کد خبر: 44419
تاریخ انتشار :

کاندیدای غیرمنتظره/ محمدغرضی؛ مردی که سال‌ها سکوت کرده بود

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه به نقل از هفته نامه متن در میان نام‌هایی که از سوی شورای نگهبان به عنوان کاندیداهای ریاست‌جمهوری معرفی شدند، نامی به چشم می‌خورد که اگرچه دارای سوابق طولانی در پست وزارت است، اما به واسطه فاصله طولانی‌مدتی که با حوزه اجرایی داشته است، شاید برای نسل‌های جدید کمتر شناخته‌شده باشد. محمد غرضی مردی است که شاید کمتر کسی گمان می‌کرد پا به میدان ریاست‌جمهوری بگذارد و بتواند از پل شورای نگهبان عبور کند. شاید به همین خاطر در روزهای پس از ثبت‌نام از او کمتر صحبتی خوانده یا شنیده بودیم. مساله‌ای که سبب می‌شود برخی معتقد باشند که خود او نیز گمان نمی‌کرد «در ایستگاه نهایی کاندیداها قرار بگیرد.»
اما محمد غرضی کیست؟ برای پاسخگویی به این سوال باید مروری داشته باشیم بر سوابق و زندگینامه مردی که هم وزیر پست بوده و هم وزیر نفت و حتی یک‌بار تا مرز نخست‌وزیری نیز پیشرفته است.
متولد سال پرماجرا
سال 1320 سالی پرنوسان برای ایران بود. از سویی کشور با حمله متفقین مواجه شد و از سوی دیگر با فرار رضاخان مردم احساس می‌کردند از زیر یوغ قزاق زورگویی نجات یافته‌اند. محمد غرضی متولد سالی اینچنین است. او در اصفهان به دنیا آمده بود. در سال 1340 وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در این دانشگاه موفق شد مدرک فوق‌لیسانس در رشته الکترونیک را کسب کند.
در سایه برج ایفل
غرضی در سال 46 برای برای گذراندن دوره‌های تخصصی انتقال و توزیع نیروی برق، عازم فرانسه شد. مسیر تحولات سیاسی در ایران اما به سمت و سویی می‌رفت که از آن بوی تحول و انقلاب آرام‌آرام به مشام می‌رسید. غرضی پس از بازگشت همانند جوان‌های آن دوره روحیه مبارزه با طاغوت را داشت و به‌خاطر همین روحیه و مبارزاتی که علیه رژیم پهلوی انجام می‌داد، در سال 1350 به زندان افتاد؛ اتفاقی که مسیر زندگی غرضی را تغییر داد. غرضی در سال 53 از زندان بیرون آمد و با عضویت در گروه‌های مبارزاتی عازم نجف شد. حضور در نجف فرصتی بود تا محمد غرضی به امام راحل نزدیک شود. او به واسطه همین نزدیکی و ارادت به امام بود که با تبعید امام به پاریس، ایشان را همراهی کرد و تا زمان بازگشت امام در کنار بنیانگذار انقلاب ایران حضور داشت.
پیروزی انقلاب و شروع مسئولیت‌ها
پیروزی انقلاب فرصتی بود تا نیروهای جوان بتوانند برای خدمت به انقلاب مسئولیت‌های مهمی را تجربه کنند. غرضی نیز در سال‌های ابتدایی انقلاب ضمن عضویت در سپاه پاسداران، حضور در استانداری کردستان و خوزستان را تجربه کرد.
غرضی ماجرای انتصابش به عنوان استانداری خوزستان را این‌گونه روایت کرده است: «در آن برهه مرحوم مهندس بازرگان و نهضت آزادی دولت را در دست داشتند و نیروهای خودشان را به کار می‌گرفتند. مرحوم مهندس بازرگان به هر کس استانداری خوزستان را پیشنهاد کرد، قبول نکرد. آن زمان افراد شناخته‌شده مسئولیت اجرایی نمی‌گرفتند و استدلا‌ل‌شان هم این بود که الا‌ن موقع سیاست است نه کار. تا اینکه چون مرحوم بازرگان با مدنی روابطی داشتند قرعه استانداری خوزستان به نام او افتاد. مدنی بیشتر با نزدیکان مهندس بازرگان و کسانی که با انقلا‌ب اسلا‌می فاصله‌ای را حفظ می‌کردند کار می‌کرد، از جمله دوستان او ناصر و خسرو قشقایی بودند، چون خوزستان نزدیک فارس بود و آنها هم به خوزستان نظر داشتند. مردم خوزستان با این اقدامات مدنی موافق نبودند اما مدنی بعد از 10ماه استانداری در اولین دوره ریاست‌جمهوری کاندیدای ریاست‌جمهوری شد و دومیلیون رای هم آورد. در فاصله زمانی که او به دنبال ریاست‌جمهوری بود، نماینده کرمان شد و بعد که از ایران فرار کرد چند ماهی خوزستان استاندار نداشت و در این موقعیت یعنی اواخر سال 58 شورای انقلا‌ب آقای ‌هاشمی را به عنوان وزیر کشور معرفی کرده بود و ایشان من را معرفی کرد. من مسئولیت بخشی از دفتر امام(ره) را زیر نظر احمد آقا داشتم چون من از سال‌های 37 به بعد به خانواده امام و حوزه مدیریت دفتر امام نزدیک بودم. یک روز حاج احمدآقا گفتند آقای‌ هاشمی گفته‌اند از غرضی بپرسید که به خوزستان می‌رود یا نه؟ من گفتم هیچ کجا دفتر امام نمی‌شود، اما شما از امام سوال بفرمایید حاج‌احمدآقا رفتند و آمدند و گفتند امام می‌گویند اشکال ندارد. من خدمت آقای‌ ‌هاشمی رفتم و حکم استانداری خوزستان را به من دادند. من به ایشان گفتم اجازه دهید ماموریت من کمال یافته باشد و اختیاراتی داشته باشم و فرمانداران، بخشداران و شهرداران را خودم منصوب کنم، ایشان هم موافقت کردند.»
غرضی طی مدت استانداری‌اش در خوزستان با مسائل مهمی از جمله کودتای نوژه و سقوط خرمشهر درگیر بود و به گفته خودش نقشی محوری را در ناکام ماندن این کودتا داشت.
او همچنین بعدها در مصاحبه‌ای اعلام کرد: «در 40روزی که ما در خرمشهر مقاومت کردیم اگر پنج تا آرپی‌جی داشتیم عراقی‌ها نمی‌توانستند از جنگل‌های خرمشهر وارد شهر شوند و اگر دو تانک از تانک‌های آنها را می‌زدیم خرمشهر سقوط نمی‌کرد.»
هرچند غرضی که به واسطه سال‌ها حضورش در سوریه توانسته بود در آن برهه پنج آرپی‌جی از حافظ اسد بگیرد و توفیقاتی در جریان مقاومت بوشهر کسب کند، اما کمبود امکانات و برخی سنگ‌اندازی‌ها مانع از آن شد که خرمشهر به دست عراقی نیفتد.
غرضی، پایه‌گذار سپاه؟
غرضی همچنین مدعی است که او پایه‌گذار سپاه پاسداران بوده است؛ ادعایی که با واکنش‌های مثبت و منفی فراوانی در آن زمان مواجه شد. غرضی در این مصاحبه اعلام می‌کند: «بنده در اواخر سال 57 خدمت حضرت امام رفتم و مجوزی برای تشکیل سپاه گرفتم. به محض اینکه این مجوز صادر شد دولت موقت و بقیه درگیر شدند. اولین اتفاقی که افتاد این بود که دولت موقت گفت ما سپاه تشکیل می‌دهیم. من فرمانده سپاه بودم اما آقای یزدی و دوستان‌شان ما را برنتابیدند و خودشان فرمانده تعیین کردند و ما به تدریج فاصله گرفتیم. به نظرم آقای یزدی یک مدتی مسئولیت داشت. زمانی که من فرمانده بودم آقای دانش‌منفرد در آنجا ماموریت داشت و آنها بیشتر با او کار می‌کردند. وقتی هم که بنی‌صدر رئیس‌جمهور شد آقای رضایی را فرمانده کردند. یک اتفاق دیگر هم افتاد و آن اینکه آقای ابوشریف را به جای من گذاشتند. ابوشریف من را می‌شناخت و زمانی که آمد و دید من در اتاق فرماندهی سپاه نشسته‌ام رفت بیرون و یک‌دفعه من صدای رگبار شنیدم، آمدم بیرون و دیدم ابوشریف کف زمین را به رگبار بسته است. من فهمیدم منظور این است که شما بروید. من فرمانده بودم و در اتاق فرماندهی نشسته بودم که شهید محمد منتظری به همراه آقای‌ هاشمی و آقای منصوری آمدند و گفتند می‌خواهیم فرمانده تعیین کنیم. گفتم فرمانده که داریم، اما به هر حال هفت، هشت نفری در همان جا جمع شدند و آقای‌هاشمی رای‌گیری کرد و منصوری را به عنوان فرمانده انتخاب نمود. من دیدم که هدف آنان برداشتن من است، رفتم خدمت حضرت امام و گفتم که آقایان نظرشان این بوده است که آقای منصوری فرمانده شوند. حضرت امام گفتند منصوری کیست. من گفتم از آقایان بپرسید.»
ماجرای آیت‌الله طالقانی
یکی از وقایع مهم در سال‌های ابتدایی انقلاب داستان دلخوری آیت‌الله طالقانی به‌خاطر دستگیری فرزندان‌شان بود که حتی شایعاتی در رابطه با دستگیری ایشان نیز بر سر زبان‌ها افتاد. در آن زمان برخی غرضی را مسئول این وضعیت می‌دانستند، اما روایت غرضی از این ماجرا متفاوت است. او می‌گوید: «من سراغ آیت‌الله طالقانی رفتم و گفتم این فرد متهم است و پرونده دارد و آقای طالقانی به من فرمودند که این فرد خانه من بوده است. فردای آن روز قطب‌زاده در روزنامه آورد که غرضی او را گرفته است، در حالی که ربطی به من نداشت چون یک عده با هم درگیر شده بودند و او بازداشت شده بود. آیت‌الله طالقانی من را تحویل دادستان وقت یعنی آقای‌ هادوی داد و آقای‌ هادوی من را زندانی کرد. ما رفتیم زندان، آقای رحیمی دژبان آن موقع ارتش بود. صبح فردای آن روز قضیه اوج می‌گیرد. در آن زمان آقای عراقی در قم نزد حضرت امام بودند. امام سوال می‌کنند که غرضی کیست، مرحوم عراقی به امام می‌گویند حیدری خودمان است. ما در نجف به حیدری مشهور بودیم. امام به آیت‌الله اشراقی می‌گویند بروید غرضی را آزاد کنید. آیت‌الله اشراقی ما را نزد حضرت امام برد. در این مدت بنی‌صدر اعلا‌م تظاهرات به نفع آیت‌الله طالقانی در دانشگاه تهران کرد و همه گروه‌های مخالف هم حمایت کردند و یک دویست هزار نفری جمع شدند. ما هم رفتیم خدمت حضرت امام، امام به من فرمودند که با آقای بهشتی بروید و آقای طالقانی را بیاورید. من نزد آقای بهشتی رفتم و دیدم جو مناسب نیست. خدمت آقای اشراقی گفتم که جو مناسب نیست، گفتند علی بابایی را پیدا کن. علی بابایی آقای طالقانی را مخفی کرده بود. بالا‌خره از کانال‌های مختلف متوجه شدیم که در یکی از باغ‌های کرج مخفی هستند. آیت‌الله اشراقی، آیت‌الله طالقانی را نزد امام برد و بعد هم که آیت‌الله طالقانی آن حرف‌های زیبا را زد. بعد هم آقای طالقانی ما را در افتتاح مجلس خبرگان فرمودند عفی‌الله عما سلف که من البته در پاسخ چیزی نگفتم.
اما فرزند آیت‌الله طالقانی متهم بود که در ماجرای درگیری بچه‌های مسلمان و مجاهد و ماجرای تقی شهرام و شریف واقفی دامنه درازی دارد و مرتبط است اما به هر حال این اتفاق یک خط‌ بین انقلا‌ب و ضدانقلا‌ب ترسیم کرد و مشخص شد که چه کسی طرفدار امام است و چه کسی طرفدار بقیه.»
نمایندگی با 23 هزار تومان
غرضی بعد از استانداری خوزستان در انتخابات مجلس شرکت کرد و به نمایندگی انتخاب شد که چگونگی انتخابش هم خواندنی است: «تا اواسط سال 60 خوزستان بودم و در زمانی که نیروهای دشمن به طور کامل متوقف شده بودند، کاندیدای مجلس شدم. سلا‌متیان که نماینده اصفهان بود به همراه بنی‌صدر فرار کرده بود و من برای میان‌دوره‌ای رفتم و 23هزار تومان خرج کردم و نماینده اصفهان شدم.»
از وزارت نفت تا آستانه نخست‌وزیری
اما شاید مهم‌ترین رخداد برای غرضی زمانی بود که در سال 60 به عنوان وزیر نفت انتخاب شد. پستی که او چهار سال برعهده داشت اما یکی از نکاتی که در مورد غرضی کمتر مورد توجه قرار گرفته است این است که او حتی تا آستانه نخست‌وزیری پیش رفت و پس از آنکه مجلس به ولایتی برای نخست‌وزیری رای اعتماد نداد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که ریاست‌جمهوری وقت را برعهده داشتند تصمیم گرفتند غرضی را به عنوان کاندیدای نخست‌وزیری به مجلس معرفی کنند؛ اتفاقی که با رای‌گیری در یک جلسه غیرعلنی مشخص شد در مجلس رای کافی را نخواهد داشت. در این مورد گفته می‌شود او هم با ۶۰ نفر موافق و ۸۰ نفر مخالف و ۴۴ نفر ممتنع از ۱۸۴ نفر صاحب رای، موفق به کسب رای اعتماد نشد.
مرور خاطرات چهره‌های سیاسی از آن ماجرا نشان می‌دهد داستان نخست‌وزیری غرضی چگونه پیش رفته است.
به نظر می‌رسد با توجه به جو حاکم بر فضای سیاسی کشور و اینکه چهره‌های اصلی حزب جمهوری اسلامی یعنی آیت‌الله خامنه‌ای و ‌هاشمی‌رفسنجانی در مصدر دو پست مهم کشور یعنی ریاست‌جمهوری و مجلس بودند، امام‌خمینی(ره) چندان مایل نبودند نخست‌وزیر هم از این حزب انتخاب شود.
ماجرای به میان آمدن غرضی برای نخست‌وزیری از لحظه‌ای شروع می‌شود که پس از آنکه عدم ابراز تمایل مجلس به ولایتی مسجل شد، تلاش‌ها برای معرفی گزینه‌ای دیگر آغاز شد. ‌هاشمی‌رفسنجانی در خاطراتش می‌نویسد: «مخالفان خیلی خوشحال شدند، اما استقلال رای مجلس را نشان داد و معلوم شد که مجلس در اختیار حزب جمهوری اسلامی نیست. آقای خامنه‌ای، آقای محمدرضا بهشتی را فورا فرستادند که درباره تصمیم بعدی مشورت کنند. معلوم شد تلفنی با امام هم مشورت کرده‌اند. قرار شد بعدا تصمیم بگیریم.»
اولین گزینه، محمد غرضی وزیر وقت نفت بود. استدلال این بود که غرضی عضو حزب نیست و از آنجا که امام بر معرفی فردی غیرحزبی تاکید کرده، گزینه خوبی است. شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی اول آبان معرفی غرضی برای نخست‌وزیری را تصویب کرد. مخالفت‌ها با غرضی کمتر از ولایتی نبود. ‌هاشمی در خاطرات دوم آبان می‌نویسد: «موج مخالفت‌ها وسیع است. سپاه، مجاهدین انقلاب اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، متفرقه‌ها و عده‌ای از حزب جمهوری اسلامی تماس گرفتند و اظهار مخالفت کردند... اول شب بهزاد نبوی و دوستانش آمدند، برای ابراز مخالفت با نخست‌وزیری مهندس محمد غرضی. گفتند چون آقای خامنه‌ای در جلسه هیات دولت به طور قاطع اعلام داشته‌اند، کسی مخالفت نکرده است.»
روز سوم آبان نگرانی‌ها از عدم رای اعتماد مجلس به غرضی بالا گرفته بود. رئیس مجلس در گفت‌وگو با رئیس‌جمهور از او خواست فعلا نامه معرفی نخست‌وزیر را ننویسد تا وضع روشن‌تر شود: «گفتم درست نیست که پیشنهاد ایشان دوباره شکست بخورد. موج مخالفت‌ها با آقای غرضی قوی است.»
گزینه غرضی که کنار گذاشته شد ابتدا نام محسن نوربخش، رئیس بانک مرکزی به میان آمد، اما جلسه عصر یکشنبه سوم آبان‌ماه ۶۰، سرنوشت را تغییر داد. جلسه‌ای با حضور رئیس‌جمهوری و سیداحمد خمینی، موسوی اردبیلی، واعظ‌طبسی و ‌هاشمی‌رفسنجانی تشکیل شد که در آن بعد از بحث‌های زیاد قرار شد سیداحمد خمینی به نمایندگی از جمع به امام اطلاع دهد که رای‌آوری غرضی بعید است و بهتر است مهندس موسوی وزیر امور خارجه به‌عنوان نخست‌وزیر معرفی شود.
و اینچنین محمد غرضی در آستانه رسیدن به مقام نخست‌وزیری در همان پست وزارت نفت باقی ماند.
وزیر پست‌ هاشمی
با پیروزی ‌هاشمی در انتخابات ریاست‌جمهوری، محمد غرضی به وزارت پست و تلگراف و تلفن رفت. دوران سازندگی و رشد تلفن‌دار شدن ایرانی‌ها بود و این نقش پررنگی به غرضی در کابینه‌ هاشمی داده بود. از سوی دیگر همین مساله سبب می‌شد او از چهره‌های محبوب نشریه گل‌آقا برای کشیدن کاریکاتور و نوشتن طنز باشد. غرضی تا سال 76 و پایان ریاست‌جمهوری‌ هاشمی در این پست باقی ماند. او تحولات ایجاد‌شده و بسترسازی برای گسترش مخابرات و پست را از جمله افتخارات مدیریتی خود می‌داند.
امروز که اکثر اخبار انتخاباتی از طریق پیامک جابه‌جا می‌شود، شاید کمتر کسی به‌خاطر داشته باشد که این محمد غرضی بود که برای اولین‌بار موبایل را وارد چرخه زندگی ایرانیان کرد؛ وسیله‌ای که شاید از امروز تا روز انتخابات مددرسان تبلیغاتی خود او در این عرصه باشد.
شورانشینی در تهران
با آغاز کار دولت خاتمی، غرضی از جمله وزرایی بود که دیگر برای وزارت در کابینه حضور نداشت. اما این، کنار رفتن او از سیاست نبود. انتخابات اولین دوره شورای شهر تهران فرصتی بود تا وزیر دوران سازندگی این‌بار در قامت یک شورانشین به صحنه بیاید و با رایی که از مردم تهران گرفت، در شورای شهر مستقر شد؛ شورایی که به واسطه جو سیاست‌زده حاکم بر آن چندان نتوانست نقش مثبتی برای شهر تهران ایفا کند. او اما در نیمه راه جهت حضور در انتخابات مجلس ششم، از این شورا استعفا داد تا شاهد آخرین حضور پررنگ غرضی در صحنه سیاسی کشور باشیم.
و ناگهان ثبت‌نام
روز 19 اردیبهشت، یعنی سومین روز ثبت‌نام کاندیداهای ریاست‌جمهوری در حالی که هر لحظه خبر آمدن یکی از مردان سیاست ایران به وزارت کشور مخابره می‌شد، خبر رسید که وزیر نفت دولت‌ هاشمی نیز به صحنه آمده است. آنچه باعث شد این خبر چندان پررنگ نشود این بود که غرضی تا پیش از روز ثبت‌نامش هیچ سخنی از آمدن نکرده بود و بسیاری گمان می‌کردند او نیز یا در نهایت به نفع کسی کنار می‌رود یا شورای نگهبان تایید صلاحیتش نخواهد کرد. او در روز ثبت‌نام شعار دولتش را دولت ضدتورم خواند و گفت: «ما نسلی هستیم که انقلاب کردیم، جنگیدیم و سازندگی کردیم و آرای 2/98 درصدی مردم به انقلاب را دریافت کردیم، اما بعد از آنکه دولت‌هایی آمدند و خدمتگزاری کردند با گرفتاری‌هایی مواجه شدیم که به تدریج از میزان مشارکت مردم کم شد.»
غرضی با بیان اینکه من سعی کردم از متن مردم بیایم، اظهار داشت: «بزرگ‌ترین مساله امروز ما تورم است، ظرف 32 سال اخیر 500 بار قیمت ارز تغییر کرده و از 70 تومان به سه‌هزار و 500 تومان رسیده است و تحلیل اجتماعی این قضیه این است که دولت‌ها دستشان در جیب فقرا بوده و اموال به نفع اغنیا مصادره شده است.»
وزیر پست و تلگراف دولت سازندگی افزود: «ذهنیت من این است که باید به سراغ دولتی برویم که متعهد شود دولتی ضدتورم است.»
وی هزینه بیش از درآمد دولت را عامل اصلی تورم دانست و تصریح کرد: «مردم نباید اجازه دهند دولتی بیش از درآمدش هزینه کند و این باید یک نیاز عمومی در جامعه باشد تا دولتی ضدتورم تشکیل شود.»
غرضی خطاب به مردم ایران گفت: «از همه اعضای جامعه دعوت می‌کنم که شرط‌شان برای انتخابات رئیس‌جمهوری این باشد که دولتی ضدتورم باشد و بیش از درآمدهایش هزینه نکند و من این مسئولیت را می‌توانم بپذیرم که دولتی ضدتورم تشکیل دهم.»
این مصاحبه اما تا روزی که شورای نگهبان نام غرضی را در میان هشت چهره نهایی انتخابات قرار داد، تنها واکنش انتخاباتی او بود؛ تا این ذهنیت که منتقدانش می‌گویند «شاید خودش هم چندان آمادگی این تایید صلاحیت را نداشت» بیشتر تقویت شود.
فردای روز اعلامش به عنوان یکی از افراد تایید صلاحیت شده، غرضی به دومین موضع‌گیری خود پرداخت و گفت: «ستاد من قلب‌های مردم و مومنان است و من هیچ ستاد و سخنگویی نخواهم داشت. من در اصفهان و در انتخابات مجلس با بیش از 300 هزار رای به نمایندگی مجلس رسیدم. این در حالی است که هیچ کس چنین رایی را در اختیار ندارد. من هر زمان که به مجلس معرفی شدم با چهارپنجم یا پنج‌ششم آرا به وزارت رسیده‌ام. البته باید رای مردم را نیز پذیرفت.»
او همچنین درباره روابط ایران و آمریکا گفت: «بالاخره آمریکا یک دولت مردمی است و رهبری مصدق را سرنگون کرده و ملت ایران نیز در 22 بهمن جواب آمریکا را داده است. به نظر من، مذاکره با آمریکا به هیچ عنوان به صلاح نیست. اما تعامل و آن هم تعامل سفت و سخت بسیار لازم است.»
غرضی در پاسخ به این سوال که منظور وی از تعامل چیست، گفت: «ما 30 سال است که با آمریکا در تعامل هستیم. زمانی که آمریکا نیروهای زمینی خود را در افغانستان پیاده کرد، ما در تعامل زمینی با این کشور بودیم. هم‌اکنون نیز در سوریه با آمریکا در حال تعامل هستیم. این کشور می‌خواهد دولت سوریه را سرنگون کند و ما با استفاده از ظرفیت‌های خود مانع از آن می‌شویم.»
وی همچنین تاکید کرده است: «من معتقدم 55 میلیون نفر به من رای می‌دهند. تمام مردم موافق این هستند که دولتی روی کار بیاید که تورم نداشته باشد. من با دولت غیرمتورم موافق هستم.»
ماندن یا کناره‌گیری
اما موافقان غرضی می‌گویند ورود بی‌حاشیه او به عرصه انتخابات در جو کنونی که بیشتر کاندیداها در معرض تخریب قرار گرفته‌اند، باعث شده این فضا در مورد او وجود نداشته باشد.
اگرچه غرضی کاندیدایی است که برای نسل جوان کمتر شناخته‌شده است اما تجربیات دوران وزارتش می‌تواند برای او پشتوانه‌ای مناسب باشد؛ پشتوانه‌ای که مناظره‌های تلویزیونی و دوران تبلیغات بهترین فرصت است تا او خود را بار دیگر به خاطر ایرانیان بیاورد؛ هرچند هنوز هم برخی تردید دارند او تا روز انتخابات در عرصه باقی بماند و به نفع فرد دیگری کناره‌گیری نکند. فرضیه‌ای که شاید با حضور‌ هاشمی جدی‌تر می‌شد و حالا باید دید آیا این وزیر ‌هاشمی در نبود رئیس‌جمهورش حاضر است به نفع چهره‌ای دیگر کناره‌گیری کند؟

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها