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» را به اذهان متبادر می کند، از یک طرف برخی مسئولان عرضه بنزین با قیمت فعلی را به صلاح کشور و جامعه نمی دانند چراکه عامل تشدید قاچاق و اتلاف در میزان مصرف می شود، از طرف دیگر زمزمه ها درباره افزایش قیمت را از اساس تکذیب می کنند.
در حوزه سیاست خارجی دولت قرار بود برجام را قوی اجرا و طرف مقابل را ملزم به ادای تعهداتش کند اما آنچه در عمل اتفاق افتاد بسته شدن پرونده برجام بود. هر چند گشایش هایی در روابط با کشورهای همسایه به ویژه عربستان اتفاق افتاد و حتی صحبت است که روابط دیپلماتیک با مصر عادی شود اما این موارد با عواید اقتصادی ملموس همراه نبوده است. توافق با آمریکا برای تبادل زندانیان و آزادسازی پول های ایران گرچه دستاورد دیپلماتیک محسوب می شود اما آنقدر خبر این توافق از ابتدای دولت سیزدهم مکرر مطرح شد که پس از 2 سال وقتی به سرانجام رسید گویا یک اتفاقی عادی رخ داده است.
در حوزه اجتماعی و فرهنگی نیز وضعیت نیاز به تشریح ندارد. به عنوان نمونه وضعیت اینترنت به حدی طی 2 سال گذشته افت کرده است که حتی اخیرا رئیس مجلس اعلام کرد «مانع شدن راه چاره نیست؛ مردم دلخور هستند».
قطعا دولت در این 2 سال زحمات زیادی کشیده است و کسی نیز منکر این زحمات نمی شود اما عملکرد با آنچه در انتخابات 1400 وعده داده شد، همخوانی ندارد. این روزها دولت از دستاوردهایش سخن می گوید اما هیچ کدام از این آمارها به تصویر ذهنی مردم حتی نزدیک هم نیست. رئیس جمهور از پیشرفت قاطع کشور سخن می گوید اما مردم نگاه دیگری دارند. انتظار از دولت سیزدهم آن است که زحمات خود را از زاویه نگاه مردم برای حل مسائل کشور کانالیزه کند تا آثار و نتایج این زحمات و تلاش ها برای جامعه ملموس شود. بزرگترین رسالت دولت احیای سرمایه اجتماعی بود، نه رضایت مسئولان از گزارش عملکرد خود.