کد خبر: 353483
تاریخ انتشار :

همراهان روحانی متحد شوید

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، احمدی نژاد صرفا زمانی به قدرت رسید که توانست از شکاف و اختلاف نیروهای سیاسی درون جبهه اصلاحات و معتدلان سیاسی و دور افتادن آنها از مردم نهایت استفاده را ببرد.گرچه بیداری جامعه ایرانیان به قول هاشمی رفسنجانی مانع از تکرار گذشته خواهد شد اما این به معنا آن نخواهد بود که متحدان سیاسی آقای رئیس جمهور جهت مسئولیت های خودرا به سمتی متفاوت از خواست وی و مردم هدایت کنند. این با منطق سیاسی اتحاد جور در نمی آید.

تحلیل شرایط و آنچه رئیس جمهور حسن روحانی با آن روبروست، آنهم براساس میزان وابستگی به آنچه "سازمان یا پایگاه رای دهندگان وفاداربه او" توصیف شده، به غایت می تواند هر گونه ارزیابی درست در باره رئیس جمهور ونگاه مردم به وی را باتردید روبرو کند. در میان کنشگران سیاسی ایران؛ چه موافق و یا مخالف روحانی و یا حتی کسانی که منفعت طلبانه خود را در صف حامیان وی قرار داده اند "سازمان یا پاگاه رای" دقیقا آن چیزی ست که فکر می کنند بخش یا بخش های زیادی از جامعه ایرانی تحت تاثیر تصمیمات و یا توصیه های رهبران احزاب و گرو ها، به فرد یا جریانی گرایش و در یک فرآیند انتخاباتی به او رای می دهند.

در آنچه اکنون به آقای رئیس جمهور مربوط می شود از همین زاویه، گروه های وفادار یا مخالف روحانی از او می خواهند برای همراهی وادامه راه و حفظ سازمان رایی که وابسته به آنهاست به توصیه های شان گوش کند یا مانند اصولگرایان تندرو اورا تهدید می کنند سازمان رای شان را در موعد مقرر علیه او وارد میدان خواهند کرد.شاید چنین نگاه هایی واقعیت نهفته در درون جامعه ایرانیان را منعکس نکند - که به باور من نمی کند - اما بی شک چنین کنشگری دو سویه یی، در درون ساختار قدرت شرایط را برای حسن روحانی تا حدی مشکل کرده است.

اما می کنم رئیس جمهور روحانی چندان نگرانی از مخالفان حرفه یی و قسم خورده اش ندارد.اوپس از سالها حضور در ساختار قدرت و 3 سال و نیم ریاست جمهوری که اکنون خود را برای راند دوم تشکیل دولت آماده می کند، به خوبی با قواعد بازی از نوع دیگر و البته متناسب با سیاست ایرانی آشناست ولابد می داند شرایط را چگونه مدیریت کند.

حسن روحانی به خوبی می داند افزایش مخالفت تندروها اعم از افراد، رسانه ها و گروه های همسو، منطقا در نهایت به افزایش کارآمدی رای مردم در انتخابات ماه مه سال آینده ریاست جمهوری به نفع او منجر خواهد شد.او با برداشتی که از افکار عمومی دارد،به قول مرد قدرتمند سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی" می داندمردم از مشکلات و چرایی آنها آگاه هستند و با همه انتقادات، اما به او همچنان اعتماد دارند". رفسنجانی که حتی مخالفانش به جهت یابی درست قطب نمای سیاسی او معترفند هرچند به زبان نمی آورند، تاکید و تصریح کرده" مردم تصمیم خود را گرفته اند".

اگر برای این نظر هیچ دلیلی در دست نباشد - که فراوان در برابر ما وجود دارد - مهمترین مولفه نتیجه انتخابات پارلمانی ماه مه گذشته است که گویای نظر عمومی مردم در قبال سیاست های روحانی ست،آنگاه که اکثریت کاندیدها کرسی های پارلمانی در برداشت از افکار عمومی مردم ایران با شعار حمایت از رئیس جمهور موفق به ورود به پارلمان شدند.

تا آنجا که به مخالفان مربوط می شود(مستقل از پایگاه اجتماعی شان که یکدست نیست) سازمان رای وفادارو قسم خوردشان تهدیدی برای حسن روحانی محسوب نمی شوند. من فکر می کنم تحمل و مدارای آقای رئیس جمهور با تندروهاو مخالفانش،بیشتر ناشی از اطمینان به غیر موثر بودنشان بر افکار عمومی ست.

اما در جبهه موافقان موضوع تا حدی فرق می کند. موضوع سهم خواهی آنان بدون در نظر گرفتن مشکلات و محدودیت هایی حیرت آوری که رئیس جمهور با آنها روبروست ،اگرنگاه آنها با این تحلیل همراه باشد که عدم همراهی روحانی را در آینده با مشکلاتی روبرو خواهد کرد( به دلیل عدم به کار گیری احتمالی سازمان رای تابعه)به غایت تحلیل و برداشت شان از شرایط اشتباه است.

حتی اگر مطابق با استاندارد گروه های مخالف قائل به تقسیم بندی بر اساس تاثیرسازمان رای باشیم که به باور من اشتباه است، باز هم سازمان عمومی رای حسن روحانی به گونه یی هست که او را بی نیاز از همراهی دیگران کند. البته عدم همراهی ممکن است فربه یی رای آتی اورا لاغرتر کند،که بعید می دانم، اما بی شک این لاغری رئیس جمهور را در موقعیت اجتماعی چابک تری قرار داده ورای اورا کیفی تر خواهد کرد. به همین دلیل و منطقا در کنارروحانی بودن نفعی سیاسی و پایدار برای همه خواهد داشت.رئیس جمهور نه سازمان رای تخصصی ،که افکار عمومی را درکلیت آن با خود همراه دارد.

افکار عمومی شاید به او نمره A++ندهند و منتقد اوهم باشند. اما این انتقاد مردم را به منتقدان موافق سهم خواه نزدیک نمی کند.مخالفان که جای خود دارند و در تحلیل داخلی حمایت ملی از روحانی چندان مطرح نیستند.چه بخواهیم یا نه، شرایط ایران پس از روحانی با همه انتقاداتی که به او می توان داشت ،مطلقا قابل مقایسه با گذشته و شرایط دهشتناکی که 8 سال محمود احمدی نژاد برای ایران و مردم رقم زد نیست.

با این توضیح اضافه که احمدی نژاد صرفا زمانی به قدرت رسید که توانست از شکاف و اختلاف نیروهای سیاسی درون جبهه اصلاحات و معتدلان سیاسی و جداافتادن آنها از مردم نهایت استفاده را ببرد.گرچه بیداری جامعه ایرانیان به قول اکبر هاشمی رفسنجانی مانع از تکرار گذشته خواهد شد اما این به معنا آن نخواهد بود که متحدان سیاسی آقای رئیس جمهور جهت مسئولیت های خودرا به سمتی متفاوت از خواست وی و مردم هدایت کنند. این با منطق سیاسی جور در نمی آید.شاید نزدیک شدن به مدل سیاسی " عدم سهم خواهی و حمایت قاطع از روحانی" سیاستمدار کارکشته یی مانند هاشمی رفسنجانی در شرایط کنونی کارآمد ترین مدل حمایتی از رئیس جمهوری باشد که شرایط سختی را تجربه می کند.اتحاد با او تا انتخابات آینده نه تاکتیکی که باید استراتژیک باشد.

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها