تحلیل «نامهنیوز»؛
سرشناسان اصلاحات وارد عرصه میشوند؟
به نظر میرسد همانطور که محسن هاشمی هم گفته است، اگر افرادی مانند سید محمد خاتمی، علیاکبر ناطق نوری، سید حسن خمینی، اسحاق جهانگیری و عبدالله نوری وارد عرصه انتخابات شوند، فضا انتخاباتی پر شور و البته شانس توفیق اصلاحطلبان در انتخابات هم بالا میرود.
گروه سیاست نامهنیوز: اصلاحطلبان در شرایط سختی قرار گرفتهاند. آنها از یک سو میخواهند تمام توان سیاسی خود را در انتخابات پیش رو به کار بگیرند و از سوی دیگر نگراناند که سرمایه اجتماعیشان به طور کامل پای صندوقها نیاید. البته تا اینجای کار احزاب زیادی از جبهه اصلاحات فعالیتهای خود را آغاز کردهاند و البته چهرههای شاخصی مانند علی مطهری و مسعود پزشکیان را به عنوان نامزدهای تأیید صلاحیتشده در اختیار دارند اما به نظر میرسد همه اینها برای آنها کافی نیست؛ چنانکه اخیرا محسن هاشمی رفسنجانی از اعضای برجسته حزب کارگزاران سازندگی، گفته است که «همه از افراد کاریزمای رده بالا انتظاراتی دارند. شخصیتهایی مانند آقایان: ناطق نوری، خاتمی و سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری و عبدالله نوری به میدان بیایند و به سازماندهی حرکت جدی بپردازند».
او همچنین گفته که «آقای روحانی اگر میخواهد نقشی مانند آقای هاشمی ایفا کند، باید بتواند بقیه را با خودش همراه کند. افرادی که از آقای روحانی میخواهند نقش آقای هاشمی را ایفا کند، باید بدانند نقش آقای هاشمی همراه با دیگران است که نقش هاشمی میشود».
افرادی مانند ناطق، خاتمی، جهانگیری، سید حسن خمینی و عبدالله نوری تا چه حد میتوانند ظرفیتساز باشند؟ خاتمی تا اینجای کار هیچ موضع ایجابی درباره انتخابات اتخاذ نکرده است. او همواره خط قرمز خود را شرکت در انتخابات معرفی میکرد اما در این دوره از انتخابات او تا این لحظه اعلام نکرده است که همه اصلاحطلبان و مخاطبان اصلاحات وارد انتخابات شوند. بسیاری باور دارند خاتمی هنوز دارای سرمایه اجتماعی خاص خود است و البته در بین اصلاحطلبان هنوز سخن او به تعیینکننده است. بنابراین اگر خاتمی وارد میدان شود، احتمالا تحرک قابل توجهی در روند انتخاباتی اصلاحطلبان شاهد خواهیم بود.
ناطق نوری هم تا حدی همین وضعیت را دارد و گرچه سرمایه اجتماعی خاتمی را ندارد اما تلاش او برای پرشور شدن انتخابات و البته پیروزی نزدیکان فکریاش میتواند تأثیر خوبی بر روند انتخابات و البته بر نتیجه کار برای اصلاحطلبان داشته باشد. از سوی دیگر اگر ناطق وارد عرصه شود و احینا میان اصلاحطلبان و اعتدالیها و اصولگرایان میانهرو ائتلافی شکل بگیرد، نقش ناطق میتواند بسیار تعیینکننده باشد.
سید حسن خمینی هم در بین اصلاحطلبان جایگاه ممتازی دارد و تقریبا روی او اجماع وجود دارد. اگر سید حسن خمینی رسما از لیستی حمایت کند یا مردم را تشویق به رأی دادن به افراد مدنظر خود کند، ممکن است تحرکاتی در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به وجود آید.
عبدالله نوری هم نزدیک به مشارکتیهای سابق است. او شاید از معدود افرادی باشد که اگر تصمیم به حضور واقعی در عرصه انتخابات بگیرد بتواند طیف رادیکال اصلاحات را قانع به همراهی با مشارکتطلبان کند. اسحاق جهانگیری هم نیروی کارگزاران سازندگی است و به نوعی میتواند ایجاد هماهنگی میان طیفهای مشارکتطلب اصلاحطلب ایجاد کند.
نکته دیگر آن است که اصلاحطلبانی که اکنون گله از نداشتن نیروی کافی میکنند، به این موضوع توجه ندارند که بسیاری از ظرفیتهایشان به میدان نیامدهاند. شاید بتوان گفت اصلاحطلبان بهتر است نوک پیکان انتقادهایشان را به سمت نیروهای سرشناس خود هم ببرند که چرا وارد عرصه نمیشوند؟ اگر همه اصلاحطلبان با همه توان مانند آنچه در انتخاباتهای سالهای 92، 94 و 96 شاهد بودیم وارد عرصه انتخابات شوند، هیچ بعید نیست که اقلیتی پرقدرت از اصلاحطلبان در مجلس بعدی شکل بگیرد.