کد خبر : 741872

فارن‌پالسی: ترامپ نمی‌تواند دوباره نقش دیوانه را بازی کند

زمانی‌که ترامپ برای اولین بار در سال ۲۰۱۶ نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده شد، در بسیاری از مواقع، به معنای واقعی کلمه «دیوانه» به نظر می‌رسید اما آیا او می‌تواند باز هم نقش دیوانه را بازی کند؟

به گزارش نامه‌نیوز، «دنیل دِرِزنِر» استاد سیاست بین‌الملل در «دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر» در دانشگاه «تافتس» در ماساچوست آمریکا در نوشتاری برای فارن‌پالسی با این عنوان که «ترامپ فکر می‌کند غیرقابل پیش‌بینی بودن او یک مزیت است» نوشته است: ترامپ با نمایش خشم در مبارزات انتخاباتی مشکلی نداشت. در مناظره مقدماتی جمهوری‌خواهان در سال ۲۰۱۶، گفت که «با کمال میل ردای خشم را می‌پذیرد» زیرا معتقد بود کشور «به هم ریخته» است و توسط افراد نالایق اداره می‌شود. ترامپ حتی این ایده را پذیرفت که او نوع خاصی دیوانه است.

در بیانیه‌های پی‌درپی، او تاکید کرد که شکل دیگری رئیس جمهور خواهد بود، زیرا حاضر است کمی دیوانه، کمی غیرقابل پیش‌بینی باشد و در سال ۲۰۱۵ او در مصاحبه‌ای به نقل از یک تاجر دیگر گفت که «همین غیرقابل پیش‌بینی بودن در مورد ترامپ فوق‌العاده است زیرا ما به عنوان یک ملت باید غیرقابل پیش بینی‌تر باشیم.»

 

نظریه مرد دیوانه از کجا آمده است؟

نگارنده می‌نویسد که ترامپ متفاوت از روسای‌جمهور پس از جنگ سرد به نظر می‌رسید، اما احساسات او بازتاب «ریچارد نیکسون» بود که او نیز دوست داشت به معنای واقعی کلمه دیوانه باشد. در واقع، به گفته کارمکندش، نیکسون اصطلاح «نظریه مرد دیوانه» را ابداع کرد و توضیح داد که او می‌خواهد ویتنام بفهمد که او قادر به انجام هر کاری برای پایان دادن به جنگ است - حتی استفاده از سلاح هسته‌ای.

نظریه مرد دیوانه بر این اساس است که رهبری طوری رفتار کند انگار می‌تواند تقریباً هر کاری را انجام دهد، به این ترتیب شانس بیشتری برای متقاعد کردن سایر بازیگران جهانی برای دادن امتیازاتی دارد که در غیر این صورت نمی‌تواند بگیرد.

نیکسون بعدها این گفت‌وگو را انکار کرد، اما ایده نظریه مرد دیوانه یک اصل و نسب فکری دارد که به «نیکولو ماکیاولی» می‌رسد. علاوه بر این، ادبیات علمی در مورد این نظریه در سال‌های اخیر تغییر کرده و نشان می‌دهد که تحت شرایط خاص، چنین بازی‌سازی ممکن است برای فردی در موقعیت ترامپ کارساز باشد. آیا تئوری ترامپ دیوانه می‌تواند آنقدر کارآمد باشد؟

 

مرد دیوانه در دوره اول حضور در کاخ سفید

طبق این گزارش، ترامپ در برخی موارد در دوره اول ریاست جمهوری خود، عمداً به عنوان یک دیوانه شهرت پیدا کرد. این به وضوح در رویکردهای او در قبال کره شمالی و جنوبی نمایان شد.

در بیشتر سال ۲۰۱۷، ترامپ لفاظی‌های خود را نسبت به کره شمالی تشدید کرد و در ماه اوت به خبرنگاران گفت: «کره شمالی بهتر است دیگر تهدیدی علیه ایالات متحده نداشته باشد. آن‌ها با آتش، خشم و قدرتی بزرگ مواجه خواهند شد، چیزی که جهان تا به حال ندیده است».

ترامپ یک ماه بعد در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی را «مرد موشکی» نامید و قول داد که ایالات متحده می‌تواند «کره شمالی را به طور کامل نابود کند».

رویکرد مرد دیوانه ترامپ به کره جنوبی هم کشیده شد. در سال ۲۰۱۷، دولت او به دنبال مذاکره مجدد در مورد مفاد توافقنامه تجارت آزاد آمریکا و کره بود.

«جاناتان سوان» طی مطلبی در وبگاه آکسیوس گزارش داد که ترامپ صراحتاً به «رابرت لایتیزر» مذاکره‌کننده ارشد تجاری دستور داد که به همتایان کره جنوبی خود بگوید که ترامپ یک دیوانه است.

ترامپ به مذاکره‌کننده ارشد خود گفت: «شما به آن‌ها بگویید این مرد آن‌قدر دیوانه است که می‌تواند هر لحظه از آن خارج شود... اگر اکنون امتیاز ندهید، این مرد دیوانه از معامله خارج خواهد شد».

سوان همچنین خاطرنشان کرد: «بسیاری از رهبران جهان فکر می‌کنند رئیس‌جمهور دیوانه است و به نظر می‌رسد که او شهرت دیوانه را به عنوان یک دارایی می‌داند».

 

نظریه مرد دیوانه کار نمی‌کند

ترامپ در ازای سه دیداری که فراتر از برخی عکس‌گرفتن‌های پر سر و صدا بود، از تمسخر کیم خودداری کرد. توافقنامه تجارت آزاد با موفقیت مورد مذاکره مجدد قرار گرفت، اگرچه تغییرات در این قرارداد جزئی بود.

با این حال، دستیاران رئیس‌جمهور سابق و آینده می‌توانند استدلال کنند که ترامپ برای ایالات متحده خوب عمل کرده است. ترامپ به‌رغم همه هیاهوها و سر و صداهایش، امتیازات تجاری متوسطی را از کره جنوبی و توقفی کوتاه در آزمایش های موشکی کره شمالی دریافت کرد، همه اینها بدون اینکه مجبور باشد تهدیدهای به ظاهر دیوانه‌وار خود را اجرا کند.

به عبارت دیگر، او به دلایل کاملاً منطقی، غیرمنطقی به نظر می‌رسید. این متفاوت از کارمندان و زیردستان ترامپ بود که به خبرنگاران گفتند که او مانند یک دیوانه رفتار می کند. این موضوع به اندازه‌ای رایج بود که جیم سیوتو، خبرنگار سی ان ان، کتابی با عنوان «نظریه مرد دیوانه» درباره سیاست خارجی ترامپ بنویسد. با توجه به ترس باب وودوارد، راب پورتر، رئیس کارکنان کاخ سفید، یک سوم از وقت خود را صرف صحبت کردن ترامپ از ایده‌های تکانشی و ناگهانی او کرد. خود وودوارد به این نتیجه رسید که ایالات متحده «به سخنان و اعمال یک رهبر تحت فشار عاطفی، سخت و غیرقابل پیش بینی وابسته بود».

 

شبیه‌سازی جنون گاهی بسیار عاقلانه‌ است!

دِرِزنِر در ادامه نوشته که این ایده که با عمل‌کردن مانند یک دیوانه، یک رهبر می‌تواند در سیاست جهانی سود ببرد، پیشینه طولانی‌تری نسبت به نیکسون دارد.

ماکیاولی در کتاب «گفتارهایی درباره لیوی» پیشنهاد کرد که «شبیه‌سازی جنون گاهی کار بسیار عاقلانه‌ای است».

در سال‌های اولیه جنگ سرد، استراتژیست‌هایی مانند «دانیل السبرگ» و «توماس شلینگ» به فضیلت‌های احتمالی پرورش شهرت دیوانگی در موقعیت‌های چانه‌زنی اجباری فکر کردند. شلینگ در استراتژی تعارض نوشت: «در موقعیت‌های درگیری، منطقی بودن غیرقابل انکار و آشکارا یک مزیت جهانی نیست. اگر دیگران بر این باورند که یک دیوانه می‌تواند تقریباً هر کاری را انجام دهد، اگر مانعش نشوید، خطر تشدید تنش معتبرتر می‌شود و منطقی است که بیشتر به تنش‌زدایی بپذیریم».

نه السبرگ و نه شلینگ هرگز از رفتار رئیس جمهور ایالات متحده به این شکل حمایت نکردند. در پایان، هیچ‌کدام از آن‌ها فکر نمی‌کردند که بازی مرد دیوانه در درازمدت به خوبی کار کند و تا همین اواخر، ادبیات علمی در مورد نظریه مرد دیوانه به همان اندازه در مورد احتمال موفقیت شک داشت. برای مثال، بر اساس چندین روایت اول شخص و مستند، بازی‌های دیوانه نیکسون هیچ چیز در راه امتیاز دادن به همراه نداشت. با این حال، کار جدیدتر در مورد این موضوع، کمتر قطعی بوده است.

 

توصیف منصفانه‌ از ترامپ

«روزان مک مانوس» استاد دانشگاه پِن استیت در این مورد به طور گسترده نوشته است. تحقیقات اولیه او نشان داد که در شرایط محدودی، استراتژی مرد دیوانه می‌تواند کارساز باشد. این قمار به نفع رهبرانی است که به دلیل ترجیحات افراطی و نه تاکتیک‌های افراطی‌شان دیوانه تلقی می‌شوند و همچنین رهبرانی که به نظر می‌رسد نسبت به یک موقعیت خاص دیوانه هستند، نه دیوانگی که در شخصیت آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، بازیگرانی که به شدت نسبت به یک موضوع خاص و فقط آن موضوع احساس می‌کردند، می‌توانستند از قمار دیوانگی تا حدودی استفاده کنند.

در مقاله بعدی، مک مانوس به این نتیجه رسید که رویکرد دیوانه «ممکن است در چانه زنی بحران مفید باشد ... زمانی که شهرت دیوانگی ناچیز است». به نظر می‌رسد این توصیف منصفانه‌ای از ترامپ باشد. سایر تحقیقات اخیر استدلال می‌کنند که در غیرقابل پیش بینی بودن به عنوان یک دکترین استراتژیک، می‌تواند فضایلی وجود داشته باشد.

دِرِزنِر می‌نویسد: دلایل زیادی برای شک وجود دارد که ترامپ بتواند در دوره دوم ریاست جمهوری خود نقش دیوانه را بازی کند. واضح‌ترین آن این است که تلاش‌های دوره اول ترامپ برای چانه‌زنی اجباری تا حد زیادی بی‌نتیجه ماند. سوابق دولت او در زمینه اجبار اقتصادی کمتر از این بود. بزرگترین موفقیت ترامپ در سیاست خارجی یعنی توافق ابراهیم (سازش امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی)، به دلیل ارائه انگیزه‌ها بود تا تهدیدهای دیوانگی‌اش. دیوانگی ترامپ با متحدان ایالات متحده بهتر از دشمنان کار کرد.

 

اکثر رهبران خارجی با کتاب بازی ترامپ آشنا هستند

در ادامه این گزارش آمده است: کشورهایی که از تهدیدهای او مبنی بر خروج از اتحادهای طولانی مدت و معاهدات تجاری متعجب شده بودند، دست‌کم برخی از آن‌ها وفاداری خود را به نمایش گذاشتند. با این حال، ترامپ آنقدر سرگرم خشنودسازی حاکمان چین و روسیه بود که متوجه نشد.

نویسنده این مطلب می‌نویسد که تلاش‌های او برای به کارگیری استراتژی دیوانه با ایران متفاوت بود. او حمله پهپادی را که منجر به شهادت سپهبد «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران شد، تایید کرد اما پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان که ایران را مقصر آن دانست، از دادن پاسخ به ایران عقب کشید.

ترامپ در مصاحبه اخیر خود حتی پیشنهاد کرد که در مقایسه با «جان بولتون» مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا فردی آرام‌تر و منطقی‌تر است. این موضوع مشکل دیگری را برجسته می کند: اکثر رهبران خارجی اکنون از نزدیک با کتاب بازی ترامپ آشنا هستند.

یکی از دلایل شکست بازی دیوانه نیکسون این بود که مقامات شوروی که با نیکسون از دهه‌های حضور در مناصب دولتی آشنا بودند، می‌دانستند که او چه زمانی وانمود می‌کند که دیوانه بازی می‌کند. همانطور که یکی از مقامات شوروی توضیح داد که «آقای نیکسون مرتباً در مقاصد خود اغراق می کرد.»

سوابق گذشته ترامپ او را برای بسیاری از رهبران خارجی که برای اولین بار مجبور به برخورد با او بودند، قابل پیش‌بینی‌تر کرده است. همان‌طور که مشخص است، اولین قانون نظریه مرد دیوانه این است که شما در مورد استفاده از نظریه مرد دیوانه صحبت نکنید. با این حال، انتظار از ترامپ برای سکوت در مورد چنین موضوعاتی، یک کار احمقانه است.

در نهایت، همانطور که ادبیات علمی تاکید کرده است، چانه‌زنی قهری موفق، مستلزم ۲ نوع تعهد معتبر است. اول، هدف باید باور داشته باشد که بازیگر تهدیدهای خود را انجام خواهد داد، مهم نیست که چقدر هزینه‌بر باشد. ثانیاً، هدف همچنین باید باور داشته باشد که عامل تهدید کننده پس از حصول توافق دست از هرگونه اجباری برخواهد داشت. رفتار کردن مانند یک دیوانه ممکن است نوع اول تعهد را قابل قبول‌تر کند، اما تعهد نوع دوم را کمتر معقول می‌کند.

 

تنها راهی که ترامپ می تواند ثابت کند دیوانه است

دِرِزنِر توضیح می‌دهد: به بیان ساده‌تر، احتمال اینکه هر رهبر خارجی زمانی که ترامپ در مورد هر چیزی صحبت می‌کند، باور کند چقدر است؟ همان‌طور که مک مانوس در ایمیلی به من گفت: «بیشتر دیوانه‌ها از شهرت دیوانگی خود بهره‌ای نمی برند». تلاش ترامپ برای تکرار رویکرد دیوانه‌اش در روابط بین‌الملل بعید است در دوره دوم ریاست‌جمهوری او مؤثر واقع شود، اما به هر حال احتمالاً آن را امتحان خواهد کرد. ترامپ مرد کم ریسکی است و این یکی از آن‌هاست. متحدان سیاسی او در اولین دوره ریاست جمهوری‌اش شاهد بودند که ترامپ به ندرت می‌تواند حرکت هوشمندانه‌ای را انجام دهد.

در این مطلب آمده است: چیزی که نگران کننده است این است که این بار، او ممکن است فکر کند که می‌تواند این کار را انجام دهد، حتی زمانی که بقیه دنیا این کار را نمی‌کنند. حرکت غیرمحتمل ترامپ از یک جنایتکار محکوم به رئیس‌جمهور دوره دوم می‌تواند او را به این باور برساند که ریسک‌های بیشتری را بپذیرد. همان‌طور که یکی از مشاوران ترامپ در ماه نوامبر به پولتیکو گفت: «ببینید، او از ۲ سوءقصد جان سالم به در برد، چند بار متهم شده است - او واقعاً در این لحظه احساس شکست ناپذیری می‌کند و به نوعی جسور شده است که قبلاً هرگز این اندازه جسارت نداشته است.

دِرِزنِر در پایان می‌نویسد: مشکل اینجاست که اگر ترامپ نتواند دیگران را متقاعد کند که واقعاً یک دیوانه است، تنها راهی که می‌تواند آن را ثابت کند این است که عجیب‌ترین تهدیدهایش را دنبال کند. شاید این کار موثر باشد، اما همچنین می‌تواند منجر به درگیری خارج از کنترل شود که صادقانه بگویم ایده دیوانه‌کننده‌ای است.

لینک کوتاه: