کد خبر: 47373
تاریخ انتشار :

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!+ تصاویر

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!+ تصاویر
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه به نقل از برترینها، نهایتا هم بحران های مطرح شده در این آثار را در جدول و نمودارهایی جمع بندی کرده و قضاوت درباره اش را به خودتان سپرده ایم (هرچند که نگفته، گویا به نظر می رسد!) فقط ذکر این نکته ضروری است که در بعضی موارد انتخاب شده، وضعیت اقتصادی شخصیت های فیلم با طبقه متوسط همخوانی ندارد که به جایش یادآور شده ایم.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

چهارشنبه سوری (1384) با توجه به منطقه محل سکونت شخصیت های فیلم، به راحتی نمی شود اولین قسمت از سه گانه «دروغ» فرهادی را نمایشگر مسائل طبقه متوسط دانست؛ با این همه مرتضی (فرخ نژاد) که برای یک شرکت تبلیغاتی کار می کند، با سیمین آرایشگر همسایه (بهرام) ارتباط دارد. مژده زن خانه دار مرتضی (هدیه تهرانی) به او مشکوک است و زندگیشان درگیر تنش و بحران شده. دروغ های مرتضی و همراهی روحی (ترانه) انگار غائله را می خواباند، آن هم درحالی که پسر بچه کوچک خانواده همه این جنگ و دعواها را از نزدیک دیده و شاید به خاطر عصبیت مادر و مظلومیت ظاهری پدر، حق را به فرد خیانکار بدهد. با این وجود، سیمین - که خودش قبلا طلاقی را تجربه کرده و از آ« بچه ای هم دارد - از مرتضی می خواهد به رابطه شان پایان دهند. - نتیجه: سکانس آخرین فیلم به تنهایی گویای همه چیز است. آدم هایی که یکه و بی پناه در خانه ای نا آرام و پرجنجال خوابیده اند (قبل از آن تنهایی و ضعف سیمین را موقعی که نارنجک پشت سرش می اندازند دیده بودیم). وضعیت شوهر سابق سیمین که تنها توی ماشینش خوابیده هم دست کمی از بقیه ندارد. اینها همه درحالی است که روحی و نامزدش عبدالرضا (سیدی) تنها آدم های خوشحال و فعلا خوشبخت فیلم اند.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

زندگی خصوصی ... (1390) تقابل هنجارهای فرهنگی بین یک کلانشهر (تهران) و شهرستانی کوچک، باعث بحرانی عمیق در خانواده آقای میم می شود. محسن (فرخ نژاد) از یک طرف دوست دارد زنش امروزی بپوشد و معاشرت کند، از طرف دیگر حد و مرز این رفتارهای تازه برای خودش هم مشخص نیست و گاهی در برابرش کم می آورد. - نتیجه: پلان آخر فیلم به روشنی گویای همه چیز است: زن از شوهرش سیلی می خورد و ماشین را ترک می کند. شهور خشمگین و مستاصل و خسته از پی او راه می افتد، بچه که تنها به حال خود رها شده، به سمتی نامعلوم پیاده می شود و ماشین در گره کور ترافیک و هجوم بوق ها، جایی برای حرکت ندارد.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

درباره الی (1387) احمد (حسینی) از همسرش طلاق گرفته. امیر (حقیقی) از پرشور و شر بودن همسرش (سپیده) راضی نیست و حتی زیر گوشش می زند اگرچه بعدا پشیمان می شود) و شهره و پیمان (زارعی و معادی) حتی توی جمع به هم می پرند. تنها زوج سعادتمند فیلم، نازی و منوچهر (آزادی ور و مهران فر) ند که از فرط سادگی شان بعید است کسی بخواهد جای آنها باشد. اگر الی و علیرضا (علی دوستی و ابر) را هم آدم هایی از طبقه متوسط در نظر بگیریم، تلخی بی پایان زندگی شان نیاز به تاکید ندارد. زن می خواهد از نامزدش جدا شود و بدون اطلاع او، با جمعی به سفر می آید که می داند یکی شان برای ازدواج او را زیر نظر گرفته. - نتیجه: جماعت سفرکنندگان - که اغلب فارغ التحصیلان دانشکده حقوقند - در دو راهه اخلاقی مشترکشان، دروغ را انتخاب می کنند تا تبرئه شوند و همه کاسه کوزه ها سر مُرده بشکند. اوج فاجعه اخلاقی جایی است که شهره و احمد از بچه ها می خواهند به علیرضا دروغ بگویند.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

برف روی کاج ها (1390) در برف روی کاج ها، با خانواده هایی مرفه مواجهیم که روابط و مسائلی نزدیک به طبقه متوسط دارند. شوهر رویا (افشار) به او خیانت کرده، قالش گذاشته و رفته لندن و از آنجا برایش طلاقنامه می فرستد. رویا هم زخم خورده از این ضربه روحی بزرگ، دست و پا می زند تا خودش را پیدا کند و به زندگی اش برگردد. در تب و تاب همین بحران و بازسازی، رفته رفته به جوانی در همسایگی شان علاقمند می شود (ابر) و زندگی اش تغییر می کند. - نتیجه: رویا پنهان کاری دوستش مریم (آسایش) و شوهرش (معجونی) که قضیه خیانت همسرش (پاکدل) را از او مخفی کحرده بودند. می فهمد و بیشتر در لاک تنهایی اش فرو می رود. شوهر مغموم و پشیمان در انتهای قصه برمی گردد؛ درحالی که حالا شرایط خیلی پیچیده تر است و کسی نمی داند چطور باید حلش کرد. هر چند جمله پایانی رویا خطاب به همسر خطاکارش، شاید روزنه امیدی را باز می گذارد.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

هفت دقیقه تا پاییز (1388) میترا (تهرانی) و نیما (تنابنده) ظاهرا زندگی آرامی دارند. گرچه رفتار سوال برانگیز همسر همکار خودکشی کرده نیما، خبر از رازی در زندگی شان می دهد که تا آخر ازش مطلع نمی شویم. زن، برای عروسی ها فیلمبرداری می کند و شوهر، کارمند یک شرکت خدماتی است اما زندگی مریم خواهر میترا (اسدی) و فرهاد (بهداد) - که به خاطر مشکلات مالی به زندان افتاده - به کلی از هم پاشیده و فرهاد شنیده که مریم برای پول تن به خیانت داده. - نتیجه: یک تصادف مرگبار، تعادل شکننده زندگی میترا و نیما را به هم می ریزد. میترا بی دلیل دچار این توهم شده که نیما عمدا فرزنداو از شوهر قبلی اش را نجات نداده. بحران در رابطه مریم و فرهاد به اوج می رسد اما با صحبت های میترا موقتا آرام می گیرد. این درحالی است که ما به عنوان تماشاچیان از خیانت مریم مطمئن شده ایم ولی کس دیگری این مساله را نمی داند. راز زندگی نیما هنوز ادامه دارد.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

به همین سادگی (1386) از معدود نمونه های سینمایی ما برای نمایش مشکلات طبقه متوسطی که از شهرستان به تهران آمده اند. طاهره زن خانه داری است با انبوهی از آرزوهای سرکوب شده. شعر می گفته و کتاب می خوانده اما امروز زبان شیوایش در کارخانه پژمرده است. باید با پسرش هفت تیز بازی کند، ترتیب غذای دخترش را بدهد و منتظر شوهری بماند که گرچه در کارش موفق است اما شامش را بیرون خورده و از راه نرهسیده خوابش می برد. ضربه موثری که تنها ماندن طاهره را به رخش می کشد. وقتی است که با پسرش درباره معادل انگلیسی کلمه «خانه دار» حرف می زنند. راه حل طاهره برای این مسائل، رفتن است؛ ترک کردن خانواده. - نتیجه: طاهره - که یک چیزیش هست اما خودش هم نمی داند دقیقا چی - تا انتها بر سر دو راهی می ماند و نمی تواند تصمیمش را بگیرد اما ریلی که قطار زندگی اش روی آن افتاده. بعید است هیچ وقت به ایستگاه آرامش و رضایت برسد.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

جدایی نادر ... (1389) بحران از همان اسم فیلم پیداست. نادر (معادی) کارمند بانکی جدی و خشک و ظاهرا محکم است که به خاطر پدر بیمارش، علاقه ای به مهاجرت از کشور ندارد. همسرش سیمین (حاتمی) آدم مقاومت کردن و اثر گذاشتن برای حل مشکل نیست و به جایش ترجیح می دهد با رفتن، صورت مساله را پاک کند. اینطوری، طلاق تنها راه حل مساله شان است. - نتیجه: نادر برای تبرئه خودش از اتهام قتل عمد، به بازپرس دروغ می گوید و اینگونه تمام ابهتش جلوی ترمه (فرهادی) - که او را به عنوان الگوی خودش پذیرفته بود - می شکند. با اینال دختر هم به بازی کثیف پدر تن می دهد و ناگزیر از دروغ می شود (در سه گانه فرهادی، بچه های طبقه متوسط که - در واقع نسل آینده این طبقه را می سازند - همیشه شاهد روابط پرتنشی هستند، مجبور به دروغ گفتن می شوند و گاهی برای دروغ آموزش می بینند). انتهای فیلم طلاق نادر و سیمین است و تصمیم ترمه که باید یکی را انتخاب کند.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

بی خود و بی جهت (1390) وجه کمدی فیلم بر وجوه جدی و تلخش می چربد. با این حال آدم هایش بی تردید متعلق به طبقه متوسطند. فرهاد (مهران فر) مرد بی کار و بی مسوولیت و بی خاصیتی است که از سر کله پوکی (!) ... با وجود مخالفت های شدید خانواده - با الهه (جواهریان) ازدواج کرده و به زودی پدر هم می شود! محسن (عطاران) سعی می کند برای حل مشکلات مالی به او کمک کند. اما همسرش مژگان (بهرام) و پسرش را هم توی دردسر می اندازد. نتیجه این بی فکری ها، یک کوه اثاث مانده رویدست است در فاصله چند ساعت تا جشن عروسی. - نتیجه: مادر الهه که از طبقه ای متفاوت و سنتی تر است، با تصمیم خودسرانه اش صورت مساله را پاک می کند تا به خیال خود دخترش را نجات دهد. غافل از اینکه ماجرای حاملگی الهه، چند ماه بعد دردسر بزرگتری درست خواهد کرد. با این همه،کاهانی در این فیلم، نگاه تلخی به این طبقه ندارد و شاید حتی بتوان محسن و مژگان را در ژانر خود زن و شوهر خوشبختی هم به حساب آورد!

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

اسب ... (1389) بنابر اعلام برترینها، مسعود (رضایی) در شرایطی که تا صبح باید چند میلیونی پول جور کند که اثاثشان را توی خیابان نریزند، لایعقل و کله پا توی شهر می چرخد. برزو (پیروزفر) هنرمندی شکست خورده است که با همسرش زندگی خوبی ندارند. حکیمه (کرامتی) از شوهرش طلاق گرفته اما هنوز زاغ سیاهش را چوب می زند و روابطش را می پاید. تازه انگار عشق ناکامی هم به برزو داشته! پیمان، همسر سابق حکیمه (همایون فر) هم با نسترن منشی مشنگ و شیرین عقل آ»وزشگاهش (باران کوثری) روی هم ریخته. تازه به همه اینها، بطری بازی اشکان خطیبی و دوستان و. رابطه بابک حمیدیان و ماهایا پطروسیان را هم اضافه کنید.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

سعادت آباد (1389) به خاطر وضعیت اقتصادی شخصیت ها، فیلم را نمی شود دقیقا نمایشگر زندگی طبقه متوسط دانست. محسن (بهداد) یک قالناق بی صف است که با زد و بند، خودش را از نظر مالی بالا کشیده. به همسرش خیانت می کندوسر رفیقش کلاه می گذارد. علی (آقایی) حتی راضی به کار کردن همسرش نیست، در عوض همسرش لاله (افشار) برای ماموریت خارج از کشور، بچه شان را سقط کرده. بهرام (یاری)، زنی مطلقه را که از نظر مالی بر او سلطه دارد به همسری گرفته و زندگی سردی را با هم می گذرانند. او هنوز دلبسته یاسی (حاتمی) است. - نتیجه: آخر فیلم، یاسی ته مانده لیوانش را توی گلدان روی تراس خالی می کند (صحنه ای شبیه هل دادن ماشین توی ساحل در پایان «درباره الی»). آیا این تصویر قرار است دریچه امیدی به بن بست رابطه تهمینه و بهرام باشد، بچه علی و لاله را زنده کند یا جلوی خیانت های بعدی محسن را بگیرد؟

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

کنعان (1386) مینا و مرتضی (علیدوستی و فروتن) آدم هایی از طبقه اقتصادی مرفهند اما روابطشان بی شباهت به طبقه متوسط نیست. مینا که در دوره دانشجویی به علی (رادان) دلبسته بودو هنوز ته مانده های آن علاقه را با خوددارد، به دلیلی نامعلوم (شاید مسائل مالی) با مرتضی که استادشان بوده ازدواج می کند اما حالا دیگر این زندگی را دوست ندارد؛ درخواست طلاق کرده. می خواهد از ایران برود و در این راه، انداختن بچه هم برایش مساله ای نیست. آذر (بایگان) خواهر میناست که بعد از سال ها به وطن برگشته، اقدام به خودکشی های ناموفق داشته و فرزند و شوهرش را در غربت از دست داده. علی هم درویش وار و تنها و بی هدف، برای خودش روزگار می گذراند. - نتیجه: آذر به علی علاقه مند می شود. محبتی که با توجه به اختلاف سنی و تفاوت های فکری و شخصیتی شان، رابطه بی سرانجامی به نظر می رسد. مینا در یک تصمیم آنی و شاید لج بازانه، از طلاق منصرف می شودو ماجرای حاملگی اش را به مرتضی می گوید.

فیلم های مخصوص طبقه متوسط ایران!

بی پولی (1386) نگاه شاد و شنگول فیلم نعمت الله، زندگی ایرج (رادان) و مریم حاتمی) را خیلی تلخ نشان نمی دهد. مشکل اصلی آنها، همان اسم فیلم است. خانواده چیت چی دلشان می خواهد مثل آدم های شیک و پولدار و باکلاس، بخورند و بپوشند و زندگی کنند اما شرایط کاری و اقتصادی اجازه چنین بلندپروازی هایی را بهشان نمی دهد. رفقای ایرج در به اصطلاح «شرکت»ی که روزها وقتش را آنجا می گذراند (به خصوص سیامک انصاری و امیر جعفری) و همینطور شخصیت حبیب رضایی، نمونه دیگری از آدم های طبقه متوسطند که به شغل دیگری از آدم های طبقه متوسطند که به شغل شریف علافی و خرسندی اشتغال دارند. - نتیجه: ایرج بالاخره دل را به دریا می زند و به خاطر بیماری گیتا دخترش، چهره الکی پول دار و موفقش را جلوی فک و فامیل می شکند. چندتایی از سفارش کارهایی که گرفته، به پول نزدیک می شوند و خلاصه که بوی بهبود ز اوضاع جهان می شوند!

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها