رامبد جوان و تحویل سال در«گوشه دل تهرون»: دلبری می‌کنیم تا مردم ما را ببینند/ نباید شکمم را با خودم می‌آوردم!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : 
به گزارش نامه نیوز، کمی بالاتر از پیچ شمیران سمت راست خیابان شریعتی به یک کوچه بن بست می رسم که خانه قدیمی انتهای کوچه اش برایم آشنا است.
به گزارش مهر، قبلا هنگام ضبط سریال «یه تیکه زمین» اینجا آمده بودم و البته فیلم ها و سریال های دیگری هم اینجا ساخته شده است. به محض ورود جواد فرحانی تهیه کننده برنامه نوروزی «گوشه دل تهرون» شبکه تهران به کارگردانی رامبد جوان را می بینم که اولین تجربه تهیه کنندگی اش در تلویزیون را پشت سر می گذارد . او «خوابم میاد» رضا عطاران را تهیه کرده و فیلم تازه رامبد جوان با نام «خندنده» را نیز تهیه خواهد کرد.
او می گوید همیشه اولین ها جذابیت زیادی دارند و او از اینکه تهیه کنندگی برنامه سال تحویلی را برعهده گرفته که برای اولین بار در آن یک سریال به طور کامل در یک روز پخش می شود احساس خوبی دارد و می گوید: قرار است تا چند سال دیگر همه برنامه ها در استودیو باشند و در حضور مجری مدام مهمان برود و مهمان بیای؟! برنامه ما با همه آثار دیگر فرق می کند و قابل مقایسه با آنها نیست. کار ما حتما نواقصی دارد اما امیدوارم برای سالهای بعد کسانی که می خواهند این الگو را تجربه کنند موفق شوند.
اولین تجربه فرحانی در تلویزیون به مذاقش خوش آمده و می گوید تا لحظه ای که با من حرف می زند با همه عوامل تسویه حساب مالی هم شده است؛ اتفاقی که این روزها کمتر در تلویزیون رخ می دهد.
محل ضبط بخش های نمایشی برنامه هم به حق بسیار زیبا است و حیاط بزرگی که وسط آن یک خانه قدیمی است، کلی گل و گیاه و درخت دارد و بودن در حال و هوایش آدم را بهاری می کند.
در حالی که همه عوامل برنامه های سال تحویل تا ساعاتی پس از آغاز سال نو و رسیدن به اول فروردین درگیر برنامه شان هستند و همگی زنده روی آنتن می روند، تهیه کننده این برنامه تولیدی اعلام می کند بخش های نمایشی این سریال نیز 10 روز مانده به عید به پایان رسیده و آنها روز سال تحویل استرس ندارند.
او می گوید: مصاحبه هایی با هنرمندان و سیاستمداران و مردم داشتیم که همگی کاملا متفاوت هستند. بعضی وقت ها برنامه ضبطی از برنامه زنده هم جذاب تر خواهد بود.
«گوشه دل تهرون» داستان یک خانواده پرجمعیت است و تعداد زیاد بازیگران و کوچک بودن فضای خانه که عوامل پشت صحنه وسایلشان را آنجا گذاشته اند مانع از حضور در سر صحنه می شود. بنابراین صبر می کنم تا کار تمام شود و هنرمندان برای خوردن ناهار بیایند.
سعید چنگیزیان، فرزین صابونی، فریبا کامران، بهرام شاه‌محمد‌لو، راضیه برومند، آفرین عبیسی، امید روحانی، خسرو پسیانی و ناهید مسلمی برخی از این هنرمندان هستند.
با کات رامبد جوان کارگردان این برنامه که داخل خانه می روم عطر گلهای شمعدانی در مشامم می پیچد و دیوارهای رنگی خانه مرا به وجد می آورد. طراحی صحنه خانه بافتی سنتی را تداعی می کند و روی تاقچه کوزه های زیبایی می بینم. البته ریل تراولینگ و یک عالمه سیم و دوربین و لوازم صحنه امکان گشت و گذار را از آدم می گیرد اما حداقل می توانم نورافکن های روی سقف را تماشا کنم که با پارچه سفید پوشانده شده اند و به راه پله ای که به طبقه بالا می رسد سرک بکشم که پر از عکس است. عکس اعضای خانواده تهرانی که قرار است ماجراهای روز 29 اسفند آنها در روز سال تحویل از شبکه تهران پخش شود.
جوان در حال قاب بندی و دکوپاژ صحنه بعدی است و دست هایش را روی هوا تکان می دهد. عکاس ما را که می بیند می گوید همیشه کارگردان ها عکس هایی با این فیگور دارند!
او حالا می رود روی پله ها و تأکید می کند در گزارشم بیاورم که تماشاچی یادش نرود فقط روز 29 اسفند می تواند این برنامه را تماشا کند و «گوشه دل تهرون» یک برنامه نوروزی به این معنا که در طول روزهای عید پخش شود، نیست.
او با همان طنازی های همیشگی اش و البته با خنده می گوید: این خیلی کار بامزه، عجیب و احمقانه ای است که تو یک سریال بسازی و کل آن را در یک روز پخش کنی! خیلی ها آن روز کار دارند و هیچکس نمی تواند 12، 13 ساعت پای تلویزیون بنشیند اما نکته مهم این است که ما پایان هر اپیزود اعلام می کنیم اپیزود بعدی 25 دقیقه بعد، 10 دقیقه بعد... در نتیجه اگر تماشاچی یک اپیزود را دید و خوشش آمد با خودش می گوید بروم کارهایم را انجام دهم یا شبکه های دیگر را ببینم و 25 دقیقه دیگر برگردم. ما به مخاطب برای دنبال کردن سریال آدرس می دهیم. البته مردم گاهی سریال فرنگی ها را در یک روز نگاه می کنند.
حالا جوان می خواهد از پله ها پایین بیاید و لنز دوربین او را نشانه می گیرد. پایین که می رسد به عکاس می گوید بگذار ببینم چطوری شد! عکس را نگاه می کند و می گوید ای وای شکمم! نباید شکمم را امروز با خودم می آوردم!
می رود بالا و یک بار دیگر در حالی که سعی می کند شکمش را با حبس کردن نفسش مخفی کند پایین می آید!
این بار از او درباره این می پرسم که چرا کار مشترکی که قرار بود با اشکان خطیبی رفیق شفیقش انجام دهد به نتیجه نرسیده و حالا با حضور خطیبی در برنامه سال تحویل شبکه یک به نوعی این دو دوست رقیب به حساب می آیند؟ او جواب می دهد: اتفاقی شد. هیچ چیزی پشت این موضوع نداریم.
روی موضوع رقابت پافشاری می کنم و اینکه بالاخره مردم نمی توانند همه شبکه ها را با هم ببینند و بالاخره باید یکی را انتخاب کنند و او جواب می دهد: رقابت که باحال است! البته اشکان درجه یک است (با بدجنسی می خندد) اما فقط می توانم برایش بخندم!
دوباره جدی می شود: آرزو می کنم برای اشکان هم اتفاق خوبی بیفتد. اشکان هم پر از ایده های خوب است و آدم جسوری است که دلش می خواهد کارهای نو انجام دهد و انجام می دهد. ببینیم چه می شود.
جوان تأکید می کند: ببین فرق ما و در واقع امتیاز ما این است که ما دیگر با هیچ شبکه ای قابل قیاس نیستیم. این نکته خیلی مهمی است.خوب و بدش مهم نیست اما دیگر قابل قیاس نیست. چون ما با شبکه های دیگر نقاط مشابهی نداریم که مردم بگویند بهتر و بدتر.
وی می گوید: ما سعی می کنیم آنقدر دلبری کنیم که مردم ببینندمان.
از او می خواهم برای مخاطبانی که این مصاحبه را می خوانند یک پیشنهاد برای نوروز بدهد و او دوباره در جلد شیطنت و شوخی فرو می رود: مردم همه کار انجام بدن. سفر برن، کتاب بخونن، معاشرت کنن، خوب بخوابن، خوب غذا بخورن، چاق بشن، چله بشن، بعد من بیام بخورمشون! (قهقهه می زند) نمی دونم هر کس هر کاری دلش می خواد انجام بده!
بیرون که می روم همه بازیگران سر میز ناهار نشسته اند. خسرو پسیانی از مزه غذا خوشش آمده و از آن تعریف می کند و بقیه دسته جمعی آواز می خوانند... تا عید هنوز مانده و استرسی وجود ندارد. یک نکته بامزه اینکه پسیانی ها هم تقسیم شده اند و فرزند پسر آتیلا پسیانی به برنامه رامبد جوان آمده و ستاره فرزند دختر این خانواده، دستیار اشکان خطیبی در برنامه سال تحویل شبکه یک است!
شما می توانید فردا 29 اسفندماه سال 1392 از صبح ساعت 10 پای شبکه تهران بنشینید و «گوشه دل تهرون» را که در قالب یک سریال ساخته شده تا سال تحویل تماشا کنید. البته شما می توانید تماشاگر دیگر برنامه های سال تحویلی شبکه های مختلف سیما هم باشید و قضاوت نهایی درباره خوب و بد بودنشان با خودِ خود شما است.
فیلمنامه این سریال نوشته سجاد افشاریان است و داستان آن درباره یک خانواده شلوغ است که با ترفندهای دراماتیک، تمام حرف هایی که قرار است مجری یا کارشناس سال تحویل بزند، به صورت غیر مستقیم از سوی آنها بیان می شود.
دیدگاه تان را بنویسید