کد خبر: 351329
تاریخ انتشار :

زندگی خصوصی ظریف از کشیدن روزی سه سیگار برگ تا حرام دانستن موسیقی/ روایت اولین روزی که ظریف خوشتیپ به سازمان ملل رفت

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، روزنامه شرق در گزارشی به زندگی خصوصی ظریف منهای سیاست پرداخته است که نکات مهم و قابل توجه آن را در ادامه می خوانید: - ظریف مدرسه علوی می‌رفت. از پشت باغ شاه تا آن مدرسه در حوالی دروازه شمیران راه زیادی نیست و این روزها با احتساب ترافیک حدود نیم‌ساعت فاصله زمانی دارد، اما پدر او، باغبانشان را مأمور کرده بود تا آقای وزیر این روزها را به مدرسه برساند. - مرحوم ظریف، پدر وزیر خارجه حتی تمایل داشته که محمد جواد ظریف را به حوزه علمیه قم بفرستد؛ اما مخالفت مادر نهایتا کار را به جایی رساند که محمدجواد صبح‌ها قبل از مدرسه نزد دو نفر از آقایان، مبانی اولیه حوزوی را بخواند. - از کلاس دوم دبستان تا پایان دبیرستان همیشه شاگرد اول بود. خارج از مدرسه نیز آن قدر مطالعه می‌کرد که در ١٣‌سالگی به چشم درد و میگرن مبتلا شد، دردی که بعد از سال‌ها هنوز هم او را رها نکرده است. - در همین روزها برخلاف آنچه خانواده‌اش می‌خواستند، به مطالعه کتاب‌های افراد سیاسی‌تری مانند شریعتی گرایش پیدا کرده بود. بااین‌حال از معدود شاگردان مدرسه بود که هم در جلسات انجمن حجتیه شرکت می‌کرد هم در جلسات انقلابیون. - 16 ساله بود و سربازی نیز نرفته بود، به همین خاطر، یکی از دوستان مرحوم ظریف مقدمات خروج او از کشور را فراهم کرد. به دانشگاه سانفرانسیسکو رفت و رشته کامپیوتر را انتخاب کرد. - تابستان ٥٨ و تقریبا در ١٩‌سالگی به فکر ازدواج افتاد. اگرچه کسی را در نظر نداشت اما با مادرش تماس گرفت و خبر داد قصد دارد به تهران بیاید و ازدواج کند. یک هفته بعد از رسیدن به تهران به‌تنهایی راهی اصفهان شد تا هم خواهرش و هم دختر متدینی را که برای ازدواج به او معرفی کرده بود، ببیند. برای اولین‌بار مریم ایمانیه ١٧‌ساله و خواهرش را در منزل خواهر خود دید و آن‌طور که قبلا گفته است، حتی متوجه نشد کدام‌یک از خانم‌ها برای ازدواج به او معرفی شده‌اند. - ناگفته نماند که توجه ظریف به ظاهر و لباس فقط به دوران وزارت او مربوط نیست و از سال‌ها قبل که در سازمان ملل و نمایندگی ایران رفت‌وآمد می‌کرد، همین حساسیت را داشت. او یکی از ضعف‌های ایرانیان در سازمان ملل را علاوه بر تسلط‌نداشتن به زبان انگلیسی، ظاهر نامناسب می‌دانست. در کتاب آقای سفیر در این خصوص می‌گوید: «حتی خود من روز اول با کاپشن به نمایندگی نیویورک رفتم و واقعا کت نداشتم. افرادی بودند که با کت سربازی به سازمان ملل متحد می‌رفتند. پس از اینکه کت سربازی را کنار گذاشتند، کت و شلوارهای کثیف، بی‌حساب‌وکتاب و با یقه باز می‌پوشیدند. خاطرم هست به تازگی یقه سه‌سانتی یا به اصطلاح آخوندی در وزارت خارجه مرسوم شده بود. در نیویورک هم که از آن پیراهن‌ها پیدا نمی‌شد. بنابراین از همسرم خواهش کردم تا یقه پیراهنم را بشکافد و آن قسمت بالایی‌اش را دربیاورد. به همین صورت یقه دیپلماتیک درست کردیم. روز اولی که این کار را انجام دادم و به سازمان ملل متحد رفتم، خانم موخرجی، نماینده هند کنار من نشسته بود. آن خانم به من گفت امروز اولین باری است که با ظاهری مرتب به اینجا آمده‌ای...» - ظریف در ١٥ سال اول زندگی‌اش موسیقی را حرام می‌دانسته و در خانواده‌ای زندگی می‌کرده که با وجود وضعیت مالی خوب تلویزیون نمی‌خریدند و رادیو را نیز تنها برای شنیدن دعای سحر ماه رمضان روشن می‌کردند. هر دو فرزند ظریف نوازندگی آموخته اند. - خوش‌بینی و امیدواری را نیز می‌توان یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های او دانست. مصداق این خصلت او نیز پاسخی است که در برابر خبرنگاری که از او پرسید شیرید یا روباه؟ گفت: «ما همیشه شیریم. ایرانیان همیشه شیر‌اند. به‌خصوص شیر شب عید». - فروردین‌ماه گذشته بود که موقع صرف صبحانه در هتل بام رامسر تقریبا ٢٠ بار از سر میز بلند شد و با لبخند کنار یکی از کارکنان رستوران که متقاضی عکس یادگاری گرفتن با او بود، ایستاد. - درباره عادات او نیز می‌توان به کشیدن روزی سه سیگار برگی اشاره کرد که از ذوق بازنشستگی و بازگشت به ایران ترک شد. خودش در این خصوص گفته است «یک سال بود که بنده بیش از چهار سال مأموریت در آنجا مأمور بودم؛ بنابراین جانشین بنده مشخص شد. من بسیار استقبال کردم و خوشحال شدم. حتی یکی از نشانه‌های خوشحالی این است که من که به‌شدت سیگار می‌کشیدم، از خوشحالی این جابه‌جایی از روزی که جانشینم ویزا گرفت تا امروز، سیگار نکشیده‌ام». - کارش را به‌عنوان کارمند محلی در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل و به‌عنوان مشاور سفیر شروع کرد اما حقوقش از راننده هم کمتر بود. کارت ورود به سازمان ملل او نیز مثل کارت راننده و نگهبان بود و او را در انجام کارها به دردسر می‌انداخت. به‌هرحال با وجود همه سختی‌ها کار را ادامه داد و کاردار شد؛ حتی بعدها وقتی زمزمه خانه‌نشینی او در دوران احمدی‌نژاد شنیده می‌شد، از سوی کوفی ‌عنان برای فعالیت در دبیرخانه سازمان ملل پیشنهاد کاری داشت که نپذیرفت تا مورد سوءاستفاده سیاسی قرار نگیرد. - در همان سال‌ها وقتی آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت برای شرکت در مجمع عمومی به نیویورک رفتند، مسئول هماهنگی سفر ایشان بود و به گفته خودش از همان زمان مورد محبت ایشان قرار گرفت. - تا پیش از توافق هسته‌ای، بزرگ‌ترین موفقیت و افتخار خود را به‌سرانجام‌رساندن مذاکراتی می‌دانست که بر مبنای آن عراق رسما مسئول تجاوز به ایران شناسایی شد. او علاوه بر مذاکرات عراق، مذاکرات ژنو درباره افغانستان و مذاکرات هسته‌ای را نیز در کارنامه دارد. در سال‌های ٨١ و ٨٢ تنها کسی بود که برخلاف دیگرانی که می‌گفتند «همه چیز تحت کنترل است»، هشدار می‌داد که موضوع در حال جدی‌شدن است. - ظریف به رسانه و تأثیر آن اعتقاد دارد. تیم خبری همراه او در سفرها حتی از رسانه‌های مخالف او نیز نماینده می‌برند و آن‌قدر برای خبرنگاران همراهش احترام قائل است که وقتی در امارات برای او هتلی جدا از گروه خبری در نظر گرفته بودند، دستور داد خبرنگاران نیز در هتل خودش مستقر شوند. - به‌هرحال وزیر اهل منطق به رسانه از دو نوع مکتوب و غیرمکتوب آن اعتقاد دارد. خودش از فضای مجازی، فیس‌بوک یا توییتر بهره می‌گیرد تا مردم را در جریان کار خود قرار دهد و حتی وقتی لازم می‌شود با وزیر خارجه جوان سعودی نیز در همان فضا جدل می‌کند. - ظریف گفته بود که بنا دارد در ١٠ سال آینده هم همان کاری که بلد است را انجام دهد، یعنی یا در حوزه سیاست خارجی فعال باشد یا تدریس کند و البته تدریس برایش در اولویت است. به این ترتیب خوش‌به‌حال دانشجویان روابط بین‌الملل خواهد بود که هم از کلاس‌های ظریف بهره‌ خواهند برند و هم نمره‌های خوب خواهند گرفت چراکه ظریف هفته قبل در گفت‌وگویی با باشگاه خبرنگاران جوان، هم به برجام نمره ٢٠ داده بود و هم گفته بود در دوره تدریس به دانشجویان نمره خوب می‌داده و برخی به همین دلیل با او کلاس می‌گرفتند!

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها