کد خبر: 361517
تاریخ انتشار :

بهمن شریف زاده: هیچ فردی از سوی احمدی نژاد در انتخابات حاضر نمی‌شود/ احمدی نژاد تصمیمی برای ورود به انتخابات نداشت

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، علنی شدن توصیه رهبرمعظم انقلاب به احمدی نژاد مبنی بر اینکه حضور او در عرصه به صلاح نیست، سبب شد تا چهره های فراوانی در مورد وی و آینده ای که در انتظارش است سخن بگویند. برای اطلاع بیشتر از این موضوع و چرایی نهی احمدی نژاداز حضور در انتخابات به سراغ بهمن شریف زاده از نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی و احمدی نژاد رفتیم. متن گفت وگوی نامه نیوز با این استاد حوزه را در زیر پی می گیریم:

اکنون که با توصیه مقام معظم رهبری نسبت به نیامدن احمدی نژاد به عرصه انتخابات روبه رو هستیم، شما چه تحلیلی از دو قطبی مورد نظر ایشان دارید؟

چندی پیش در یک مصاحبه به نفی امکان دوقطبی شدن جامعه با ورود دکتر احمدی نژاد به عرصه انتخابات پرداختم. در آن مصاحبه به تفصیل گفتم که " اگر به مفهوم دوقطبی شدن توجه کنیم، خواهیم دید که این احتمال، نزدیک به صفر است. منظور از دوقطبی شدن جامعه، پیدایش دو نگاه در جامعه نیست؛ چرا که همیشه در جامعه بیشتر از دو نگاه وجود داشته و دارد. دو قطبی، آنگاه پدید می آید که نگاه ها به صف بندی در جامعه فرابخوانند. آنچه در سال 88 رُخ داد، یک اختلاف نگاه صِرف نبود، بلکه صف بندی بخشی از حامیان یک کاندیدا دربرابر دیگران بود که به آشوب و درگیری و ناامنی انجامید؛ اما ورود احمدی نژاد به عرصه انتخابات نه تنها به صف بندی نمی انجامد که سدی محکم دربرابر صف بندی های محتمل خواهد شد. اگر احمدی نژاد به عرصه انتخابات بیاید و در معرَض رأی مردم قراربگیرد، دو نتیجه قابل فرض است.

فرض نخست این است که پیروز شده و از جناب روحانی پیش افتد. در اینصورت انگیزه ای برای صف بندی از سوی او و رقیبش وجود ندارد زیرا در این فرض، او که پیروز شده است، پس برای به دست آوردن چه چیزی باید صف آرایی کند. رقیب او هم نمی تواند دربرابر او صف آرایی کند؛ چرا که بهانه ای همچون تقلب قابل فرض نیست تا با تکیه بر آن، صف آرایی انجام شود. سازوکار انتخابات و صندوق آراء که یکسره در دست دولت وقت که ظاهرا رقیب او است، می باشد و دولت هم که خود را متهم به تقلب برعلیه خود و به نفع رقیبش نمی کند.

اما با فرض دوم که احمدی نژاد رأی نیاورد و از رقیبش شکست بخورد، نیز امکان دوقطبی شدن وجود ندارد؛ زیرا احمدی نژاد کسی نیست که فریاد تقلب سرداده و هوادارانش را به صف آرایی فراخواند. او در انتخابات سال 92 به خوبی نشان داد که وقتی جناب مشایی را از ورودبه انتخابات، محروم کردند، مردم و هوادارانش را به آرامش و حضور در پای صندوق های رأی دعوت کرد و کلمه ای در تحریک افکار عمومی به زبان نیاورد تا آنجا که من تصور نمی کنم جامعه ما تسلیمی همچون تسلیم احمدی نژآد به خود دیده باشد و هم از این رو است که گمان نمی کنم که این احتمال حتی به مخیله جریان های مخالف احمدی نژاد هم، خطور کرده باشد.

با این تحلیل ساده باید از کسانی که احتمال دوقطبی شدن جامعه را مطرح می کنند، پرسید که چرا و چگونه چنین احتمالی به مخیله شما خطور کرده است؟ و وقتی چنین احتمالی نزدیک به صفر است، چگونه می توان آن را به عالم و مدیرهوشمندی مثل رهبرفرزانه انقلاب دام ظله نسبت داد." این مطلبی بود که آن روز گفتم؛ اما امروز با تصریح رهبر معظم انقلاب بر احتمال دو قطبی شدن روبه رو هستیم وبی شک نکاتی مورد نظر ایشان است که ما از آن بی خبریم. وجود این نکات از یکسو و اعتقاد راسخ ما به هوشمندی ایشان که مورد اذعان دوست و دشمن است، ما را بر این می دارد که به وجود احتمالات دیگر برای دو قطبی شدن بیندیشیم. احتمالاتی که نباید از کنار آنها ساده گذشت. احتمالاتی که آگاهی از آنها برای صیانت از امنیت کشور، لازم است.

اکنون با این پرسش روبه رو هستیم که اگر دوقطبی شدن نه از سوی احمدی نژاد ایجاد می شود و نه دولت، که خود برگزار کننده انتخابات است، پس چه جریان یا فردی با آمدن احمدی نژاد، دو قطبی را ایجاد خواهد کرد؟و به عبارت دیگر آمدن احمدی نژاد، چه جریانی را به فکر ایجاد دو قطبی در جامعه می اندازد؟ بی شک عامل پیدایش دوقطبی، نمی تواند فرد یا جریان موافق احمدی نژاد باشد؛ زیرا موافقان با این کار برخلاف اهداف خویش، گام برمی دارند. آنها هیچگاه نخواسته اند مانع از ورود رُقَبای احمدی نژاد به عرصه انتخابات شوند و با ورود هیچکس مخالفت نکرده اند. تنها احتمال باقی مانده،تهدید وتحریک کسانی است که مخالف ورود احمدی نژاد به عرصه انتخابات هستند.

آنها نه پس از برگزاری انتخابات، بلکه پیش از آن، می توانند با ایجاد التهاب، جامعه را دو قطبی سازند. فضای جامعه را چنان ملتهب سازند که مصلحت نظام اقتضا کند که از ورود احمدی نژاد، ممانعت شود. به نظر می رسد که این تنها احتمالی است که باقی می ماند که در این صورت، انگشت اتهام را به سوی گروه ها و جریان های مخالف احمدی نژاد است. پیش تر هم برخی از مخالفان احمدی نژاد، تهدیدهایی را علیه او و هوادارانش مطرح کرده بودند که به این ترتیب اتهام پیشگفته را بیشتر متوجه خود می سازند؛ عبارتی نظیر"حاضریم برای برنگشتن احمدی نژاد خون دهیم" یا " ندا تمام تلاش خود را می کند که انحراف از کشور رخت بربندد و این انحراف را در وجود احمدی‌نژادیسم به عنوان یک فرهنگ می‌بیند. ما می‌خواهیم که خط انحراف از کشور برود حتی اگر خون بخواهد." که از زبان عنصری معلوم الحال شنیده شده است، حکایتی گویا از اتهام پیشگفته دارد.

اکنون بر سَران مخالف احمدی نژاد لازم است که دربرابر این اتهام، به مردم(اعم از موافق و مخالف) پاسخگو باشند که آیا تصمیمی بر دو قطبی ساختن جامعه داشته اند؟ آیا برای ممانعت از ورود احمدی نژاد به عرصه انتخابات، قصد ایجاد التهاب در جامعه داشته اند یا با وجود نارضایتی از احمدی نژاد، به قواعد و ضوابط دموکراسی پایبند بوده و تصمیم نداشتند با رفتارهای غیرقانونی، مانع از ورود احمدی نژاد بشوند؟آنها که پیوسته از دموکراسی می گویند و به آن دعوت می کنند، نباید برای رسیدن به آن، به راه های غیردموکراتیک، همچون ایجاد التهاب و دوقطبی توسل جویند.بی شک رفتارهای منافی با دموکراسی و مردمسالاری، دودی است که به چشم همگان از جمله خود ایشان خواهد رفت.احمدی نژاد که تصمیمی برای آمدن نداشت، این مردم بودند که پیوسته او را مکلف به آمدن می کردند، هم از این رو مردم در انتظار پاسخ افرادی همچون آقای هاشمی و خرازی هستند.

با توجه به شناختی که از شخص احمدی نژاد دارید، پس از مباحث اخیر، چه برخوردی خواهد داشت و در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد؟

بارها آقای احمدی نژاد از نداشتن تصمیم برای ورود به انتخابات گفته بود، پس اکنون که با توصیه رهبری روبه رو شده، عملی متفاوت از او نخواهید دید. اگر احمدی نژاد پیش از این توصیه، وعده ای هم داده بود که هرگز نداده بود، با این توصیه از آن وعده صرف نظر می کرد، چه رسد به اینکه بارها از نداشتن عزم و تکلیف گفته بود.

احمدی نژاد مثل گذشته به تکالیف خودش عمل خواهد کرد. هواداران احمدی نژاد هم او را تنها در قامت یک رئیس جمهور، مؤثر نمی دانند، بلکه او را در هر جایگاهی، مفید و اثرگذار می دانند. اغلب تأثیرها در طول تاریخ بشریت، مربوط به کسانی بوده که فکر و اندیشه محکمی را تولید و به جریان انداخته اند. تفکر عدالت خواهی و مردمگرایی، تفکری است که مردم آن را با احمدی نژاد به خوبی احساس کردند و به خاطر سپردند.

احمدی نژاد در دولت آینده با سمت هایی همچون معاونت اول رئیس جمهور حضور خواهد داشت؟

این ها شایعات مضحک است. موضوع احمدی نژاد که ریاست نبوده و نیست که بخواهند به او مقام بدهند، ثانیا انتخاب معاون در اختیار هر کسی است که رئیس جمهور شود و نمی توان کسی را به او تحمیل کرد. ثالثا معاون هر کس باید با تدابیرش هماهنگ باشد وگرنه هیچ کاری انجام نمی شود.

آیا دکتر احمدی نژاد فرد دیگری را جایگزین خود خواهد کرد؟

وقتی احمدی نژاد تصمیم و عزمی برای آمدن نداشته است، پس معنا ندارد بپرسیم که اکنون پس از توصیه، به جای خودش کسی را خواهد فرستاد یا نه. این پرسش وقتی جا دارد که خود فرد، آماده ورود به این عرصه بوده ولی با موانعی روبه رو شده باشد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها