احمدینژاد: وقتش که شد در خدمت ملت خواهم بود
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامهنیوز، به جز مشهد که مقصدی زیارتی است و رئیس سابق دولت زیاد به آنجا سفر میکند، مقصد ٩٠ درصد سفرهای محمود احمدینژاد شهرهای کوچک است. جایی که هم کمتر محل تمرکز منتقدان و مخالفانش است و هم به نسبت جمعیت شهر، میتوان با دو تا سه هزار نفر میتینگ بزرگ شبهانتخاباتی ترتیب داد. اگرچه او حتی وقتی در مسجد محلهاش، نارمک هم سخنرانی میکند، در بهترین حالت بیش از دو هزار نفر جمع نمیشوند. حالا اینبار او همزمان با سفر رحمانیفضلی، وزیر کشور به یزد، به بافق، شهر کوچک کارگری این استان سفر کرده و حرفهایی زده است که بیش از گذشته نوید بازگشت او را میدهد. بهویژه که اینبار به طور مشخص از حاکمان، حق تعیین سرنوشت، برگ رأی و انتخابات صحبت کرده است. شاهد این ادعا هم سخنان «محمدرضا باهنر»، اصولگرا، از حامیان پیشین و منتقدان فعلیاش است که اخیرا گفته کسی باور نمیکند این سفرهای احمدینژاد انتخاباتی نباشد! احمدينژاد ظاهرا در قالب تبیین «گفتمان انقلاب اسلامی» - ماجرایی که او و یارانش دو سال قبل راهاندازی کردند- به این شهر و آن شهر سفر میکند، اما هرچه به زمان انتخابات نزدیکتر میشویم، کنش او انتخاباتیتر
میشود و جهتگیریاش از سخنان کلی و غیرسیاسی - که مشی او در این مدت بود- به سمت انتقاد و حمله به یاران قبلی و دولت فعلی میل میکند. خفقان حاکمان غیرمردمی به گزارش «انتخاب»؛ «احمدینژاد» در شهر بافق گفته است: شعار «هر چی مرد در دنیا هست، این است که ملت ایران بازمیگردد. من در جریان مسائل کشور هستم اما فعلا مصالح اقتضا نمیکند که ورود کنم. وقتش که شد در خدمت ملت خواهم بود». گفتنی است شعار «هرچی مرده احمدی برمیگرده»، شعار حامیان احمدینژاد است. موضوعی که احمدینژاد برای سخنرانی در میان مردم بافق انتخاب کرده بود، تقسیمبندی حکومتها بود. در تقسیمبندی احمدینژاد حکومتها دو دستهاند؛ غیرالهی و غیرمردمی و الهی و مردمی. او در این سخنرانی با اشاره به حکومتهای غیرالهی و درعینحال غیرمردمی گفته است: «آنها مردم را غیرشجاع و منزویطلب میخواهند که به دنبال کارهای خود باشند. وقتی هم مردم از سیاست از آنها سؤال میکنند، میگویند سیاست ربطی به مردم کوچه و بازار ندارد. دولتمردان، خودشان نباید تاجر و سرمایهدار باشند. حکام غیرمردمی دوره حاکمیت را فرصت و غنیمتی برای بهرهمندیهای شخصی و حزبی و خانوادگی میشمارند و کمتر
جایگاهی برای مردم و حقوق مردم قائلاند. در نگاه حاکمان غیرمردمی، مردم در بالاترین حد، عامل رسیدن آنان به قدرت و نهایتا یک برگ رأی هستند که به هر ترتیب و ترفندی باید به نفع آنان به صندوق رأی ریخته شود و بعد نقش آنان پایان پذیرد تا انتخابات بعدی. پنهانکاری و محرومکردن مردم از آگاهی نسبت به مسائل و جریانات جاری از مهمترین پایههای استقرار حاکمیتهای غیرمردمی است». احمدینژاد گفته است: «متأسفانه امروزه متن اکثر مذاکرات و مطالب و تصمیمات حکومتها و مدیریتها حتی در موارد معمولی به بهانه امنیت به صورت سری و خیلی محرمانه و دور از دسترس مردم است». احمدینژاد گفته است: «حاکمان غیرمردمی برای استحکام حکومت خود خفقان ایجاد میکنند، به مردم فشار وارد میکنند، دائما محدودیت ایجاد میکنند و مردم را از صحنه حذف میکنند». او در انتقاد از تحزب هم گفته است: «گرچه مردمسالاری یک دستاورد ارزشمند بشری است اما در دموکراسیهای موجود بهویژه دموکراسیهای حزبی اساس کار بر حذف تدریجی مردم از صحنههای اصلی است». حمله به دولت او در سخنرانی قبلی خود در حسینیه ارشاد شهر مشهد هم به دولت فعلی و اصولگرایان حسابی تاخته بود و با اشاره به
عملکرد دولتهای نهم و دهم مدعی شده بود: «تمامی تهمتها ازجمله ضدولایتفقیهبودن، بهاییبودن و... را به این دولت زدند. مشکل این جریانها با احمدینژاد نیست، من که کسی نیستم و تنها سرباز کوچک ملتم. این هجمه منظور دیگری دارد. با نزدیکشدن به انتخابات دوباره هجمه و تهمتها دوچندان میشود. درحالحاضر بهخاطر مصلحت کشور سکوت میکنیم و بنده خود را فدای انقلاب میکنم». او مدعی شده زمانی که در سال ٨٤ دولت را تحویل گرفتیم، تهدید به حمله نظامی شده بودیم، اما در سال ٩٢ اوباما برای همکاری با ایران نامه مینوشت. احمدینژاد در حالی چنین ادعایی طرح کرده است که حجم تحریمها علیه ایران در آن دوران روزبهروز در حال افزایش بود. علیاکبر صالحی، وزیر وقت امور خارجه ایران هم بهصراحت درباره علت بهنتیجهنرسیدن مذاکرات هستهای در دولت احمدینژاد گفته بود: «برخلاف تلاش گروه مذاکرهکننده ایرانی، آنها آمادگی تعامل و همکاری با ایران را نداشتند». همچنین براساس آنچه صالحی روایت کرده، مسیری که در ماجرای پرونده هستهای و مذاکره با آمریکا در دولت روحانی طی شد، با هماهنگی و زیر نظر رهبری، از اواخر دولت احمدینژاد کلید خورده بود.
«احمدینژاد» به ماجرای فیشهای حقوقی نامتعارف هم اشاره کرده و در مقایسه با دولتمردان خودش مدعی شده بود: «تمامی ثروت این افراد یکصدم یک نفر از افراد دولت جدید نمیشود! این موضوع مشخص میکند چه کسی برای خود تلاش میکند و چه کسی تمامی تلاش خود را برای مردم دارد!» این در حالی است که پیش از این، غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران از محصولی، علیآبادی و سعیدلو بهعنوان سه نفر از اعضای هیأت دولت احمدینژاد یاد کرده بود که ثروت آنها بیش از تمامی وزرا و رؤسای جمهور دولتهای گذشته است. غلامحسین کرباسچی با اشاره به مفقودشدن ۳۰۰ میلیارد تومان از بودجه شهرداری در دوره خدمت احمدینژاد گفته بود: «هیچ سندی مبنیبر چگونگی هزینهکرد این مبلغ هنگفت وجود ندارد اما شورای شهر و مجلس همخط با شهرداری تهران اجازه ندادند که تحقیق و تفحص برای پیداکردن این مبلغ انجام شود. این در حالی است که تحقیق و تفحص مذکور در کمیسیونهای مجلس هفتم به تصویب رسیده بود». او در ادامه از احمدینژاد بهعنوان فردی که به ادعای خود «دنبال گرفتن دزد است» نام برده و گفته بود: «ما هم اگر بخواهیم دزد بگیریم، باید به حضور پسر آقای احمدینژاد در شستا
و معاملات اقتصادیشان در کیش اشاره کنیم. علاوهبر موضوع مفقودشدن ۳۰۰ میلیارد تومان در شهرداری تهران، آقای احمدینژاد باید توضیح دهد که چرا مبلغ ۱۶۰ میلیون تومان از بودجه شهرداری را در شب پیروزیشان در انتخابات ریاستجمهوری، هزینه کرده و به مردم شیرینی دادند. پس از افشای این مسئله، آقای سعیدلو بهسرعت آمدند و این پول را به شهرداری بازگرداندند». در این یکی، دو ماه گذشته احمدینژاد با اهالی رسانههای همسو بهدفعات دیدار کرده و دانشجویان را به حضور میپذیرد. در ملارد و مسجد جامع نارمک و پیش از این هم در آمل سخنرانی کرده بود. حامیانش به این نشستهای انتخاباتی او نام «قیام» دادهاند. قیام آمل، قیام سمنگان و... . تکذیب نزدیکان رسم این است که هر وقت از نزدیکان احمدینژاد سؤال میشود آیا او برنامهای برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری دارد یا نه؟ همه تکذیب میکنند. مثلا «مهدی کلهر» که اخیرا کلاسهایی با عنوان «به کجا میرویم» در دست برگزاری دارد، به هفتهنامه «روبهرو» گفته بود: «احمدینژاد را که دیدم، گفت میخواهد حضور سیاسی داشته باشد اما برای کاندیداتوری هیچ برنامهای ندارد» اما «احمد خورشیدی» پدر داماد
احمدینژاد درباره تحرکات انتخاباتی احمدینژاد و رفتوآمدهای سیاسیون به دفترش در همین ارتباط به سایت انتخاب گفته بود: «خبرهایی هم ما شنیدهایم که ممکن است ارتباطاتی ایجاد شود؛ برای نمونه نمایندگان مجلسی که در این دوره نیستند. خیلی از آنها ارتباط دارند و بعضی از اصولگرایان که قبلا کمتر میآمدند، الان بیشتر ارتباط دارند؛ ولی این را بگویم که افراد اثرگذار اصولگرا پیشقدم برای این موضوع شدند». شاهد این گفته کلهر هم چند روز بعد از همان گفته از راه رسید و عکس دیدار کوچکزاده، نماینده سابق نزدیک به جبهه پایداری با احمدینژاد از سوی سایت «دولت بهار» منتشر شد. امیر محبیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان: احمدینژاد بیاید، میان اصولگرایان شکاف ایجاد میشود احمدینژاد در جاهای مختلف با سخنرانی، ابراز قدرت و جمعکردن مردم، مشغول تستکردن فضا و ایجاد ذهنیت است. قطعا این حرکات، آثار روانی خود را دارد. احمدینژاد برای ورود به انتخابات ٩٦ یکسری فاکتورها را لحاظ میکند. وی مایل نیست در انتخابات سال آینده متحمل شکست شود؛ چون با تعریفی که خودش دارد، دلش میخواهد قهرمانانه پیروز شود.
احمدینژاد نمیآید که مدل قالیباف یا محسن رضایی را پیگیری کند. اصولگرایان از احمدینژاد سؤالهایی دارند و او باید قطعا ابهاماتی را برطرف کند که مثلا شما درباره فلان شخص چه موضعی دارید. احمدینژاد تاکنون نشان داده که مواضعش درباره برخی افراد، عوض نشده است. وی اگر به صحنه بیاید و بار دیگر روی مواضع قبلی خود تأکید کند، میان اصولگرایان شکاف ایجاد میشود. احمدینژاد معتقد است جریان اصولگرایی به جهاتی یک جریان بهتاریخپیوسته است و توانایی ایجاد ارتباط با افکار عمومی را ندارد و نمیداند که در خیابان چه اتفاقاتی در حال رخدادن است. احمدینژاد در انتخابات این مسئله را ثابت کرد؛ مثلا آنجایی که نظرسنجیها، رأی احمدینژاد را فقط چهار درصد نشان میداد، خودش میگفت که من ٣٠ درصد رأی میآورم و چنین هم کرد. احمدینژاد معتقد است که افکارِ کفِ خیابان را میشناسد اما اصولگرایان چنین قابلیتی ندارند. احمدینژاد میداند که اگر اصولگرایان چندان قادر نباشند برای او رأی جمع کنند، میتوانند برای او ریزش رأی و شبهه ایجاد کنند. اصولگرایان به جاهایی خواهند زد که برای احمدینژاد مهم است؛ مثلا اصولگرایان میتوانند به ماجرای ١١ روز
خانهنشینی او اشاره کنند. خود اصولگرایان هم میگویند که ما در جاهایی از احمدینژاد فاصله گرفتیم. اصولگرایان میگویند که ما در دولت دهم، بیشترین انتقادات را نسبت به احمدینژاد داشتیم؛ درحالیکه اصلاحطلبان در بسیاری موارد ساکت بودند. از طرف دیگر ما باید بگوییم که آیا احمدینژاد میتواند حمایت ساختاری را برای خود جلب کند؟ مثلا اگر شورای نگهبان احمدینژاد را رد صلاحیت کند، برای او بد خواهد شد؛ احمدینژاد در این شرایط مجبور میشود از خود دفاع کند. احمدینژاد مایل نیست که سرنوشت رئیس دولت اصلاحات را داشته باشد که بعد از انتخابات به طور کامل از سیاست خارج شود. احمدینژاد فعلا در حال تستکردن فضاست. به نظر من وی برای انتخابات ١٤٠٠ برنامه دارد. افق دید احمدینژاد از انتخابات ٩٦ به ١٤٠٠ تغییر کرده است. آمدن ترامپ میتواند موقعیت احمدینژاد را تقویت کند! احمدینژاد نفر دومی را بهعنوان کاندیدا معرفی نمیکند. تنها فردی که احمدینژاد به او اعتماد داشت، مشایی بود که آن هم موضوعش منتفی است. مواضعی که امروز اصولگرایان اتخاذ میکنند، از نظر من انفعالی است بنابراین تحلیلشان هم از نگاه ایجابی نیست و پیروزی خود را در شکست
طرف مقابل میبینند. علتش هم این است که اصولگرایان باید برای معرفی کاندیدای ایجابی، بهنوعی به تفاهم ایجابی هم دست پیدا کنند؛ جریانات مختلف کنار هم بنشینند و در نهایت به یک نفر برسند.
منبع: روزنامه شرق
دیدگاه تان را بنویسید