تحلیل «نامهنیوز»؛
اصلاحطلبان دیگر طبقه متوسط و قشر خاکستری را نمایندگی نمیکنند
طبقه متوسط و خاکستری امروزی مطالباتی فرای سخنان تکراری اصلاحطلبان دارند و به جای ماندن در دایره اصلاحطلبی یا اصولگرایی فرای جناحهای سیاسی، مطالبهگرند. نگاه امروزی چندان کاری به این ندارند که یک نماینده از چه جناح سیاسی وارد مجلس میشود، بلکه میگوید قرار است چه کاری و با چه برنامهای انجام دهی.
گروه سیاست نامهنیوز: در آستانه هر انتخابات اصلاحطلبان چنین القاء میکنند که افزایش مشارکت به معنای پیروزی جبهه اصلاحات و شکست اصولگرایان در انتخابات است. با تمسک به این گزاره هم سیاستهایی انتخاباتی را در پیش میگیرند مثلا بررسی میکنند و اگر به این نتیجه برسند که مشارکت در انتخابات بالاست همهجانبه در انتخابات شرکت میکنند و اگر عکس این حالت باشد به بهانههایی مانند ردصلاحیت نیروهایشان از شرکت در انتخابات دستِکم به صورت همهجانبه اجتناب میکنند تا مباد شکستشان عیان شود.
حالا پرسش آن است که آیا اساسا این گزاره یعنی نسبت مستقیم افزایش مشارکت و پیروزی اصلاحطلبان درست است؟
این تفکر در دو دهه و نیم گذشته وجود داشته است که اصلاحطلبان طبقه متوسط و قشر خاکستری را نمایندگی میکنند. منظور از طبقه متوسط بیشتر ناظر به متوسط منزلتی است؛ اعم از دانشگاهیان، دگر اندیشان و... و منظور از قشر خاکستری افرادی است که به طور کلی چندان در فضای سیاسی قرار ندارند و اگر موجی انتخاباتی شکل بگیرد آنها وارد صحنه میشوند. البته این نوع نگاه غلط هم نبوده است و اصلاحطلبان در مقاطعی نمایندگی این دو قشر را بر عهده داشتهاند اما به نظر میرسد در شرایط کنونی نمیتوان به قطعیت گفت که همان طبقه شهریِ متوسط یا قشر خاکستری لزوما در پی اصلاحطلبان نیستند و شاید حضور یا عدم حضور اصلاحطلبان تأثیر ویژهای بر حضور این طبقات در انتخابات ندارند. بنابراین این گزاره اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اگر مشارکت بالا برود لزوما نیروهای اصلاحطلب پیروز انتخاباتاند، چندان دقیق نیست.
نکته دیگر آنکه اتفاقا طبقه متوسط و خاکستری امروزی مطالباتی فرای سخنان تکراری اصلاحطلبان دارند و به جای ماندن در دایره اصلاحطلبی یا اصولگرایی فرای جناحهای سیاسی، مطالبهگرند. نگاه امروزی چندان کاری به این ندارند که یک نماینده از چه جناح سیاسی وارد مجلس میشود، بلکه میگوید قرار است چه کاری و با چه برنامهای انجام دهی؛ در حالی که اصلاحطلبان تقریبا هیچ نکته تازه و بدیعی برای ارائه به جامعه ندارند و صرفا میگویند ما بیاییم تا اصولگرایان نیایند. یعنی اصلاحطلبان بیش از هر زمان مبلغ نگاهی سلبیاند تا ایجابی و طبیعی است نسل امروز سخن و ایده ایجابی میخواهد تا امیدوار به حل مشکلاتش شود.
مسئله دیگر آن است که حتی آن بخشی از مردم که در انتخابات شرکت نکنند هم طرفداران اصلاحطلبان نیستند زیرا اصلاحطلبان را نماینده سیاسی-گفتمانی خود نمیدانند. با این اوصاف اصلاحطلبان مانند یک-دو دهه پیش به هیچوجه قدرت جذب طبقه متوسط و خاکستری را ندارد و نه باید افزایش مشارکت را لزوما به دلیل حضورشان در انتخابات تلقی کنند و نه آرایی که در صندوق انتخابات ریخته نمیشود را آراء خود بدانند.
اصلاحطلبان در تمام این سالها نتوانستند گفتمانی تازه از خود ارائه دهند. آنها حتی نتوانستند یک مانیفست چند صفحهای از جبهه اصلاحات منتشر کنند. با این اوصاف طبیعی است که جامعهای که پویاست و رو به جلو میرود از اصلاحطلبان عبور کند. نکته دیگر هم آن است که عملکرد ضعیف آنها در یک دهه گذشته باعث ریزش شدید سرمایه اجتماعیشان شد. به این معنی که آنها هم در حوزه گفتمانی ناتوان عمل کردند و هم در حوزه اجرایی.
در این شرایط به نظر میرسد برای جذب طبقه متوسط و خاکستری هر جناحی اعم از اصولگرا یا اصلاحطلبان هم میتواند موفق باشد و هم ناموفق زیرا جذب این طبقات همانطور که گفته شد بستگی به برنامه و راهبرد دارد نه صرفا تکیه بر صف جناحی و حزبی. البته اصولگرایان برخلاف اصلاحطلبان سبد رأی ثابتی هم دارند که میتوانند بر آن هم حساب باز کنند؛ خصوصیتی که در اصلاحطلبان دیده نمیشود.