کد خبر: 283501
تاریخ انتشار :

روایت شیخ المجلس از شش دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی

روایت شیخ المجلس از شش دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : مصطفی داننده - مریم رضازاده:

در کنار باهنر می‌شود از حسین سبحانی‌نیا به عنوان یکی از باسابقه ترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی نام برد. کسی که به جز مجلس‌‎های اول، پنجم و ششم عهده دار نمایندگی مردم نیشابور در پارلمان بوده است. این حضور باعث شده است تا او تبدیل به صندوقچه اسرار مجلس در ایران باشد. سبحانی‌نیا اما علاقه چندانی به گشودن رازهای پارلمان ایران ندارد و بیشتر با به زبان راندن برخی کلیات تلاش می‌کند از موضوع عبور کند. این نماینده مجلس شورای اسلامی در کمیسیون امنیت ملی پذیرای ما بود و در فرصتی که در اختیار داشتیم به بررسی مجالس گوناگون جمهوری اسلامی پرداختیم و حواشی آن را مرور کردیم. در بخش اول این گفت‌وگو که در ادامه آن را می‌خوانید، سبحانی نیا به ماجرای 99 نفر نماینده مخالف نخست وزیر میرحسین موسوی در مجلس، انتخابات مجلس سوم و شکست جریان راست، رحلت امام، عزل آیت‌الله منتظری و انتخاب رهبر جدید انقلاب پرداخت. مشروح بخش اول این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

حضورتان در دستگاه قانونگذاری از مجلس دوم شروع شد، مجلسی که سرآغاز شکاف بین نیروهای داخلی بود، شما با چه سبقه‌ای وارد مجلس شدید؟ مقدمات انتخابات مجلس دوم از سال 62 شروع شد و 7 خرداد 63 مجلس آغاز شد. از اواخر سال 62 با توجه به تحصیلات و سبقه‌ای که در این زمینه داشتم و باتوجه به اینکه عضو حزب جمهوری اسلامی بودم به عنوان کاندیدای حزب جمهوری اسلامی وارد عرصه انتخابات شدم. آن زمان با همه بزرگان این حزب یعنی شهید بهشتی، شهید باهنر و آیت الله خامنه‌ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی ارتباط نزدیک داشتم. در آن زمان بحث‌ چپ و راست در جامعه مطرح نبود. شاید در میان خواص این مسله وجود داشت. مثلا شهید آیت یکی از افرادی بود که جریان‌ چپ را خیلی نقد می‌کرد و شاید آن موقع برای ما نیز نقد افرادی که توسط وی در بحث‌های سیاسی مطرح می‌شد، ثقیل بود. به تدریج و در اواخر مجلس دوم و در حزب جمهوری اسلامی، کنگره‌ها و نشست‌هایی برگزار می‌شد که این نگاه‌های متفاوت سیاسی و جناح‌بندی چپ و راست مطرح ‌شد.
آیت‌الله خامنه‌ای گفتند که شما 99 نفر نیستید، من نفر صدم از شما هستم
این اختلاف سلیقه تا جایی پیش رفت که در زمانی که مقام معظم رهبری به عنوان رییس جمهور، فردی را بنا به شرایط آن موقع به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کردند، 99 نفر به نخست وزیر پیشنهادی ایشان رای ندادند و بعد که خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان فرمودند شما 99 نفر نیستید، من نفر صدم از شما هستم. از آن موقع فاصله‌ها بیشتر خودش را نشان داد، تا در اواخر مجلس دوم بحث مجمع روحانیون و جامعه روحانیت شکل گرفت و خط‌کشی‌ها مشخص‌تر شد. در مجلس سوم وضعیت به گونه‌ای پیش رفت که اقلیت مجلس، نیروهای اصولگرا شدند که البته در آن موقع تحت عنوان اصولگرا مطرح نبودند و اکثریت مجلس به دست اصلاح طلب‌ها افتاد که آنها هم با نام اصلاح طلب شناخته نمی‌شدند. آن زمان این دو گروه تحت عنوان مجمع روحانیون و جامعه روحانیت مطرح بودند. با توجه به اعلام موضع صریح حضرت امام (ره) در مورد نخست وزیر مهندس موسوی علت مخالفت شما با این انتخاب چه بود؟ ما همه این ملاحظات را داشتیم؛ اما شناختی که ما از سوابق و عملکردِ این طیف داشتیم در مخالفت‌ها بی‌تاثیر نبود. خود ما از اولِ تشکیل حزب، حضور فعال داشتیم و شناخت دقیقی از برخی افراد و عملکردهای آن داشتیم. ما می‌دانستیم این آقایان از روحانیت استفاده ابزاری می‌کنند و تمایلی به حرکت در مسیر روحانیت یا علما ندارند.
مهندس موسوی از روحانیت استفاده ابزاری می‌کرد
منظورتان مهندس موسوی است؟ منظورم مجموعه‌ای بود که این نگاه را نسبت به روحانیت داشت و وی (موسوی) هم این نگاه را داشت. برخی از نزدیکان به این افراد که جایگاهی هم در دولت داشتند، نسبت به برخی مسایل فرهنگی و سیاسی در چارچوب عمل نمی‌کردند و بر اساس برداشت خودشان کار می‌کردند. همین مسایل باعث نقد علما و صاحبنظران شد؛ البته طبیعی است که در هر مجلس عده‌ای نظرات مخالف و موافق داشته باشند و همین مسایل باعث شد که در آن دوره مقدمات دو قطبی شدن نیز آغاز شد و بعدها شدت گرفت. چهره‌های شاخص 99 نفر مخالف نخست وزیری مهندس موسوی چه کسانی بودند؟ در آن زمان لیست مطرح بود و خیلی از این شخصیت‌ها و بزرگان قوم در مجموعه آن 99 نفر بودند.
روحانی جز 99 نفر مخالف موسوی در مجلس دوم بود
روحانی هم جز این 99 نفر بود؟ بله، فکر می‌کنم ایشان هم جز مخالفان مهندس موسوی بودند. چه کسان دیگری بودند به یاد دارید؟ نه متاسفانه، اسامی را به درستی به یاد ندارم. نترسیدید به شما برچسب ضدولایت فقیه بزنند؟ بالاخره نظر امام (ره) غیر از رای شما بود. ضمن اینکه اگر یادتان باشد آن دوره بحث اسلام آمریکایی و غیر آمریکایی به شدت مطرح بود. بعضی‌ها این مسله را مطرح کردند، ولی وقتی خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان گفتند که شما از این مسئله و بحث‌هایی که در موردتان می‌شود، ناراحت نشوید؛ زیرا شما 99 نفر نیستید بلکه 100 نفر هستید.
بحث اسلام آمریکایی باعث شد برخی نمایندگان دور دوم از مجلس سوم کنار گذاشته شوند
آن موقع فضایی بوجود آمده بود که از این مسئله به شدت برای تخریب افراد استفاده می‌شد و همین بحث اسلام آمریکایی مطرح می‌شد که البته بی‌تاثیر هم نبود و شاهد این بودیم که تعدادی از نیروها در فاصله مجلس دوم تا سوم حذف شدند. در مجلس اول ما وزنه‌های بزرگی داشتیم. در مجلس دوم نیز بزرگان زیادی همانند آیت‌الله موحدی کرمانی، مرحوم ربانی‌املشی، مرحوم عسکراولادی، مرحوم موحدی ساوجی، حجت الاسلام حسن روحانی حضور داشتند و همه این بزرگان این ملاحظات را در بحث‌ها داشتند؛ یعنی هم به طور ویژه علاقه‌مند به امام (ره) و از شاگردان ایشان بودند و هم احترام ویژه‌ای برای آیت الله خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت، قایل بودند. با توجه به اینکه بخشی از مجلس دوم مخالف دولت و مهندس موسوی بودند؛ چرا هیچ استیضاحی در مجلس دوم شکل نگرفت؟ شرایط کشور ویژه بود. ما در دوران دفاع مقدس و در شرایط جنگی بودیم و بیشتر تمرکزمان به روی مسایل جنگ بود و آقایان بیشتر ملاحظه شرایط جنگ را داشتند و معتقد بودند مسایل حاشیه‌ای نباید باعث شود که دشمن به کشور طمع بیشتری داشته باشد و احساس کند که کشور هم در مسایل سیاسی مشکل دارد و هم در مسایل مدیریتی، اقتصادی و نظامی؛ لذا اینچنین ملاحظاتی بود و امام (ره) نیز در آن زمان با همین ملاحظات اینچنین تصمیماتی را داشتند.
امام بر اساس مصالحی از مهندس موسوی حمایت کردند
بعد از گذشت 30 سال فکر می‌‎کنید نظر امام خمینی نسبت به نخست وزیری مهندس موسوی یک نظر ولایی بود یا نظر ارشادی؟ حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب حتما تشخیص‌شان در آن موقع درست بود و بر مبنای مصالحی که در نظر داشتند از مهندس موسوی حمایت کردند. الان نمی‌توانیم بگوییم ارشادی بوده است یا ولایی. در عین حال امام نیز در آن زمان توصیه‌ها و تذکراتی را با لحنی عتاب آلود خطاب به این آقایان داشتند. مثلا در هنگام خانه نشینی آقای موسوی. در عین حال امام در جایگاه رهبری در مقابل هجمه گسترده‌ای که نسبت به ما شده بود، باید کشور را اداره می‌کرد و از همه مجموعه‌ها و طیف‌های سیاسی استفاده می‌کرد و شاید نگاه ایشان در آن موقع این بود که این مسئله می تواند به عبور از این شرایط و جلوگیری از تفرقه و از هم پاشیدن نیروهای داخلی کمک کند؛ زیرا در آن زمان وحدت یک نیاز و ضرورت بود. البته امام تیزبینی‌های نسبت به این اشخاص داشتند و مسایلی را در آینده این افراد می‌دیدند که ما آن را نمی‌دیدیم.
هاشمی در مجلس دوم احترام خاصی داشت
جایگاه آقای هاشمی در مجلس دوم تا چه اندازه تاثیر گذار بود ؟ آقای هاشمی در آن زمان نقش موثری داشت. مدیریت وی در مجلس و در جمع نیروهای انقلاب بسیار تاثیر گذار بود. آقای هاشمی در آن موقع چهره شاخص جامعه روحانیت مبارز بود و این بحث‌های حاشیه‌ای که امروزه وجود دارد، هم در موردشان مطرح نبود؛ لذا مجلسی‌ها احترام خاصی برای وی قایل بودند. جریان چپ اما در سال‌های بعد مقابل آقای هاشمی ایستاد و بحث‌های مختلفی را برای وی بوجود آوردند. مثل اکبر گنجی و برخی دیگر از همفکرانش که لقب عالیجناب سرخ پوش را به آقای هاشمی دادند. هیچ کس نمی‌تواند نقش و جایگاه هاشمی را در انقلاب نادیده بگیرد. بنده در زمان ریاست آقایان هاشمی، کروبی، ناطق نوری، حداد عادل و لاریجانی عضو هیات ریسه بودم. همه این آقایان در زمان خودشان نقش موثر و کلیدی در بحث جلوگیری از تقابل نیروها و جمع کردن آنها و جلوگیری از کشاندن این اختلاف‌ها به بدنه جامعه و مدیریت مجلس داشتند. فضای مجلس سوم قاعدتا بعد از اتفاقات مجلس دوم به ضرر شما شد، با این فضا چگونه وارد فضای انتخاباتی شدید؟ همانطور که گفتید فضا سخت بود و موضوعات خلاف واقعی را به خورد جامعه می‌دادند. مثلا در حوزه انتخابیه‌ام نیشابور همواره در مرحله اول انتخاب شدم و در چند دوره هم رای اول را داشتم و قطعا مردم عملکرد ما را زیر نظر داشتند در واقع هم اظهارنظرها هم صحبت‌ها و هم عملکردهای و مواضع ما را رصد می‌کردند و می‌دیدند که تخطی از مسیر نداریم. یکی از خطوط قرمز برای ما توجه و رعایت دیدگاه‌ها و نظرات امام خمینی بود و بعد از آن نظرات رهبری. هیچگاه تخطی از این مسیر نداشتیم. از نظر سیاسی نیز تبعیت از نظرات رهبری را به عنوان یک اصل در نظر داشتیم و مردم همه این مواضع را رصد می‌کردند و قطعا ثبات در موضع را چه قبل و چه بعد می‌دیدند. اما برخی شما را نماد اسلام آمریکایی معرفی می‌کردند و می‌گفتند شما با نظر امام در ماجرای انتخاب مهندس موسوی مخالفت کردید؟ این شگرد که برای تخریب این نیروها در نظر گرفتند، برای انتخابات مجلس سوم موفق نبود و البته این فضا بیشتر در تهران وجود داشت. در شهرستانها و شهرهای کوچک مردم براساس شناخت و عملکرد رای می‌دهند. نگاه مردم نگاه سیاسی نیست که از یک حزب یا جریان به آنها القا شود. اکثریت مردم براساس عملکرد و مواضع افراد تصمیم می‌گیرند و تابع این نیستند که این فرد از چه جریانی کاندیدا شده است و یا مورد حمایت چه جریان و گروهی است. در واقع اینگونه نگاه در شهرهای کوچک و اعتقادی زمینه ندارد.
بعد از فتح مجلس، موسوی چهره‌های سیاسی را وارد دولت کرد
بعد از اینکه جریان چپ اکثریت را گرفت دولت نیز یک تسویه‌ای در درون خودش انجام داد و در دولت نیز جریان چپ حضور پیدا کردند؟ بله دولت نیز دچار این تحول شد و در بخش‌های مختلف شاهد حضور جریان چپ بودیم و در همه رده‌ها سعی کردند نیروها را تغییر دهند و نیروهای هماهنگ با خودشان را به کار بگیرند. این معمولا در هر دولتی انجام گرفته است. در آن دولت نیز اکثر وزراء از جریان چپ بودند. در واقع چهره‌های شاخص سیاسی‌شان در پست‌های سیاسی و کلیدی بود. مثل محتشمی پور و عبدالله نوری و خیلی‌های دیگر. رای ندادن جریان شما به آقای اکرمی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به دلیل این بود که نمی‌خواستید دولت یکدست شود؟ در آن سال‌ها ملاحظات اینگونه‌ای وجود داشت. ولی گاهی عملکرد خود آقایان نیز تاثیر گذار بود. باید در نظر داشته باشیم که در هر دوره‌ای هم عملکرد افراد تاثیرگذار است و هم مخالفت‌ها. آقای اکرمی جزء نیروهای سیاسی بود و عملکرد وی نیز قاعدتا سیاسی بود و این نوع نگاه در آموزش و پرورش جایگاهی نداشت. نمایندگان این حساسیت‌ را داشتند و به همین دلیل مانع تصدی ایشان در وزارت آموزش و پرورش ‌شدند.
چپ‌ها تحمل یک مخالف را هم نداشتند
و نمایندگان چپ، رای ندادن شما به آقای اکرمی را به رای ندادن به آقای رفیق دوست تلافی کردند؟ به نظر این چنین بود. چه در مجلس سوم و چه در مجلس ششم وقتی فضا دست آنها بود تحمل یک نفر را نیز نداشتند. یکی از اتفاقات مهم زمان شما در مجلس سوم، در گذشت امام در سال 68 بود. زمان رحلت امام (ره) این استرس را نداشتید که چکار باید کنید؟ این استرس در زمان روز رحلت امام کاملا در مجلس مشهود بود و فضا بسیار غمبار بود. نمایندگان اضطراب داشتند و تحلیل‌های بیرونی نیز فضا را مسموم کرده بود و احتمال واگرایی و اختلافات و جنگ قدرت را در ایران القا می‌کردند. ولی خوشبختانه مجلس خبرگان رهبری در همان روز در مجلس قدیم به نتیجه رسیدند که سکان انقلاب اسلامی دست فردی سپرده شود که بتواند اندیشه‌ها و راه و منطق امام را به خوبی استمرار ببخشد.
برخی نمایندگان مجلس به دنبال رهبری هاشمی بودند
بین نمایندگان مجلس چه کسی برای رهبری آن موقع مطرح بود؟ هر کدام از نگاه سیاسی خودشان نگاه می‌کردند بعضی بروی افراد دیگری نظر داشتند. یکی از افراد مشخص خود مقام معظم رهبری بودند و آقای هاشمی رفسنجانی را نیز در نظر داشتند و برخی نیز نظرشان بحث شورایی بود و می‌گفتند چون شخصیت جامع الاطرافی همچون امام نداریم لذا باید شورایی تشکیل دهیم که این شورا بتواند نقش رهبری را ایفا کند. این بحث‌ها در خبرگان رهبری نیز مطرح شده بود ولی با قراین و شواهد و مجموعه بحث‌های که خبرگان انجام دادند نهایتا به تصمیم جامعی رسیدند که در مدت کوتاهی نیز مطرح شد. یکی از اتفاقاتی که همزمان با مجلس سوم بود عزل آیت الله منتظری بود، واکنش مجلس به این موضوع چگونه بود؟ بعضی مسایل را امام می‌دیدند که برخی آن را نمی‌دیدند و شاید چنین مسئله‌ای آن هم آیت الله منتظری که قائم مقام رهبری بودند برای بسیاری سنگین بود اما برای عده‌ای از خواص این مسله روشن بود که آیت الله منتظری با شرایط و روحیاتی که دارد و برخی از رفت و آمدها و برخی از نفوذها در دفتر وی مسایلی بود که رصد می‌شد و امام نیز به این مسایل واقف بود که چه کسانی آنجا نفود دارند و اظهاراتی که وی انجام می‌داد متاثر از چه کسانی است ؟ مهدی هاشمی و جریانات تندی که قبل از انقلاب ریشه در منطقه اصفهان داشت در بیت ایشان نقش موثری داشتند.این مسائل مطرح و طبیعی بود که در مجلس نیز برای عده ای قابل تامل بود ولی هنوز برای برخی این مسله روشن نبود و تصمیم امام را باور نداشتند. امام گاهی مسایل کلی تر و عمومی را می‌دیدند تا بخواهند سلیقه‌ای و فردی نگاه کنند

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها