کد خبر: 23924
تاریخ انتشار :

راه‌حل حسن روحانی برای حل پرونده هسته‌ای ایران چیست؟/ مذکرات ایران با گروه 5+1 ثمره عملی برای ما نداشته است

راه‌حل حسن روحانی برای حل پرونده هسته‌ای ایران چیست؟/ مذکرات ایران با گروه 5+1 ثمره عملی برای ما نداشته است
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه، اولین برنامه از سلسله برنامه‌های شبکه سه سیما در گفتگو با چهره های سیاسی با حضور حسن روحانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و نماینده فعلی مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی برگزار شد. حسن روحانی در ابتدای این برنامه در پاسخ به گله محمد حسین رنجبران مجری این گفتگو مبنی بر عدم حضور فعال در رسانه‌ها، گفت: شما دعوت نمی‌کنید والا اینکه فردی بتواند در مناسبت‌هایی با مردم عزیزش حرف بزند و نکاتی را که مورد نظر است با ملت در میان بگذارد باعث خوشحالی و افتخار است. وی در پاسخ به این سوال که {از چه زمانی به انقلاب پیوستید؟}، اظهار داشت: شروع درس حوزوی من از 1339 بود و تقریبا از 1340 وارد حوزه علمیه قم شدم. نهضت و انقلاب همان از سال 1341 شروع شد و من از همان ابتدای این نهضت به عنوان سرباز در کنار این انقلاب بودم. خاطرم هست اولین باری که تحت تعقیب قرار گرفتم دی ماه 1341 بود که اعلامیه‌هایی را از قم به سمنان می‌بردم و این اولین حرکت من در مسیر انقلاب بود. رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: اولین بار در سال 1339 بود که نام امام را شنیدم اما در آن زمان امام هنوز معروف نبودند و دوران مرجعیت آیت الله بروجردی بود. بعد از سال 40 بسیاری از اساتید ما از شاگردان امام بودند و ما عرفانیت، معنویت، شهامت و دیگر ویژگی های امام را از زبان آنها می شنیدیم. اهم اظهارات نماینده فعلی مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی را بخوانید؛ • سال 1341 که نهضت آغاز شد، اعلامیه‌های امام درکنار اعلامیه‌های سایر مراجع متفاوت و جاذبیت بیشتری برای نسل جوان و طلای آن زمان داشت و آنها را راجذب می کرد. و من هم در شعاع جاذبه امام قرار گرفته بودم و از همان زمان آشنایی من با امام بیشتر شد. • اولین باری که با ایشان دیدار کردم در منزلشان در سال 1340 بود. در واقع به منزل ایشان در مناسبت‌های مختلف می رفتیم، در سخنرانی‌های ایشان در سال 41 و 42 مخصوصا سخنرانی معروف عاشورای سال 42 در مدرسه فیضیه قم حضور داشتم. در آن محرم 42 هر روز به منزل امام برای مراسم می‌رفتیم. روز 15 خرداد هم که قیام مردم به ماجرای دستگیری امام بود هم حضور داشتم. • در پاسخ به این سوال که{بهمن 57 کجا بودید؟}: در آن ایام من خارج از کشور و مشغول تکمیل درس خود در رشته حقوق بودم. ولی خب بعد از اینکه امام به پاریس آمدند عملا درس هم رها شده بود و وقت ما بیشتر مصروف سخنرانی در دانشگاه‌ها و تظاهراتی می‌شد که در کشورهای اروپایی برگزار می‌شد. در بهمن 57 هم من در نوفل لوشاتو بودم و بعد از اینکه امام آمدند من چند روز بعد قصد آمدن به ایران را داشتم که پروازها لغو شد و باعث شد من همزمان با پیروزی انقلاب وارد ایران شوم. • مردم ما در همه مقاطع به وظیفه خود عمل کرده‌اند. مسئولان ما هم قاعدتا از جنس مردم، برخواسته ازمردم و در کنار آنها هستند، منتخب خود این مردم بودند، اما همواره مردم پیشتاز بوده‌اند. برای مثال در دوران دفاع مقدس همه حضور داشتند مسئولان نظامی از ارتش و سپاه و ... همه بودند اما می بینیم که بسیج پیشتاز است. آن نیروی مردمی که بسیج را شکل داده بود یک قدم جلوتر بود، خط را می‌شکافت، میدان مین را باز می کرد و شور و نشاط جهاد را به اوج رسانده بود. بنابراین معتقدم مردم همیشه جلوتر از مسئولان بودند فداکاری وایثارشان بیشتر بوده و هیچگاه کم نذاشته‌اند • در پاسخ به این سوال که{نخستین سمت شما بعد از انقلاب چه بود؟}: اولین سمت را مقام معظم رهبری به من دادند. در آن زمان آیت الله خامنه ای مسئول ساماندهی ارتش و نیروهای مسلح شده بودند اواخر سال 58 بود که به من فرمودند شما کمک کنید که ارتش را سامان دهیم و اولین کار من در کنار رهبری سامان دادن نیروهای مسلح بود. سفرهای زیادی کردیم، پادگان‌ها را تشکیل می دادیم، افراد را دعوت می کردیم، تحصن‌هایی بود آن را می‌شکستیم. بعد از آن به عنوان نماینده سمنان وارد مجلس شدم و چهار دوره بعد هم نماینده تهران در مجلس بودم. • بیشترین مسئولیتم در دوران دفاع مقدس بود. در این دوران بعد از آیت الله خامنه ای که اولین رییس کمیسیون دفاع مجلس بودند، و به خاطر ریاست جمهوری از مجلس رفته بودند من رییس کمیسیون دفاع مجلس شدم. بعد هم از سال 62 معاون فرماندهی جنگ بودم، از سال 64 رییس ستاد جنگ بودم، از اواخر 64 تا تقریبا سال 72 رییس پدافند هوایی بودم. • در مورد سمت در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی: شورای عالی امنیت ملی از بازنگری قانون اساسی بوجود آمد قبلا چیزی تحت این عنوان نبود و شورای عالی دفاع را داشتیم. در شورای عالی امنیت ملی همیشه دو نماینده از رهبری حضور دارد، مقام رهبری هم از ابتدا فرموده بودند که من نماینده ایشان باشم. در همان زمان آقای هاشمی که رییس جمهور بودند هم لازم بود دبیرخانه این شورا را تشکیل می داد که وظیفه آن را به من واگذار کرد. در واقع من اولین دبیرشورای عالی امنیت ملی در تاریخ کشور هستم. • در پاسخ به این سوال که {هدف‌گذاری ما در مورد برنامه هسته‌ای از آغاز ثابت بوده و راهبرد مشخصی داشتیم یا اینکه منتظر بودیم متناسب با شرایط پیش برویم و تصمیم بگیریم؟}: ببینید برنامه هسته‌ای به طور طبیعی به شورای عالی امنیت ملی مربوط نمی‌شد چون ما وظایفی چون جنگ عراق و افغانستان از این قبیل مسائل را داشتیم. اما سروصداهایی که در بحث هسته‌ای از سال 81 آغاز شد منجر شد که وظایف به این دبیرخانه محول شود. • آمریکایی‌ها بعد از حمله به عراق که برخلاف تصورات خیلی سریع توانستند صدام را سرنگون کنند خیلی دچار غرور نخوت شدند و فکر کردند پیروی بزرگی در منطقه به دست آوردند و به آژانس فشار آوردند که پرونده هسته‌ای ایران را فعال کند. و برای همین است که میبینیم به مدت کوتاهی از جنگ عراق یعنی در خرداد 82 اولین گزارش آژانس درباره ایران صادر می شود. • در همان خرداد که شورای حکام بیانیه صادر کرد مسائل مربوط به پرونده هسته ای در اختیار سازمان انرژی اتمی و کم و بیش وزارت خارجه بود، اما شهریور 82 قطعنامه شدیداللحنی علیه ما صادر شد که مقدمه‌ای برای ارجاع پرونده ما به شورای امنیت بود. آن قطنامه در شهریور نگران کننده بود از آنجا بود که تصمیم مسئولان نظام این شد که پرونده به دبیرخانه منتقل شود. بعد هم بحث شد که فردی مسئول پرونده شود که در همان جلسه وزیر خارجه پیشنهاد داد من باشم اما من نپذیرفتم ولی نظر جلسه این بود لذا رییس جمهور اصرار کرد ولی من باز هم نپذیرفتم تا اینکه نظر مقام رهبری هم این بود و این کار شروع شد. • از همان آغاز چند هدف مشخص شد؛ اول اینکه این پرونده طوری تنظیم شده بود که در اجلاس بعدی به شورای امنیت برود پس نباید می گذاشتیم که پرونده به شورا فرستاده شد. هدف بعدی این بود که همه فعالیت‌های هسته‌ای را تعلیق کنند، البته در بیانیه خرداد ماه ایران را تشویق کرده بودند و در قطعنامه شهریور ایران را الزام کرده بودند. بنابراین هدف دوم این بود که به یک‌گونه‌ای فعالیت هسته‌ای و فناوری ما ادامه یابد. • مساله سوم اینکه ما را متهم کرده بودند که ناقض ان پی تی هستیم، براساس این ادعا حق یک کشور برای فعالیت هسته ای زیر سوال می رود بنابراین سومین هدف این بود که ایران را از صندلی اتهام بلند کرده و به صندلی مدعی بنشاینم و اثبات کنیم نقضی صورت نگرفته است. • در مذاکرات تهران با حضور سه کشور اروپایی این سه هدف دنبال می‌شد، البته مذاکرات در دو مقطع در مرز به پایان رسیدن بود و آنها می خواستند به فرودگاه بروند ولی در نهایت ادامه یافت. • اولین بحث این بود که تعلیق کاملی که در قطعنامه گفته بودند را محدود کنیم و در بخش کوچکی بپذیریم اما نه از روی الزام بلکه داوطلبانه و تنها برای اعتمادسازی. اما آنها می گفتند اولا باید کامل تعلیق کنید، دوما داوطلبانه یعنی چه؟، حتی وزیر خارجه آلمان می گفت داوطلبانه یعنی اینکه شما فردا تعطیل می کنید پس فردا شروع می کنید. • ان مذاکرات فراز و نشیب زیادی داشت و آنها در نهایت پذیرفتند که تعلیق هم منحصر به گازدهی به نظنز شود و قید داوطلبانه اضافه شد. در واقع ما به گونه ای عمل می کردیم که قطعنامه بعدی صادر نشود یا آمریکا پرونده را به شورای امنیت نفرستد. حتی سه وزیر اروپایی گفتند با تواق امروز ما نمی‌گذاریم پرونده به شورای امنیت برود و وقت یما سوال کردیم اگر آمریکا خواست اینکار را بکند شما چه می‌کنید فرانسه و انگلیس گفتند از حق وتو استفاده می کنیم. بیان این حرف برای ما خیلی مهم بود حتی اگر استفاده رسمی نمی شد. حتی در کتاب خاطرات فیشر و جک استراو به این موضوع اشاره شده است. • هدف مااین بود که فناوری را کامل کنیم و همینطور هم شد یعنی ما اصفهان، آب سنگین اراک را کامل کردیم.در سال 83 کیک زرد بندرعباس تولید شد. در همان سال تولید و ساخت سانتریفیوژها به بیش از هزار عدد رسید و البرادعی این موضوع را اعلام کرد. • ما تلاش مان این بود که شورای حکام آژانس بپذیرد فعالیت های ما صلح آمیز است و خوشبختانه در قطعنامه این شورا در سال 84 این موضوع تصریح شده بود که ایران انحرافی نداشته است. • ما هر سه هدفی که سران نظام برای ما تدوین کرده بودند را محقق ساختیم. • فعالیت هسته‌ای ما قانونی و صلح آمیز است و برخلاف ادعای غربی‌ها ما از ان پی تی تخلف نکرده‌ایم و فعالیت‌ها زیر نظر آژانس و دوربین‌های آن انجام می شود. ما نه تنها طبق پادمان که فراتر از پادمان عمل کرده ایم . بازرسی های سرزده آژانس گواه این موضوع است. فارغ از همه اینها رهبری نظام فعالیت های هسته ای نظامی را حرام شرعی دانسته اند • آمریکا با دغل بازی این پرونده را به شورای امنیت برد، تحریم های فراتر ا این شورا را دنبال کرد بنابراین باید ضمن تاکید و حفظ حقوق ملت ایران در موضوع هسته‌ای حفظ میکنیم حقوق فعالیت اقتصادی ملت را با دنیا به دست آوریم. • تحریم ها اگر در مقام عمل با شکست مواجه شود آنها از مواضع خود عقب می نشینند.اگر ببینند مردم ایران درکنار تحریم می تواند فعالیت های اقتصادی و تجاری خود را انجام دهد به بی اثر بودن تحریم‌ها پی می برند. ادامه فشارها معضلی برای غرب است و آنها باید بفهمند به جای تحریم باید به سمت مذاکره با مسئولان ایران بروند. • مذکرات ایران با گروه 5+1 تاکنون خاصیتی به حال ما و آنها نداشته و تنها فضای سیاسی را تلطیف کرده است. این خوب است و در همین حدم ادامه مذاکرات مفید است اما ما به ثمره عملی نرسیدیم، ثمره عملی یک توافق جدی است. • درست است که ایران در این مذاکرات مواضع خود را تبیین کرده اما مذاکره برا بیان نظرات نیست برای رسیدن به توافق است. امیدواریم غرب دست از لجبازی بردارد و خودش را اماده تفاهم کند و آن چیزی که ادعا می کنند برا مبنای آن حرکت کند. • در همان دورانی که من مسئول پرونده هسته ای بودیم همواره به غرب گفته شد برای اعتماد سازی آماده‌ایم و حتی ما یکبار با اروپایی ها به توافق رسیدیم که اگر مذاکرات ما به نتیجه نرسید کار را به آژانس واگذار کنیم تا این سازمان برای ما یک فرمولی را تهیه کند و ما بر مبنای آن به غنی سازی ادامه دهیم. من در مذاکراتم با شیراک و شرودر به این توافقات رسیدیم اما آمریکا جلو آن را گرفت. • شاید یکی از راه‎حل‌ها این باشد که آژانس بیاید و فرمولی را برای غنی سازی تدوین کند که ایران براساس آن به غنی سازی ادامه دهد. • در پاسخ به این سوال که کدام گزینه {جنگ یا بازی برد - برد با آمریکا را مناسب می دانید؟}:من جنگ بین ایران و آمریکا را قبول ندارم. جنگ نه به نفع ماست نه آمریکا و فکرنمی‌کنم امریکا در مقطع فعلی به فکر جنگ باشد. شاید در دوران بوش در مقطعی دنبال این کار بود ولی امروز به فکر جگ نیست چون می داند آثار جنگ تا چه اندازه برای منطقه ومنافع خودش مخرب است. پایان این تخاصم ایران و امریکا نباید جنگ باشد و بر فرض اینکه کسی دنبال این باشد را ما نباید بگذاریم شاید اسرائیل دنبالش باشد. • اما بازی برد - برد امکان پذیر است، اگر امریکایی صداقت داشته باشند و قاعدا آماده برای حل معضلات باشند این کار شدنی است، بسیار سخت و مشکل است چون ما حسن نیت را ندیدیم • انتخابات پیشرو بسیار اهمیت دارد و به خاطر جوی که دشمن خواسته برای ما ایجاد کند و به خاطر مسائل منطقه‌ای حضور ما در انتخابات مهم است، باید این انتخابات نقص انتخابات گذشته را بپوشاند و یک انتخاباتی باشد که دنیا را در برابرعظمت مردم ایران مبهوت کند. • اولا خواهش من این است که همه آنهایی که از امکانات ملی استفاده می کنند یا در اختیار دارند از خود صداوسیما تا سایر نهادها، به گونه‌ای عمل کنند که مردم احساس کنند هیچ کس دنبال کاندیدای خاص نیست، یعنی کاندیداها می آیند و این مردم هستند که برمی گیزینند. • اگر خدایی ناکرده نوع رفتار ما و بیان ما به گونه‌ای باشد که نکند فلان کاندیدا مد نظر است فضا را از آن فضای زیبا، نشاط آور و قانونی خارج می‌کند. • همه چیز از قانونگرایی شروع می شود و اگر همه مقید به قانون باشند چه مردم و چه مسئولان و این قانونگرایی پررنگ باشد که همه لمس کنند. مطمئنا انتخابات خوبی خواهیم داشت. • اساس انتخابات اساس امانتداری، اعتماد و ساخت دولت آینده است. مردم می خواهند در این انتخابات که رییس جمهور و دولت تشکیل می شود سهیم باشند. و موفق بودن انتخابات هم در گرو امید، اعتماد ملی و وحدت است. در کشور ما همیشه انتخابات خوب برگزار شده است و نباید بگذاریم این انتخابات خوب آینده خدایی ناکرده قبل یا بعد با مسائلی آلوده شود که عظمت وشکوه ملی کاسته شود.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها